پنج عامل بزرگ شخصیت و مکانیسم‌های دفاعی در پیش‌بینی کیفیت زندگی زنان دارای اختلال بدکارکردی جنسی

نویسندگان

1 دانشگاه شاهد تهران

2 دانشگاه خوارزمی کرج

چکیده

اختلال در کارکرد جنسی به بروز مشکلات رفتاری و کاهش کیفیت زندگی در فرد منجر می‌شود. در50 درصد از بیماران اختلال شخصیت نیز بدکارکردی جنسی وجود دارد و رویکرد روان تحلیلگری علت بدکارکردی جنسی را ناشی از نوعی اضطراب بنیادین و همچنین، استفاده از مکانیسم‌های ناپخته در این بیماران می‌داند. هدف این پژوهش، بررسی پنج عامل بزرگ شخصیت و مکانیسم‌های دفاعی در این بیماران و نقش این دو متغیر در پیش‌بینی کیفیت زندگی این بیماران بود. روش تحقیق از نوع همبستگی بوده است. نمونه آماری نیز 80 نفر از زنان مراجعه‌کننده به کلینیک خانواده و سلامت جنسی دانشگاه شاهد به روش نمونه‌گیری در دسترس در طی سال‌های 89 و 90 بود، که با استفاده از پرسشنامه‌های ویژگی شخصیت نئو، مکانیسم‌های دفاعی و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بررسی شدند. یافته‌ها نشان داد که ویژگی‌های شخصیتی قادر به پیش‌بینی کیفیت زندگی در زنان دارای بدکارکردی جنسی هستند و از میان پنج عامل بزرگ شخصیت روان آزرده خویی (04/0P=  31/0 -b:) و مسؤولیت‌پذیری (03/0P=  31/0 -b:) قادر به پیش‌بینی کیفیت زندگی بودند و روی‌هم‌رفته 37 درصد واریانس کیفیت زندگی را پیش‌بینی می‌کردند (05/0p=). براساس رگرسیون همزمان بین کیفیت زندگی و مکانیسم‌های دفاعی ارتباط معناداری وجودداشت؛ به طوری‌که استفاده از مکانیسم‌های دفاعی رشد یافته‌تر (006 P=37/.b:) و مکانیسم‌های دفاعی رشد نایافته (02/0P= 31/0 -b:) کیفیت زندگی را پیش‌بینی می‌کند. (0001/0P =) همچنین، مکانیسم‌های دفاعی روان آزرده پیش‌بینی‌کننده معناداری برای کیفیت زندگی در این زنان نبودند (78/0 P=  04/.b:).
 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Role of Big Five Personality Factors and Defense Mechanisms in Predicting Quality of Life in Sexually Dysfunctional Female Patients

نویسندگان [English]

  • Rasool Roshan 1
  • Mryam Mogadashin 2
1 Shahed University, Tehran
2 Kharazmi University, Karaj
چکیده [English]

Sexual dysfunction can lead to behavioral problems and reduction in a person's quality of life. In 50 % of patients with personality disorders, there is also sexual dysfunction. Psychoanalysis approach attributes the cause of sexual dysfunction to a kind of fundamental anxiety as well as the use of immature mechanisms in these patients. The purpose of this study was to investigate the role of big five personality traits and defensive mechanisms in predicting these patients' quality of life. Statistical sample of this research included 80 women attending sexual health and family clinics of Shahed University using accessible sampling during 2010 and 2011. These subjects were given the Neo Personality Inventory Traits, Defensive Mechanisms, and the World Health organization Quality of Life Questionnaires to answer. The findings showed that personality traits could predict the quality of life in woman with sexual dysfunction. Moreover, among those five personality traits, neuroticism (b:./24 P=./04) and conscientiousness(b:./31 P=./03) were able to predict the quality of life while predictability rate of both factors was 37% of variance on the whole (p=0/05). Based on regression analysis, there was a significant relationship between the quality of life and defensive mechanisms so that using more mature defensive mechanisms (b:./37 P=./006) and immature defensive mechanisms (b:-./31 P= ./02) could significantly predict quality of life (p=0/0001). Also, neurotic defensive mechanisms were not significant predictors of these women' quality of life. (b;./04 P=./78).
 
 
 
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • big five personality factors
  • defense mechanisms
  • Quality of Life
  • sexual dysfunctional disorder

رابطه جنسی یکی از عملکردهای اساسی انسان و یکی از اجزای زیربنایی زندگی او به شمار می‌آید. رابطه جنسی شامل عوامل جسمی‌، روان‌شناختی و هیجانی است و بر بهزیستی کلی و کیفیت زندگی فرد تأثیر می‌گذارد (روزن[1]، 2002؛ دکر ـ وایت[2]، 2002؛ آریگتون و کافرانسیسکو[3]، 2004). در حالی‌که رابطه جنسی خوب، باعث لذت، رضایت و نزدیکی هیجانی زوجین می‌شود، اختلال در کارکرد جنسی می‌تواند سبب ناراحتی شدید فردی شده، بر کیفیت زندگی و ارتباطات بین فردی تأثیری منفی بگذارد (روزن،2000؛ اسلان و فاینر[4]، 2008).

بدکارکردی جنسی یکی از شایعترین مشکلاتی است که افراد جامعه با آن دست به گریبان هستند (روزنهان و سلیگمن[5]، 2005؛ پایک و لامن[6]، 2006؛ کنگ و همکاران[7]، 2006، فگل ـ میر و فگل ـ میر[8]، 2006). براساس اطلاعات موجود، تخمین زده می‌شود که دست کم نیمی از زوجین اختلال جنسی را در روابط خود تجربه می‌کنند (اسپنس، 2002). ویژگی‌های این بدکارکردی جنسی، ایجاد اختلال در یکی یا چند مرحله از چهارمرحله چرخه پاسخ جنسی ذکر شده است. تشخیص بدکارکردی زمانی مطرح است که این اختلالات بخش مهمی از تظاهرات بالینی بیمار را تشکیل داده باشد.

