پیش‌بینی اضطراب کووید‌ـ‌۱۹ براساس سبک‌های تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه‌های جمعیت‌شناختی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار، گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه اراک،اراک، ایران

2 دانشجوی دکتری، گروه سنجش و اندازه گیری، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران

چکیده

بررسی رفتار، تفکر و واکنش­های عاطفی افراد در بحران­ها کمک شایانی به کاهش و پیشگیری از آسیب­ها در جنبه‌های مختلف زندگی، به‌ویژه بُعد روانی خواهد کرد. هدف از این مطالعه، بررسی رابطۀ بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و اضطراب کرونا بود. به‌منظور دست‌یابی به هدف پژوهش، 305 نفر با میانگین سنی 6/34 (انحراف معیار 04/9) از استان مرکزی ازطریق فراخوان برخط در این مطالعه شرکت کردند. شرکت‌کنندگان به پرسشنامۀ سبک­های تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کرج، 2006) و مقیاس اضطراب بیماری کرونا (علی‌پور و همکاران، 2020) پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری در این پژوهش نشان داد ابعاد سازش‌یافته (پذیـرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه‌ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، اتخاذ دیدگاه) و سازش‌نایافتۀ (سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشـخوار­ فکری، فاجعـه‌آمیزپنداری) تنظیم هیجانی به‌طور معناداری بُعد جسمانی و روانی اضطراب کرونا را پیش‌بینی می­کنند (05/0p<). همچنین، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، سطح تحصیلات و سن می‌تواند 25درصد از علائم روان‌شناختی و ۳۴درصد از علائم جسمی تغییرات اضطراب کرونا را تبیین کند. به‌طورکلی، می‌توان گفت که بحران‌هایی مانند شیوع ویروس کووید‌ـ‌۱۹ بر سلامت روان افراد جامعه تأثیر می‌گذارد. میزان آسیب در ابعاد هیجانی مانند اضطراب تحت‌تأثیر سبک تنظیم شناختی هیجان، سن و سطح تحصیلات افراد قرار می­گیرد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Predicting COVID-19 Anxiety Based on Cognitive Emotion Regulation Strategies and Demographic Components

نویسندگان [English]

  • Soghra Akbari Chermahini 1
  • Mehdi Molaei Yasavoli 2
1 Assistant professor, department of psychology, faculty of human science, Arak University, Arak, Iran
2 Ph.D. student, Department of Assessment and Measurement, Faculty of psychology and education, Allameh Tabatabai University, Tehran, Iran
چکیده [English]

Investigating the behavior, thinking, and emotional reactions of people in crises will be a valuable help in reducing and preventing injuries in various aspects of life, especially the psychological dimension. This study aimed to investigate the relationship between cognitive emotion regulation strategies and COVID-19-Related Anxiety.  For this purpose, 305 individuals (age: M = 34.6, SD = 9.04) in Markazi province, Iran participated in the study through online recall, they were asked to respond to the Cognitive Emotion Regulation Styles Questionnaire (Garnefski and Kraj, 2006) and the Corona Disease Anxiety Scale (Alipour et al., 2020). The results of multivariate regression analysis in this study showed that the adaptive emotional regulation strategies (positive refocusing, planning, positive reappraisal, putting into perspective, and acceptance) and maladaptive strategies (self-blame, other- blame, rumination, catastrophizing) significantly predict the physical and psychological symptoms of Corona-Related Anxiety (p <0.05). Also, cognitive emotion regulation strategies, education level, and gender can explain 25% of psychological symptoms and 24% of physical symptoms of Corona-Related Anxiety changes. In general, it could say that crises such as the COVID-19 pandemic affect the mental health of people in society. And the amount of damage in emotional dimensions such as anxiety is affected by people's emotional regulation style, age, and education level.

کلیدواژه‌ها [English]

  • COVID-19-Related Anxiety
  • Cognitive Emotion Regulation
  • Crisis

بیماری همه‌گیر کووید‌ـ‌۱۹[1] که از سال 2020 آغاز شد، خیلی سریع، هم برای متخصصان بهداشت و هم برای همۀ جوامع به مشکلی بزرگ تبدیل شد؛ زیرا همۀ افراد جامعه به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم تحت‌تأثیر اقدامات پیشگیرانه ازجمله قرنطینه و تهدید این بیماری برای زندگی روزمره قرار گرفته‌اند. این ویروس از ابتدای شیوع، جامعۀ جهانی را با بحران مواجه ساخته است.  این بحران علاوه‌بر سلامت جسمانی می­تواند ابعاد روان‌شناختی افراد جامعه را نیز تحت‌تأثیر قرار دهد. در مطالعات روان‌شناختی زیادی در سراسر جهان به بررسی چگونگی واکنش افراد به این بیماری همه­گیر پرداخته شده است. بیشتر پژوهش‌های انجام‌شده حاکی از ظهور علائم اضطراب و اختلالات افسردگی در مراحل مختلف اقدامات قرنطینه­ای و همچنین سطح بالای استرس است (پتزولد[2] و همکاران، 2020؛ وانگ[3] و همکاران، 2020). علاوه‌بر پیامدهای جسمانی، اضطراب نیز ازجمله تبعات بیماری­های واگیردار بوده است. گسترش بیماری­های واگیر می­تواند موجب افزایش اضطراب شود و این اضطراب به‌نوبۀخود اثراتی ناخوشایند بر وضعیت روانی دارد. در زمان همه­گیری یک بیماری مانند کووید‌ـ‌۱۹ ترس از بیماری و ترس از مرگ، در کنار آشفتگی فعالیت­های روزمره، موجب می­شود تا افراد سالم نیز با اضطراب بیماری درگیر شوند (فیشهوف[4]،2020؛ به‌نقل از علی‌زاده‌فرد و صفاری‌نیا، ۱۳۹۹).

علائم بیماری این ویروس از خفیف تا شدید متغیر است. علائم و نشانه­های عفونت شامل تب، سرفه و مشکل در تنفس است (وو و مک کوگان[5]، 2020). اضطراب، نشانه‌ای مشترک در بیماران مبتلا به اختلال تنفسی مزمن است و می­تواند کیفیت زندگی بیماران را به‌میزان زیادی کاهش دهد. تقریباً در غالب موارد، سنجش اضطراب شامل موارد جسمی نیز هست که می‌تواند با علائم بیماری تنفسی و عوارض جانبی داروها هم‌پوشانی داشته باشد (دونگ[6] و همکاران، 2017). اضطراب بالینی تا دوسوم بیماران مزمن تنفسی را درگیر می­کند و به کاهش کیفیت زندگی و عملکرد جسمی منجر می­شود (ویلگوس[7] و همکاران، 2012؛ به‌نقل از علی‌پور و همکاران، 1398).

