نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی ، گروه روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران
2 استادیار ، گروه روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The goal of this study was to investigate the relationship between internet addiction, the amount of using online messaging and misuse of internet as a predictor factor of divorcing between divorced couples and those who are on the verge of divorce in Isfahan. The method of this study was descriptive study of correlational type. The study was conducted on all divorced couples and those who are on the verge of divorce in counseling centers because of problems due to internet (internet addiction and online infidelity) in the spring of 1395.The sampling method was purposive. Tools were used tota includes: internet addiction (Young, 1998) and online infidelity (Aldge, 2009). The logestic regresstion and ANOVA was used to analysis data. The results showed that there is a significant relationship between internet addiction and couples on the verge of divorce and divorced couples (p˂ 0.5). Also the internet addiction can be predictor of divorce in young couples. But there is no significant relationship between the amount of using online messaging, online infidelity and divorce between couples on the verge of divorce and divorced couples (p˃0.5). This study did not find any relationship between demographic factors and divorce. Internet addiction can cause infidelity and subsequently divorce in couples.
کلیدواژهها [English]
نزدیک به سه دهه است که اینترنت و فضای سایبری به صورت یک کانال رسانهای ضروری برای ارتباطات، تحقیقات دانشگاهی، تبادل اطلاعات و سرگرمی اشخاص ظهور پیدا کرده است. اینترنت، امروزه جایگاه ویژهای در خانوادهها دارد و به شکل یک وسیلۀ ارتباطی با کاربردی دوجانبه، عرصۀ زندگی فردی و اجتماعی را با تغییر و تحول روبهرو کرده است؛ به طوری که هم جریان زندگی را آسان کرده و سبب رفاه آدمی شده و هم گاهی با دسترسی گسترده و استفادۀ بیش از حد به آن، افراد را بهشدت به خود وابسته ساخته و نوع جدیدی از اختلال به نام «اعتیاد اینترنتی[1]» یا «اعتیاد مدرن[2]» را پدید آورده است (وزلر[3]، 2016؛ وینستین، کارتلس و روزنبرگ[4]، 2014؛ محمدی سیف، 1393).
در سالهای اخیر، تعداد کاربران اینترنتی به طور شگفتانگیزی روبهرشد است و فناوریهای اینترنت، فضای سایبری و شبکههای اجتماعی[5] به صورت روزافزون افراد بیشتری را درگیر خود کردهاند. این وسایل ارتباطی، قسمت زیادی از زندگی روزانۀ افراد شده و به طور جدّی فضای کار و تحصیل، نظام خانواده و به دنبال آن کیفیت زندگی و رضایت از زندگی زناشویی را در تأثیر قرار داده است و نگرانیهایی به همراه دارد؛ بنابراین ضرورت بررسی و پژوهش بیشتر محققان این حوزه را بهویژه در زمینۀ تأثیرات منفی و مخرّب آن بر نظام خانواده و ارتباطات میطلبد. بر اساس پژوهشهای پیشین، استفادۀ بیش از حد از شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای آنلاین (فیسبوک[6]، تلگرام، واتسآپ، تانگو و ویچت) و به طور کلی کاربرد زیاد اینترنت به کاهش ارتباطات خانوادگی منجر میشود (کریستین و ایملی[7]، 2015؛ شارما[8]، 2014).