اختلالات جنسی ممکن است علامتی از مشکلات زیستی، یا تعارضات درون روانی یا بین فردی یا ترکیبی از این عوامل باشد. بدکارکردی جنسی غالبا با سایر اختلالات مثل اختلالات شخصیت و افسردگی و اضطراب همراه است. هر نوع استرس و مشکلات زندگی، اختلالات هیجانی یا ناآگاهی از کارکرد جنسی می‌تواند بر کارکرد جنسی تأثیر منفی داشته باشد (کاپلان و سادوک، 2004).

اختلالات جنسی در زنان شامل اختلال میل جنسی پایین[9]، اختلال بیزاری جنسی[10]، اختلال برانگیختگی[11]، اختلال ارگاسم[12]، مقاربت دردناک[13] و واژنیسموس[14] است. اخیرا تلاش‌هایی برای شناسایی مدل‌های پاسخ جنسی زنانه که برگرفته از مدل مردانه نباشد، صورت گرفته است (کساک و فیچر[15]، 2002). بدکارکردی جنسی می‌تواند به فقدان اعتماد به نفس، اضطراب، افسردگی و مشکلات شخصیتی منجر شود (آناستادیاز و همکاران[16]، 2002).

همچنین، آثار اجتماعی آن بر افزایش طلاق، خشونت، کیفیت زندگی زوجین و ارتباطات بعدی تأثیر می‌گذارد (اسلان و فاینر، 2008). 40 تا 50 درصد از بیماران مبتلا به اختلالات روان رنجورخویی دچار بدکارکردی جنسی هستند (بنیوبال و همکاران[17]، 2003).

زندگی ممکن است سرشار از وقایع متعددی باشد که کیفیت زندگی را کاهش دهد که این سبب واکنش‌های روان‌شناختی می‌شود که با بدکارکردی‌های جنسی در ارتباط هستند (اسپنس، 2001؛ لوپیکول[18]، 1997).

رویکرد روان تحلیلگری در واقع معتقد است که مشکلات جنسی نشانه‌ای از یک تعارض شخصیتی زیر بنایی هستند که نیازمند مداخلات درمانی جدی و حل تعارض است (هکر و پلر[19]، 2003). گاهی بیماران مبتلا به بدکارکردی جنسی از مهار میل جنسی به گونه‌ای دفاعی برای محافظت از خود در مقابل ترس‌های ناخودآگاهشان در مورد مسائل جنسی استفاده می‌کنند (کاپلان و سادوک، 2004). این افراد ممکن است از مهار میل جنسی به گونه‌ای دفاعی برای محافظت از خود در مقابل ترس‌های ناخودآگاهشان در مورد روابط جنسی استفاده کنند (روزنهان و سلیگمن، 2007).

بدکارکردی جنسی ناشی از ترسی زیربنایی است که فرد می‌ترسد توسط دیگری موشکافی شود (هیامبرگ و بالون[20]، 1998). افرادی که اختلال در ارگاسم را تجربه می‌کنند، از مکانیسم‌های دفاعی ناپخته استفاده می‌کنند. استفاده از مکانیسم‌های دفاعی ناپخته با مصرف الکل قبل از رابطه جنسی ارتباط مستقیم و معناداری دارد و ارتباط منفی با ارگاسم دارد و به کاهش لذت جنسی منجر می‌شود. (کوستا و همکاران[21]، 2010).

مکانیزم‌های دفاعی بر اساس آن‌چه از نظریه‌های روان‌پویشی می‌دانیم، فرایندهای درون روانی ناهشیاری‌اند که در موقعیت‌های تنیدگی‌زا و تهدید برانگیز فعال می‌شوند و اثرهای نامطبوع و دل آزار را از هشیاری می‌رانند. ادراک تهدید از منابع درونی و یا از جهان برونی از جانب من، ساختار اخیر را وا می‌دارد تا جایی که می‌تواند از اضطراب برآمده از این حس تهدیدشدگی برهد و یا لااقل از شدت تاب نیاوردنی آن بکاهد؛ اضطرابی که هشیاری آن را تاب نمی‌آورد.

مکانیزم‌های دفاعی گرچه اضطراب را تخفیف می‌دهند؛ اما این جز به تحریف واقعیت به دست نمی‌آید و آن‌ها در کارزار مبارزه بین بن و من جانب من را گرفته و به بهای حفظ انسجام و وحدت یافتگی زادگاه خویش، واقعیت را تحریف می‌کنند مطالعات بر روی مسائل جنسی در بین زنان و مردان 40 تا 80 ساله 29 کشور نشان دادند که حدود نیمی از زنان دارای حداقل یک مشکل جنسی در طی زندگی خود تجربه کرده‌اند که این مسأله به کاهش کیفیت زندگی منجر می‌شود (موریرا و همکاران[22]، 2005). مطالعات نشان داد که بدکارکردی جنسی اثر منفی روی روابط بین فردی و کیفیت زندگی این افراد دارد و همسرانی که نگرش مثبتی نسبت به خود و دیگران دارند، کمتر از همسرانی که نگرش منفی به خود دارند، دچار افسردگی می‌شوند و شادی زناشویی بیشتری را گزارش می‌کنند (حیرت و همکاران، 2011).

همچنین، صمیمیت در روابط جنسی نقشی ضروری در رضایت روان‌شناختی و کیفیت زندگی خوب دارد (هیساسوس و همکاران[23]، 2005). از طرفی، مشکلات جنسی با ویژگی‌های شخصیت نیز در ارتباط است. بر این اساس، آیزنک (1976) به بررسی ارتباط بین ویژگی‌های شخصیتی و رابطه جنسی پرداخت. او همچنین می‌گوید که شخصیت افراد بر میل جنسی آن‌ها تأثیر می‌گذارد. برونگرایی با تجربه جنسی بیشتر در ارتباط است.