در سال گذشته، مطالعات زیادی برای ارزیابی تأثیر روانی بیماری و واکنش عموم مردم در چندین کشور آسیب‌دیده ازجمله چین (شی‌یو[8] و همکاران، 2020؛ وانگ و همکاران، 2020)، ایتالیا (سانی[9] و همکاران، 2020)، اسپانیا (گنزالس‌ـ‌سنجینو و همکاران[10]، 2020)، آمریکا ( انجمن روان‌پزشکی آمریکا، 2020) انجام شده است. این مطالعات افزایش مشکلات هیجانی، به‌ویژه اضطراب، افسردگی، استرس پس از سانحه و اختلالات هراس را گزارش کرده­اند. برای مثال، در نظرسنجی برخطی[11] که در چین انجام شد، وانگ و  همکاران (2020) تأثیر روان‌شناختی متوسط ​​تا شدید شیوع را در ۸/۵۳درصد از پاسخ‌دهندگان گزارش کردند و ۵/۱۶درصد و ۸/۲۸درصد افراد به‌ترتیب علائم اضطراب و افسردگی متوسط ​​تا شدید را نشان دادند. در اسپانیا هم گنزالس‌ـ‌سنجینو و همکاران (2020) علائم افسردگی در 7/18درصد و اضطراب را در ۶/۲۱درصد از افراد گزارش کردند. نتایج یک فراتحلیل، میانگین افسردگی و اضطراب در دورۀ شیوع کووید‌ـ‌۱۹ را به‌ترتیب 7/33 و 9/31 درصد نشان داده است (سالاری[12] و همکاران، 2020). برخی از پژوهشگران متذکر شده­اند که از شدت علائم افسردگی و اضطراب در طی همه­گیری کم نشده و در سطح نسبتاً بالایی باقی مانده است (وانگ و همکاران، 2020). همچنین، شواهدی از افزایش میزان خودکشی هم در کل جمعیت و هم در بیماران وجود دارد (شر[13]، 2020). علاوه‌براین، شدت علائم افسردگی و اضطراب در زنان در شرایط بحران بیشتر از مردان گزارش شده است و می­توان گفت وضعیت کووید‌ـ‌۱۹ از این قاعده مستثنی نیست (پتزولد و همکاران، 2020).

در برخی از این مطالعات، عوامل خطرزا که معمولاً برای ایجاد مشکلات هیجانی گزارش می­شود، مؤنث‌بودن، سن کم و خطر ابتلا به عفونت است؛ بنابراین، می­توان گفت که نگرانی و اضطراب واکنش‌های رایجی دربرابر این بیماری همه­گیر است و به‌احتمال زیاد پیامدهای روان‌شناختی برای افراد جامعه خواهد داشت. باتوجه‌به طولانی‌شدن دورۀ بحران شیوع ویروس کووید‌ـ‌۱۹، بررسی نقش عوامل روان‌شناختی در افزایش و کاهش مشکلات هیجانی ازجمله اضطراب ناشی از این همه­گیری، نیازی جدی است و این امر به برنامه­ریزی مناسب برای کاهش تأثیر منفی همه­گیری کووید‌ـ‌۱۹ در بهداشت روانی افراد کمک می­کند (مونیاز‌ـ‌نوورو[14] و همکاران، 2021).

در دهۀ گذشته­، مطالعۀ تنظیم هیجان به‌عنوان پدیده‌ای روان‌شناختی به‌شدت مورد توجه قرار گرفته و افزایش پیدا کرده است. این علاقه عمدتاً به‌این‌دلیل است که اکثر پژوهشگران اتفاق‌نظر دارند که تنظیم عواطف، پیوند مهمی در حفظ و بازیابی سلامت روان  دارد (گروس[15]، 2013؛ ساپولسکی[16]، 2007). به‌طورکلی، تنظیم هیجان را می­توان فرایندهای بیرونی و درونی تعریف کرد که مسئول نظارت، ارزیابی و اصلاح کارکردهای هیجانی، به‌ویژه شدت و طول آنها در طول زمان برای دست‌یابی به اهداف خاص است (تامپسون[17] ، 2008). از دیدگاه گارنفسکی و همکارانش، چنین تعریف گسترده­ای شامل هر دو راهبرد مقابله و کنترل رفتار است. در مدل گارنفسکی، تقسیم راهبرد­های مقابله­ای به رفتاری و شناختی مناسب­تر از طبقه­بندی مؤثر و غیر­مؤثر یا مسئله‌محور و هیجان‌محور است؛ زیرا فرایندهای فکری و رفتاری فرایندهای مختلفی است که در مقاطع زمانی مختلف اتفاق می­افتد (گارنفسکی، کرایچ و اسپینهوون، ۲۰۰۱).

در بررسی چگونگی واکنش افراد به کووید‌ـ‌۱۹، منطقی به نظر می­رسد که تمرکز بر روش­های شناختی باشد که افراد برای تنظیم  هیجانات خود استفاده می­کنند. شاید مواجه‌شدن با بحران مثل یک بیماری عفونی، فرد را در موقعیتی قرار می­دهد که پیش از استفاده از راهبرد­های مقابله­ای رفتاری (برای مثال، کمک‌گرفتن از یک متخصص، ورزش و فعالیت بدنی، ملاقات با دوستان) از راهبرد­های شناختی استفاده کند که «اولین خط دفاعی» است که به فرد کمک می­کند با بحران مقابله کند. استفاده از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان­ها به افراد کمک می‌کند تا کنترل رفتارهایشان را در دست بگیرند؛ به‌طوری‌که بتوانند به وقایعی که در اطرافشان در حال رخ‌دادن است، واکنش انعطاف‌پذیر نشان دهند. این راهبردها به‌منظور کاهش، افزایش یا نگهداری تجارب هیجانی استفاده می‌شود (گروس، 2013). راهبردهایی که افراد برای تنظیم هیجان­ها استفاده می­کنند، در پژوهش­های نظری و کاربردی بسیاری بررسی شده و با عنوان راهبردهای سازش‌­یافته[18] و سازش‌نا­یافته [19] مورد بحث واقع شده است (کرینگ و سالون[20]، 2010)؛ درهمین‌راستا، گارنفسکی، کرایچ و اسپینهوون[21] (2001)، نُه راهبرد متفاوت تنظیم شناختی هیجان را درقالب دو راهبرد سازش‌­یافته شامل پذیرش[22] (تفکر با محتوای پذیرش و تسلیم رخداد)، تمرکز مجدد مثبت[23] (فکرکردن به موضوع لذت‌بخش و شاد به‌جای تفکر دربارۀ حادثۀ واقعی)، تمرکز مجدد بر برنامه‌ریزی[24] (فکرکردن دربارۀ مراحل فائق‌آمدن بر واقعۀ منفی یا تغییر آن)، ارزیابی مجدد مثبت[25] (تفکر دربارۀ جنبه‌های مثبت واقعه یا ارتقای شخصی)، اتخاذ دیدگاه[26] (تفکرات مربوط به کم‌اهمیت‌بودن واقعه یا تأکید بر نسبیت آن در مقایسه با سایر وقایع)، و سازش‌نا­یافته شامل سرزنش خود[27] (تفکر با محتوای مقصردانستن و سرزنش خود)، سرزنش دیگران[28] (تفکر با محتوای مقصردانستن و سرزنش دیگران به‌دلیل آنچه اتفاق افتاده است)، نشخوار فکری[29] (اشتغال ذهنی دربارۀ احساسات و تفکرات مرتبط با واقعۀ منفی) و فاجعه‌آمیزپنداری[30] (تفکر با محتوای وحشت از حادثه) معرفی کرده­اند. افراد دارای اختلال­های هیجانی گوناگون در برخورد با شرایط ناگوار، از راهبردهایی متفاوت استفاده می­کنند؛ چنان‌که بسیاری از مطالعات مبیّن ارتباط معنادار برخی از راهبردها با انواع اختلال­های خلقی و اضطرابی است (نولن‌ـ‌هوکسما، ویسکو و لیوبومیرسکی[31]، 2008؛ فلدمن، جورمن و جانسون[32]، 2008؛ منین، هولو وای، فرسکو، مور و هیبرگ[33]، 2007).

