نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار، گروه روانشناسی و علوم تربیتی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه اراک، اراک، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
Anxiety disorders are the most common categories of psychological disorders. The present research has conducted with the aim of comparing the impulsivity, perceive the controllability, and perceive and generate the cognitive alternatives in adolescents with generalized anxiety and social anxiety. The research was a study with causal-comparative design. The population was the first high middle school students of Khorramabad city. The examined sample selected using convenience sampling, and conducted impulsivity, cognitive flexibility, generalized anxiety and social anxiety scales for them. Then two groups with generalized anxiety and social anxiety were selected based on the cut of point scores of generalized anxiety and social anxiety scales, and were compared in impulsivity, perceive the controllability, and perceive and generate the cognitive alternatives. The analysis by Multivariate Analysis of Variance (MANOVA) indicated a significant difference in the linear composition of dependent variables of these two anxious groups. Univariate analysis of variance also indicated that adolescents with social anxiety had more ability to perceive and generate cognitive alternatives compared to adolescents with generalized anxiety (Individuals with generalized anxiety had more difficulties in this component). This difference existed in females and not in males of two anxious groups. In impulsivity and perceiving controllability, there were not significant differences between the two groups. In conclusion, adolescents, specially, females with generalized anxiety and social anxiety are different in cognitive flexibility (perceive and generate cognitive alternatives). So, their diagnosis and appraisal, and also their therapeutic programs must conduct regarding these differences.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
اختلالات اضطرابی[1] معمولترین طبقه از اختلالات روانیاند؛ بهطوری که در یک سال مشخص 6/11درصد از افراد را به یکی از انواع خود مبتلا میکنند (باکستر و همکاران[2]، 2013). این اختلالات در کودکان و نوجوانان دارای شیوع طول عمری[3] 7/4 تا 1/9درصدی هستند (پولانزیک و همکاران[4]، 2015). افراد دارای این اختلالات مستعد ترس و یا پاسخهای اضطرابی افراطی به تهدیدهای ادراکشده هستند؛ بهگونهای که به آشفتگی معنادار و آسیب در عملکرد آنها میانجامد (کراسک و استین[5]، 2016). اختلال اضطراب فراگیر[6] و اختلال اضطراب اجتماعی[7] از مهمترین این اختلالات هستند. اختلال اضطراب فراگیر که شیوع دوازدهماهۀ آن در نوجوانان 9/0درصد است، شامل اضطراب و نگرانی مفرط یا انتظار دلواپسانه دربارۀ برخی از رویدادها یا فعالیتهاست. اختلال اضطراب اجتماعی[8] نیز که شیوع دوازدهماه/ آن در کودکان و نوجوانان حدود 7درصد است (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2015)، شامل ترس شدید و پایدار از یک یا چند موقعیت اجتماعی یا عملکردی (کرمرس و رولوفس[9]، 2016) و اجتناب[10] زیاد از این موقعیتهاست (اتوله و همکاران[11]، 2017). معمولاً تشخیص طولعمری مربوط به اختلالات اضطرابی، به جز اختلال اضطراب اجتماعی، در میان زنان میزان بیشتری را نشان میدهند (مکلین و همکاران[12]، 2011).
کشف مؤلفههای شناختی و هیجانی مرتبط با اضطراب برای مطالعات بالینی و غیربالینی سودمند است (گروپ و نیتشکه[13]، 2013). در این میان، تکانشگری[14] و انعطافپذیری شناختی[15] بهخصوص در نوجوانان مضطرب از اهمیت ویژهای برخوردارند. تکانشگری که با دامنۀ وسیعی از اختلالات روانپزشکی مرتبط است (ژیا و همکاران[16]، 2017؛ بشارت و همکاران، 1396)، اغلب با ترجیح پاداشهای سریع، اما کوچکتر، نسبت به پاداشهای تأخیری، اما بزرگتر مشخص میشود (ژیا و همکاران، 2017). این متغیر همچنین بهعنوانِ تمایل به واکنشهای سریع و طرحریزینشده نسبت به محرکهای درونی و بیرونی بدون توجه به پیامدهای منفی این واکنشها (مولر و همکاران[17]، 2001) تعریف میشود.
بررسی رابطۀ بین اضطراب و تکانشگری به یافتههای آمیخته (ژیا و همکاران، 2017) و بحثبرانگیزی منجر شده است. ازطرفی، مفهومپردازیهای سنتی پیشنهاد میکنند که تکانشگری ممکن است رابطۀ منفی با اضطراب داشته باشد (جاکوزکوویاک-وجتن و همکاران[18]، 2015). چنین پیشنهادی ازآنرو مطرح شده است که ویژگیهای مشخصکنندۀ اضطراب مانند بازداری رفتاری[19] و ایمنیجویی[20] ممکن است متناقض با تکانشگری باشند. ازطرف دیگر، مشخص شده است که بیماران دارای اختلال اضطرابی سطوح بالاتری از تکانشگری را در مقایسه با بیماران بدون اختلال اضطرابی نشان میدهند (تیلور[21] و همکاران، 2008). در تأیید چنین یافتهای، پژوهشگران پیشنهاد کردهاند رفتار تکانشی میتواند با برانگیختگی[22] زیاد یا کفایت شناختی[23] کم موجود در اضطراب (دلکارلو[24] و همکاران، 2012) و یا نبودِ بازداری رفتاری موجود در بعضی از افراد مبتلا به آن (جاکوزکوویاک-وجتن و همکاران، 2015) ایجاد شود. ازنظرِ ژیا و همکاران (2017) این ناهمخوانی یافتهها که بهعلتِ دو ویژگی متناقض اضطراب، یعنی سطوح بالای برانگیختگی فیزیولوژیکی ـکه ممکن است منجر به رفتار رویآوری[25] شودـ و تمرکز شدید بر محرکهای مرتبط با تهدید ـکه ممکن است منجر به رفتار اجتنابی[26] شودـ است، به موضوعی مهم برای پژوهشها تبدیل شده است. بر این اساس، بررسی تکانشگری افراد دارای اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی نیز موضوع پژوهشی مهمی است.
مطالعات کمی رابطۀ بین اختلال اضطراب فراگیر و تکانشگری را بررسی کردهاند (پاولوک و کوئرنر[27]، 2013؛ فاریا و همکاران[28]، 2019). در پژوهش فاریا و همکاران (2019) سطوح بالای تکانشگری کلی در بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر به سطوح بالای تکانشگری توجهی[29] و بیثباتی شناختی[30] بستگی داشت؛ نه دیگر عناصر تکانشگری. در این پژوهش، جنبههای مختلف شدت نشانههای این اختلال، نه صرفاً تشخیص آن، تکانشگری را در هردو بُعد (توجهی و شناختی) تبیین کردند (فاریا و همکاران، 2019). در پژوهش دیگری، ارزیابی شدت نشانههای اختلال اضطراب فراگیر و تحملنکردن بلاتکلیفی[31] (عامل شناختی مهم در اختلال اضطراب فراگیر) با اعمال تکانشگرانه در زمان رویارویی با عاطفۀ منفی و نیز تکانشگری کارآمد کمتر (مثلاً توانایی تصمیمگیری سریع، وقتی انجام آن سودمند است) مرتبط بود. تکانشگری نیز منجر به افزایش پیشبینی نشانههای اختلال اضطراب فراگیر و حالت اختلال اضطراب فراگیر شد (پاولوک و کوئرنر، 2013).