روان‌آزرده‌خویی تأثیر منفی بر رفتارها و فعالیت و نگرش‌های جنسی دارد. همچنین، او می‌گوید نمره بالا در روان آزرده خویی با مشکلات بیشتری در زمینه رابطه جنسی همراه است. آیزنک در مطالعات متعددی که بر روی نمونه‌های مختلف انجام داد، به این نتیجه رسید که بین 8 تا 12 عامل مؤثر در رابطه جنسی دو عامل لیبیدو و رضایت جنسی نقش مهم‌تری را ایفا می‌کنند. هرچند برآورد شیوع اختلالات جنسی دشوار است؛ اما آمارهای موجود بیانگر آن است که حدود 19 تا 88 درصد از زنان حداقل از یک مشکل جنسی رنج می‌برند (اسپکتور و کری[24]، 1990؛ دنوستین و همکاران[25]، 2002). این تفاوت در میزان شیوع می‌تواند به دلیل روش‌های متفاوت ارزیابی، تعاریف عملیاتی از بدکارکردی جنسی، نوع نمونه، چهارچوب زمانی و دامنه سنی شرکت‌کنندگان باشد (دان و همکاران[26]، 2002؛ آناستازیادیز و همکاران، 2002؛ باسون[27]، 2000).

اختلال عملکرد جنسی ممکن است تمام عمر وجود داشته باشد یا پس از یک دوره عملکرد طبیعی پدید آید. این اختلال می‌تواند فراگیر یا موقعیتی و کلی و جزئی باشد (آذز، 2003).

علی‌رغم این‌که شیوع ناکارآمدی جنسی در زنان بیش از مردان است، به مشکلات جنسی زنان و عوامل مؤثر در آن توجه کمتری شده است (لامن و همکاران[28]، 1999؛ آناستازیادیر و همکاران، 2002؛ لویس و همکاران[29]، 2004؛ دیویس[30]، 2002). طبق بررسی ملی انجام شده در ایران، 5/31 درصد از زنان در سال 1384 دارای اختلال عملکرد جنسی بودند (مستون[31]، 2003). با توجه به مسائل فرهنگی که بسیاری از زنان تمایلی به صحیت در مورد مشکلات جنسی خود ندارند، پیش‌بینی می‌شود که آمار به دست آمده بسیار کمتر از آمار واقعی باشد. زنان نیمی از جمعیت کشور ما را تشکیل می‌دهند.

مشکلات جسمی و روانی ناشی از اختلالات جنسی می‌تواند بر عزت نفس (رمضانی، 2011) و روابط بین فردی زنان صدمه زده و عامل بازدارنده در فعالیت‌های اجتماعی، شخصی و سازگاری زناشویی برای آنان باشد (محمدی، 2003).

بنابراین، با توجه به ماهیت تأثیرگذار اختلال عملکرد جنسی زنان بر ابعاد مختلف زندگی آنان، شناسایی ویژگی‌های شخصیتی آنان و مکانیسم‌های دفاعی و ارتباطی که با کیفیت زندگی دارند، ضروری به نظر می‌رسد.

چنان‌چه تأثیر ویژگی‌های شخصیت و استفاده از انواع مکانیسم‌های دفاعی بر کیفیت زندگی مشخص شود، در جهت استفاده از تکنیک‌ها و درمان‌های روان‌شناسی برای سازگاری بهتر زنان و افزایش کیفیت زندگی؛ به خصوص در گروه هدف که دارای بدکارکردی جنسی هستند، کمک قابل توجهی نیز می‌کند. لذا تحقیق حاضر دارای اهمیت کاربردی است.

با توجه به این‌که در زمینه مکانیسم‌های دفاعی زنانی با اختلال بدکارکردی جنسی در دنیا تحقیقات کمتری صورت گرفته است و در ایران نیز در مورد نقش ویژگی‌های شخصیتی در این اختلال و همچنین، نوع مکانیسم‌های مورد استفاده این بیماران تحقیقی صورت نگرفته است، لذا مسأله اساسی تحقیق حاضر بررسی نقش مکانیسم‌های دفاعی و ویژگی‌های شخصیتی در پیش‌بینی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال جنسی است.

 

فرضیه‌های پژوهش

فرضیه‌های اصلی

1- هر پنج عامل بزرگ شخصیت قادر به پیش‌بینی کیفیت زندگی زنان دارای اختلال بدکارکردی جنسی هستند.

2- مکانیسم‌های دفاعی کیفیت زندگی زنان دارای بدکارکردی جنسی را پیش‌بینی می‌کند.

فرضیه‌های فرعی

1- عامل روان آزرده خویی قادر به پیش‌بینی کیفیت زندگی زنان دارای اختلال بدکارکردی جنسی است.

2- عامل پذیرا بودن به تجربه قادر به پیش‌بینی کیفیت زندگی زنان دارای اختلال بدکارکردی جنسی است.

3- عامل مسؤولیت‌پذیری قادر به پیش‌بینی کیفیت زندگی زنان دارای اختلال بدکارکردی جنسی است.

4- عامل برونگرایی قادر به پیش‌بینی کیفیت زندگی زنان دارای اختلال بدکارکردی جنسی است.

5- عامل سازگاری قادر به پیش‌بینی کیفیت زندگی زنان دارای اختلال بدکارکردی جنسی است.

6- مکانیسم‌های دفاعی رشدیافته قادر به پیش‌بینی کیفیت زندگی زنان دارای اختلال بدکارکردی جنسی است.

7- مکانیسم‌های دفاعی روان آزرده قادر به پیش‌بینی کیفیت زندگی زنان دارای اختلال بدکارکردی جنسی است.

8- مکانیسم‌های دفاعی رشد نایافته قادر به پیش‌بینی کیفیت زندگی زنان دارای اختلال بدکارکردی جنسی است.

روش پژوهش

طرح تحقیق حاضر از نوع توصیفی ـ همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنانی است که به علت اختلال بدکارکردی جنسی به کلینیک خانواده و سلامت جنسی دانشگاه شاهد در طی سال‌های 89 و 90 مراجعه کرده بودند. با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس، از بین این زنان تعداد 80 نفر انتخاب شدند که با توجه به هدف پژوهش پرسشنامه‌های تحقیق را کامل نمودند که از این میان 74 پرسشنامه قابل تحلیل بود.

اطلاعات حاصل از پرسشنامه‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS-16  و آماره‌های توصیفی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. در این مطالعه از پرسشنامه‌های ویژگی شخصیتی نئو، مکانیسم‌های دفاعی و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد.