نتایج یک بررسی فراتحلیل دربارۀ راهبرد­های مختلف تنظیم هیجانی نشان داده است که نتیجه­گیری صریح دربارۀ اینکه کدام‌یک از راهبرد­های تنظیم هیجانی به‌طورکلی مؤثر واقع می­شود و کدام­­ها مؤثر نیستند، غیرممکن است (گروس و تامپسون، 2007)؛ چراکه راهبرد­هایی که در یک مورد موفقیت‌آمیز بوده­ است، ممکن است در موقعیت دیگر مؤثر واقع نشود؛ بنابراین، همیشه لازم است که آنها در متن یک موقعیت خاص ارزیابی شود و قضاوت شود که چه میزان از پاسخ هیجانی مسئول آنچه اتفاق می­افتد است و آیا واکنش سازگارتر دیگری نیز در چنین شرایطی ممکن است. این امر نشان‌دهندۀ اهمیت و ضرورت توجه به راهبردهای تنظیم هیجانی افراد در همه­گیری کووید‌ـ‌۱۹ است. درواقع، اگر یک الگوی تنظیم هیجان کمک کرده است تا با موفقیت با حوادث استرس­زا کنار بیاییم­، به‌این‌معنی نیست که این الگو لزوماَ در همه­گیری کووید‌ـ‌۱۹ هم سازنده خواهد بود؛ بنابراین، این پژوهش به بررسی نقش پیش‌بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان­ها و مؤلفه­های جمعیت‌شناختی شامل سن، جنسیت و سطح تحصیلات در اضطراب کووید‌ـ‌۱۹ پرداخته است.

 

روش

پژوهش حاضر از نوع مطالعات میدانی و روش توصیفی از  نوع همبستگی است. جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیۀ افراد 18 تا 65 سال شهر اراک بود. با استفاده از روش نمونه­گیری غیرتصادفی دردسترس 305 نفر در سال 1399 انتخاب شدند و در این پژوهش شرکت کردند. گفتنی است از این بین، پس از کنارگذاشتن پرسشنامه‌های ناقص، 296 مورد در تحلیل نهایی استفاده شد. برای رعایت اصول بهداشتی در دورۀ شیوع کووید‌ـ‌۱۹ پرسشنامه­ها به‌صورت پیوند (لینک) ازطریق شبکه­­های اجتماعی برای شرکت‌کننده­ها ارسال شد. اصول اخلاقی پژوهش ازقبیل محرمانه‌بودن اطلاعات آزمودنی­ها و شرکت داوطلبانه در پژوهش رعایت شد.

 

ابزارهای پژوهش

الف) مقیاس اضطراب کرونا (1398): مقیاس اضطراب کرونا را علی‌پور و همکاران در سال 1398 در نمونۀ ایرانی ساخته‌اند. این مقیاس 18 سؤال و دو عامل علائم روانی و علائم جسمانی دارد. گویه­های ۱ تا ۹ علائم روانی و گویه­های ۱۰ تا ۱۸ علائم جسمانی را می­سنجد. این ابزار در طیف 4درجه­ای لیکرت (هرگز=0 ،گاهی اوقات=2 ،بیشتر اوقات=3 و همیشه=4) نمره‌گذاری می­شود؛ بنابراین، بیشترین و کمترین نمره‌هایی که افراد پاسخ‌دهنده در این پرسشنامه کسب می­کنند، بین 0 تا 54 است. ضریب همسانی درونی این مقیاس با استفاده از لاندا ۲ گاتمن برای کل پرسشنامه ۹۲/۰ و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای علائم روانی ۸۷/۰، علائم جسمانی ۸۶/۰ و برای کل پرسشنامه ۹۱/۰ گزارش شده است.برای بررسی روایی وابستۀ همبستگی به ملاک این پرسشنامه از همبسته‌کردن این ابزار با پرسشنامۀ 28-GHQ استفاده شد که نتایج نشان داد پرسشنامۀ اضطراب کرونا با نمرۀ کل پرسشنامۀ 28-GHQ و مؤلفۀ اضطراب، نشانه­های جسمانی، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی به‌ترتیب برابر  با 48/0 ، 50/0، 41/0، 33/0 و 26/0 است و کلیۀ این ضرایب در سطح 01/0 معنادار است.