دربارۀ اضطراب اجتماعی نیز پژوهشهای انجامشده نشان دادهاند حدود 35درصد از جمعیت غیربالینی که دارای اضطراب اجتماعی هستند، رفتارهای مبتنیبر رویآوری تکانشگرانه[32] را نشان میدهند که با یک گروه غیرمعمول ازنظر اجتماعی مضطربـتکانشگر[33] انطباق دارند (کشدان و همکاران[34]، 2008). این افراد، تازگیطلبانی پرخاشگر و تکانشگر[35] هستند که در آنها حالت خجالتی، بازداری و سلطهپذیری[36] معمول در الگوی اولیۀ اضطراب اجتماعی وجود ندارد و در مقایسه با افراد دارای اضطراب اجتماعی بازداریشده[37]، آسیب کارکردی[38] و رفتارهای خطرناک بازدارینشدۀ بیشتری را نشان میدهند (کشدان و مکنایت[39]، 2010). در همین باره، پژوهشگران نشان دادند اضطراب اجتماعی بهصورتِ غیرمستقیم ازطریق مشکلات کنترل تکانهای که هیجان ایجاد کرده است، در مشکلات دیگری مانند خشم و پرخاشگری نقش دارد (دیکسون و همکاران[40]، 2017). کشدان و همکاران[41] و هافمن[42] (2009) نیز رفتارهای تکانشگرانۀ ریسکپذیر را در نمونۀ بزرگی از افراد دارای تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی کشف کردند. بعضی مطالعات نشان دادهاند مشکلاتی مانند تکانشگری جنسی در مردان بیشتر از زنان تصدیق میشود؛ اما در میان زنان نسبت به مردان بهمیزانِ قویتری با اضطراب اجتماعی مرتبط است (فرز و همکاران[43]، 2014)؛ بااینحال، این مطالعاتی که تکانشگری را بهصورتِ کلی در افراد دارای اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی برحسبِ جنسیت مقایسه کرده باشند، یافت نشد.
انعطافپذیری شناختی (و مؤلفههای آن) نیز بهعنوانِ مکانیسم بالقوۀ مرتبط با اختلالات اضطرابی در نظر گرفته شده است (لی و ارسیلو[44]، 2014). درک کنترلپذیری و جایگزینهای شناختی مؤلفههای مهم انعطافپذیری شناختی هستند. پژوهشگران جنبههای انعطافپذیری شناختی را شامل الف) درک موقعیتهای دشوار بهگونۀ کنترلپذیر[45]، ب) درک تبیینهای جایگزین چندگانه[46] برای رخدادها و رفتار انسانی و ج) تولید راهحلهای جایگزین چندگانه[47] برای موقعیتهای دشوار دانستهاند (دنیس و فندروال[48]، 2010). انعطافپذیری شناختی که بعضی اوقات انعطافپذیری ذهنی[49] نیز نامیده میشود، ممکن است خردهمؤلفهای[50] از انعطافپذیری روانشناختی[51] باشد (بدون اینکه پیشنیاز[52] آن باشد) و همانند آن شامل توانایی تغییر رفتار (چه یک فکر باشد یا یک عمل) در پاسخ به تغییرات محیطی است (وایتینگ و همکاران[53]، 2017). فرایندهای زیربنایی انعطافپذیری شناختی پویا هستند و شامل چرخههایی از تولید[54] و فرونشانی[55] افکار درنتیجه تعاملات شخصی با عوامل محیطی تغییرکننده است (آیونسکو[56]، 2012). برعکس، انعطافناپذیری شناختی نیز آگاهنبودن از گزینهها[57] در زمان بهوجودآمدن شرایط غیرمنتظره و تمایلنداشتن و یا ناتوانی در انطباق با چنین چالشهایی را بازنمایی میکند (روبرتس و همکاران[58]، 2011). هرچه سطح انعطافپذیری شناختی بالاتر باشد، میزان اضطراب در افراد نیز کمتر است (فاضلی و همکاران، 1393). داشتن این توانایی، هیجانات منفی کودکان مضطرب و غیرمضطرب را بسیار کاهش میدهد (کارسی و همکاران[59]، 2010)؛ بااینحال، کودکان مضطرب در کنترل انعطافپذیر توجه مهارت کمتری دارند (فلدنر و همکاران[60]، 2003). این افراد شناختهای منفی بیشتری را نسبت به گروه کنترل نشان میدهند. آنها همچنین دربارۀ صلاحیتشان برای مقابله با خطر، تخمینهای پایینتری را نسبت به گروه کنترل میزنند (بوگلز و زیگترمن[61]، 2000). بر این اساس، به نظر میرسد بررسی نوجوانان دارای اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی ازلحاظ انعطافپذیری شناختی و مؤلفههای آن (درک کنترلپذیری و درک و تولید جایگزینها) نیز جایگاه پژوهشی مهمی داشته باشد.
مطابق مطالعات انجامشده، آسیبهایی در انعطافپذیری شناختی افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر، شناسایی شده است و انعطافناپذیری شناختی، ویژگی بالقوه این اختلال است (لی و ارسیلو، 2014). مدلهای شناختی رایج دربارۀ اختلال اضطراب فراگیر میگویند افرادِ دارای نگرانی مزمن، اشکالی از تفکر خشک را به کار میبرند (دوگاس و همکاران[62]، 2005). پژوهشها نشان داده است در افراد دارای این اختلال، میزان انعطافپذیری شناختی (کنترل) بهترین پیشبین تعبیر و تفسیرهای منفی بوده است (کوسک و کومر[63]، 2014). این پژوهشها مدعی هستند تمایل برای درک موقعیتهای چالشبرانگیز بهگونۀ کنترلناپذیر ممکن است نگرانی در طی یک رخداد منفی را افزایش دهد که بهنوبۀ خود در شرایط آشفتگی، باعث میشود افراد سبکهای تفکر خشک را به کار ببرند (دونی و دلدین[64]، 2006). مشکل در انعطافپذیری شناختی (جایگزینها) هم ممکن است سبک تفکر تکراری به نگرانی را منعکس کند و محتوای جایگزینهای فردی بین گروههای دارای اختلال اضطراب فراگیر و بدون این اختلال را متفاوت کند (کوسک و کومر، 2014). افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی نیز نسبت به افراد بهنجار در انعطاف فکری و کاربرد ارزیابی مجدد شناختی، خودکارآمدی و موفقیت کمتری دارند (کارسی و همکاران، 2010؛ ورنر و همکاران[65]، 2011). این اختلال که شامل ترس از ارزشیابی اجتماعی است، احتمالاً با محتواها و سبکهای شناختی، ازجمله ناتوانی در انطباق یا پاسخ انعطافپذیر به شرایط غیرمنتظره تداوم مییابد. بر این اساس، نقش انعطافناپذیری شناختی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی تأیید[66] شده است و باورهای نامنعطف[67] دربارۀ تعاملات اجتماعی که در این اختلال معمول است، نشان میدهند که این سبک شناختی ممکن است در نشانههای اضطراب اجتماعی نقش داشته باشد (آرت[68] و همکاران، 2016). درمجموع، اضطراب عامل خطری برای نقص شناختی مطرح شده است (گلپرز و همکاران[69]، 2019)؛ بااینحال، پروفایل بدکارکردی شناختی ممکن است به زیرگروه اختلال اضطرابی بستگی داشته باشد (کاستاندا و همکاران[70]، 2008). علاوهبر این، جنسیت افراد نیز ممکن است در آن نقش داشته باشد. مثلاً برخلافِ انتظار، زنان دارای اضطراب اجتماعی بالا ممکن است تواناییهای شناخت اجتماعی بهتر و تحولیافتهتری را نسبت به آنها که اضطراب اجتماعی کمتری دارند نشان دهند (ساتربای و همکاران [71]، 2012). همچنین، زنان دارای نگرانی، درگیری بیشتر در سرکوبی فکری را نشان میدهند که نوعی از اجتناب شناختی است (روبیچود و همکاران[72]، 2003). با وجودِ چنین پژوهشهایی، انعطافپذیری شناختی افراد دارای اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی نیز برحسب جنسیتْ مقایسه و بررسی نشده است.