الف) پرسشنامه ویژگی‌های شخصیتی نئو (NEO-FFI)

پرسشنامه تجدید نظر شده نئو (NEO: The neo personality inventory-revised) از دیگر ابزارهای این تحقیق است. فهم رابطه بین مکانیزم‌های دفاعی و عامل‌های شخصیت براساس داده‌های مؤلفان (موریس[32]، 1995؛ کرامر[33]، 2003) به عنوان روشی برای محاسبه روائی همزمان پرسشنامه سبک‌های دفاعی، دلیل اصلی استفاده از این ابزار بوده است.

این ابزار توسط کوستاومک گری در 1992 تحول یافت و پنج عامل بنیادین شخصیت؛ یعنی روان آزرده‌خویی[34]، پذیرابودن به تجربه[35]، مسؤولیت‌پذیری[36]، برونگرایی[37] و سازگاری[38] توسط این ابزار وارسی می‌گردند. روائی و پایایی این ابزار در مطالعات متعدد تأیید شده است (هوگان[39]، 2003). در ایران نیز روشن و همکاران (1385) اعتبار و پایایی آن را در نمونه دانشجویی بررسی کرده و همبستگی بین بازآزمایی پرسشنامه را با فاصله یک هفته، بین 61/0 تا 82/0 و آلفای کل پرسشنامه را تا 83/0 تا 35/0 گزارش نموده‌اند.

همچنین، اعتبار آن را با آزمون Scl-90 برای عامل‌های پنجگانه مناسب و قابل قبول گزارش نموده‌اند (روشن، 1385). در تحقیق حاضر پایایی به روش آزمون ـ بازآزمون با فاصله دو هفته و 25 نفر از اعضای نمونه 81/0 به‌دست آمد.

ب) پرسشنامه مکانیزم‌های دفاعی (40DSQ-)

پرسشنامه سبک‌های دفاعی نخستین بار توسط باند و همکارانش به منظور بررسی مکانیزم‌های دفاعی در افراد بهنجار و بیمار در 1983 تدوین شد.

این پرسشنامه 88 ماده را در بر می‌گرفت و 24 مکانیزم دفاعی را وارسی می‌نمود (باند[40]، 1983).

باند با استفاده از روش‌های تحلیل عاملی توانست چهار عامل را در سطح سبک‌های دفاعی از یکدیگر بازبشناسد. او با تجدید نظر در این ابزار در سال 1986 توانست این چهار عامل را مجددا از یکدیگر تفکیک و نام‌گذاری نماید: 1ـ الگوهای عملی سازش نایافته؛ 2ـ دفاع‌های تحریف تصویر ذهنی؛ 3- دفاع‌های خودقربانی کردن گردیده بود و هر آزمودنی باید میزان موافقت خود را با هر یک از عبارات تعیین و مشخص نماید. همبستگی بین عامل‌های رشدیافته، روان آزرده و رشد نایافته در بازآزمایی به ترتیب 97/0 ،93/0، 95/0 گزارش گردید. DSQ توانست این تمایز را نمایان سازد.

ضریب آلفای مکانیزم‌ها و سبک‌های دفاعی بین 80/0 تا 32/0 و همبستگی بین دو بار اجرا بین 85/0 تا 38/0 گزارش گردید. ماده‌های پرسشنامه بر یک مقیاس 9 درجه‌ای از کاملا مخالف تا کاملا موافق درجه‌بندی شده بود و هر آزمودنی باید میزان موافقت خود را با هر یک از عبارات (یا مکانیزم‌های دفاعی) تعیین و مشخص نماید. باند و همکارانش پس از تدوین این ابزار رابطه بین سبک‌های دفاعی و چهار گروه از اختلالات روانی (روان گسستگی، اختلالات عاطفی، اختلالات اضطرابی و سایر اختلالات) را وارسی نمودند. پرسشنامه سبک‌های دفاعی (DSQ-40) را در ایران حیدری نصب (1385) بررسی و هنجاریابی کرده است. یافته‌ها نشان می‌دهند نسخه ایرانی پرسشنامه، مانند نسخه اصلی آن، از اعتبار مطلوبی برخوردار است. اعتبار این پرسشنامه به کمک روش بازآزمایی و محاسبه آلفای کرونباخ به دست آمده و ضریب آلفا در گروه‌های مطالعه به تفکیک دانش‌آموزان و دانشجویان، جنسیت و سبک‌های دفاعی بررسی شده است.

بیشترین آلفای کل در مردان دانشجو (81/0) و کمترین آن در دختران دانش‌آموز (69/0) مشاهده شد. در سبک‌های دفاعی، بیشترین آلفا به سبک دفاعی رشدنایافته (72/0) و کمترین آلفا به سبک به روان نژندانه (50/0) مربوط بود.

همبستگی‌های مربوط به دو بار اجرای پرسشنامه در گروه‌های مطالعه، در مقایسه با مقادیر بحرانی معنادار بود. به این ترتیب، مطالعه، در مقایسه با مقادیر بحرانی معنادار بود. به این ترتیب، مشخص شده که پرسشنامه سبک‌های دفاعی در گروه‌های مطالعه از اعتبار مطلوبی برخوردار است (حیدری‌نصب و همکاران، 1385). در تحقیق حاضر پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آزمون ـ بازآزمون با فاصله یک هفته 84/0 به‌دست آمد.

ج) پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF)

برای سنجش کیفیت زندگی از فرم کوتاه مقیاس ارزیابی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998) استفاده شد که در اصل حاوی 26 سؤال است. دو گویه این مقیاس برای مطالعه کیفیت آشکار زندگی و سلامت عمومی افراد است که تنها در جمع کل نمره‌ها لحاظ می‌شود. به‌طور کلی، این پرسشنامه چهار خرده مقیاس دارد، که چهار دامنه از زندگی را ارزیابی می‌کند که عبارتند از: سنجش سلامت جسمی (7گویه)، سلامت روانی (6 گویه)، روابط اجتماعی (2 گویه)، محیط زندگی (8 گویه).

