نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی تهران، ایران
2 دانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی-تهران
3 دکتری روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
This study aimed to determine the role of news content in the level of recall and attention of students. This study was experimental with simultaneous inter-subject and between-subject designs. Out of male and female undergraduate and postgraduate students of state universities in Tehran during the academic year of 2018-2019, 60 were selected first by cluster and then purposefully sampling. The instruments used were News Tracking Questionnaire of Broadcasting, Recalled Questionnaire, Eye Tracking System, News Impact Scale, and pieces of news that were performed on the sample, and data were analyzed by SPSS21 software. The mixed analysis of variance test showed that the news content of network 1 and News more than networks 2 and 3 have cognitively loaded content (p= 0.01) and men remember cognitive elements more than women and women remember emotional elements (p=0.001). Also, the duration of the fixation of men on the news was more than women, which indicates more attention and cognitive involvement of men (p=0.001). Therefore, the Islamic Republic of Iran Broadcasting must present the news content cognitively or emotionally, depending on the gender of the audience, to attract more attention and recall of the audience.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
یکی از جنبههای مهم زندگی روزمره در جوامع مدرن، استفاده از اخبار است (موریرا و همکاران[1]، 2019). اخبار تلویزیون انتشاردهندۀ وقایع روزمره ازطریق تلویزیون است که بسیار مبتنیبر تصاویر و فیلمهایی از وقایع و حوادث است؛ بههمیندلیل، گفته میشود که اخبار تلویزیون نمیتواند بدون تصاویر و فیلمها وجود داشته باشد؛ زیرا تلویزیون اطلاعات را با استفاده از تصاویر و عکسها افزایش میدهد (اسکوارک و بوهنر[2]، 2019). نوابوئز[3] (2014) تلویزیون را رسانهای در نظر میگیرد که مخاطبان زیادی را تحتتأثیر قرار میدهد و اخبار تلویزیون را استفاده از صدا و تصویر در ارائۀ اطلاعات باورکردنی فعلی به مخاطبان تعریف میکند (ابیاکور[4] و نوابوئز، 2019).
درضمن، افراد ازنظر رفتار، نگرش، ادراک، طرز تفکر، ویژگیهای روانشناختی و سایر مفاهیم مختلف دیگر که خصوصیات انسانی را تعریف میکنند، متفاوتاند؛ بههمیندلیل، جذب اطلاعات متفاوتی بهویژه در بین برنامههای تلویزیونی میشوند. بههمین نسبت نیز اطلاعات خاصی از برنامههای تلویزیون را به یاد میآورند که اخبار تلویزیون بهدنبال بررسی این نوع یادآوری ازسوی بینندگان خود است؛ چراکه وقتی مخاطبان به اخبار توجه میکنند، برخی از اطلاعات را بیشتر به یاد میآورند (رایفل[5]، 2016؛ نیومن و همکاران[6]، 2018). یکی از چهارچوبهای نظری عمده که این نوع ترجیحات را در نظر میگیرد، شناخت فرهنگی[7] است که بیان میکند افراد براساس باورها و نگرشهایی که بهصورت فرهنگی کسب کردهاند، ادراک متفاوتی از وقایع و حوادث خواهند داشت و روش فرهنگی آنها برای زندگی شکل میگیرد. این نوع روانبنۀ فرهنگیْ شناخت و نیز انتخاب نوع منابع اطلاعات و راهحلهای خود برای زندگی را نیز تحتتأثیر قرار میدهد (سانگ و همکاران[8]، 2014). دلیلی که بیننده خودش را درمقابل اخبار تلویزیون قرار میدهد، تأثیر زیادی بر یادآوری پیامهای دریافتشده دارد. از دلایل نشستن درمقابل تلویزیون میتوان به نوع اطلاعات، هویت شخصی، انسجام اجتماعی و سرگرمی اشاره کرد؛ اما اینکه کدامیک از این اطلاعات بعداً نیز به خاطر آورده میشوند، روی دیگر این موضوع است که اهمیت زیادی دارد (آسماه[9]، 2011).
پژوهشگران مطالعات زیادی درزمینۀ مواجهه با محتوای رسانه و تأثیر این محتوا بر انواع مختلف مخاطبان انجام دادهاند. نتایج این مطالعات برای شکلدادن به نظریات و مفاهیم و نیز بهبود محتوای رسانه استفاده شده است. ازجملۀ این مطالعات میتوان به بررسی تأثیر تبلیغات رسانه بر خودپندارۀ زنان (انجمن پزشکی بریتانیا[10]، 2000)، رابطۀ بین آگهیهای تبلیغاتی و رفتار خریدکردن مخاطبان (کراگمن[11]، 2013)، رابطۀ بین مواجهه با رسانه و تغییر رفتار کودکان (کراک و همکاران[12]، 2006) و مواجهه با محتوای رسانه، تأثیر و استفاده در بین دانشجویان نیجریهای (محمد و سلیمان، 2013) اشاره کرد. متأسفانه هیچیک از این مطالعات به بررسی اثر محتوای اخبار ازنظر شناختی یا هیجانی بر مؤلفههای شناختی همچون یادآوری و توجه بهطور خاص و آن هم در شرایط کنترلشده نپرداخته است و پژوهشگران به تفاوتهای زنان و مردان بهطور مشخص دراینزمینه و در بافت رسانه توجه نکردهاند؛ بااینحال، پژوهشهای غیررسانهای نشان میدهند زنان نسبت به مردان، هیجانیترند و بیشتر از مردان تحتتأثیر هیجانات قرار میگیرند (مجیدی قهرودی و همکاران، 1392؛ کرت و دی جلدر[13]، 2012). پژوهش ابیاکور و همکاران (2019) که ارتباط زیادی با پژوهش حاضر دارد، نشان داد انگیزههای مربوط به سرگرمی به یادآوری محتوای اخبار منجر نمیشوند. دیل و همکاران[14] (2017) پژوهشی درزمینۀ اثرات اخبار بر استرس و عملکرد شناختی بزرگسالان انجام دادند. فرضیۀ پژوهشی آنها بدینصورت بود که مشاهدۀ اخبار تلویزیون میتواند باعث افزایش استرس شود و عملکرد شناختی را دچار مشکل کند. بدینمنظور، آنها با طرح تصادفی کنترلشدۀ درونآزمودنی بر 34 بزرگسال سالم که اخبار با محتوای منفی و مثبت را پخش میکردند، به نتایج جالبی دست یافتند. نتایج نشان داد مشاهدۀ اخبار در کوتاهمدت باعث استرس بدنی و ذهنی یا اختلال شناختی در گروه بزرگسالان سالم نمیشود. همچنین، کالن[15] (2016) در پژوهشی به بررسی اثر رسانههای خبری بر شناخت انسان پرداخت. وی 100 دانشجوی لیسانس را بررسی کرد که 45 نفر آنها پسر و 55 نفر دختر با میانگین سنی 20 سال بودند. نتایج بیانگر آن بود که مشاهدۀ محتوای پرخاشگرانۀ رسانه موجب برانگیختن واکنشهای منفی میشود؛ درحالیکه محتوای مثبت حتماً به عاطفه و واکنش مثبت منجر نمیشود. پارک[16] (2015) بهمنظور بررسی تأثیر شناخت و توجه مخاطب بر موثقدانستن تلویزیون برای کسب اطلاعات و فهمیدن، پژوهشی آزمایشی انجام داد. در این پژوهش، وی جهتگیری شناخت فرد را عامل مخاطب و توجه را عامل مربوط به بافت در نظر گرفت. دو گروه 135نفری از دانشجویان با دو بُرشِ متفاوت از برنامههای تلویزیون مواجه شدند. نتایج نشان داد آزمودنیهای دارای میل شناختی بالاترْ اطلاعات و درک بیشتری از نسبت به افراد با میل شناختی کمتر به دست میآور؛ اما اثر توجه بر کسب اطلاعات و درک اخبار مشخص نشد.