بهطورِ کلی، بررسی پژوهشها نشان میدهد با وجود شواهد اولیه دربارۀ تکانشگری و مشکلات انعطافپذیری شناختی در افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر و اختلال اضطراب اجتماعی، تاکنون مقایسهای جامع دربارۀ این متغیرها بهویژه در نوجوانان دارای این اختلالها انجام نشده است و آنچه مشاهده میشود، پژوهشهای پراکندهای است که بهصورتِ جداگانه این اختلالات را بررسی کردهاند؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضرْ مقایسۀ میزان تکانشگری، درک کنترلپذیری و درک و تولید جایگزینهای شناختی در نوجوانان دارای علائم اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی است.
روش پژوهش
پژوهش حاضر درقالبِ طرح علّیـمقایسهای انجام شده است. جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیۀ دانشآموزان متوسطۀ اول شهرستان خرمآباد در سال 97-1396 است. برای انتخاب نمونه، از روش نمونهگیری دردَسترس استفاده شده است. پس از هماهنگی با مدارسی که حاضر به همکاری در این پژوهش بودند، پرسشنامههای تکانشگری، انعطافپذیری شناختی، اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی دربارۀ دانشآموزان آنها اجرا شد. سپس برمبنای نمرات برش مقیاسهای اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی (نمرات برش هردو مقیاس برای وجود یک اختلال در هر گروه و نبودِ اختلال دیگر در آن گروه)، دو گروه کاملاً مجزای دارای اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی مشخص شد. بر این اساس، تعداد 45 نفر (23 پسر و 22 دختر) که اضطراب فراگیر بیشتر از 10 و اضطراب اجتماعی کمتر از 5/29 داشتند، بهعنوانِ گروه دارای اضطراب فراگیر و تعداد 45 نفر (28 پسر و 17 دختر) نیز که اضطراب اجتماعی بیشتر از 5/29 و اضطراب فراگیر کمتر از 10 داشتند، بهعنوانِ گروه دارای اضطراب اجتماعی غربال و انتخاب شدند؛ بنابراین، حداقل تمایز لازم بین دو گروه ازلحاظ احتمال همپوشانی دو اختلال به عمل آمد. هریک از اعضای دو گروه، برای شرکت در پژوهش لازم بود بدون هرگونه بیماری و معلولیت جسمی یا روانشناختی شناختهشدهای باشند که عمدتاً برمبنای گزارش دانشآموزان و معلمان آنها از وضعیت سلامتشان مشخص میشد. در این پژوهش، برای رعایت اصول اخلاقی، ضمن بیان هدف کلی پژوهش، رضایت آزمودنیها جهت مشارکت در پژوهش جلب شد و به آنها دربارۀ محرمانهماندن اطلاعات نیز اطمینان داده شد. برای اجرای این پژوهش، با هماهنگی بهعملآمده با مسئولین مدارس و ارائۀ توضیحات لازم به مشارکتکنندگان، پرسشنامههای مدنظر اجرا شد و دادههای لازم گردآوری شد. درنهایت، دادههای مربوط به تکانشگری و انعطافپذیری شناختی در دو گروه برمبنای روش تحلیل واریانس چندمتغیره بررسی و مقایسه شد.
ابزار پژوهش
1- مقیاس تکانشگری دیکمن[73]: این مقیاس را دیکمن[74] (1990) ساخته است و 23 سؤال دارد. این مقیاس درواقع شامل دو آزمون مجزای تکانشگری کارآمد (11 سؤال) و تکانشگری ناکارآمد (12 سؤال) است که بهصورتِ درست/نادرست نمرهگذاری میشود (دیکمن، 1990)؛ بااینحال، برای اندازهگیری دقیقتر میزان تکانشگری افراد، سؤالات آن در مقیاس پنجدرجهای لیکرت بهصورتِ 0 برای کاملاً نادرست تا 4 برای کاملاً درست نمرهگذاری شده است. با معکوسکردن نمرهگذاری سؤالات مربوط به تکانشگری کارآمد، این مقیاس بهصورتِ آزمون واحدی درجهت تکانشگری ناکارآمد استفاده میشود که نمرات بالاتر تکانشگری ناکارآمد بیشتر را نشان میدهد. پایایی مقیاس تکانشگری کارآمد 74/0 و تکانشگری ناکارآمد 85/0 گزارش شده است (دیکمن، 1990). در ایرانْ اختیاری و همکاران (1387) آلفای کرونباخ دو خردهمقیاس این ابزار، یعنی تکانشگری کارآمد و تکانشگری ناکارآمد را بین 43/0 تا 76/0 نزد دو گروه سالم و معتاد گزارش کردهاند. این مقیاس با دیگر مقیاسهای تکانشگری مانند مقیاس تکانشگری بارات-5[75] همبستگی 64/0 را نشان داده است که بیانگر روایی قابلِقبول آن است (دیکمن، 1990).
2- مقیاس انعطافپذیری شناختی[76] (CFI): پرسشنامۀ انعطافپذیری شناختی را دنیس و فندروال (2010) تهیه و استفاده کردهاند. این پرسشنامه، مقیاس خودگزارشی کوتاهی دربارۀ نوع انعطافپذیری شناختی موردنیاز افراد، برای بهچالشکشیدن و جایگزینکردن موفق افکار غیرانطباقی با تفکر متعادلتر و انطباقیتر است. این پرسشنامه برای اندازهگیری سه جنبه از انعطافپذیری شناختی طراحی شده است: تمایل به درک موقعیتهای دشوار بهصورتِ کنترلپذیر[77]، توانایی درک تبیینهای جایگزین چندگانه برای رخدادها و رفتارهای انسانی[78] و توانایی ایجاد راهحلهای جایگزین چندگانه برای شرایط دشوار[79]؛ بااینحال، این ابزارْ سازۀ دوعاملی معتبری است. بهعبارتی، نسخۀ نهایی این مقیاس شامل 20 سؤال است که 13 سؤال برای خردهمقیاس جایگزینها و 7 سؤال برای خردهمقیاس کنترل دارد. سؤالات این پرسشنامه براساسِ مقیاس 7درجهای لیکرت از بسیار مخالفم=1 تا بسیار موافقم=7 نمرهگذاری میشود. روش نمرهگذاری که برای این مقیاس مشخص شده است، به نمرهگذاری معکوس تعدادی از سؤالات و جمع ارزشهای پاسخ عددی برای بهدستآوردن نمرۀ کل نیاز دارد. هرچه نمرات آزمودنی در این مقیاس بیشتر باشد، نشاندهندۀ انعطافپذیری شناختی بیشتر در فرد و میزان زیادِ پیشرفت فرد در ایجاد تفکر انعطافپذیر است. آلفای کرونباخ برای دو خردهمقیاس و نمرۀ کل آن، بین 84/0 تا 91/0 به دست آمده است. روایی همزمان[80] این پرسشنامه با پرسشنامۀ افسردگی بک[81] (BDI) برابر با 39/0- و روایی همگرای آن با مقیاس انعطافپذیری شناختی مارتین و رابینس[82] 75/0بود (دنیس و فندروال، 2010). روایی نسخۀ ایرانی این پرسشنامه را نیز مطلوب گزارش کردهاند و آلفای کرونباخ و پایایی بازآزمایی آن را بهترتیب 90/0 و 71/0 به دست آوردهاند (شاره و همکاران[83]، 2014).
3- مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر[84] (GAD-7): این ابزار، مقیاس اضطراب هفتسؤالی است که اسپیتزر و همکاران[85] (2006) برای شناسایی موارد احتمالی[86] اختلال اضطراب فراگیر و ارزیابی شدت نشانههای این اختلال ساختهاند. از آزمودنیها سؤال میشود که در طول دو هفتۀ گذشته چه مدت از هریک از نشانههای آن ناراحت شدهاند. گزینههای پاسخ شامل «اصلاً»، «چندین روز»، «بیشتر از نیمی از روزها» و «تقریباً هر روز» هستند که بهترتیب از 0 تا 3 نمرهگذاری میشوند. نمرۀ کل مقیاس ازطریقِ جمع نمرات سؤالات آن به دست میآید و دامنهای بین 0 تا 21 دارد. آیتمی نیز برای ارزیابی مدت نشانههای اضطرابی و سنجش میزان دخالت اختلال در کارکردهای فردی، اجتماعی، خانوادگی و شغلی فرد در این مقیاس گنجانده شده است. این مقیاسْ ابزاری مفید و مؤثر برای غربالگری اختلال اضطراب فراگیر و ارزیابی شدت آن در پژوهش و عمل بالینی است. نقطۀ برش آن، نمرۀ 10 یا بیشتر است که نقطۀ برشی منطقی را برای شناسایی موارد دارای اختلال اضطراب فراگیر ارائه میکند. ثبات درونی[87] GAD-7 برابر 92/0 و پایایی بازآزمایی[88] آن نیز 83/0 بوده است. مقایسۀ نمرات بهدستآمده از مقیاسهای خودگزارشی با نمرات بهدستآمده از نسخههای مقیاسهای یکسانی که متخصصان سلامت روان[89] اجرا کردهاند، نتایج مشابه و همبستگی 83/0 را نشان داد که روایی وابسته به طرز عمل[90] خوب آن را نشان میدهد. روایی همگرای[91] این مقیاس نیز ازطریقِ محاسبۀ همبستگی آن با دو پرسشنامۀ اضطراب بک[92] و خردهمقیاس اضطراب چکلیست نشانهبالینی[93] (SCL-90) بهترتیب 72/0 و 74/0 گزارش شده است (اسپیتزر و همکاران، 2006). در ایران نیز همسانی درونی این آزمون ازطریقِ آلفای کرونباخ 85/0 به دست آمده است. همبستگی این مقیاس با مقیاس اضطراب حالت[94] اشپیلبرگر[95]، مقیاس اضطراب صفت[96] اشپیلبرگر و خردهمقیاس اضطراب چکلیست نشانهبالینی (SCL-90) بهترتیب 71/0، 52/0 و 63/0 بوده است که روایی همگرای مناسب آن را نشان میدهد (نایینیان و همکاران، 1390).
4- مقیاس اضطراب اجتماعی لایبویتز برای کودکان و نوجوانان[97] (LSAS- CA): ماسیا و همکاران این مقیاس را برمبنای قوتهای مقیاس اضطراب اجتماعی لیبوویتز[98] (LSAS ) برای بزرگسالان و نیاز به مقیاس درجهبندی بالینی برای سنین پایینتر، متحول کردهاند (ماسیا وارنر و همکاران، 2003). مقیاس برای سنین 7 تا 18ساله بهصورتِ خودگزارشدهی و یا مصاحبه استفاده میشود. این مقیاس 48 ماده دارد؛ اما درواقع شامل 24 آیتم است که یک بار اضطراب را و یک بار اجتناب را در این 24 موقعیت میسنجد. این 24 موقعیت نیز شامل 12 موقعیت تعامل اجتماعی[99] و 12 موقعیت عملکردی[100] هستند. نمرهدهی مقیاس با درجهبندی بالینی هیچ، کم، متوسط و شدید، بهترتیب از 0 تا 3 برای اضطرابْ و هرگز، گاهی اوقات، بیشتر اوقات و معمولاً بهترتیب از 0 تا 3 برای اجتناب، در هریک از 24 آیتم برای تمامی 48 ماده انجام میشود. نمرۀ برش 5/22 بهترین تمایز بین افراد دارای اضطراب اجتماعی و افراد کنترل نرمال را ایجاد میکند؛ درحالیکه نمرۀ برش 5/29 برای تمایز اضطراب اجتماعی از دیگر اختلالات اضطرابی نمرۀ مطلوبی است. پایایی مربوط به ثبات درونی این مقیاس در دامنهای از 97/0- 83/0 و پایایی بازآزمایی آن در دامنهای از 94/0-89/0 گزارش شده است. همبستگی نمرات این مقیاس با مقیاسهای اضطراب اجتماعی نیز بین 69/0 تا 82/0 بوده است که نشاندهندۀ روایی همگرای آن است (ماسیا وارنر و همکاران، 2003). اعتباریابی این آزمون در نمونۀ ایرانی دادستان و همکاران (1386) ازطریقِ ثبات درونی (ضریب آلفای کرونباخ) و بازآزمایی بهترتیب برابر 93/0 و 87/0 به دست آمد. روایی مقیاس نیز با استفاده از روش روایی سازه[101] از نوع افتراقی[102] برآورده شد که نشان داد این مقیاس میتواند بین گروه بالینی و غیربالینی تمایز ایجاد کند.
نتایج
دادههای بهدستآمده از دو گروه اضطرابی بررسیشده با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی تجزیهوتحلیل شده است. گروه دارای اضطراب فراگیر دارای میانگین سنی 48/0 ±36/14 (دختران 51/0 ±45/14، پسران 45/0 ±26/14) و گروه دارای اضطراب اجتماعی دارای میانگین سنی
59/0 ±49/14 (دختران 62/0 ±47/14، پسران
58/0 ±50/14) بود. این پژوهش بهدنبالِ بررسی تفاوت تکانشگری، درک کنترلپذیری و درک و تولید جایگزینهای شناختی نوجوانان دارای علائم اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی بود. گرچه دو گروه بررسیشده براساسِ نمرات برش هردو مقیاس اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی با کمترین همپوشانی و بیشترین تمایز انتخاب شدند؛ اما برای اطمینان از تفاوت آماری واقعی بین آنها ازلحاظ اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی، آزمون t مستقل نیز برای مقایسۀ آنها در این باره اجرا شد. نتایج این مقایسه در جدول (1) در کل آزمودنیها و نیز دختران و پسران ارائه شده است.