نمره هر گویه در دامنه از 1 (خیلی‌کم، هرگز، خیلی ناراضی‌ام) تا 5 (خیلی‌زیاد، همیشه، خیلی راضی‌ام) قرار دارد. شایان ذکر است که سؤال‌های 3 ،4 و 25 به صورت معکوس نمره‌گذاری می‌شوند. در نتایج گزارش شده توسط گروه سازندگان مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی که در 15 مرکز بین المللی این سازمان انجام شده، ضریب آلفای کرونباخ بین 73/0 تا 89/0 برای خرده مقیاس‌های چهارگانه و کل مقیاس گزارش شده است (نصیری، 1385). در ایران نیز نصیری (1385) برای پایایی مقیاس از سه روش بازآزمایی (با فاصله سه هفته‌ای) تنصیفی و آلفای کرونباخ استفاده کرد که به ترتیب برابر 67/0،87/0 ،84/0 بود. همچنین، پایایی مقیاس کیفیت زندگی را رحیمی (1386) سنجیده و ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس برابر با 88/0، برای سلامت جسمی 70/0، برای سلامت روانی 77/0 و برای روابط اجتماعی 65/0 و برای کیفیت محیط زندگی برابر 77/0 گزارش شده است. در تحقیق حاضر برای تعیین پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد.

نتایج آلفای کرونباخ برای کل مقیاس برابر 90/0 به دست آمد. نصیری به منظور تعیین روایی مقیاس از روایی همزمان استفاده کرد و رابطه نمره کل آزمون و خرده مقیاس‌های آن را با نمره کل و خرده مقیاس‌های پرسشنامه سلامت عمومی از طریق ضریب همبستگی سنجید. در پژوهش حاضر برای تعیین روایی از همبستگی نمره کلی هر بعد با تک تک سؤال‌های تشکیل‌دهنده آن بعد استفاده شد.

دامنه ضریب‌های همبستگی به دست آمده از 45/0 تا 83/0 بود و همه ضریب‌ها در سطح 01/0 معنادار بودند. هر گویه نیز بیشترین همبستگی را با بعد مربوط به خود داشت. در تحقیق حاضر پایایی به روش آزمون ـ بازآزمون با فاصله یک هفته 79/0 به‌دست آمد که در سطح مطلوبی است.

یافته‌ها


جدول 1. ویژگی‌های جمعیت‌شناختی نمونه تحقیق

سن

درصد فراوانی

تحصیلات

درصد فراوانی

20-30

27

دیپلم

10

30-40

65

فوق دیپلم

28

40-50

8

کارشناسی

31

میانگین سن

75/31

انحراف معیار SD

16/7

کارشناسی ارشد

31

           

جدول 2. ضریب همبستگی پیرسون میان ویژگی‌های شخصیتی و کیفیت زندگی

متغیر

روان آزرده‌گرایی  N

برونگرایی  E

گشودگی

  O

موافق بودن A

با وجدان بودن

 C

کیفیت زندگی

روان‌آزرده‌خویی N

00/1

**51/0-

*38/0-

*34/0-

**36/0-

**47/0-

برونگرایی  E

-

00/1

**38/0

**43/0

**42/0

**41/0

پذیرابودن به تجربه O

-

-

00/1

**3843/0

27/0

*32/0

سازگاری A

-

-

-

00/1

**49/0

**48/0

مسؤولیت‌پذیری C

-

-

-

-

00/1

**53/0

کیفیت زندگی

-

-

-

-

 

00/1

 

جدول 3. خلاصه نتایج رگرسیون به روش همزمان برای پیش‌بینی کیفیت زندگی از روی ویژگی‌های شخصیتی

متغیر

ضریب رگرسیون چندگانه R

ضریب تعیین

F

سطح معناداری  F

Beta

T

سطح معناداری

روان‌آزرده خویی N

 

 

 

64/0

 

 

 

41%

 

 

 

29/6

 

 

 

0001/0

24/0-

15/2-

04/0

برونگرایی E

05/0

36/0

72/0

پذیرا‌ بودن‌ به تجربه O

048/0

37/0

72/0

سازگاری A

20/0

42/1

16/0

مسؤولیت پذیری C

31/0

26/2

03/0

 

جدول (3) نتایج تحلیل رگرسیون با روش همزمان را در صورتی که هر پنج متغیر مستقل وارد شده‌اند، نشان می‌دهد. ضریب همبستگی چندگانه (پنج متغیری) برای ترکیب خطی ویژگی‌های شخصیتی با کیفیت زندگی برابر با 64/0 است که این مؤلفه‌ها 41 درصد از واریانس کیفیت زندگی را تبیین می‌کنند. این رابطه خطی و با مقدار 29/6F(5: 45) = ، معنادار است. نتایج نشان داد که ویژگی‌های شخصیتی نیز بر کیفیت زندگی تأثیر دارد (0001 /0P = ).

نتایج همچنین نشان می‌دهد که از میان متغیرهای مستقل تنها ضریب رگرسیون استاندارد شده ابعاد روان‌آزرده خویی و مسؤولیت‌پذیری معنادار هستند(05/0>p) و بقیه ضرایب رگرسیون استاندارد شده معنادار نیستند.

 

بنابراین، با توجه به نتایج تحلیل رگرسیون همزمان فرضیه اول در دو مورد) فرضیه‌های فرعی 1 و 3) روان آزرده‌خویی و مسؤولیت‌پذیری تأیید می‌شود و در سه مورد دیگر تأیید نمی‌شود.

جدول 4. ضریب همبستگی پیرسون میان مکانیسم‌های دفاعی و کیفیت زندگی

متغیر

سبک‌های رشدیافته

سبک روان آزرده

سبک‌های رشد نایافته

کیفیت زندگی

سبک‌های رشد یافته

00/1

22/0

04/0

**37/0

سبک روان آزرده

-

00/1

**20/0

**06/0

سبک‌های رشد نایافته

-

-

00/1

*29/0-

کیفیت زندگی

-

-

-

00/1

 

جدول 5. خلاصه نتایج رگرسیون به روش همزمان برای پیش‌بینی کیفیت زندگی از روی مکانیسم‌های دفاعی

متغیر

ضریب رگرسیون چندگانه R

ضریب تعیین

F

سطح معناداری

F

Beta

t

سطح معناداری

سبک‌های رشد یافته

 

48/0

 

23/0

 

68/4

 

006/0

37/0

85/2

006/0

سبک روان آزرده

04/0

28/0

78/0

سبک‌های رشد نایافته

31/0-

39/2-

02/0

 

نتایج جدول (5) در مورد پیش‌بینی کیفیت زندگی براساس مکانیسم‌های دفاعی است. لذا با توجه به یافته‌های جدول (5) فرضیه دوم در دو مورد (فرضیه‌های فرعی 6 و 8) سبک‌های دفاعی رشد یافته و رشد نایافته تأیید (02.>p) و در مورد مکانیسم‌های دفاعی آزرده تأیید نمی‌شود.