ب) پرسشنامۀ تنظیم شناختی هیجان[34]: پرسشـنامۀ تنظیـم شـناختی هیجان، پرسشـنامۀ خودسـنجی اسـت کــه گارنفســکی و کرایــج[35] در ســال 2006 آن را طراحــی کرده‌اند. ایـن پرسشـنامه 36 گویه دارد و راهبردهـای تنظیم شـناختی هیجـان را در پاسـخ بـه حـوادث تهدیدکننـده و تنیدگـی­زای زندگـی در مقیـاس ۵درجـه­ای از 1 (هرگـز) تا 5 (همیشـه) بــرحســب 9 زیــرمقیــاس بــه‌ایــن‌شــرح مــی­ســنجد: پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه‌ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، اتخاذ دیدگاه، سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوار فکری و فاجعه‌آمیزپنداری. راهبـرد شـناختی تنظیم هیجـان در پرسشـنامۀ تنظیـم شـناختی هیجـان به دو دسـتۀ کلی راهبردهـای انطباقـی (سـازش‌یافتـه) و راهبردهـای غیرانطباقـی (ســازش‌نایافتــه) تقســیم مــی­شــود. زیــرمقیــاس­هــای پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه‌ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، اتخاذ دیدگاهْ راهبردهـای سـازش‌یافتــه و زیرمقیــاس‌هــای سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوار فکری و فاجعه‌آمیزپنداری راهبردهــای سـازش‌نایافتـه را تشـکیل مـی­دهـد. ضریب آلفای کرونباخ برای خرده‌مقیاس­ها از 73/0 تا 80/0 و ضریب پایایی بازآزمایی برای خرده‌مقیاس­ها از 41/0 تا 59/0 گزارش شده است (گارنفسکی و کرایچ، 2006). اعتبار خرده‌مقیاس­های نسخۀ فارسی این پرسشنامه براساس روش همسانی درونی از 76/0 تا 92/0 گزارش شده و با استفاده از روش بازآزمایی از 51/0 تا 77/0 بوده و روایی این پرسشنامه ازطریق تحلیل مؤلفۀ اصلی با استفاده از چرخش واریماکس و روایی ملاکی مطلوب گزارش شده است (حسنی، 1389).

 

روش‌های تحلیل داده­ها  

در این پژوهش ابتدا داده­های به‌دست‌آمده جمع‌بندی، پالایش و آمادۀ تحلیل شد. برای تجزیه‌و­تحلیل آماری داده­ها از نرم­‌افزار SPSS  نسخۀ 26 و نیز نرم­افزار R نسخۀ 4.0.2 (بسته­های­ car، psych و gvlma) استفاده شده است. تکنیک آماری استفاده‌شده در این پژوهش باتوجه‌به نوع پژوهش و همچنین ماهیت سؤال پژوهش، روش رگرسیون چندگانۀ چندمتغیری[36] بود. در این مدل روابط بین متغیرهای پیش‌بین (سبک­های تنظیم هیجانی، سن، جنسیت و سطح تحصیلات) و متغیرهای ملاک (بُعد جسمانی و بُعد روانی اضطراب کرونا) بررسی شد. ابتدا با استفاده از شاخص­های برازش مدل و بررسی مفروضات مشخص شد که آیا مدل­های پیشنهادی با داده­ها برازش دارد یا خیر و پس از آن به پاسخ‌گویی به ارتباط بین متغیرهای پژوهش پرداخته شد.

یافته­ها

در جدول 1 اطلاعات توصیفی متغیرهای پژوهش باتوجه‌به ماهیت مقیاس اندازه­گیری آنها آورده شده است.

 

 

جدول 1. اطلاعات توصیفی متغیرهای پژوهش

متغیر

بعد

میانگین

انحراف استاندارد

اضطراب کرونا

جسمانی

67/13

66/5

روانی

39/21

12/6

نتظیم هیجانی

سازش‌یافته

31/3

76/0

سازش‌نیافته

81/2

70/0

سن

-

60/34

01/9

متغیر

رده

فراوانی

درصد فراوانی

جنسیت

مرد

81

27

زن

224

73

 

 

سطح تحصیلات

کمتر از دیپلم

27

8

دیپلم

69

22

فوق‌دیپلم

37

12

لیسانس

116

38

فوق‌لیسانس و بالاتر

56

17



 

برای بررسی این سؤال پژوهش که «آیا می­توان اضطراب کرونا در دو بُعد جسمانی و روانی را براساس سبک­های تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه­های جمعیت‌شناختی پیش‌بینی کرد؟» از روش تحلیل رگرسیون چندگانۀ چندمتغیری استفاده شد. گفتنی است متغیر تحصیلات به‌دلیل اینکه از نوع رسته­ای و

 

بیش از دو سطح بود، به‌عنوان متغیر ساختگی[37] منظور شد. ابتدا با استفاده از آزمون چند­متغیری اثر پیلایی معنی­داری ترکیب خطی متغیرهای ملاک براساس هریک از متغیرهای پیش­بین بررسی شد که نتایج آن در جدول 2 ارائه شده است.

 

 

جدول 2. نتایج تحلیل آمارۀ­ چندمتغیری پیش­بینی ترکیب خطی متغیرهای ملاک براساس هریک از متغیرهای پیش­بین

متغیر مستقل

اثر پیلایی

F

درجۀ آزادی

درجۀ آزادی

P

تنظیم هیجانی (سازش‌یافته)

08/0

81/6

2

284

01/0

تنظیم هیجانی (سازش‌نیافته)

20/0

79/35

2

284

01/0

سن

01/0

60/0

2

284

54/0

جنسیت

03/0

62/3

2

284

02/0

تحصیلات

08/0

14/3

8

570

01/0

 

همان‌گونه که در جدول 2 مشاهده می­شود، مقدار آمارۀ چندمتغیری اثر پیلایی و معنی­داری آن نشان می‌دهد هریک از متغیرهای پیش­بین به‌صورت مجزا به جز متغیر سن، نقش معنی­داری در تبیین ترکیب خطی متغیرهای ملاک (ابعاد اضطراب کرونا) دارد (P<0/05). درادامه، پس از حذف متغیر سن با استفاده از آزمون رگرسیون چندگانه به بررسی نقش هریک از متغیرهای پیش­بین در هریک از متغیرهای ملاک به‌صورت مجزا پرداخته شده است. در جدول 3 نتایج تحلیل واریانس رگرسیونی هر دو مدل اضطراب جسمانی و اضطراب روانی گزارش شده است.

 

 

جدول 3. نتایج تحلیل واریانس رگرسیونی و آماره­های چندگانۀ مدل رگرسیونی

متغیر ملاک

درجۀ آزادی خطا

درجۀ آزادی

F

P

R2

R2 تعدیل‌شده

اضطراب کرونا (جسمانی)

286

7

82/12

01/0

23/0

22/0

اضطراب کرونا (روانی)

286

7

25/13

01/0

24/0

23/0

 

همان‌گونه که مقادیر آمارۀ آزمون و سطح معنی‌داری آن در جدول 3 نشان می­دهد، مدل رگرسیونی هریک از متغیرهای ملاک براساس مجموعه متغیرهای پیش‌بین معنی­دار است (P<0/05). همچنین، مقدار مجذور همبستگی چندگانه نشان می­دهد مجموع متغیرهای پیش‌بین در مدل پیش­بینی بُعد جسمانی و روانی اضطراب کرونا به‌ترتیب مقدار 24/0 و 23/0 از تغییرات متغیر ملاک مربوطه را تببین می‌کند. 