جدول 1. نتایج آزمون t مستقل برای بررسی تفاوت اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی در دو گروه اضطرابی (بهصورتِ کلی و بهتفکیکِ دختران و پسران)
متغیر |
جنسیت |
شاخص گروه اضطرابی |
تعداد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
مقدار t |
درجۀ آزادی |
سطح معناداری |
اضطراب فراگیر |
کل آزمودنیها |
دارای اضطراب فراگیر |
45 |
18/13 |
95/1 |
39/15 |
88 |
001/0 |
دارای اضطراب اجتماعی |
45 |
29/7 |
67/1 |
|||||
دختران |
دارای اضطراب فراگیر |
22 |
05/13 |
62/1 |
57/10 |
37 |
001/0 |
|
دارای اضطراب اجتماعی |
17 |
35/7 |
73/1 |
|||||
پسران |
دارای اضطراب فراگیر |
23 |
30/13 |
24/2 |
04/11 |
49 |
001/0 |
|
دارای اضطراب اجتماعی |
28 |
25/7 |
67/1 |
|||||
اضطراب اجتماعی |
کل آزمودنیها |
دارای اضطراب فراگیر |
45 |
44/24 |
38/3 |
56/17- |
88 |
001/0 |
دارای اضطراب اجتماعی |
45 |
58/44 |
90/4 |
|||||
دختران |
دارای اضطراب فراگیر |
22 |
50/23 |
73/3 |
09/15- |
37 |
001/0 |
|
دارای اضطراب اجتماعی |
17 |
82/40 |
32/3 |
|||||
پسران |
دارای اضطراب فراگیر |
23 |
35/25 |
81/2 |
94/12- |
49 |
001/0 |
|
دارای اضطراب اجتماعی |
28 |
86/46 |
55/2 |
همانگونه که در جدول (1) مشاهده میشود، بین دو گروه اضطرابی بررسیشده ازلحاظ میزان اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی تفاوت آماری معناداری (هم بهصورتِ کلی و هم بهتفکیکِ دختران و پسران) وجود داشته است. بهعبارتِ دیگر، مشاهدۀ میانگینهای دو گروه در هریک از متغیرهای بررسیشده و نتایج آزمون t مستقل مربوط به آنها که در سطح 001/0 >p معنادار است، نشان میدهد که در دو گروه هم بهصورتِ کلی و هم بهتفکیکِ دختران و پسران، گروه دارای اضطراب فراگیر واقعاً اضطراب فراگیر بیشتری نسبت به گروه دارای اضطراب اجتماعی داشته است. ازطرفِ دیگر، گروه دارای اضطراب اجتماعی نیز واقعاً اضطراب اجتماعی بیشتری نسبت به گروه دارای اضطراب فراگیر داشته است؛ بنابراین، میتوانند بهعنوانِ دو گروه کاملاً متفاوت ازلحاظ اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی بررسی شوند.
درادامه، خلاصۀ نتایج توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) نمرات گروههای اضطرابی بررسیشده در کل آزمودنیها و نیز دختران و پسران در متغیرهای تکانشگری، درک کنترلپذیری و درک و تولید جایگزینهای شناختی در جدول (2) ارائه شده است.
جدول 2. نتایج توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) نمرات دو گروه اضطرابی در تکانشگری، درک کنترلپذیری و درک و تولید جایگزینهای شناختی (بهصورتِ کلی و بهتفکیکِ دختران و پسران)
|
|
گروه دارای اضطراب فراگیر |
گروه دارای اضطراب اجتماعی |
||||
جنسیت |
متغیر |
تعداد |
میانگین |
انحراف معیار |
تعداد |
میانگین |
انحراف معیار |
کل |
تکانشگری |
45 |
44/48 |
02/26 |
45 |
82/42 |
35/25 |
درک و تولید جایگزینهای شناختی |
45 |
49/37 |
32/14 |
45 |
16/47 |
57/19 |
|
درک کنترلپذیری |
45 |
98/22 |
70/9 |
45 |
89/25 |
53/10 |
|
دختر |
تکانشگری |
22 |
73/37 |
07/24 |
17 |
29/32 |
29/24 |
درک و تولید جایگزینهای شناختی |
22 |
32/31 |
38/11 |
17 |
94/39 |
08/16 |
|
درک کنترلپذیری |
22 |
64/18 |
21/8 |
17 |
18/22 |
80/8 |
|
پسر |
تکانشگری |
23 |
70/58 |
00/24 |
28 |
21/49 |
20/24 |
درک و تولید جایگزینهای شناختی |
23 |
39/43 |
55/14 |
28 |
54/51 |
45/20 |
|
درک کنترلپذیری |
23 |
13/27 |
33/9 |
28 |
14/28 |
10/10 |
برای تجزیهوتحلیل دادهها، تفاوت گروههای بررسیشده ازلحاظ تکانشگری، درک کنترلپذیری و درک و تولید جایگزینهای شناختی بررسی شده است. بدین منظور، از روش تحلیل واریانس چندمتغیری (مانووا)[103] برای بررسی تفاوت گروهها ازلحاظ ترکیب خطی این متغیرها استفاده شد. بررسی مفروضههای مانووا در دو گروه اضطرابی کلی نشان داد که بین ماتریسهای کوواریانس دو گروه تفاوت معنیداری وجود داشت (149/83 =Box's M و 001/0 =p)؛ بنابراین، مفروضۀ برابری ماتریسهای کوواریانس دو گروه برقرار نبود. با وجودِ این، آزمون مانووا به تخطی از این مفروضه مقاوم است. آزمون کرویت بارتلت نیز نشان داد همبستگی معناداری بین متغیرهای وابسته وجود داشت (195/345 =Approx.Chi-Square و 001/0 =p) و مفروضۀ همبستگی بین متغیرهای وابسته برقرار بود. باتوجهبه وجود این پیشفرضها، تحلیل واریانس چندمتغیره برای بررسی تفاوت گروههای اضطرابی اجرا شد. این پیشفرضها برای بررسی تفاوت دو گروه دختران اضطرابی و نیز دو گروه پسران اضطرابی هم برقرار بود و در این موارد نیز امکان اجرای تحلیل واریانس چندمتغیره وجود داشت. پیش از اجرای آزمونهای تکمتغیره نیز آزمون لوین نشان داد واریانسهای تمامی متغیرهای بررسیشده در گروهها برابر بود (01/0 <p)؛ بنابراین، پیششرط اجرای آزمونهای تکمتغیره نیز برقرار بود.
نتایج حاصل از اجرای مانوا نشاندهندۀ تفاوت معناداری ازلحاظ ترکیب خطی متغیرهای وابستۀ بررسیشده در دو گروه اضطرابی بهصورتِ کلی (316/0 =لامبدا ویلکز، 087/12 =86،3F، 001/0 =p و 297/0 = ηp2)، دو گروه دختران اضطرابی (842/0 =لامبدا ویلکز، 192/5 =35،3F، 016/0 =p و 158/0 = ηp2) و نیز دو گروه پسران اضطرابی (277/0 =لامبدا ویلکز، 087/12 =35،3F، 001/0 =p و 723/0 = ηp2) بود؛ بنابراین، در ادامه از آزمونهای تکمتغیری تحلیل واریانس برای بررسی تفاوت گروهها در هریک از متغیرهای وابسته استفاده شد. نتایج این آزمونها در جدول (3) ارائه شده است.