نتایج نشان داد که بین مکانیسم‌های دفاعی وکیفیت زندگی زنان رابطه وجود دارد (48/0R=،= 23/0 R2، 68/4F= ،006/0 P= ). همچنین، نتایج نشان داد که استفاده از مکانیسم‌های دفاعی رشدیافته کیفیت زندگی بالاتری را پیش‌بینی می‌کند. (37/0 Beta=،85/2t=،006/0p=) و همچنین، مکانیسم‌های دفاعی رشد نایافته کیفیت زندگی پایین‌تری را پیش‌بینی می‌کند. (31/0- Beta=، 39/2- t= ، 02/0p= ).

 

بحث و نتیجه‌گیری

هدف پژوهش حاضر، نقش پنج عامل بزرگ شخصیت و مکانیسم‌های دفاعی در پیش‌بینی کیفیت زندگی زنانی با اختلال بدکارکردی جنسیبود. فرضیه اول تحقیق در مورد پیش‌بینی کیفیت زندگی براساس ویژگی‌های شخصیتی در دو مورد روان آزرده خویی و مسؤولیت‌پذیری تأیید شد و در سه مورد دیگر تأیید نشد. در تبیین این یافته می‌توان بیان کرد که طبق نظر فاجان (1991) ویژگی شخصیتی روان آزرده می‌تواند مشکلات روانی و اجتماعی زندگی این بیماران را تبیین کند. افرادی با ویژگی‌های روان آزرده خویی در زندگی شخصی به علت افسردگی و اضطراب لذت کمتری می‌برند و قطعا این مسأله بر کیفیت زندگی افراد مؤثر است که البته در این تحقیق ویژگی شخصیتی روان آزرده خویی قادر به پیش‌بینی کیفیت زندگی نبود.

همچنین، فاجان و همکاران[41] (1991) در بررسی ابعاد چندگانه شخصیت در بین بیماران دچار بدکارکردی جنسی نشان دادند، در دو مؤلفه پذیرا بودن به تجربه و سازگاری در دو گروه بدکارکردی جنسی و افراد عادی تفاوت معنی‌داری وجود دارد.

همچنین، ونمینون و کامپنی[42] (2000) و وولینک[43] (2006) به این نتیجه رسیدند زنانی که ویژگی شخصیتی روان آزرده از نوع وسواس‌گونه دارند، نسبت به گروه کنترل یک یا بیشتر از یک بدکارکردی جنسی در زندگی خود گزارش کرده‌اند و این شخصیت بر کاهش کیفیت زندگی این زنان مؤثر بوده است. در راستای این یافته، تحقیق ویلیلم و رینولد[44] در سال 2006 درباره تأثیر شخصیت روان آزرده برکارکرد جنسی بیان کرد که مشکل اصلی در بین زنان و مردان دچار افسردگی عمده کاهش سطح لیبیدو است که بر کاهش کیفیت زندگی این افراد مؤثر است. همچنین، در مورد ویژگی شخصیتی روان آزرده خویی و تاثیر آن بر کیفیت زندگی، کونتاگومز و همکاران[45]، 2011 در مطالعه‌ای نشان دادند که در مردان دچار بدکارکردی جنسی ویزگی شخصیتی روان آزرده خویی (اضطراب و افسردگی و ..) دیده می‌شود و همین امر نیز 31 درصد واریانس کیفیت جسمی و روانی را تبیین می‌کند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ویزگی شخصیتی روان آزرده خویی، بهترین پیش‌بینی‌کننده مشکلات جنسی در مردان است.

(01/0P< ,24/0-=b) علاوه بر این، نشانه‌های افسردگی پیش‌بینی‌کننده مشکلات جنسی بود (01/0P< ,41/0- =b) همچنین، برخلاف تحقیق بنتر و پیلر[46]، 1979 که نتیجه گرفتند برونگرایی با نوعی از تجربیات جنسی که آیزنک فرض کرد، همچون: شرکای جنسی بیشتر، سکس با افراد جوان‌تر، فراوانی بیشتر رفتار جنسی و در ارتباط است و در این زنان این ویژگی شخصیتی با افزایش کیفیت زندگی جنسی در فرد در ارتباط است. در فرهنگ اسلامی ایران، برونگرایی و پذیرا بودن به تجربه در این بیماران همیشه با این نوع تجربیات همراه نیست؛ شاید به این علت است که سهمی در پیش‌بینی کیفیت زندگی نداشته است. همچنین، تحقیقات (پیتر و همکارن[47]؛ 1991) به منظور مقایسه پنج عامل بزرگ شخصیت نئو (NEO-PI) در مردانی با بدکارکردی جنسی و مردانی با نابهنجاری جنسی به این نتیجه رسید که مردانی با نابهنجاری جنسی سطوح بالای N  و سطوح پایین A  را دارند و این مردان در خصوصیاتی، همچون: افسردگی، خشم، تکانشگری نمره بالایی می‌گیرند و در مقیاس E و خیال‌پردازی نمره پایین‌تری می‌گیرند و در بعد O نمره بالاتری دارند و نمره آن‌ها از میانگین بالاتر بود و ویژگی‌های شخصیتی می‌توانند سلامت جسمی را در این بیماران پیش‌بینی کنند.

همچنین، در این ارتباط روان آزرده خویی با سطوح پایین از رضایت جنسی در ارتباط است و برونگرایی با سطح بالایی از میل جنسی در میان مردان و زنان و افزایش بهزیستی روانی آنان در ارتباط است (کوستا و همکاران، 1992). شاید این مسأله بدان علت است که داشتن ویژگی شخصیتی خاص و نوع رفتار بر رفتار و فعالیت جنسی افراد به گونه مؤثر و یا مخرب تأثیر گذار است.