علاوه‌بر شاخص­های ذکرشده، ارزیابی برخی از مفروضات ازقبیل نرمال‌بودن خطاها، استقلال خطاها، خطی‌بودن، هم‌واریانسی، نبودِ هم­خطی چندگانه و نبودِ نقاط دورافتاده و غیرمعمول در مدل­های رگرسیونی ضروری است تا بتوان به نتایج مدل ارائه‌شده اطمینان کرد. گفتنی است تمامی مفروضه­های ذکرشده باید برای هریک از مدل­های رگرسیونی به‌صورت مجزا بررسی شود. آمارۀ گلوبال[38]، آزمون کلی­نگری[39] است که ارزیابی جامعی از مفروضات مدل­های خطی انجام می­دهد. آزمون­های کلی­نگر این فرض را آزمون می‌کند که واریانسی که مدل توضیح می‌دهد، به­طور معناداری از واریانس توضیح‌داده‌نشده بزرگ‌تر است (کاباکوف[40]، 2010). این آزمون تمامی مفروضات هریک از مدل­های خطی چندگانه را به‌صورت هم‌زمان بررسی می­کند که مقدار به‌دست‌آمده در هریک از مدل­های بُعد جسمانی اضطراب کرونا (G=4/01, P=0/40) و بُعد روانی اضطراب کرونا (G=4/37, P=0/35) نشان از برقراری مفروضه­ها و برازش مناسب مدل دارد. همچنین، به‌صورت مجزا نیز مفروضات نرمال­بودن خطاها، استقلال خطاها، خطی­بودن، هم‌واریانسی و نبودِ نقاط دورافتاده و غیرمعمول بررسی شد. نتایج بررسی تک‌تک مفروضه­ها به‌صورت مجزا نیز مؤید نتایج آزمون کلی بود. فقط در بخش بررسی نبودِ داده‌های پرت یا دورافتاده با استفاده از نمودار باقی‌مانده دربرابر نفوذ[41]، برخی نقاط پرت (2 مورد) مشاهده شد که این داده­ها شناسایی و از فرایند تحلیل کنار گذاشته شد و تحلیل دوباره صورت گرفت. درنتیجه، باتوجه‌به برقراری مفروضات می­توان به نتایج حاصل از آزمون رگرسیون چندگانه در هر دو مدل اطمینان کرد. در جدول 4 نیز نتایج تجزیه‌وتحلیل رگرسیون نمرات بُعد جسمانی و روانی اضطراب کرونا براساس متغیرهای پیش‌بین ارائه شده است.

 

جدول 4. نتایج تجزیهوتحلیل رگرسیون نمرات هریک از متغیرهای ملاک براساس متغیرهای پیشبین

متغیر ملاک

متغیر پیش‌بین

β

خطای برآورد

t

P

 

 

 

بُعد جسمانی اضطراب کرونا

 

 

مقدار ثابت

91/8

96/1

54/4

01/0

تنظیم هیجانی (سازش‌یافته)

34/1-

37/0

60/3-

01/0

تنظیم هیجانی (سازش‌نیافته)

83/2

41/0

96/6

01/0

جنسیت

75/1

64/0

67/2

01/0

تحصیلات 1 (دیپلم)

48/0

75/0

55/0

58/0

تحصیلات 2 (فوق‌دیپلم)

12/2

76/0

72/2

01/0

تحصیلات 3 (لیسانس)

58/1-

59/0

75/2-

01/0

تحصیلات 4 (فوق‌لیسانس و بالاتر)

04/1

68/0

12/0

12/0

 

 

 

بُعد روانی اضطراب کرونا

 

مقدار ثابت

29/14

17/2

57/6

01/0

تنظیم هیجانی (سازش‌یافته)

21/1-

41/0

93/2-

01/0

تنظیم هیجانی (سازش‌نیافته)

68/3

45/0

15/8

01/0

جنسیت

07/1

71/0

45/1

14/0

تحصیلات 1 (دیپلم)

33/0

84/0

39/0

69/0

تحصیلات 2 (فوق‌دیپلم)

42/0

85/0

49/0

61/0

تحصیلات 3 (لیسانس)

98/1-

65/0

01/3-

01/0

تحصیلات 4 (فوق‌لیسانس و بالاتر)

42/1

76/0

86/1

06/0



نتایج جدول 4 نشان می­دهد در مدل بُعد جسمانی اضطراب کرونا، متغیرهای پیش­بین تنظیم هیجانی (هر دو نوع سازش‌یافته و نیافته)، جنسیت و بین برخی از رده‌های سطح تحصیلات در تبیین پراکندگی بُعد جسمانی اضطراب کرونا نقش معنی­داری دارد. دربارۀ سطح تحصیلات نیز می­توان اشاره کرد که بین سطح تحصیلات فوق‌دیپلم و لیسانس تفاوت معنی­داری را در سطح خطای 05/0 ایجاد می‌کند (P<0/05). درباب متغیر ملاک بُعد روانی اضطراب کرونا نیز می­توان گفت متغیرهای تنظیم هیجانی (هر دو نوع سازش­یافته و نیافته) و نیز تحصیلات لیسانس در تبیین واریانس اضطراب کرونا در بُعد روانی، نقش معنی­داری دارد (P<0/05). درادامه، مدل رگرسیونی اضطراب کرونا با ضرایب استاندارد در شکل 1 ارائه شده است.

 

 

شکل 1. مدل اضطراب کرونا با ضرایب استاندارد

 