جدول 3. نتایج آزمونهای تحلیل واریانس تکمتغیری برای بررسی تفاوت دو گروه در هریک از متغیرهای وابسته
جنسیت |
متغیرهای وابسته |
میانگین مجذورات |
آماره F |
سطح معناداری |
مجذور اتای تفکیکی |
توان آماری |
کل |
تکانشگری |
211/711 |
078/1 |
302/0 |
012/0 |
177/0 |
درک و تولید جایگزینهای شناختی |
500/2102 |
150/7 |
009/0 |
075/0 |
753/0 |
|
درک کنترلپذیری |
678/190 |
861/1 |
176/0 |
021/0 |
271/0 |
|
دختر |
تکانشگری |
081/283 |
485/0 |
491/0 |
013/0 |
104/0 |
درک و تولید جایگزینهای شناختی |
055/713 |
846/3 |
027/0 |
094/0 |
480/0 |
|
درک کنترلپذیری |
182/120 |
676/1 |
204/0 |
043/0 |
243/0 |
|
پسر |
تکانشگری |
161/1135 |
953/1 |
169/0 |
038/0 |
278/0 |
درک و تولید جایگزینهای شناختی |
597/837 |
572/2 |
115/0 |
050/0 |
349/0 |
|
درک کنترلپذیری |
943/12 |
123/0 |
728/0 |
002/0 |
064/0 |
جدول (3) نشان میدهد در مؤلفۀ درک و تولید جایگزینهای شناختی، تفاوت معناداری بین دو گروه اضطرابی کلی وجود داشت. با مراجعه به میانگین گروهها در جدول (2) مشخص میشود نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی نسبت به نوجوانان دارای اضطراب فراگیر، انعطافپذیری شناختی بیشتری را در مؤلفۀ درک و تولید جایگزینهای شناختی (150/7 =F و 009/0 =p) نشان دادند. بهعبارتِ دیگر، افراد دارای اضطراب فراگیرْ مشکلات بیشتری در درک و تولید جایگزینهای شناختی داشتند. این تفاوت در دو گروه دختران اضطرابی نیز وجود داشت (846/3 =F و
027/0 =p)؛ اما در دو گروه پسران اضطرابی وجود نداشت (572/2 =F و 115/0 =p). در سایر متغیرها (تکانشگری و درک کنترلپذیری) دو گروه مشابه یکدیگر بودند و تفاوت معناداری نداشتند (هم بهصورتِ کلی و هم بهتفکیکِ پسران و دختران).
بحث و نتیجهگیری
این پژوهش با هدف مقایسۀ تکانشگری، درک کنترلپذیری و درک و تولید جایگزینهای شناختی در نوجوانان دارای اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد بین نوجوانان دارای اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی، ازلحاظ انعطافپذیری شناختی در مؤلفۀ درک و تولید جایگزینهای شناختی، تفاوت معناداری وجود داشت؛ بهگونهای که گروه دارای اضطراب اجتماعی در مقایسه با گروه دارای اضطراب فراگیرْ انعطافپذیری شناختی بیشتری ازلحاظ درک و تولید جایگزینهای شناختی نشان داد. از زاویۀ دیگر، معنی این عبارت این است که افراد دارای اضطراب فراگیرْ مشکلات بیشتری در این مؤلفه از انعطافپذیری شناختی داشتند. این تفاوت بیشتر در دختران دو گروه مشاهده شد. در تکانشگری و درک کنترلپذیری نیز نه در دو گروه اضطرابی کلی و نه بهتفکیکِ دختران و پسران تفاوت معناداری وجود نداشت.
در بحث تفاوت دو گروه بررسیشده، ازلحاظ درک و تولید جایگزینهای شناختی که در این پژوهش گروه دارای اضطراب اجتماعی انعطافپذیری شناختی بیشتر و گروه دارای اضطراب فراگیر انعطافپذیری شناختی کمتری نشان داد، پژوهشهای قابلِمقایسۀ چندانی نه بهصورتِ کلی و نه برحسب جنسیت وجود ندارد. بیشتر این پژوهشها بهطورِ جداگانه و بدون مقایسۀ دو اختلال ذکرشده انجام شدهاند. بهطورِ کلی، افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی نسبت به افراد بهنجار در انعطاف فکری و کاربرد ارزیابی مجدد شناختیْ خودکارآمدی و موفقیت کمتری دارند (کارسی و همکاران، 2010؛ ورنر و همکاران، 2011). این اختلال احتمالاً با ناتوانی در ایجاد انطباق یا پاسخ انعطافپذیر دربرابر شرایط غیرمنتظره تداوم مییابد. بر این اساس، باورهای نامنعطف دربارۀ تعاملات اجتماعی نشان میدهند که این سبک شناختی ممکن است در نشانههای اضطراب اجتماعی نقش داشته باشد (آرت و همکاران، 2016). ازطرف دیگر، آسیبهایی در انعطافپذیری شناختی در اختلال اضطراب فراگیر نیز شناسایی شده است و انعطافناپذیری شناختی، ویژگی بالقوۀ اختلال اضطراب فراگیر است (لی و ارسیلو، 2014). با وجود این، در پژوهشهای پیشین مشخص نشده است که کدامیک از این دو اختلال نسبت به دیگریْ مشکلات بیشتر یا کمتری در انعطافپذیری شناختی دارند. تنها در پژوهش حاضر است که نشان داده شد افراد دارای اضطراب اجتماعی در مقایسه با افراد دارای اضطراب فراگیر از انعطافپذیری شناختی بیشتری بهویژه درزمینۀ درک و تولید جایگزینهای شناختی برخوردارند. در تبیین این نتیجه میتوان گفت افراد دارای نگرانی مزمن، باورهای ناتوانکنندهتری دربارۀ نگرانی دارند و اشکالی از تفکر خشک را به کار میبرند (آرت و همکاران، 2016). این وضعیت درنهایت، انعطافپذیری شناختی پایینی را در آنها بهویژه ازلحاظ ضعف استفاده از شیوههای تفسیری مختلف و اشکال منعطفتر تفکر و یا بهعبارتی ضعف تفکر همراه با درک و تولید جایگزینهای شناختی را در پی خواهد داشت. بدین ترتیب، انعطافپذیری شناختی (درک و تولید جایگزینهای شناختی) کم که ممکن است سبک تفکر تکراری به نگرانی را منعکس کند، بیشتر در اضطراب فراگیر مشاهده میشود (کوسک و کومر، 2014). تبیین دیگرْ این است که احتمالاً اضطراب فراگیر اختلالی است که بیشتر صفتی[104] و درنتیجه پایدارتر است. حتی ممکن است ویژگیهای همراه آن نیز پایدارتر باشد؛ بنابراین، ممکن است این اختلال با مشکلات شناختی بیشتری که احتمالاً ثبات بیشتر و انعطافپذیری شناختی کمتری دارند، مرتبط باشد. این وضعیت باعث میشود درک و تولید جایگزینهای شناختی در آنها نیز کمتر وجود داشته باشد. ازطرف دیگر، اضطراب اجتماعی نیز احتمالاً بیشترْ اختلالی حالتی[105] و موقعیتی[106] است که مشکلات شناختی مرتبط با آن عمدتاً در موقعیت های اجتماعی و عملکردی بروز میکند که ممکن است باعث شود هم گسترۀ مشکلات شناختی کمتری داشته باشند و هم بسته به موقعیتهای اجتماعی و عملکردی، از انعطافپذیری شناختی بیشتری بهویژه درزمینۀ درک و تولید محتواهای جایگزین برخوردار باشند. دربارۀ مشاهدۀ تفاوت درک و تولید جایگزینهای شناختی در بین دو گروه دختران اضطرابی و نه دو گروه پسران اضطرابی نیز میتوان گفت ازآنروکه تواناییهای شناخت اجتماعی بهتر تحولیافتهتری در زنان دارای اضطراب اجتماعی حتی نسبت به آنها که اضطراب اجتماعی کمتری دارند مشاهده شده است (ساتربای و همکاران، 2012) و ازطرفی زنان دارای اضطراب فراگیر که بهدلیلِ نگرانی، درگیری بیشتر در سرکوبی فکری را نشان میدهند (روبیچود و همکاران، 2003)، وجود مشکلات بیشتر در انعطافپذیری شناختی دختران دارای اضطراب فراگیر در مقایسه با دختران دارای اضطراب اجتماعی نیز تا حدی توجیهپذیر است. چنین پژوهشهایی که بتوان تفاوتنداشتن دو گروه پسران اضطرابی را توجیه کرد، یافت نشد.