امروزه تغییرات وسیعی در نظام خانواده و سن ازدواج رخ داده است و این اتفاقات از تغییر و تحولات و بیم و امیدهایی ناشی میشود که دنیای جدید به وجود آورده است. افزایش نرخ طلاق طی این سالها یکی از مهمترین روندهایی بوده است که بر الگوهای خانواده در بسیاری از جوامع تأثیر گذاشته است (هریس و اباجد[9]، 2016؛ والنزوئلا[10]، 2014). از منظر جامعهشناسی، ازدواج و طلاق پدیدههای ارتباطی هستند و در هر ارتباطی عنصر اساسی، اعتماد متقابل[11] است؛ ایجاد اعتماد در نبود ارتباط، بیمعناست و بدون وجود اعتماد نیز ارتباط تداوم نمییابد. اهمیت این مسئله به حدی است که در تحقیقات انجامشده در سالهای اخیر دربارۀ علل و عوامل مؤثر بر طلاق بهوفور به مسایلی چون نبود اعتماد ناشی از افترا، تهمت، بدبینی و سوءظن و یا سردی و کاهش اعتماد میان زوجها اشاره شده است که فضای آنلاین به افزایش این عوامل دامن میزند. بدون تردید وفاداری، بستر شکلگیری اعتماد به شمار میآید؛ اما بودن در فضایی که هیچگونه محدودیت و قید و شرطی ندارد به خیانت ونداشتن وفاداری میانجامد (رودیگاز، لوپز و پریرا[12]، 2016؛ ویزر و ویگل[13]، 2015؛ سفیری، 1393). اگرچه اینترنت برقراری روابط مجازی افراد سرتاسر جهان را تسهیل میکند، از طرفی گسترۀ روزافزون این نوع روابط موجب افزایش نگرانیهایی در چند سال اخیر شده است. گزارشها نشان میدهد که روابط اینترنتی زیاد از حد و بدون مرز به اعتماد میان زوجها آسیب جدّی وارد میکند و اختلافات زناشویی، جدایی و حتی طلاق را موجب میشود (ویزر، 2015؛ عبدی، 1391). همچنین مطالعات قبلی، خیانت را به سه نوع جنسی، عاطفی و اینترنتی تقسیمبندی کردند؛ اما خیانت اینترنتی، هر دو بخش خیانت واقعی یعنی جنسی و عاطفی را نیز در خود دارد (والنزوئلا، هالپرن، جیمز و کاتز[14]، 2014؛ عبدی، 1391).
یافتههای کرات[15] (1998) نشان میدهد که استفادۀ بیش از حد از اینترنت، انسانها را از جامعه و ارتباطات اجتماعی واقعی دور میکند و با حذف تعاملات اجتماعی و تسلط بر زندگی افراد موجبات احساس تنهایی و در نهایت افسردگی را فراهم میآورد. یانگ[16] (2004) در پژوهشی با هدف ارزیابی آنلاین خیانت و مفاهیم درمان آن دریافت که اثرات زیانآور امور آنلاین با تحریف منفی ادراکات صمیمیت و اعتماد زوجها اغلب به غفلت زناشویی، جدایى و طلاق منجر میشود. وانزوئلا (2014) در پژوهشی دربارۀ آمریکاییهایی که از فیسبوک استفاده میکنند، به این نتیجه دست یافت که بین استفاده از اینترنت و طلاق زوجها رابطۀ مثبتی وجود دارد. راسل و کلاینتون[17] (2014) در پژوهشی با هدف تأثیر استفاده از شبکههای اجتماعی و به طور خاص توییتر بر خیانت و طلاق به این نتایج دست یافت که استفادۀ افراطی از توییتر به جنگ میان شرکای عاشقانه و آن نیز به نوبۀ خود به طلاق و خیانت زوجها منجر میشود. جاکلین و جیسون[18] (2014) در پژوهشی با هدف پیامدهای بالینی خیانت اینترنتی به این نتایج دست یافت که اینترنت موجب افزایش روابط و یا توسعۀ روابط غیرقانونی (اعتیاد جنسی و پورنوگرافی) میشود.
در پژوهش دیگری، رودریگاز و همکاران (2016) با هدف بررسی خیانت جنسی و ادراک خیانت در فضای وب نتیجه گرفتند افرادی که خیلی درگیر خیانت جنسی مجازی هستند، تعهد بسیار پایینی نسبت به شریک واقعی خود و درک پایینی از خیانت دارند و خود را بیشتر درگیر این روابط مجازی میکنند. وزلر (2016) در پژوهشی با هدف بررسی خیانت اینترنتی در ده سال گذشته به این نتایج دست یافت که توسعۀ سریع اینترنت و خدمات شبکههای اجتماعی در دهههای گذشته، امکان شرکت در فعالیتهای آنلاین را گسترش داده است که به خیانت اینترنتی منجر میشود و مشکلات جدیدی را به زندگی زوجها و درمانگران میافزاید.
سیر تحولات در حوزۀ ارتباطات نشان میدهد که در دهههای اخیر دگرگونیهای مثبت و منفی در شکل و نوع ار تباطات افراد به وجود آمده است. در نوع منفی آن بر اساس پژوهشهای پیشین اعتیاد رفتاری در این فضا سبب بازبودن بیش از اندازۀ ارتباطات در فضای مجازی و به مرور زمان تمایل به ارتباط بدون مرز افراد میشود که نهاد خانواده و روابط زناشویی را با تعارضات و مشکلاتی مواجه میکند. پدیدۀ طلاق عاطفی و قانونی یکی از این مسایلی است که نرخ آن در سالهای اخیر افزایش چشمگیری داشته است و تعداد زیادی از مشاوران و روانشناسان آن را با فضای مجازی بی ارتباط نمیدانند.