کهن[17] (2014) بیان میکند که قالبهای خبری ازطریق فرایندی سهگامی، اثرات هیجانی پردازش اطلاعات و شکلدهی به اطلاعات را ایجاد میکنند. این سه گام عبارتاند از: ابتدا، قالبهای خبری باعث ارزیابیهای شناختی خاص که در آن لحظه بیشتر در دسترساند و یا کاربردی هستند، میشوند. در مرحلۀ دوم قالبهای خبری که الگوهای ارزیابی خاصی را مورد هدف قرار دادهاند، باعث پاسخهای هیجانی احتمالی میشوند و درنهایت، در مرحلۀ سوم هیجانات برانگیختهشده باعث فراخواندن پردازش اطلاعات همخوان با هیجانات و شکلدادن به ایدهها میشوند.
همانگونه که در پیشینۀ پژوهشی دیده میشود، مطالعات درزمینۀ اخبار بر دو نوع محتوا تمرکز داشتهاند و تلاش کردهاند دریابند که هریک از این دو محتوا چه تأثیری بر مخاطبان از جنبههای مختلف خواهد داشت. این دو نوع محتوا شناختی و هیجانی هستند؛ بدینصورت که محتوای شناختی، فرد را به فکرکردن وامیدارد؛ اما محتوای هیجانیْ احساسات و هیجانات مخاطبان را برمیانگیزد (لازارو و همکاران[18]، 2017). برای مثال، متس و بئر[19] (2017) بهدنبال پیداکردن مدلی برای ادراک خشونت از رسانه بودند و دادههایی از ایالات متحده، نروژ و فرانسه جمعآوری کردند. سؤال اصلی آنها این بود که آیا این نوع اثرگذاری، بهصورت شناختی، هیجانی یا شناختیـهیجانی خواهد بود. نتایج نشان داد هریک از این مسیرها بهصورت مجزا بر مخاطب تأثیر میگذارد و دراینبین، زنان بیشترْ از عناصر هیجانی و مردان از عناصر شناختی تأثیر میپذیرند. همچنین، رایفل (2016) پژوهشی با هدف بررسی اثرات اخبار هیجانی و منطقی بر نگرشهای سیاسی انجام داد. نتایج نشان داد افرادی که نگرش و دیدگاه آنها اساساً و براساس ویژگیهای شخصیتیشان مبتنیبر عاطفه و هیجان است، بیشتر تمایل دارند زمانی نگرش خود را تغییر دهند که با موضوعی بهصورت هیجانی مواجه شوند؛ نه منطقی و بالعکس، کسانی که کلاً نگرشهایشان را بهصورت شناختی ارزیابی میکنند، تمایل دارند آنها را زمانی تغییر دهند که بهصورت منطقی با درخواستهایی مواجه شدهاند. صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز بهعنوان رسانهای که در سالهای اخیر تنوع زیادی به شبکههای خود داده و بر برنامههای خبری تمرکز داشته است و درعینحال باید با انواع اخبار فضای مجازی و ماهوارهای به رقابت بپردازد که گاهی درتقابل با اخبار این رسانه قرار میگیرد، نیاز دارد که ابتدا بتواند توجه مخاطبان را به اخبار شبکههای مختلف خود جلب کند و بهدنبال آن، مخاطبانْ این اخبار را به حافظۀ خود بسپارند و تأثیرپذیری آنها از اخباری که اغلب پایه و اساس درستی ندارند، کاهش یابد. بهدنبال این مهم، ضرورت مسئله روشن میشود که باید دید محتوای اخبار شبکههای تلویزیون صداوسیما چه نقشی بر حافظۀ عناصر شناختی و هیجانی و نیز بر توجه و یادآوری این اخبار خواهد داشت؛ ازاینرو، متغیر اصلی در این پژوهش محتوای اخبار شبکههای مختلف است که بهعنوان متغیر مستقل درونگروهی با 4 سطح (شبکۀ 1، 2، 3 و خبر) بررسی شد و یکی از متغیرهای اصلی در اثرگذاری اخبار، جنسیت است که در این پژوهش نقش آن بهعنوان متغیر مستقل بینگروهی بررسی شده است. همچنین، چون میزان تمایل به پیگیری اخبار میتواند بر توجه و یادآوری افراد اثرگذار باشد، اثر این متغیر با کواریتکردن آن کنترل شده است. بهاینترتیب، سؤالهای زیر در این پژوهش بررسی شدهاند:
روش
این پژوهش از نوع شبهآزمایشی است که درقالب یک طرح آمیخته اجرا شد. بهاینترتیب که در این پژوهش، یک متغیر مستقل بینآزمودنی (جنسیت با دو سطح زن و مرد) و یک متغیر مستقل درونآزمودنی (شبکۀ تلویزیونی با چهار سطح شبکۀ 1، 2، 3 و خبر) وجود داشت و متغیرهای وابسته نیز در مقیاس نسبی اندازهگیری شدند (حافظۀ عناصر شناختی، حافظۀ عناصر هیجانی، طول مدت تثبیت چشم و قطر مردمک چشم)؛ ازاینرو، آزمودنیهای انتخابشده در ابتدا در دو گروه زن و مرد قرار گرفتند و چهار ویدئو را که هریک مربوط به شبکههای 1، 2، 3 و خبر صداوسیما بود، مشاهده کردند که بخش درونگروهی پژوهش را شکل میدهد.