نتیجۀ مربوط به تفاوتنداشتن دو گروه بررسیشده در درک کنترلپذیری نیز تا حدودی با نتیجۀ پژوهش فلدنر و همکاران (2003) که بدون ذکر اختلال اضطرابی خاصی نشان داد کودکان مضطرب در کنترل انعطافپذیر توجه مهارت کمتری دارند و پژوهش بوگلز و زیگترمن (2000) که مدعی است کودکان اضطرابی در صلاحیتشان برای مقابله با خطر، تخمینهای پایینتری را نسبت به گروه کنترل میزنند (بوگلز و زیگترمن، 2000) مقایسه میشود؛ بااینحال، باتوجهبه اینکه پژوهشهای ذکرشده تفاوت بین اختلالات خاصی را ذکر نکردهاند و ازطرفی پژوهش حاضر نیز تنها تفاوتنداشتنِ درک کنترلپذیری دو اختلال اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی را بیان کرده است، نمیتوان از همخوانی یا ناهمخوانی دقیق آنها سخن گفت؛ بلکه تنها میتوان گفت ظاهراً تاکنون تفاوتی بین این دو اختلال گزارش نشده است. یک تبیین این است که متغیرهای بررسیشده در این پژوهش، بیشترْ فرایندی هستند، نه محتوایی و ممکن است نتایجْ بیانگر این باشد که این دو اختلال (و شاید سایر اختلالات اضطرابی) پایۀ آسیبشناختی مشترکی ازنظر فرایندهای شناختی دارند و فقط ازنظر محتوای افکار یا موضوعاتی که درگیر آنها میشوند، متفاوت باشند. بر این اساس، ممکن است پژوهشهایی که تنها به محتوای مشکلات مرتبط با انعطافپذیری شناختی این دو گروه میپردازند، بتوانند تفاوتهای مهمی را بهویژه ازلحاظ درک کنترلپذیری بین آنها شناسایی کنند. چنین تبیینی درواقع ممکن است بهنوعی حمایت پژوهشی برای پژوهشهایی فراهم کند که طرفدار دیدگاه فراتشخیصی[107] و نه اختصاصی[108] برای آسیبهای روانی و درمان هستند. درنهایت، باتوجهبه سن دانشآموزان بررسیشده و کاملنشدن احتمالی مراحل رشد شناختی بعضی از این کودکان و تفاوتهای کیفی و کمّی توانایی شناختی آنها با بزرگسالانْ بررسیها و تبیینهای بیشتری لازم است تا نتیجهگیری مطمئنتری دربارۀ تفاوت انعطافپذیری شناختی نوجوانان مبتلا به اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی به عمل آید.
نتایج پژوهش حاضر همچنین نشان داد که افراد دارای اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی تفاوتی در میزان تکانشگری ندارند. این نتیجه شاید بهطورِ ضمنی همخوان با پژوهش تیلور و همکاران (2008) باشد که بدون مشخصکردن نوع خاصی از اختلال اضطرابی عنوان میکند که بیماران دارای یک اختلال اضطرابی سطوح بالاتری از تکانشگری را در مقایسه با بیماران بدون یک اختلال اضطرابی نشان میدهند. پژوهشهای جداگانۀ دیگری رابطۀ بین اختلال اضطراب فراگیر و تکانشگری (پاولوک و کوئرنر، 2013؛ فاریا و همکاران، 2019) یا ارتباط اضطراب اجتماعی و تکانشگری (کشدان و همکاران، 2008؛ کشدان و همکاران، 2009؛ کشدان و مکنایت، 2010؛ دیکسون و همکاران 2017) را بررسی کردهاند؛ اما در هیچکدامْ دو اختلال ذکرشده ازلحاظ تکانشگری در نوجوانان یا سایر گروههای سنی مقایسه نشدهاند که نتایج آنها را بتوان با نتایج پژوهش حاضر مقایسه کرد. تنها میتوان گفت در اختلال اضطراب فراگیر، تکانشگری کلی با وضعیت شناختی (تکانشگری توجهی و بیثباتی شناختی) مرتبط است که این دو نیز بهنوبۀ خود با شدت نشانههای اختلال اضطراب فراگیر و نه فقط تشخیص آن تبیین میشوند (فاریا و همکاران، 2019). همچنین، شدت نشانههای اختلال اضطراب فراگیر با رفتار تکانشگرانه در زمان رویارویی با عاطفۀ منفی مرتبط است (پاولوک و کوئرنر، 2013). دربارۀ اضطراب اجتماعی نیز یک گروه غیرمعمول ازنظر اجتماعی مضطربـتکانشگر (کشدان و همکاران، 2008) که در آنها حالت خجالتی، بازداری و سلطهپذیری معمول در الگوی اولیۀ اضطراب اجتماعی وجود ندارد، تکانشگری بالایی را نشان میدهند (کشدان و مکنایت، 2010)؛ بنابراین، شاید در آینده مشخص شود که بسته به نوع خاص تکانشگری و سطح بازداری رفتاری موجود در هر اختلال، میزان تکانشگری مربوط به آنها نیز متفاوت باشد. البته همانطور که گفته شد، باتوجهبه ماهیت صفتیبودن اضطراب فراگیر در مقایسه با ماهیت حالتی و موقعیتی اضطراب اجتماعی که مشکلات مرتبط با آن عمدتاً در موقعیتهای اجتماعی و عملکردی بروز میکند و ممکن است با آزمونهای عمومی مانند تکانشگری نیز بهدرستی شناسایی نشود، تفاوتهای این دو اختلال ازلحاظ تکانشگری نتوانسته است در پژوهش حاضر برجسته شود.