با توجه به مباحث مذکور و نیز گسترش روزافزون میزان استفادۀ افراطی از اینترنت در خانوادهها و افزایش بسیار مخاطبان آن، مطالعۀ رابطۀ اعتیاد به اینترنت با از هم پاشیدگی زوجها بهویژه پدیدۀ طلاق عاطفی و طلاق قانونی ضرورت مییابد. اگرچه تحقیقات زیادی ریشههای طلاق را بررسی کردهاند، این کمبود در تحقیقات گذشته بهخصوص در ایران وجود دارد که پدیدۀ نوظهور اعتیاد به اینترنت به عنوان ریشۀ طلاق، مطالعه شود. بنابراین با توجه به تحقیقات ذکرشده این پژوهش به دنبال پاسخ به این دو سؤال است: 1) آیا اعتیاد به اینترنت و استفادۀ افراطی از پیامرسانهای اینترنتی به عنوان پیشآیند طلاق در زوجهای جوان در نظر گرفته میشود؟ 2) آیا تفاوتی بین اعتیاد به اینترنت در زوجهای در آستانۀ طلاق و مطلقه برحسب متغیرهای جمعیتشناختی وجود دارد؟
روش
جامعۀ آماری، نمونه و روش نمونهگیری
پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری پژوهش حاضر را همۀ زوجها متقاضی طلاق و مطلقۀ مراجعهکننده به مراکز مشاورۀ اصفهان (مراکز مشاورهای که از ادارۀ دادگستری، مجوز برای پژوهش داشتند) به دلیل مشکلات ناشی از اینترنت (اعتیاد به اینترنت و خیانت اینترنتی) در بهار 1395 تشکیل میدادند. فهرست مراکز مشاورۀ مرتبط از ادارۀ دادگستری اصفهان گرفته شد و از بین آنها 15 مرکز به صورت در دسترس انتخاب شد. نمونۀ آماری پژوهش حاضر مشتمل بر 100 نفر متقاضی طلاق و مطلقۀ مراجعهکننده به این مراکز به صورت نمونهگیری هدفمند (افرادی که یکی از دلایل اصلی طلاق را خودشان یا مشاورشان اثربخشی فضای مجازی تشخیص داده بودند) انتخاب شدند و پرسشنامۀ خیانت اینترنتی و اعتیاد به اینترنت بین آنها توزیع شد.
ابزار پژوهش
1-پرسشنامۀ اعتیاد به اینترنت یانگ (IAT)[19]: این پرسشنامه را در سال ۱۹۸۸، یانگ طراحی کرد که در زمینۀ سنجش اعتیاد اینترنتی استقبال بسیاری از آن شد. این پرسشنامه ۲۰ سؤال دارد. طیف پاسخدهی آن به صورت لیکرت و دارای پنج درجه از 1-5 است. نمرۀ کلی پرسشنامه دامنهای از ۲۰ تا ۱۰۰ را دارد. هرچه این نمره بالاتر باشد، بیانگر اعتیاد بالاتر فرد به اینترنت است و برعکس. این پرسشنامه، استاندارد است و مقدار آلفای کرونباخ آن 71/۰ گزارش شده است (کائو [20]و همکاران، 2007). همچنین علوی و همکاران (1389) در مطالعهای ویژگیهای روانسنجی پرسشنامۀ یانگ را بررسی کردند. یافتههای این مطالعه نشان داد که این پرسشنامه از روایی محتوایی و همگرا، بازآزمایی (82/0r=) و همسانی درونی (88/0) مقبولی برخوردار است. در پژوهش حاضر نیز مقدار آلفای کرونباخ برابر با 75/0 به دست آمد.
2-پرسشنامۀ میزان استفاده از پیامرسانهای آنلاین: برای سنجش میزان استفاده از پیامرسانهای آنلاین (تلگرام، لاین، واتسآپ، وایبر و تانگو) از پرسشنامۀ محققساخته استفاده شد که سؤالات میزان استفاده از پیامرسانهای آنلاین و مدت زمان آن را ارزیابی میکند.