بحث و نتیجه­گیری

همه­گیری جهانی ویروس کووید‌ـ‌۱۹ به وضعیتی بی­سابقه منجر شده است که در آن بیشتر مردم برای کاهش خطر ابتلا خانه­نشین شده­اند. در این محیط استرس­زا، خطر افزایش مشکلات بهداشت روانی در جمعیت وجود دارد که مستقیماً با مسائل زیادی ازجمله مشکلات اقتصادی (گالیا[42] و همکاران ، 2020) یا ترس از سرایت (مک کی[43] و همکاران، 2020) ارتباط دارد که به‌نوبۀخود می­تواند برای افراد استرس­زا و اضطراب‌آور باشد. ازجمله ابعاد روان‌شناختی درخورِتوجه در دورۀ همه­گیری ویروس کووید‌ـ‌۱۹، وجود اضطراب مربوط به کووید‌ـ‌۱۹ است. باتوجه‌به اینکه ازجمله عوامل مؤثر بر بروز اختلالات خلقی همچون اضطراب، وجود نوعی اختلال در نظم­دهی هیجانی است (گروس، 2007)، تنظیم شناختی هیجان می­تواند در تعیین سلامتی و عملکرد موفقیت آمیز افراد نقش داشته باشد و یکی از متغیرهای پیش‌بین برای آسیب­های روانی افراد به شمار آید (ابوت[44]، 2005). باتوجه‌به اهمیت سلامت روان‌شناختی افراد جامعه در مقابله با بحران کووید‌ـ‌۱۹، هدف مطالعۀ حاضر بررسی نقش پیش‌بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در اضطراب کرونا بود. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانۀ چندمتغیری در این پژوهش نشان داد ابعاد سازش‌یافته و سازش‌نیافتۀ تنظیم هیجانی به‌طور معناداری بُعد جسمانی و روانی اضطراب کرونا را پیش­بینی می­کند؛ بدین‌صورت‌که راهبردهای سازش‌یافته با اضطراب کرونا ارتباط معکوس و راهبردهای سازش‌نیافته ارتباط مستقیم دارد. هرچه استفاده از راهبردهای سازش‌یافته بیشتر بود، افراد علائم جسمانی و روانی اضطراب وابسته به کرونای کمتری گزارش کردند. این نتایج با نتایج پژوهش­های گرانفسکی و همکاران (2002)، کوله و همکاران[45] (1999) و دوبیش و کی‌سلیوا[46] (2020) هم‌سو است. نتایج این پژوهش‌ها حاکی از رابطۀ مثبت راهبردهای سازش‌نایافته و رابطۀ منفی راهبردهای سازش‌یافتۀ تنظیم هیجان با اضطراب است. در تبین این یافته برمبنای پژوهش دیدریک[47] و همکاران (2016) می‌توان گفت که راهبردهای سازش‌یافته به‌نوعی مقابلۀ اثر­بخش با رویدادهای تنش­زاست و باعث بهبود عزت‌نفس، صلاحیت­های اجتماعی و... می­شود. درمقابل، راهبردهای سازش‌نایافته نتایج مؤثری در مقابله با رویدادهای تنش­زا را به‌همراه ندارد و باعث استرس، افسردگی،  اضطراب و سایر آسیب­های روانی می­شود. همچنین، باید در نظر داشت که در وضعیت بحران کووید‌ـ‌۱۹ عواملی مانند حمایت اجتماعی، خودکارآمدی شخصی زیاد، اطلاعات واضح و قابل‌فهم دربارۀ چگونگی دریافت کمک، نداشتن علائم فیزیولوژیکی و گزارش‌نکردن موارد جدید بیماری و همچنین رعایت برخی اقدامات پیشگیرانه، به‌عنوان عوامل محافظتی با کاهش میزان اضطراب همراه است (دومینگز‌ـ‌سالس[48]، 2020؛ پت زولد، 2020). نشخوار فکری­، نگرانی و فاجعه‌انگاری راهبردهای ناسازگارانه­ای است که برخی افراد به کار می‌گیرند و معمولاً به افزایش اضطراب منجر می­شود (مک‌ایووی[49] و همکاران، 2013). درمقابل، راهبردهای سازگارانه‌تر شامل ارزیابی مجدد، پذیرش و حل مسئله به چشم می‌خورد (ناراگُن‌ـ‌گی‌نی[50]، 2017). به نظر می‌رسد برخی از افراد تمایل دارند از همان نوع راهبردهای تنظیم هیجانات استفاده کنند که ممکن است باعث بروز علائم اضطراب و افسردگی شود (دَونزاتو[51] و همکاران، 2013). درواقع، به نظر می­رسد نگرانی به‌عنوان راهبرد، ارتباط تنگاتنگی با علائم اضطراب دارد (الارد[52] و همکاران ،2017) که نشان می­دهد نگرانی دربارۀ سرایت کووید‌ـ‌۱۹ احتمالاً می­تواند در بروز و شدت علائم اضطرابی در زمان بحران تأثیرگذار باشد. نتایج پژوهش‌ها نشان می­دهد تنظیم هیجانات به‌صورت جدایی‌ناپذیر توسط شناخت­ها و افکار انجام می­شود و به افراد کمک می­کند تا بر هیجانات خود در حین و یا بعد از بحران­ها و وقایع استرس­زا کنترل داشته باشند (گارنفسکی و همکاران، 2002). باوجود اینکه قابلیت تفکر پیشرفته و تنظیم هیجانات ازطریق شناخت و افکار، امری جهانی است، تفاوت­های فردی بسیاری در میزان استفاده از شناخت و همچنین محتوای افکار در تنظیم هیجانات در پاسخ به تجربیات زندگی و وقایع استرس­زا بین افراد وجود دارد (گارنفسکی و کرایچ، 2007). مطالعات زیادی تلاش کرده است تا عوامل روان‌شناختی­ای را شناسایی کند که نقش مؤثری در واکنش طبیعی در وضعیت بحران و پراسترس دارد. عواملی که درصورتی که کارکرد مناسب نداشته باشد، می­تواند به آسیب روانی ازجمله اختلالات اضطرابی، اختلالات هراس و اضطراب مرتبط با سلامتی منجر شود. دراین‌زمینه، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نقشی اساسی در بروز و شدت اختلالات عاطفی مانند اضطراب و افسردگی دارد (دریمن و هیمبرگ[53]، 2018؛ پیرل و نورتون[54]، 2017) که در پژوهش حاضر نیز نتایج حاکی از تأیید این ارتباط بود.

نتایج به‌دست‌آمده در پژوهش حاضر، تأثیر سن در پیش‌بینی اضطراب کرونا را تأیید نکرد؛ اما جنسیت و تحصیلات نقش معنادار داشت و این تأثیر بیشتر مربوط به بُعد جسمانی اضطراب کرونا بود و زنان، اضطراب کرونای بیشتری را نسبت به مردان تجربه می­کنند. نتایج پژوهش‌ها نشان می­دهد زنان تمایل بیشتری به گزارش علائم جسمانی دارند (بارسکی[55] و همکاران، 2001) و شاید به‌همین‌دلیل در گزارش علائم جسمانی کرونا در پژوهش حاضر، گروه زنان میانگین بالاتری را نشان دادند. علاوه‌براین­، نتایج پژوهش‌ها حاکی از تفاوت­های جنسیتی در تنظیم هیجانات است (زیمرمن و ایوانسکی[56]، 2014) که درزمینۀ اضطراب و نگرانی ناشی از شیوع کووید‌ـ‌۱۹ هم می­تواند در نظر گرفته شود؛ هرچند در پژوهش حاضر بین زنان و مردان تفاوت معناداری مشاهده نشد.