رویهمرفته، پژوهشها نشان دادهاند که تکانشگری و اضطراب با هم مرتبطاند؛ اما شیوهای که در آن تکانشگری بیان میشود، ممکن است بهعنوانِ کارکردی از نوع اضطراب ازلحاظِ بالینی معنادار متفاوت باشد. بهعلاوه، به نظر میرسد ابعاد تکانشگری مستقل از یکدیگر باشد؛ بهگونهای که سطوح بالای یک بُعد تکانشگری در غیاب سطوح بالای ابعاد دیگر تکانشگری وجود داشته باشد. درنهایت، همۀ ابعاد تکانشگری مشکلزا نیستند و حتی ممکن است سطوح پایین تکانشگری کارآمد (که ممکن است سودمند باشد) افراد با و بدون اضطراب معنادار بالینی (پاولوک و کوئرنر، 2013) و یا انواع مختلف اضطراب را متمایز کند. همچنین، جنسیت افراد نیز ممکن است میزان تکانشگری را در اختلالات اضطرابی بررسیشده متمایز کند؛ همانطور که مشکلاتی مانند تکانشگری جنسی که با وجود بیشتربودن آن در مردان، بهمیزانِ بیشتری در زنان نسبت به مردان با اضطراب اجتماعی مرتبط است (فرز و همکاران، 2014)؛ بنابراین، پژوهشهای بیشتری در این زمینه لازم است.
محدودیت اصلی این پژوهش دشواری در کنترل نقش متغیرهای مزاحم احتمالی باتوجهبه طرح مطالعۀ علّیـمقایسهای این پژوهش بود. هرچند در پژوهش حاضر دو گروه دارای اختلال اضطرابی کاملاً مجزا از بین جمعیت عمومی دانشآموزان انتخاب شد، شاید با انتخاب موارد بالینی این اختلالها و اعمال کنترل بیشتر با پژوهشهای تجربی دقیقتر بتوان به روابط علّی قطعیتری رسید. همچنین نداشتن گروه گواه در این پژوهش برای مقایسۀ نتایج حاصل با افراد نرمال و نیز مقایسۀ آن نتایج با پژوهشهای دیگری که گروههای دارای این اختلالها را با افراد نرمال مقایسه کردهاند، ازجمله محدودیتهای دیگر پژوهش حاضر بود؛ بنابراین، پیشنهاد میشود در پژوهشهای بعدی به اینگونه محدودیتها توجه شود و ضمن بررسی موارد بالینی مبتلا به این دو اختلال، با دیگر اختلالات اضطرابی و گروههای نرمال نیز مقایسه شوند. همچنین، پیشنهاد میشود باتوجهبه تفاوتهایی در انعطافپذیری شناختی این دو اختلالْ تشخیص و ارزیابی و نیز برنامههای درمانی آنها باتوجهبه این تفاوتها انجام شود.
[1]. anxiety disorders
[2]. Baxter, Scott, Vos & Whiteford
[3]. lifetime prevalence
[4]. Polanczyk, Salum, Sugaya, Caye, & Rohde
[5]. Craske & Stein
[6]. generalized anxiety disorder (GAD)
[7]. social anxiety disorder
[8]. social anxiety disorder
[9]. Cremers, & Roelofs
[10]. avoidance
[11]. O’Toole, Zachariae, & Mennin
[12]. McLean, Asnaani, Litz, & Hofmann
[13]. Grupe & Nitschke
[14]. impulsivity
[15]. Cognitive flexibility
[16]. Xia, Gu, Zhang & Luo
[17]. Moeller, Barrat, Dougherty, Schmitz, & Swann
[18]. Jakuszkowiak-Wojten, Landowski, Wiglusz, & Cubała
[19]. Behavioral inhibition
[20]. Safety-seeking
[21]. Taylor
[22]. arousal
[23]. Cognitive efficacy
[24]. Del Carlo
[25]. Approach behavior
[26]. Avoidance behavior
[27]. Pawluk & Koerner
[28]. Faria, Ferreira-Garcia, & Freire
[29]. attentional impulsivity
[30]. cognitive instability
[31]. intolerance of uncertainty
[32]. approach-based impulsive behaviors
[33]. atypical socially anxious-impulsive group
[34]. Kashdan, Elhai, & Breen
[35]. aggressive, impulsive novelty seekers
[36]. submissiveness
[37]. inhibited socially anxious
[38]. functional impairment
[39]. McKnight
[40]. Dixon, Tull, Lee, Kimbrel & Gratz
[41]. Richey
[42]. Hofmann
[43]. Frez, Pilver, & Potenza
[44]. Lee & Orsillo
[45]. perceive difficult situations as controllable
[46]. perceive multiple alternative explanations
[47]. generate multiple alternative solutions
[48]. Dennis & Vanderwall
[49]. mental flexibility
[50]. subcomponent
[51]. psychological flexibility
[52]. pre-requisite
[53]. Whiting, Deane, Simpson, McLeod, & Ciarrochi
[54]. generation
[55]. suppression
[56]. Ionescu
[57]. lack of awareness of options
[58]. Roberts, Barthel, Lopez, Tchanturia
[59]. Carthy, Horesh, Apter, Edge, & Gross
[60]. Feldner, Zvolensky, Eifert, & Spira
[61]. Bogels & Zigterman
[62]. Dugas, Marchand, & Ladouceur
[63]. Kusec, & Koerner
[64]. Deveney, & Deldin
[65]. Werner, Goldin, Ball, Heimberg
[66]. warranted
[67]. rigid beliefs
[68]. Arlt
[69]. Gulpers, Oude Voshaar, Van Boxtel Verhey, & Köhler
[70]. Castaneda, Tuulio-Henriksson, Marttunen, Suvisaari, & Lönnqvist
[71]. Sutterby, Bedwell, Passler, Deptula, & Mesa
[72]. Robichaud, Dugas, & Conway
[73]. Dickman Impulsivity Scale
[74]. Dickman
[75]. Barratt Impulsivity Scale- 5
[76]. Cognitive Flexibility Inventory
[77]. the tendency to perceive difficult situations as controllable
[78]. the ability to perceive multiple alternative explanations for life occurrences and human behavior
[79]. the ability to generate multiple alternative solutions to difficult situations
[80]. concurrent validity
[81]. Beck Depression Inventory
[82]. Martin & Rabins
[83]. Shareh, Farmani, & Soltani
[84]. Brief Scale of Generalized Anxiety Disorder (GAD-7)
[85]. Spitzer, Kroenke, Williams, & Lowe
[86]. probable cases
[87]. internal consistency
[88]. test-retest reliability
[89]. mental health professionals
[90]. procedural validity
[91]. convergent validity
[92]. Beck Anxiety Inventory
[93]. anxiety subscale of the Symptom Checklist-90
[94]. state
[95]. Spielberger
[96]. trait
[97]. Liebowitz Social Anxiety Scale for Children and Adolescents (LSAS-CA)
[98]. Liebowitz Social Anxiety Scale (LSAS)
[99]. social interaction situations
[100]. performance situations
[101]. construct validity
[102]. discriminant
[103]. Maltivariate Analysis of Variance ( MANOVA)
[104]. trait
[105]. state
[106]. situational
[107]. transdiagnostic
[108]. specific