3-پرسشنامۀ خیانت اینترنتی (IIQ)[21]: این ابزار، یک مقیاس 43 مادهای است که آلج [22] در سال 2009 آن را ساخت. این پرسشنامه، میزان نگرش افراد را نسبت به رفتارهای اینترنتی شریک زندگیشان روی یک مقیاس لیکرت 6 نمرهای از هرگز، شمارۀ 1 (بدون خیانت) تا همیشه، شمارۀ 6 (بیشترین خیانت) میسنجد. همچنین از سه مؤلفۀ اصلی تشکیل شده است که عبارتند از: فعالیتهای دوستانه، فعالیتهای عاطفی و فعالیتهای جنسی. این پرسشنامه، استاندارد و روایی و پایایی آن آلفای کرونباخ 90/۰ گزارش شده است (عابدی و همکاران، 1391). در پژوهش حاضر مقدار آلفا برابر با 85/0 به دست آمد.
یافتهها
ضرایب همبستگی، متغیرهای معادلۀ رگرسیون لوجستیک و سطح معناداری متغیرها میان متغیرهای پژوهش (اعتیاد اینترنتی، پیامرسانهای آنلاین و خیانت اینترنتی) با طلاق بهترتیب در جدولهای ذیل ارائه شده است. یافتههای جدول 1 نشان میدهد مقدار مجذور همبستگی برابر 114/0 درصد است. یافتهها نشان میدهد 4/11 درصد از تغییرات طلاق با اعتیاد اینترنتی تبیین میشود و این اعتیاد، احتمال طلاق را در زوجها پیشبینی میکند. همچنین به ازای هر واحد افزایش در اعتیاد اینترنتی، 97/0 افزایش در احتمال طلاق افراد در آستانۀ طلاق دیده میشود. اگرچه 3/2 درصد از تغییرات طلاق با میزان استفاده از پیامرسانها تبیین میشود، نتایج نشان داد که بین پیامرسانهای آنلاین و طلاق، رابطۀ معناداری وجود ندارد (05/0p>). علاوه بر این، بر اساس یافتهها 2/1 درصد از تغییرات طلاق با خیانت اینترنتی تبیین میشود، اما رابطۀ معناداری بین خیانت اینترنتی و طلاق نیز یافت نشد.
|
جدول (1): متغیرهای معادلۀ رگرسیون لوجستیک |
|
||||||
متغیر |
بتا |
خطای استاندارد |
آزمون والد |
درجۀ آزادی |
سطح معناداری |
نسبت شانس |
||
اعتیاد اینترنتی |
046/0- |
019/0 |
039/6 |
1 |
014/0 |
955/0 |
||
میزان استفاده از پیامرسانها |
013/0 |
059/0 |
052/0 |
1 |
820/0 |
014/1 |
||
خیانت اینترنتی |
002/0 |
007/0 |
082/0 |
1 |
774/0 |
002/1 |
||
ثابت |
455/3 |
475/1 |
455/5 |
1 |
020/0 |
665/31 |
||
جدول (2): سطح معناداری متغیرها
|
متغیر ملاک طلاق |
|
|||
شاخص آماری متغیر پیشبین |
|
||||
مقدار خی دو |
درجۀ آزادی |
سطح معناداری |
|||
اعتیاد به اینترنت |
932/6 |
1 |
008/0 |
||
میزان استفاده از شبکههای آنلاین |
054/0 |
1 |
816/0 |
||
خیانت اینترنتی |
575/0 |
1 |
063/0 |
||
05 /0>p
جدول (3): سطح معناداری متغیرهای خیانت اینترنتی
|
متغیر ملاک طلاق |
|
|||
شاخص آماری متغیر پیشبین |
|
||||
مقدار خی دو |
درجۀ آزادی |
سطح معناداری |
|||
فعالیتهای دوستانه |
785/0 |
1 |
376/0 |
||
فعالیتهای عاطفی |
444/0 |
1 |
505/0 |
||
فعالیتهای جنسی |
152/0 |
1 |
697/0 |
||
05 /0>p
جدول (4): تحلیل واریانس چندراهۀ نمرات اعتیاد به اینترنت با توجه به متغیرهای دموگرافیک (جنس، وضعیت طلاق، سن، تحصیلات، مدت زمان روزانه، ابزار استفادهشده، درآمد، مدت ازدواج، استفاده از نوع پیامرسان و شبکههای اجتماعی)
منبع |
مجموع مجذورات |
درجۀ آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
سطح معنیداری |
جنسیت |
946/195 |
1 |
946/195 |
234/2 |
173/0 |
وضعیت طلاق |
733/57 |
1 |
733/57 |
658/0 |
441/0 |
سن |
871/1127 |
4 |
968/281 |
215/3 |
075/0 |
تحصیلات |
322/194 |
2 |
161/97 |
108/1 |
376/0 |
مدت زمان روزانه |
897/62 |
3 |
966/20 |
239/0 |
867/0 |
ابزار استفادهشده |
189/734 |
3 |
730/244 |
790/2 |
109/0 |
درآمد |
204/163 |
3 |
401/54 |
620/0 |
621/0 |
مدت ازدواج |
804/12/55 |
4 |
951/313 |
579/3 |
059/0 |
استفاده از نوع پیامرسان |
422/1003 |
4 |
855/250 |
860/2 |
096/0 |
شبکههای اجتماعی |
210/554 |
3 |
737/184 |
106/2 |
178/0 |
نتایج ذکرشده در جدول 3 نشان میدهد که بین نمرات اعتیاد به اینترنت برحسب جنسیت، وضعیت طلاق، سن، تحصیلات، مدت زمان روزانه، ابزار استفادهشده، درآمد، مدت ازدواج، استفاده از نوع پیامرسان و شبکههای اجتماعی تفاوت معنیداری وجود ندارد.