جامعۀ آماری این پژوهش شامل دانشجویان مرد و زن کارشناسی و کارشناسی ارشد دورههای حضوری دانشگاههای دولتی شهر تهران بود که در سال تحصیلی 97-1396 شاغل به تحصیل بودند. حجم نمونه براساس منطق حضور حداقل 15 آزمودنی در هر گروه در مطالعات آزمایشی، 60 نفر (30 مرد و 30 زن) در نظر گرفته شد. نمونهگیری در سطح دانشگاه و دانشکده با روش خوشهای انجام شد و برای انتخاب نمونۀ نهایی از روش هدفمند استفاده شد. بهاینترتیب که در ابتدا بهمنظور لحاظ کردن تفاوتهای احتمالی بین کیفیت و میزان امکانات دانشگاهی و نیز تفاوتهای احتمالی دانشجویان در گرایشهای اجتماعیـمذهبیـسیاسی، شهر تهران به پنج ناحیۀ شمال، مرکز، جنوب، شرق و غرب تقسیم شد و پس از استخراج دانشگاههای موجود در هریک از این نواحی، از هر ناحیه یک دانشگاه انتخاب شد. بهاینترتیب، دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علم و صنعت و دانشگاه شاهد برای نمونهگیری انتخاب شدند. در مرحلۀ بعدی با مراجعه به هریک از این دانشگاهها 12 دانشجو (6 مرد و 6 زن) انتخاب شد. بهمنظور جمعآوری دادهها از ابزارهای زیر استفاده شد:
پرسشنامۀ پیگیری اخبار صداوسیما
این پرسشنامۀ پژوهشگرساخته برای اندازهگیری میزان پیگیری اخبار صداوسیما ازطرف شرکتکنندگان تهیه شد که شامل 5 سؤال است که در موقعیتهای مختلف، از دنبالکردن اخبار سؤال میکند. روایی محتوای سؤالات با نظرسنجی از 3 نفر از متخصصان و با انجام اصلاحات لازم تأیید شد و ضریب توافق بین ارزیابان نیز برابر با 9/0 محاسبه شد که در حد مطلوبی قرار دارد. همسانی درونی سؤالات نیز با محاسبۀ آلفای کرونباخ بررسی شد که 82/0 به دست آمد.
مقیاس ارزیابی اثرگذاری اخبار
این مقیاس از نوع پژوهشگرساخته است که براساس نظریهها و پژوهشهای مشابه قبلی بهطور اختصاصی برای پژوهش حاضر ساخته شد. این مقیاس شامل 15 آیتم است که 5 آیتم آن برای سنجش اثرات شناختی، 5 آیتم برای سنجش اثرات هیجانی و 5 آیتم نیز برای سنجش متقاعدکنندگی کلی اخبار گنجانده شدند. این سؤالات در مقیاس لیکرت 9درجهای پاسخ داده میشوند و دامنۀ نمرات هر زیرمقیاس از 5 تا 45 است که نمرات بالاتر نشاندهندۀ اثرگذاری بیشتر هستند. قبل از اجرای اصلی آزمایش، این ابزار بهصورت پایلوت روی جامعۀ مکفی از دانشجویان اجرا شد و ویژگیهای روانسنجی آن بررسی و اصلاح شد. در پژوهشهای قبلی که از ابزارهای مشابه استفاده شده است و در ساخت ابزار برای این پژوهش برمبنای آنها عمل شد، آلفای کرونباخ ابزار مشابه از 9/0 تا 94/0 به دست آمده است که نشانۀ اعتبار بالای آن است و روایی محتوای آن نیز با روش محاسبۀ توافق بین ارزیابان تأیید شده است.
آزمون یادآوری
این آزمون بهعنوان مکمل آزمون قبلی برای سنجش میزان اثرگذاری شناختی و هیجانی اخبار استفاده شد. در این آزمون که بهصورت بازپاسخ بود و 15 دقیقه پس از مشاهدۀ اخبار انتخابشده اجرا شد، سؤالاتی برای اندازهگیری جنبههای شناختی و هیجانی اخبار که در حافظۀ آزمودنیها مانده است، ارائه شد که پاسخهای مکتوب آزمودنیها با مقولهبندی پاسخها به نمرات کمّی اثرات شناختی و هیجانی تبدیل شد. بهاینترتیب که 15 دقیقه پس از مشاهدۀ هر بُرش از برنامۀ خبری، از شرکتکنندگان خواسته شد هرچه از آن اخبار به یاد دارند، روی کاغذ بنویسند. این آزمون یادآوری محدودیت زمانی نداشت و افراد به اختیار خود برگۀ کاغذ را تحویل میدادند. نمرهگذاری این آزمون بهاینصورت بود که موارد یادآوریشده را دو نفر از همکاران آموزشدیده استخراج و دستهبندی میکردند و تعداد این موارد، حافظۀ آنها از اخبار مشاهدهشده در نظر گرفته میشد.
دستگاه ردیابی حرکات چشم
برای سنجش نقاط موردتوجه آزمودنی در حین تماشای اخبار، از دستگاه ردیابی چشم مدل SMI-RED-120Hz استفاده شد که متشکل است از یک مانیتور 22 اینچی برای ارائۀ اخبار، دستگاه دریافتکنندۀ امواج مادون قرمز برای ثبت حرکات چشم با سرعت نمونهبرداری 120 هرتز در ثانیه، نرمافزار iView X برای ثبت حرکات و تغییرات چشم، نرمافزار experiment center برای طراحی آزمایش و نحوۀ ارائۀ محرکها و نرمافزار «Be gaze» برای تحلیل دادههای ثبتشده. این دستگاه مقادیر خطای اندازهگیری محل تثبیتهای چشم (انحراف از محور X و انحراف از محور Y) را نیز محاسبه و گزارش میکند و بهاینترتیب، کوششهای آزمایشی دارای خطای زیاد قابلتشخیص است و میتوان آنها را از تحلیل کنار گذاشت. بهعلاوه، شاخص دیگری با عنوان نسبت ردیابی نیز قابلمحاسبه است که عبارت است از درصد زمانی که چشمهای آزمودنی توسط دستگاه ردیابی شده است. شاخصهای چشمی سنجششدۀ مربوط به هدف این پژوهش نیز عبارت بودند از طول مدت تثبیت چشم و قطر مردمک چشم.