فرضیه دوم در مورد پیش‌بینی کیفیت زندگی بر اساس مکانیسم‌های دفاعی نیز در دو مورد سبک‌های دفاعی رشدیافته و نایافته تأیید شد و در مورد مکانیسم‌های روان رنجور تأیید نشد. در تبیین این یافته همان‌طور که کوستا و همکاران[48] (2010) به این نتیجه رسیدند که افرادی که اختلال در ارگاسم را تجربه می‌کنند، از مکانیسم‌های دفاعی ناپخته استفاده می‌کنند.

استفاده از مکانیسم‌های دفاعی ناپخته با مصرف الکل قبل از رابطه جنسی ارتباط مستقیم و معناداری دارد و ارتباط منفی با ارگاسم دارد و به کاهش لذت جنسی و کاهش کیفیت زندگی جنسی منجر می‌شود. بروری[49] و کوستا، 2008 در مطالعه خود به بررسی 94 زن سالم و دارای اختلال ارگاسم پرداختند و به این نتیجه رسیدند که زنان دارای اختلال ارگاسم از مکانیسم‌های دفاعی جسمانی‌سازی، بی‌ارزش‌سازی، جابه‌جایی و خیال‌پردازی استفاده می‌کنند و نتایج تحلیل رگرسیون اول نشان داد که استمنا و ارگاسم مهبلی به‌طور همسانی در پیش‌بینی دفاع‌های ناپخته و پرورش نیافته نقشی مستقل ایفا می‌کنند.

در تحلیل رگرسیون دیگر، استفاده از تحریک خارجی کلیتورال برای ارگاسم در طی آمیزش و فقدان هر ارگاسم مهبلی، نقشی مستقل در پیش‌بینی آماری از دفاع‌های ناپخته داشت. همچنین، زنان با ویژگی شخصیتی برونگرایی از مکانیسم‌های دفاعی پخته‌تری استفاده می‌کنند. استفاده از مکانیسم‌های دفاعی ناپخته به تحریف واقعیت و افزون‌سازی مشکل جنسی منجر می‌شود و سطح کیفیت زندگی را نیز کاهش می‌دهد و همان‌طور که می‌دانیم، یکی از راه حل‌های حل مسأله جنسی صحبت زوجین در مورد احساسات یکدیگر در عین فعالیت جنسی است که متأسفانه در این زنان، این احساسات با رفتن به ناهشیار سرکوب می‌شود و مجالی برای حل این مسأله و بهبود روابط باقی نمی‌گذارد. همچنان‌که این مسأله بر کیفیت روابط و به طبع کیفیت زندگی این بیماران اثر سوئی می‌گذارد و خود منشأ استرس‌ها و اضطراب‌ها و مشکلات فزون‌تری خواهد شد.

امید است که با استفاده از مشاوره‌های فردی و خانوادگی و آگاهی یافتن از ویژگی‌های شخصیتی به این افراد کمک شود و بر بهبود کیفیت زندگی آنان تأثیرگذار باشد.

همچنین، افرای با ویژگی‌های شخصیتی روان آزرده در مقابله با مسائل خود از مکانیسم‌های ناپخته بیشتری استفاده می‌کنند که این مساله به افزایش مشکلات در این افراد منجر می‌شود (کوستا و براری، 1992).

به‌طور کل، می‌توان گفت افرادی که از مکانیسم‌های دفاعی پخته‌تری در مواجهه با مسائل و اضطراب‌ها استفاده می‌کنند و کمتر به تحریف واقعیت می‌پردازند، سطح کیفیت زندگی بیشتری را تجربه می‌کنند.

 

محدودیت‌ها و پیشنهاد‌های پژوهش

1- یکی از محدودیت‌های تحقیق حاضر استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس بود که این مسأله تعمیم‌پذیری یافته‌ها را با مشکل مواجه می‌ساخت. لذا پیشنهاد می‌شود تحقیقات بعدی برای افزایش تعمیم‌پذیری به صورت تصادفی صورت پذیرد.

2- محدودیت دیگر تحقیق، در نظر نگرفتن نوع بدکارکردی جنسی در میان زنان بود. بنابراین پیشنهاد می‌شود در دیگر تحقیقات در آینده نوع بدکارکردی نیز در نظر گرفته شود.

3- محدودیت دیگر تحقیق، استفاده از ابزار کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی است. لذا پیشنهاد می‌شود سایر مطالعات از ابزارهایی، همچون SF-36 و سایر ابزارهایی که ابعاد بیشتری از کیفیت زندگی را در نظر می‌گیرند، استفاده شود.

از کلیه عزیزان؛ به ویژه سرکار خانم بصیرنیا، دانشجوی روانپزشکی دانشگاه نیویورک که ما را در تهیه این پژوهش یاری کردند، ممنون و سپاسگزاریم.

 