بحث و نتیجهگیری
بر اساس یافتههای آماری، نتایج پژوهش نشان میدهد که ارتباط مثبتی میان اعتیاد به اینترنت و طلاق در نمونۀ مورد نظر (زوجها در آستانۀ طلاق و مطلقه) وجود دارد. همچنین نتایج بیانگر این بودند که درصد درخور ملاحظهای از تغییرات طلاق با اعتیاد اینترنتی و میزان استفادۀ افراطی از پیامرسانهای آنلاین تبیین میشود. اگرچه تاکنون در ایران، پژوهشی به طور مستقیم با هدف بررسی اعتیاد به اینترنت، میزان استفاده از پیامرسانهای آنلاین و خیانت های اینترنتی به عنوان پیشآیند طلاق در زوجهای در آستانۀ طلاق و مطلقه انجام نشده است، پژوهش حاضر به طور غیرمستقیم با تعدادی از پژوهشهای پیشین که متغیرهای نزدیک به عنوان این پژوهش داشتند، همسویی نشان میدهد.
برای مثال، پژوهشهای کریستین و ایملی (2015) و شارما (2014) نشان دادند که استفادۀ زیاد از اینترنت به کاهش ارتباطات خانوادگی منجر میشود. همچنین در تحقیقات انجامشده طی سالهای اخیر دربارۀ علل و عوامل مؤثر بر طلاق بهوفور به مسایلی مانند این اشاره شده است که بودن در فضای آنلاین بدون هیچگونه محدودیت و قید و شرطی به خیانت و نداشتن وفاداری منجر میشود (رودیگاز و همکاران، 2016؛ جاکلین و جیسون 2014؛ ویزر و ویگل، 2015؛ سفیری، 1393). وزلر (2016) در پژوهشی با هدف بررسی خیانت اینترنتی در ده سال گذشته به این نتایج دست یافت که توسعۀ سریع اینترنت و خدمات شبکههای اجتماعی در دهههای گذشته امکان شرکت در فعالیتهای آنلاین را گسترش داده است که در نوع منفی آن به خیانت اینترنتی منجر میشود و مشکلات جدیدی را به زندگی زوجها و درمانگران میافزاید.
در تبیین یافتههای معنیدار پژوهش حاضر (فرضیات تأییدشده) مبنی بر ارتباط اعتیاد اینترنتی و میزان استفادۀ افراطی از پیامرسانهای آنلاین با مقولۀ طلاق، مسایلی در ذیل ارائه میشود. نخستین تبیین بر پایۀ مطالعات بی.اف.اسکینر[23] دربارۀ شرطیشدن عامل یا کنشگر است. بر اساس این دیدگاه، فرد برای دریافت پاداش وارد اینترنت میشود. اگر شخصی به دنبال خوشی است و بیاموزد که اینترنت فراهمکنندۀ فرصتی برای فرار از استرس ها، محددیتها، ناکامیها و فشارهای بیرونی یا دریافت عشق و داشتن سرگرمیاست، احتمالاً در یک مقطع زمانی که این نیازها را احساس میکند، به اینترنت روی خواهد آورد. این مسئله در وابستگیهای انفرادی اینترنتی، مثل هرزهنگاری اینترنتی و وبگردی بیشتر دیده میشود. بنابراین دلیل اصلی در گرایش به اینترنت و موضوعات وابسته به آن تقویتی است که فرد دریافت میکند. اما این تقویت گاهی مضر است؛ برای مثال ملکاحمدی و همکاران (1393) به این نتیجه دست یافتند که تماشای فیلمها یا عکسهای پورن (از منابع پاداش و تقویت در اعتیاد به اینترنت) نه تنها صمیمت، شور و تمایل جنسی بین همسران را افزایش نمیدهد، به شیوههای گوناگون سبب تخریب رابطۀ عاطفی بین همسران نیز میشود.