در پژوهش حاضر متغیر سن قادر به پیش‌بینی اضطراب کرونا نبود؛ ولی باتوجه‌به نتایج پژوهش‌های انجام‌شده، به نظر می­رسد با افزایش سن، افراد در تنظیم هیجانات خود بهتر عمل می‌کنند (اوری[57] و گروس، 2010)­. شاید به‌همین‌دلیل است که هرچقدر افراد جوان­تر باشند، علائم اضطراب بیشتری نشان می­دهند (شایب و بلنچارد‌ـ‌فیلدز[58]، 2009). به‌طور معمول، با افزایش سن، افراد در ابعاد جسمانی، شناختی و اجتماعی دچار نوعی افت عملکرد می­شوند. باوجودِاین، افراد مسن اغلب سطح بالاتری از بهزیستی را نسبت به جوان‌ترها نشان می­دهند و دلیل این امر احتمالاً این است که بزرگسالان تنظیم هیجانی بهتری را نشان می­دهند. افراد مسن با انتخاب و بهینه­سازی فرایندهای خاص تنظیم هیجانی به بهزیستی و آسایش دست پیدا می‌کنند (اَوری و گروس، 2010).

استفاده از ابزار خودگزارشی و نداشتنِ امکان انتخاب تصادفی افراد ازجمله محدودیت­های این پژوهش بود. جمع‌آوری داده­ها با ارسال پیوند پرسشنامه­ها ازطریق شبکه­های اجتماعی برای شرکت‌کنندگان صورت گرفت و بنابراین نظارت کافی بر تکمیل پرسشنامه‌ها وجود نداشت و شرکت‌کنندگان محدود به آن گروه از افراد جامعه می‌شدند که عضو شبکه­های اجتماعی بودند و این تعمیم نتایج را با محدودیت مواجه می­کند.

 

سپاس‌گزاری

نویسندگان از کلیۀ شرکت‌کنندگان در این پژوهش که با پاسخ به پرسشنامه­ها ما را در انجام این پژوهش یاری رساندند، تشکر و قدردانی می­کنند.

 

[1] COVID-19

[2] Petzold

[3] Wang

[4] Fischhoff

[5] Wu, McGoogan

[6] Dong

[7] Willgoss

[8] Qiu

[9] Sani

[10] González-Sanguino

[11] Online

[12] Salari

[13] Sher

[14] Muñoz-Navarro

[15] Gross

[16] Sapolsky

[17] Thompson

[18] adaptive

[19] maladaptive

[20] Kring & Sloan.

[21] Garnefski, Kraaij & Spinhoven.

[22] acceptance

[23] positive refocusing

[24] refocus on planning

[25] positive reappraisal

[26] putting into perspective

[27] self-blam

[28] other-blame

[29] rumination

[30] catastrophizing

[31] Nolen-Hoeksema, Wisco & Lyubomirsky.

[32] Feldman, Joormann, & Johnson.