قطعههای اخبار
این قطعههای اخبار بهصورت بُرشهای کوتاه از چند شبکۀ مختلف انتخاب شد که امکان مقایسه بین شبکهها نیز فراهم شد. تهیۀ این ویدئوها و مشخصکردن نوع اخبار و طول آنها با همکاری با آرشیو سازمان صداوسیما انجام شد. متخصصان روانشناسی شناختی این ویدئوها را انتخاب کردند تا میزان جنبههای شناختی و غیرشناختی موجود در هرکدام کنترل شود. روایی محتوای این ویدئوها را نیز متخصصان سنجیدند.
بهمنظور اجرای پژوهش، در مرحلۀ اول ویدئوهای خبری از آرشیو شبکههای 1، 2، 3 و خبر صداوسیما انتخاب شد و با نظر کارشناسی دو روانشناس شناختی بهگونهای انتخاب شد که هر ویدئو واجد جنبههای متعادلی از مفاهیم شناختی و هیجانی باشد و سپس روایی محتوای آنها را دو روانشناس شناختی دیگر بررسی و تأیید کردند. در بررسی جنبههای شناختی، به میزان کاربرد عناصر شناختی در هر ویدئوی خبری برای ارائۀ خبر توجه شد. برای مثال تکیه بر منطق، استفاده از هر نوع استدلال اعم از قیاسی، استقرایی با تمثیل، اشاره به هر نوع دلیل منطقی قابلبررسی، تأکید بر هر نوع کاربردپذیری خبر برای مخاطب، دعوت صریح یا ضمنی از مخاطب برای قضاوت و تصمیمگیری دربارۀ خبر و موارد مشابه. در بررسی جنبههای غیرشناختی نیز به میزان کاربرد عناصر هیجانی در خبر پرداخته شد. عناصری مانند استفاده از رنگ و ظاهر برای اثرگذاری، استفاده از کلمات یا عبارات تهییجکننده به جای اطلاعدهنده، تأکید بر نکاتی که موجب بروز احساسات مخاطبان میشود، دعوت از مخاطبان برای ابراز احساسات و واکنش هیجانی و موارد مشابه.
پس از نهاییشدن ویدئوها، آزمودنیها بهصورت انفرادی در محل آزمایشگاه روانشناسی حضور یافتند و در ابتدا به پرسشنامۀ جمعیتشناختی پاسخ دادند. پس از انجام مراحل کالیبراسیون و اعتباریابی دستگاه، ویدئوها ازطریق دستگاه ردیابی چشمی نمایش داده شد و صدای ویدئوها نیز با دستگاه هدفون به گوش آزمودنیها رسید. در فواصل مختلف ارائۀ ویدئوها مدتزمانی نیز برای استراحت آزمودنیها در نظر گرفته شد. بلافاصله پس از اتمام ارائۀ هر ویدئو، مقیاس ارزیابی اثرگذاری در اختیار آزمودنیها قرار میگرفت و با گذشت 15 دقیقه از اتمام ارائۀ ویدئو آزمون یادآوری اجرا شد. پس از پایان آزمایش نمرهگذاری ابزارهای استفادهشده طبق دستورالعمل انجام شد و با استخراج شاخصهای ردیابی چشمی از دستگاه، دادهها آمادۀ تحلیل آماری شد. درنهایت، دادهها با روشهای آمار توصیفی ازقبیل فراوانی، میانگین و انحراف معیار توصیف شد. برای پاسخگویی به سؤالات پژوهش نیز از آزمون تحلیل واریانس آمیخته توسط نرمافزار SPSS نسخۀ 21 استفاده شد.
نتایج
از مجموع 60 آزمودنی شرکتکننده در پژوهش، 30 نفر را زنان و 30 نفر را مردان تشکیل دادند. میانگین سنی کل آزمودنیها برابر با 22 سال و انحراف معیار آن 2/2 بود و این مقادیر برای زنان 1/22 و 2/2 و برای مردان 9/21 و 2/2 بود که در دو جنسیت تفاوتی ازلحاظ سن وجود نداشت (t= 0.46, p= 0.64). ازنظر تحصیلات نیز 43 نفر از کل نمونه در مقطع کارشناسی و 17 نفر در مقطع کارشناسی ارشد در حال تحصیل بودند و بهطور متوازن در این گروهها گمارده شده بودند (χ2= 0.08,df= 1, p= 0.77). میزان همبستگی سن و جنسیت آزمودنیها با متغیرهای وابستۀ پژوهش در جدول 1 ارائه شده است.
جدول 1. ضرایب همبستگی پیرسون بین سن و متغیرهای وابستۀ پژوهش
متغیر |
حافظۀ عناصر شناختی |
حافظۀ عناصر هیجانی |
طول مدت تثبیت چشم |
قطر مردمک چشم |
سن |
13/0 |
16/0 |
07/0 |
12/0 |
جنسیت |
*6/0 |
**7/0- |
**65/0 |
22/0 |
* P< 0.05 ** P< 0.01
باتوجهبه جدول 1 مشخص میشود که ضرایب همبستگی بین سن و متغیرهای وابسته معنادار نیستند و نیازی به افزودن سن به تحلیلهای آماری نیست؛ اما همبستگی بین جنسیت و اکثر متغیرهای وابسته معنادار است؛ ازاینرو، مطابق با سؤالات پژوهش، جنسیت بهعنوان متغیر مستقل وارد تحلیل شد.
بهمنظور پاسخگویی به سؤالات پژوهشی، دادههای مربوط به حافظۀ عناصر شناختی، حافظۀ عناصر هیجانی، طول مدت تثبیت چشم و قطر مردمک چشم بهعنوان متغیرهای وابسته به تفکیک متغیرهای مستقل (جنسیت و شبکههای خبری صداوسیما) محاسبه شد و توسط آزمون تحلیل واریانس آمیخته تجزیهوتحلیل شد که هریک بهطور مجزا درادامه ارائه شده است:
حافظۀ عناصر شناختی
میانگین و انحراف معیار نمرات حافظۀ عناصر شناختی شرکتکنندگان بهتفکیکِ جنسیت و شبکههای مختلف در جدول 2 ارائه شده است.