همچنین شایان ذکر است که معتادان اینترنتی و کسانی که استفادۀ افراطی از اینترنت دارند از مشکلاتی چون ناتوانی در غلبه بر وسوسه، مدیریت هیجانها و مقابله با استرس و هیجانات منفی رنج میبرند (وینکلر[24]، 2013). این تجارب منفی، خود الگوی رفتاری به این افراد ارائه میدهد که در وقایع استرسزای زندگی بهویژه در ارتباطات با خانواده، استفادۀ افراطی را جایگزین راهکارهای کارآمد کنند و این به مرور زمان سبب سردشدن روابط خواهد شد.
بر اساس نظریۀ کمبود یا جبران (یانگ، 2011)، اینترنت ابزاری برای جبران کمبودهای عزت نفس و هویت و روابط است. به طور کلی افرادی که به اینترنت اعتیاد دارند در ایجاد ارتباطات صمیمی نیز مشکل دارند و به تعبیری در پشت این فضای مجازی برای ایجاد روابط صمیمیای که در دنیای واقعی ندارند، پنهان میشوند. این مسئله به طلاق عاطفی و حتی در بلندمدت به طلاق قانونی منجر میشود. برای مثال وانزوئلا (2014) و محمدی سیف (1393) در پژوهش خود نشان دادند وقتی فردی به اینترنت و ماهواره وابسته شد، فرصت تعامل با دیگران را از دست میدهد و زمینه برای بروز عوارض و آسیبهای اجتماعی و فرهنگی مانند اعتیاد اینترنتی و ماهوارهای، خشونت خانوادگی، ایجاد روابط ناسالم مهیا میشود و شرایط بروز طلاق عاطفی و قانونی را فراهم میکند.
بدینگونه است که افراد، زندگی انفرادی در کنار رایانه را بهتدریج جایگزین زندگی در کنار خانواده میکنند. حتی در موارد عجیبی گزارش شده است برخی از همسران که به اینترنت اعتیاد دارند، بیشتر متمایل هستند که با همسر خود در زندگی مجازی ارتباط داشته باشند تا با آنها به خرید بروند و یا در کارهای اجتماعی شرکت کنند. بنابراین، طبق یافتههای پژوهشهای گذشته و پژوهش حاضر، اعتیاد به اینترنت و استفادۀ بیش از حد از فضای مجازی به عنوان پیشآیندی برای طلاق محسوب میشود؛ اگرچه بیان این ادعا باید همراه با احتیاط باشد، چون متغیرهای فردی، محیطی و عوامل میانجی و تعدیلکنندۀ بسیاری وجود دارد که این رابطه را در تأثیر قرار میدهد. از طرف دیگر در تبیین نبودن رابطه در خیانت اینترنتی و طلاق در پژوهش حاضر به نقش تأثیرگذار متغیرهای پیشبین، میانجی، تعدیلگر و همچنین تابویی اشاره میشود که پاسخ دهندگان در ابراز خیانت اینترنتی داشتهاند؛ بنابراین به صورت یکی از محدودیتهای این پژوهش به محققان آینده توصیه میشود که تأثیر متغیرهای دیگری که در نقش پیشبین، میانجی و تعدیلگر در این فرآیند وجود دارند و از دید این تحقیق پنهان ماندهاند، در نظر بگیرند؛ برای مثال، نقش شخصیت افراد، هوش هیجانی، عزت نفس، سطح اجتماعی و زمینههای شناختی.
منابع
سفیری، خ. و ذاکری هامانه،
[1] internet addiction
[2] modern addiction
[3] Vossler
[4] Weinstein, Curtless, Rosenberg
[5] Social networks
[6] Face book
[7] Christine & Emily
[8] Sharma
[9] Harris & Aboujaoude
[10] Valenzuela
[11] mutual trust
[12] Rodrigues, Lopes , Pereira
[13] Weiser & Weigel
[14] Halpern, James, Katz
[15] Kraut,1998
[16] Young,2004
[17] Russell & Clayton,2014
[18] Jaclyn & Jauson
[19]Internet Addiction Test Young
[20] Cao
[21] Internet Infidelity Questionnaire
[22] Alge
[23] BF-Skinner
[24] Winkler