[33] Mennin, Holoway, Fresco, Moore  & Heimberg

[34] Cognitive Emotion Regulation Questionnaire

[35] Garnefski & Kraaij

[36] Multivariate Multiple Regression

[37] Dummy variable

[38] Global statistic

[39] Omnibust test

[40] Kabacoff

[41] leverage

[42] Galea

[43] McKay

[44] Abbott

[45] Koole, Smeets, van Knippenberg & Dijksterhuis

[46] Dovbysh & Kiseleva

[47] Diedrich

[48] Domínguez-Salas

[49] McEvoy

[50] Naragon-Gainey

[51] D’Avanzato

[52] Ellard

[53] Dryman & Heimberg

[54] Pearl & Norton

[55] Barsky

[56] Zimmermann & Iwanski

[57] Urry

[58] Scheibe & Blanchard-Fields

حسنی، ج.  (1389). خصوصیات روان‌سنجی پرسشنامۀ نظم‌جویی شناختی هیجان. روان‌شناسی بالینی، 2(3)، ۸۳-۷۳.
علی‌پور، ا؛ قدمی، ا؛ علی‌پور، ز؛ عبدالله‌زاده، ح. (1398). اعتباریابی مقدماتی مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS) در نمونۀ ایرانی. روان‌شناسی سلامت، 8(4)، ۱۷۵-۱۶۳.
علی­زاده‌فرد، س؛ صفاری‌نیا، م. (1399). پیش‏ بینی سلامت روان بر اساس اضطراب و همبستگی اجتماعی ناشی از بیماری کرونا. پژوهش های روانشناسی اجتماعی، 9(36)، 141-129.
Abbott, B.V. (2005). Emotion dysregulation and reregulation: predictors of relationship intimacy and distress. [Dissertation], Texas: Texas A & M University.
American Psychiatric Association (2020).  New poll: COVID-19 impacting mental well-being: Americans feeling anxious, especially for loved ones; older adults are less anxious, 2020. [cited 2020 Apr 4]; Available from:https://www.psychiatry.org/newsroom/news-releases/new-poll-covid-19-impacting-mental-well-being-americans-feeling-anxious-especially-for-loved-ones-older-adults-are-less-anxious. Accessed April 4, 2020.
Barsky, A. J., Peekna, H. M. & Borus, J. F. (2001). Somatic symptom reporting in women and men. Journal of General Internal Medicine, 16(4), 266-275.
D’Avanzato, C., Joormann, J., Siemer, M., & Gotlib, I. H. (2013). Emotion regulation in depression and anxiety: examining diagnostic specificity and stability of strategy use. Cognitive Therapy and Research37(5), 968-980.
Diedrich, A., Hofmann, S. G., Cuijpers, P., & Berking, M. (2016). Self-compassion enhances the efficacy of explicit cognitive reappraisal as an emotion regulation strategy in individuals with major depressive disorder. Behaviour Research and Therapy82, 1-10.
Domínguez-Salas, S., Gómez-Salgado, J., Andrés-Villas, M., Díaz-Milanés, D., Romero-Martín, M., & Ruiz-Frutos, C. (2020, September).  Psycho-emotional approach to the psychological distress related to the COVID-19 pandemic in Spain: a cross-sectional observational study. In Healthcare, 8(1), 190.
Dovbysh, D. V., & Kiseleva, M. G. (2020). Cognitive Emotion Regulation, Anxiety, and Depression in Patients Hospitalized with COVID-19. Psychology in Russia State of the Art13.
Dryman, M. T., & Heimberg, R. G. (2018). Emotion regulation in social anxiety and depression: A systematic review of expressive suppression and cognitive reappraisal. Clinical Psychology Review65, 17-42.
Ellard, K. K., Barlow, D. H., Whitfield-Gabrieli, S., Gabrieli, J. D., & Deckersbach, T. (2017). Neural correlates of emotion acceptance vs worry or suppression in generalized anxiety disorder. Social Cognitive and Affective Neuroscience12(6), 1009-1021.
Feldman, G. C., Joormann, J., & Johnson, S. L. (2008). Responses to positive affect: a self-report measure of rumination and dampening. Cognitive Therapy and Research, 32, 507-525.
Galea, S., Merchant, R. M., & Lurie, N. (2020). The mental health consequences of COVID-19 and physical distancing: the need for prevention and early intervention. JAMA Internal Medicine180(6), 817-818.
Garnefski, N., & Kraaij, V. (2007). The cognitive emotion regulation questionnaire. European Journal of Psychological Assessment23(3), 141-149
Garnefski, N., Kraaij, V., & Spinhoven, P.h. (2001). Negative life events, cognitive emotion regulation and depression. Personality and Individual Differences, 30, 1311-1327.
Garnefski, N., Van Den Kommer, T., Kraaij, V., Teerds, J., Legerstee, J., & Onstein, E. (2002). The relationship between cognitive emotion regulation strategies and emotional problems: comparison between a clinical and a non-clinical sample. European Journal of Personality, 16(5), 403-420.
González-Sanguino, C., Ausín, B., Castellanos, M. Á., Saiz, J., López-Gómez, A., Ugidos, C., & Muñoz, M. (2020). Mental health consequences during the initial stage of the 2020 Coronavirus pandemic (COVID-19) in Spain. Brain, behavior, and immunity87, 172-176.
Gross, J. J., & Thompson, R. A. (2007). "Emotion regulation: Conceptual foundations". In J. J. Gross (Ed.), Handbook of emotion regulation. New York: Guilford Press.
Gross, J. J. (2013). Emotion regulation: Taking stock and moving forward. Emotion, 13(3), 359-365.
Kabacoff, R. I. (2010). R in action. Publisher: Manning
Koole, S.L., Smeets, M., van Knippenberg, A., & Dijksterhuis, A. (1999). The cessation of rumination through self-affirmation. Journal of Personality and Social Psychology, 77, 111-125.
Kring, A. M., & Sloan, D. M. (Eds.). (2010). Emotion regulation and psychopathology: A transdiagnostic approach to etiology and treatment. New York: The Guilford Press.
McEvoy, P. M., Watson, H., Watkins, E. R., & Nathan, P. (2013). The relationship between worry, rumination, and comorbidity: Evidence for repetitive negative thinking as a transdiagnostic construct. Journal of Affective Disorders151(1), 313-320.
McKay, D., Yang, H., Elhai, J., & Asmundson, G. J. (2020). Anxiety regarding contracting COVID-19 related to interoceptive anxiety sensations: The moderating role of disgust propensity and sensitivity. Journal of Anxiety Disorders73, 102233.
Mennin, D. S., Holoway, R. M., Fresco, D. M., Moore, M. T., & Heimberg, R. G. (2007). Delineating components of emotion and its dysregulation in anxiety and mood psychopathology. Behavior Therapy, 38, 284-302.
Muñoz-Navarro, R., Malonda, E., Llorca-Mestre, A., Vindel, A. C., & Fernández-Berrocal, P. (2021). Worry about COVID-19 contagion and general anxiety: moderation and mediation effects of cognitive emotion regulation. Journal of Psychiatric Research, 137, (311-318).
Naragon-Gainey, K., McMahon, T. P., & Chacko, T. P. (2017). The structure of common emotion regulation strategies: A meta-analytic examination. Psychological Bulletin143(4), 384.
Nolen-Hoeksema, S., Wisco, B. E., & Lyubomirsky, S. (2008). Rethinking rumination. Perspectives on Psychological Science, 3, 400−424.
Pearl, S. B., & Norton, P. J. (2017). Transdiagnostic versus diagnosis specific cognitive behavioral therapies for anxiety: A meta-analysis. Journal of Anxiety Disorders46, 11-24.
Petzold, M. B., Bendau, A., Plag, J., Pyrkosch, L., Mascarell Maricic, L., Betzler, F., … & Ströhle, A. (2020). Risk, resilience, psychological distress, and anxiety at the beginning of the COVID‐19 pandemic in Germany. Brain and Behavior, 9(10), e01745.
Qiu, J., Shen, B., Zhao, M., Wang, Z., Xie, B., & Xu, Y. (2020). A nationwide survey of psychological distress among Chinese people in the COVID-19 epidemic: implications and policy recommendations. General Psychiatry33(2), 1-3.
Salari, N., Hosseinian-Far, A., Jalali, R., Vaisi-Raygani, A., Rasoulpoor, S., Mohammadi, M., & Khaledi-Paveh, B. (2020). Prevalence of stress, anxiety, depression among the general population during the COVID-19 pandemic: a systematic review and meta-analysis. Globalization and Health, 16(1), 1-11.
Sani, G., Janiri, D., Di Nicola, M., Janiri, L., Ferretti, S., Chieffo, D. (2020). Mental health during and after the COVID-19 emergency in Italy. Psychiatry and Clinical Neurosciences, 372.
Sapolsky, R. M. (2007). Stress, Stress-Related Disease, and Emotional Regulation. In J.J. Gross (Ed.), Handbook of Emotion Regulation (pp. 606–615). The Guilford Press.
Scheibe, S., & Blanchard-Fields, F. (2009). Effects of regulating emotions on cognitive performance: what is costly for young adults is not so costly for older adults. Psychology and Aging24(1), 217.
Sher, L. (2020). The impact of the COVID-19 pandemic on suicide rates. QJM: An International Journal of Medicine, 10(113), 707-712.
Thompson, R. A. (2008). A Theme in Search of Definition. Monographs of the Society for Research in Child Development, 59(2-3), 25-52.
Urry, H. L., & Gross, J. J. (2010). Emotion regulation in older age. Current Directions in Psychological Science19(6), 352-357.
Wang, C., Pan, R., Wan, X., Tan, Y., Xu, L., Ho, C. S., & Ho, R. C. (2020). Immediate psychological responses and associated factors during the initial stage of the 2019 coronavirus disease (COVID-19) epidemic among the general population in China. International Journal of Environmental Research and Public Health17(5), 1729.
Zimmermann, P., & Iwanski, A. (2014). Emotion regulation from early adolescence to emerging adulthood and middle adulthood: Age differences, gender differences, and emotion-specific developmental variations. International Journal of Behavioral Development38(2), 182-194.