جدول 2. میانگین و انحراف معیار حافظۀ شناختی شرکتکنندگان بهتفکیکِ جنسیت و شبکههای مختلف
جنسیت |
شبکۀ 1 |
شبکۀ 2 |
شبکۀ 3 |
شبکۀ خبر |
||||
M |
SD |
M |
SD |
M |
SD |
M |
SD |
|
زن |
3/29 |
1/4 |
1/28 |
4/4 |
4/28 |
6/3 |
2/30 |
5 |
مرد |
3/37 |
9/4 |
2/32 |
3/4 |
6/32 |
2/4 |
2/36 |
1/4 |
همانطور که در جدول 2 مشاهده میشود، شرکتکنندگان زن و مرد حافظۀ شناختی متفاوتی را در شبکههای مختلف کسب کردهاند. برای بررسی معناداری این تفاوتها از آزمون تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد که نتایج آن در جدول 3 ارائه شده است. مفروضۀ کرویت دادهها با استفاده از آزمون موچلی بررسی شد که نشان داد مفروضۀ کرویت دادهها برقرار نیست (χ2= 78, p< 0.01)؛ ازاینرو در محاسبۀ تحلیل واریانس آمیخته از مقادیر تصحیحشدۀ گرینهاوسـگیزر استفاده شد. مفروضۀ برابری واریانسهای خطا نیز با آزمون F لوین بررسی شد که حاکی از برقراری این مفروضه برای شبکههای 1، 2، 3 و خبر بود (بهترتیب F(3,56)= 1.2, p= 0.37، F(3,56)= 0.68, p= 0.62، F(3,56)= 0.42, p= 0.7 و F(3,56)= 1.2, p= 0.21). مفروضۀ برابری ماتریس کوواریانسها با آزمون M باکس بررسی شد که حاکی از برقراری این مفروضه بود (F= 1.1, p= 0.13).
جدول 3. نتایج تحلیل واریانس آمیخته برای بررسی اثر متغیرهای مستقل بر حافظۀ عناصر شناختی با کنترل اثر میزان پیگیری اخبار
منبع |
مجموع مجذورات |
درجۀ آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
Sig. |
مجذور اتا |
|
درونآزمودنی |
شبکه |
231 |
4/1 |
165 |
6/6 |
005/0 |
1/0 |
شبکه * جنسیت |
87 |
4/1 |
14/62 |
1/4 |
05/0 |
06/0 |
|
بینآزمودنی |
جنسیت |
864 |
1 |
864 |
28/9 |
001/0 |
14/0 |
باتوجهبه نتایج تحلیل واریانس آمیخته در جدول 3 نتیجه گرفته میشود که با کنترل اثر میزان پیگیری اخبار، اثر اصلی جنسیت بر حافظۀ عناصر شناختی اثرگذار بوده است؛ بهاینترتیب که مردان بیشتر از زنان عناصر شناختی را به یاد آوردند. اثر اصلی شبکههای تلویزیونی نیز معنادار بود؛ بهاینصورت که عناصر شناختی شبکۀ 1 و خبر بیشتر از شبکۀ 2 و 3 به یاد آورده شدند. اثر تعاملی شبکه و جنسیت نیز بر حافظۀ شناختی معنادار است. نمودار 1 این اثر تعاملی را به نمایش گذاشته است.
نمودار 1. اثر تعاملی جنسیت و اخبار شبکهها بر حافظۀ عناصر شناختی
باتوجهبه نمودار 1 مشاهده میشود که زنان از همۀ شبکهها عناصر شناختی برابری را به یاد آوردهاند؛ اما مردان عناصر شناختی بیشتری را از شبکههای 1 و خبر به خاطر آوردند. بهاینترتیب، در پاسخ به سؤال اول پژوهش نتیجه گرفته میشود که جنسیت و شبکههای خبری صداوسیما بر حافظۀ عناصر شناختی دانشجویان تأثیر دارند.
حافظۀ عناصر هیجانی
میانگین و انحراف معیار نمرات حافظۀ عناصر هیجانی شرکتکنندگان بهتفکیکِ جنسیت و شبکههای مختلف در جدول 4 ارائه شده است.
جدول 4. میانگین و انحراف معیار حافظۀ هیجانی شرکتکنندگان بهتفکیکِ جنسیت و شبکههای مختلف
جنسیت |
شبکۀ 1 |
شبکۀ 2 |
شبکۀ 3 |
شبکۀ خبر |
||||
M |
SD |
M |
SD |
M |
SD |
M |
SD |
|
زن |
7/25 |
6/3 |
1/27 |
8/3 |
4/26 |
3/4 |
1/25 |
8/3 |
مرد |
9/22 |
4 |
6/23 |
1/3 |
6/24 |
8/2 |
6/21 |
1/4 |
همانطور که در جدول 4 مشاهده میشود، شرکتکنندگان زن و مرد حافظۀ هیجانی متفاوتی را در شبکههای مختلف کسب کردهاند. برای بررسی معناداری این تفاوتها از آزمون تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد که نتایج آن در جدول 5 ارائه شده است. مفروضۀ کرویت دادهها با استفاده از آزمون موچلی بررسی شد که نشان داد مفروضۀ کرویت دادهها برقرار نیست (χ2= 95, p< 0.01)؛ ازاینرو، در محاسبۀ تحلیل واریانس آمیخته از مقادیر تصحیحشدۀ گرینهاوسـگیزر استفاده شد. مفروضۀ برابری واریانسهای خطا نیز با آزمون F لوین بررسی شد که حاکی از برقراری این مفروضه برای شبکههای 1، 2، 3 و خبر بود (بهترتیب F(3,56)= 0.93, p= 0.45، F(3,56)= 1.2, p= 0.35، F(3,56)= 1.2, p= 0.35 و F(3,56)= 1.4, p= 0.31). مفروضۀ برابری ماتریس کوواریانسها با آزمون M باکس بررسی شد که حاکی از برقراری این مفروضه بود (F= 0.98, p= 0.18).
جدول 5. نتایج تحلیل واریانس آمیخته برای بررسی اثر متغیرهای مستقل بر حافظۀ عناصر هیجانی با کنترل اثر میزان پیگیری اخبار
منبع |
مجموع مجذورات |
درجۀ آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
Sig. |
مجذور اتا |
|
درونآزمودنی |
شبکه |
192 |
5/1 |
128 |
8/5 |
01/0 |
11/0 |
شبکه * جنسیت |
121 |
5/1 |
6/80 |
5/6 |
01/0 |
12/0 |
|
بینآزمودنی |
جنسیت |
748 |
1 |
748 |
94/10 |
001/0 |
16/0 |
باتوجهبه نتایج تحلیل واریانس آمیخته در جدول 5 نتیجه گرفته میشود که با کنترل اثر میزان پیگیری اخبار، اثر اصلی جنسیت بر حافظۀ عناصر هیجانی اثرگذار بوده است؛ بهاینترتیب که زنان بیشتر از مردان عناصر هیجانی را به یاد آوردند. اثر اصلی شبکههای تلویزیونی نیز معنادار بود؛ بهاینصورت که عناصر هیجانی شبکۀ 2 و 3 بیشتر از شبکۀ 1 و خبر به یاد آورده شدند. اثر تعاملی شبکه و جنسیت بر حافظۀ هیجانی معنادار است. نمودار 3 این اثر تعاملی را به نمایش گذاشته است.
نمودار 3. اثر تعاملی جنسیت و اخبار شبکهها بر حافظۀ عناصر هیجانی
باتوجهبه نمودار 3 مشاهده میشود که زنان عناصر هیجانی بیشتری را از شبکۀ 2 به یاد آوردند؛ اما مردان از شبکۀ 3 عناصر هیجانی بیشتری را به خاطر آوردند. بهاینترتیب، در پاسخ به سؤال دوم پژوهش نتیجه گرفته میشود که جنسیت و شبکههای خبری صداوسیما بر حافظۀ عناصر هیجانی دانشجویان تأثیر دارند.
طول مدت تثبیت چشم
میانگین و انحراف معیار طول مدت تثبیت چشم شرکتکنندگان بهتفکیکِ جنسیت و شبکههای مختلف در جدول 6 ارائه شده است.
جدول 6. میانگین و انحراف معیار طول مدت تثبیت چشم شرکتکنندگان بهتفکیکِ جنسیت و شبکههای مختلف
جنسیت |
شبکۀ 1 |
شبکۀ 2 |
شبکۀ 3 |
شبکۀ خبر |
||||
M |
SD |
M |
SD |
M |
SD |
M |
SD |
|
زن |
442 |
5/39 |
5/455 |
35 |
444 |
40 |
5/457 |
5/33 |
مرد |
5/511 |
43 |
5/543 |
5/45 |
5/533 |
5/47 |
601 |
41 |
همانطور که در جدول 6 مشاهده میشود شرکتکنندگان زن و مرد طول تثبیت چشم متفاوتی را در شبکههای مختلف داشتهاند. برای بررسی معناداری این تفاوتها از آزمون تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد که نتایج آن در جدول 7 ارائه شده است. مفروضۀ کرویت دادهها با استفاده از آزمون موچلی بررسی شد که نشان داد مفروضۀ کرویت دادهها برقرار نیست (χ2= 123, p< 0.001)؛ ازاینرو، در محاسبۀ تحلیل واریانس آمیخته از مقادیر تصحیحشدۀ گرینهاوسـگیزر استفاده شد. مفروضۀ برابری واریانسهای خطا نیز با آزمون F لوین بررسی شد که حاکی از برقراری این مفروضه برای شبکههای 1، 2، 3 و خبر بود (بهترتیب F(3,56)= 1.6, p= 0.15، F(3,56)= 1.1, p= 0.31، F(3,56)= 1.2, p= 0.3 و F(3,56)= 0.89, p= 0.36). مفروضۀ برابری ماتریس کوواریانسها با آزمون M باکس بررسی شد که حاکی از برقراری این مفروضه بود (F= 1.21, p= 0.25).
جدول 7. نتایج تحلیل واریانس آمیخته برای بررسی اثر متغیرهای مستقل بر طول مدت تثبیت چشم با کنترل اثر میزان پیگیری اخبار
منبع |
مجموع مجذورات |
درجۀ آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
Sig. |
مجذور اتا |
|
درونآزمودنی |
شبکه |
56165 |
7/1 |
33038 |
3/7 |
01/0 |
14/0 |
شبکه * جنسیت |
7146 |
7/1 |
4204 |
1/1 |
25/0 |
01/0 |
|
بینآزمودنی |
جنسیت |
357397 |
1 |
357397 |
8/14 |
001/0 |
2/0 |
باتوجهبه نتایج تحلیل واریانس آمیخته در جدول 7 نتیجه گرفته میشود که با کنترل اثر میزان پیگیری اخبار، اثر اصلی جنسیت بر طول مدت تثبیت چشم اثرگذار بوده است؛ بهاینترتیب که طول مدت تثبیت چشم مردان بیشتر از زنان است. اثر اصلی شبکههای تلویزیونی نیز معنادار بود؛ بهاینصورت که طول مدت تثبیت چشم روی اخبار شبکۀ خبر بیشتر از بقیۀ شبکهها بود. بهاینترتیب، در پاسخ به سؤال سوم پژوهش نتیجه گرفته میشود که جنسیت و شبکههای خبری صداوسیما بر طول مدت تثبیت چشم دانشجویان تأثیر دارند.
قطر مردمک چشم
میانگین و انحراف معیار قطر مردمک چشم شرکتکنندگان بهتفکیکِ جنسیت و شبکههای مختلف در جدول 8 ارائه شده است.
جدول 8. میانگین و انحراف معیار قطر مردمک چشم شرکتکنندگان بهتفکیکِ جنسیت و شبکههای مختلف
جنسیت |
شبکۀ 1 |
شبکۀ 2 |
شبکۀ 3 |
شبکۀ خبر |
||||
M |
SD |
M |
SD |
M |
SD |
M |
SD |
|
زن |
64/3 |
4/0 |
33/3 |
3/0 |
4/3 |
2/0 |
75/3 |
4/0 |
مرد |
64/3 |
3/0 |
25/3 |
3/0 |
44/3 |
3/0 |
71/3 |
4/0 |
همانطور که در جدول 8 مشاهده میشود، شرکتکنندگان زن و مرد قطر مردمک متفاوتی را در شبکههای مختلف داشتهاند. برای بررسی معناداری این تفاوتها از آزمون تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد که نتایج آن در جدول 9 ارائه شده است. مفروضۀ کرویت دادهها با استفاده از آزمون موچلی بررسی شد که نشان داد مفروضۀ کرویت دادهها برقرار نیست (χ2= 199, p< 0.001)؛ ازاینرو، در محاسبۀ تحلیل واریانس آمیخته از مقادیر تصحیحشدۀ گرینهاوسـگیزر استفاده شد. مفروضۀ برابری واریانسهای خطا نیز با آزمون F لوین بررسی شد که حاکی از برقراری این مفروضه برای شبکههای 1، 2، 3 و خبر بود (بهترتیب F(3,56)= 2.07, p= 0.09، F(3,56)= 1.2, p= 0.4، F(3,56)= 0.31, p= 0.74 و F(3,56)= 2.1, p= 0.11). مفروضۀ برابری ماتریس کوواریانسها با آزمون M باکس بررسی شد که حاکی از برقراری این مفروضه بود (F= 1.09, p= 0.32).
جدول 9. نتایج تحلیل واریانس آمیخته برای بررسی اثر متغیرهای مستقل بر قطر مردمک چشم با کنترل اثر میزان پیگیری اخبار
منبع |
مجموع مجذورات |
درجۀ آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
Sig. |
مجذور اتا |
|
درونآزمودنی |
شبکه |
4/5 |
6/1 |
37/3 |
1/7 |
01/0 |
15/0 |
شبکه * جنسیت |
72/0 |
6/1 |
45/0 |
82/0 |
46/0 |
008/0 |
|
بینآزمودنی |
جنسیت |
5/3 |
1 |
5/3 |
87/1 |
09/0 |
02/0 |
باتوجهبه نتایج تحلیل واریانس آمیخته در جدول 9 نتیجه گرفته میشود که با کنترل اثر میزان پیگیری اخبار، اثر اصلی شبکههای تلویزیونی بر قطر مردمک چشم معنادار بود؛ بهاینصورت که قطر مردمک چشم روی اخبار شبکۀ 1 و خبر بیشتر از بقیۀ شبکهها بود. بهاینترتیب، در پاسخ به سؤال چهارم پژوهش نتیجه گرفته میشود که شبکههای خبری صداوسیما بر قطر مردمک چشم دانشجویان تأثیر دارند.
بحث و نتیجهگیری
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثرات محتوای اخبار بر میزان یادآوری و توجه دانشجویان انجام گرفت. در پاسخ به اینکه نقش جنسیت و شبکههای خبری بر حافظۀ عناصر شناختی و هیجانی چگونه است، نتایج نشان داد محتوای اخبار شبکۀ ۱ و خبر بیشتر از اخبار شبکۀ ۲ و ۳ بار شناختی دارند و بالعکس، اخبار شبکههای ۲ و ۳ محتوای هیجانی بیشتری دارند. زنان به اخبار شبکۀ ۲ و ۳ و مردان به شبکۀ ۱ و خبر توجه بیشتری دارند و اخبار این شبکهها را بیشتر به یاد میآورند؛ بنابراین، اخبار با محتوای شناختی، توجه مخاطبانِ مرد و اخبار با محتوای هیجانی، توجه مخاطبانِ زن را بیشتر به خود جلب میکند.
در تبیین این نتایج میتوان به این موضوع اشاره کرد که اخبار شبکۀ ۲ با برگزیدن شیوهای متفاوت از ارائۀ خبر و بهکاربردن زبانی نزدیک به زبان محاوره، استفاده از گرافیک خبری متفاوت و تیترها و زیرنویسهای کنایهآمیز در برانگیختن هیجانات و اثرگذاری بر زنان پیشی گرفته است. همچنین، چون شبکههای 2 و 3 بُعد هیجانی را درگیر میکنند و درک حالات و نظرۀ ذهن هیجانی در زنان و نظریۀ ذهن شناختی در مردان قویتر است (اندنزاتو و همکاران، 2017)، به نظر منطقی میرسد که درگیری آنها با این دو شبکه بیش از شبکۀ خبر و شبکۀ ۱ باشد.
همسو با نتایج پژوهشهای مجیدی و همکاران (1392) و متس و بئر (2017) مبنیبر انکه زنان بیشتر از مردان تحتتأثیر هیجانات قرار میگیرند، میتوان گفت زنان و مردان بهصورت فیزیولوژیکی در پردازش اطلاعات شناختی و هیجانی با یکدیگر تفاوت دارند؛ بهگونهایکه پژوهشهای مبتنیبر مقیاسهای خودگزارشی و نیز فعالیت الکتریکی پوست نشان میدهد زنان به محرکهای هیجانی و استرسزا حساسیت بیشتری نشان میدهند (کرت و دی جلدر، 2012). همچنین، زنان در پردازش تظاهرات چهرهای هیجانات، بسیار سریعتر از مردان عمل میکنند؛ اما این تفاوت عمده در کارکرد حافظۀ کاری که یک عنصر شناختی است، دیده نمیشود و تنها در برخی از تکالیف مربوط به حافظۀ کاری، مردان عملکرد بهتری دارند (سایلیک و همکاران[20]، 2018).
زنان بیشتر از مردان به محرکهای هیجانی سوگیری توجه دارند و درنتیجه سیستم شناختی خود را بهسمت هشیاربودن دربرابر محرکهای هیجانی پیش میبرند (سایلیک و همکاران، 2018).
نتایج پژوهش حاضر با مطالعۀ ساوادا و همکاران[21] (2014) که هیچگونه تفاوتی بین دو جنسیت ازنظر ابعاد شناختی و هیجانی مشاهده نکردند، متناقض است. در تبیین این تناقض میتوان گفت که ممکن است ماهیت محرک هیجانی به این تفاوت منجر شده باشد؛ زیرا مطالعاتی که هیچگونه تفاوتی بین دو جنسیت مشاهده نکردهاند، اغلب از محرکهایی استفاده کردهاند که شدت هیجان بسیار زیاد بوده است؛ اما در مطالعۀ سایلیک و همکاران (2018) از تصاویری استفاده شد که بهمنظور نشاندادن شدت هیجان در چهرۀ فرد، از اعتبار و پایایی بالایی برخوردار بودند؛ بنابراین، به نظر میرسد که عینیتر و معتبرتر از مطالعاتی است که برتری عمل بازشناسی تظاهرات چهرهای هیجان را در زنان نشان نمیدهند.
بهلحاظ نظری، رادی[22] (1985) چنین تفاوتهایی را بهدلیل تفاوت در فرایندهای اجتماعیشدن و ترشحات هورمونی میداند که به فعالسازی مغزی متفاوت در زنان و مردان منجر میشود. برای مثال، اغلب از کودکی، محیط زندگی پسران نسبتاً بدون ساختار و دختران نسبتاً ساختارمند است (کرت و دی جلدر، 2012) و این موضوع با چهارچوب شناخت فرهنگی نیز همخوانی دارد که نوع فرهنگی که فرد در آن تحول مییابد، به ادراک و کسب نگرشها و رفتارهای مختلف منجر میشود (سانگ و همکاران، 2014).
همچنین، پرووربیو و همکاران[23] (2006) دریافتند فعالسازی متفاوت قشر بصری مغز نشان میدهد در مردان فعالسازی نیمکرۀ راست و در زنان فعالیت دوجانبی دیده میشود. همچنین، برخی مطالعات بیان میکنند که هنگام ارائۀ تظاهرات هیجانی، فعالسازی نیمکرۀ راست در مردان و فعالسازی نیمکرۀ چپ در زنان دیده میشود (لی و همکاران[24]، 2002). نظریۀ کنترل توجهی[25] (آیزنک و همکاران[26]، 2007) و مکانیسمهای دوگانۀ کنترل[27] (براور[28]، 2012) نیز در تبیین تفاوت زنان و مردان دراینزمینه بیان میکنند که در زنان بهدلیل سطح بالای هیجان و استرس، در پردازش اطلاعات بهصورت شناختی اختلال به وجود میآید؛ بنابراین، زنان ترجیح میدهند مشاهدهکننده و پذیرنده باشند تا عامل تغییر؛ درحالیکه مردان به پردازش عمیقتری میپردازند و بههمیندلیل، در مطالعۀ حاضر شاخص افزایش قطر مردمک چشم گواه این امر است.
بورجیدا و هوارد-پیتنی[29] (1983) دریافتند وقتی افراد احساس میکنند که مسئلهای آنها را بهطور مستقیم تحتتأثیر قرار میدهد، توجه بیشتری به نشانههای کمتر برجستۀ مکالمهها میکنند. همچنین، پتی و کاسیوپو (1986) مشاهده کردند که افرادْ بیشتر دربارۀ موضوعاتی که برای شخص آنها اهمیت دارند، تفکر میکنند؛ بنابراین، باتوجهبه نوع توجه متمرکز و انتخابی مردان نسبت به توجه گسترده و تقسیمشده در زنان، مردان اطلاعات ورودی اندکی را بهصورت شناختی پردازش عمیق میکنند؛ درحالیکه زنان اطلاعات زیادی را بهصورت سطحی پردازش میکنند و درگیر هیجانات محتوای آنها میشوند.
درکل، نتایج بیانگر این است که توجه زنان به عناصر شناختی کمتر است و متناسب با این توجه کم، یادآوری اطلاعات شناختی نیز کمتر است؛ درحالیکه اگرچه مردان به عناصر هیجانی توجه کمتری دارند، بُعد هیجانی اخبار شبکۀ 3 بیش از شبکۀ 2 در ذهن آنها میماند؛ اما زنان اطلاعات هیجانی اخبار شبکۀ 2 را بیشتر به یاد میآورند.
پژوهش حاضر محدودیتهایی نیز داشت؛ ازجمله اینکه نمونۀ پژوهش حاضر تنها شامل دانشجویان بود و تعمیم نتایج به گروههای دیگر باید بااِحتیاط صورت گیرد. نیاز است که افراد با سطح تحصیلات و انواع ویژگیهای شخصیتی همچون نیاز به شناخت و سبکهای پردازش کلی و جزئی مقایسه و بررسی شوند. همچنین، باید دانست میزان مواجهه با اخبار به چه صورت است؛ زیرا برخی دانشجویان بهدلایلی همچون ضیق وقت و نبودِ امکاناتی همچون تلویزیون در خوابگاههای دانشجویی امکان دسترسی راحت و پیگیری اخبار را ندارند. در پژوهش حاضر برای دستیابی به پاسخهای صادقانه از روش بینامکردن پرسشنامهها استفاده شد؛ باوجودِاین، احتمال دارد برخی دانشجویان بنابه ملاحظاتی، پاسخهای محافظهکارانه و مطلوب ارائه کرده باشند. بهعلاوه، در پژوهش حاضر دو ابزار اصلی پژوهش مؤلفساخته بود که هردو ازلحاظ روایی و پایایی نتایج قابلقبولی داشتند؛ اما پیشازاین، در پژوهش دیگری از آنها استفاده نشده بود و نیاز است بررسی بیشتری شوند.
پیشنهاد میشود پژوهشهای آینده موضوع خوابگاهی و یا غیرخوابگاهیبودن دانشجویان بهدلیل نداشتنِ دسترسی راحت به تلویزیون را در نظر بگیرند، مقاطع مختلف تحصیلی و قشرهای مختلف جامعه دربر گرفته شود، سایر اجزای نگرش و نیز هیجان و شناخت را در نظر گیرند، منابع خبری بیشتری را بررسی کنند و منابع خبری مشابه و همگونتری را برای مقایسه با یکدیگر در نظر بگیرند و تفاوتهای بین دو جنسیت را با متغیرهای دقیقتری بسنجند و عناصر هیجانی و شناختی را به اجزای کوچکتری همچون انواع هیجان و انواع شناخت تقسیم کنند. همچنین، به صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد میشود باتوجهبه ویژگیهای شناختی و هیجانی مخاطبان خود، محتوای اخبار را ارائه دهند، به عوامل مؤثر بر توجه و یادآوری در زنان و مردان توجه کنند و متناسب با این عوامل، بر توجه آنها و یادآوری محتوای خبر اثر بگذارند. باتوجهبه میزان توجه و یادآوری بیشتر در شبکههای خبر برای مردان و شبکۀ ۲ برای زنان، بهتر است اخبار مهم و اثرگذار را متناسب با جنسیت مخاطب در این شبکهها ارائه دهند.
[1] Moreira et al
[2] Schwark & Bohner
[3] Nwabueze
[4] Obiakor
[5] Ryffel
[6] Newman et al
[7] Cultural cognition
[8] Song et al
[9] Asemah
[10] British Medical Association
[11] Krugman
[12] Kraak et al
[13]. Kret & De Gelder
[14]. Deal et al
[15]. Callen
[16]. Park
[17]. Kühne
[18]. Lăzăroiu et al
[19]. Matthes & Beyer
[20]. Saylik et al
[21]. Sawada et al
[22]. Brody
[23]. Proverbio et al
[24]. Lee et al
[25]. attentional control theory
[26]. Eysenck et al
[27]. dual mechanisms of control
[28]. Braver
[29]. Borgida & Howard-Pitney