[1] Rose

[2] Daker-White

[3] Arrington& Cofrancesco

[4] Aslan & Fyner

[5] Rosenhan &Seligman

[6] Paik & Laumann

[7] Kang  etal

[8] Fugl-Meyer & Fugl-Meyer

[9] sexual desire disorder

[10] aversion

[11] arousal

[12] orgasmic

[13] dyspareunia

[14] vaginismus

[15] Kaschak & Fiefer

[16] Anastasiadis  etal

[17] Bonierbale  etal

[18] Loppicolo

[19] Hecker & Wetchler

[20] Heimberg & Barlow

[21] Costa etal

[22] Moreira etal

[23] Hisasuses etal

[24] Spector & Cary

[25] Dennerstein  etal

[26] Dunn  etal

[27] Basson

[28] Laumann etal

[29] Lewis etal

[30] Davis

[31] Meston

[32] Muris

[33] Cramer

[34] neuroticism

[35] openness

[36] conscientiousness

[37] extroversion

[38] agreeableness

[39] Hogan

[40] Band

[41] Fagan  etal

[42] Van Minnen & Kampaman

[43] Vulink

[44] William & Reynolds

[45] Quinta Gomes etal

[46] Bentler & Peeler

[47] Peter etal

[48] Costa etal

[49] Brody

آذر، ماهیار؛ ایرانپور، چنگیز و نوحی، سیما. (1382). اختلال جنسی و وضعیت روانی در زنان. مجله اندیشه و رفتار. سال نهم، ش 2، 29-22.
اسپنس، سوزان اچ. (1380). درمان اختلالات جنسی. ترجمه حسن توزنده جانی، مسعود محمدی، جهان شیر توکلی‌زاده، محمد دهگان پور، تهران: نشر پیک فرهنگ.
حیدری‌نصب؛ لیلا، آزاد فلاح، پرویز؛ منصوری، محمد و شعیری، محمد رضا. (1386). روایی و اعتبار پرسشنامه سبک‌های دفاعی در نمونه‌های ایرانی. دو ماهنامه علمی ـ پژوهشی دانشور، دانشگاه شاهد، سال چهاردهم، ش 22، صص 26-11.
روشن چلسی، رسول، شعیری، محمد رضا؛ عطری فرد، مهدیه، نیک خواه، البر؛ قائم مقامی، بهاره؛ رحیمی‌راد، اکرم. (1385). بررسی ویژگی‌های روان سنجی «پرسشنامه شخصیتی 5 عاملی نئو (NEO-FFI)، دو ماهنامه علمی ـ پژوهشی دانشور رفتار، سال سیزدهم ،ش 16، 36-27.
روزنهان، دیوید آل؛ سلیگمن، مارتیت ای. پی. (1385). آسیب‌شناسی روانی. ترجمه یحیی سیدمحمدی، چاپ چهارم، تهران: نشر ارسباران.
نصیری، حبیب الله، (1385). بررسی روایی و پایایی مقیاس کوتاه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF) و نسخه ایرانی آن (IRQOL)، مجموعه مقالات سومین سمینار سراسری بهداشت روانی دانشجویان، تهران.
Anastasiadis, A., G.Davis, A., R. and Ghafar, M., A. (2002). The Epidemiology and Definition of Female Sexual Disorder the Epidemiology and Definition of Female Sexual Disorder. Journal of Urology, 20, 74- 78.
Arrington R., Cofrancesco J., W., AW. (2004). Questionnaires to Measure Sexual Quality of life. Quality of life Research. 13: 1643–1658.
Aslan, E., Beji, N., K., Gungor, I., Kadioglu, A., Dikencik, B., K. (2008). Prevalence and Risk Factors for Low Sexual Function in Women: A Study of 1.009 Women in a an Outpatient Clinic of University Hospital in Istanbul. The Journal of Sexual Medicines, 5 (6), 2044-2052.

Azar, M., Iranpoor, CH., Noohi, S. (2003) Sexual Dysfunction Relationship with Psychiatric Disorders in Women. Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 9, (2), 22-29.

Basson, R., Berman, J., Burnett, A., and etal. (2000). Report of the international consensus development conference on female sexual dysfunction: Definitions and Classifications’, Journal of Urology, 163, 888-893.
Bell, R., R, Bell, PI. (1972). Sexual Satisfaction among Married Women. Medical Aspects of Human Sexuality, 6, 136-144.
Bentler, PM., Peeler, WH. (1979). Models of Female Orgasm. Archives of Sexual Behavior, 8 (5), 405-423.
Bonierbalo, M., Lancon, C., Tignol, L. (2003). the Elixir Study: Evaluation of Sexual Dysfunction in 4557 Depressed Patient in Fiancé. Current Medical Research and Opinion, 19 (2), 114-124.
Brody, S., Costa, R., M. (2008). Vaginal Orgasm Is Associated with Less Use of Immature Psychological Defense Mechanisms. Journal of Sexual Medicine, 5, 1167–1176.
Costa, RM., Brody, S. (2010). Immature Defense Mechanisms are Associated with Lesser Vaginal Orgasm Consistency and Greater Alcohol Consumption before Sex.Journal of  Sex Medicine. 7 (2), 775-86.
Costa, PT., Fagan, PJ., Piedmont, RL., Ponticas, Y.,Wise, TN. (1992). The Five-Factor Model of Personality and Sexual Functioning in out- Patient Men and Women. Journal of Psychiatric Medicine, 10 (2), 199–215.
Cramer, P. (2003) .Personality Change in Later Adulthood is Predicted by Defense Mechanism Use in Early Adulthood. Journal of research in personality .37, (1), 76-104.
Daker-White, G., Donovan, J. (2002). Sexual Satisfaction, Quality of Life and the Transaction of Intimacy in Hospital Patients Accounts of Their (hetero) Sexual Relationships. Social Health and Illness. 24 (1), 89-113.
Davis, AR. (2000).Recent Advance in Female Sexual Dysfunction .Current psychiatry Report. (3), 211-214.
Dennerstein, L., Randolph, L., Taffe, J., Duley, E., Burger, H. (2002). Hormones, Mood, Sexuality and the Menopausal Transition. Fertile and Sterility. 77 (4), 42-8.
Dunn, KM., Jordan, K., Croft, PR., Assendelft, WJJ. (2002). Systematic Review of Sexual Problems: Epidemiology and Methodology. Journal of sex and marital therapy. 28 (5), 399-422.
Eysenck, HJ. (1976). Sex and Personality. London: Temple Smith.
Fagan, PJ., Wise, TN., Schmidt, CW.,Ponticas, Y., Marshall, RD., Costa, PT. (1991). a Comparison of Five-Factor Personality Dimensions in Males with Sexual Dysfunction  and Males with Paraphilia. Journal of Personality Assessment. 57 (3), 434–48.
Fuql-meyer, AR, Fuql-meyer, kS. (2006). Prevalence data in Europe. In women’s sexual function and Dysfunction: Study, diagnostic and Treatment (ed.i Goldstien, C. M. Meston, S, R.Davis, A. M. Traish). london: Taylor and Francis. 34-41.
Hayes, RD. (2008). Assessing Female Sexual Dysfunction in Epidemiology Studies: why is it Necessary to Measure both low Sexual Function and Sexually-Related Distress? Sexual Health, 5 (3), 215-218.
Hecker, LL., Wetchler, LL. (2003). an Introduction to marriage and family therapy. U.S.A: .Rout- ledge Press.
Heidari - Nasab, L., Mansouri, M., Azadfallah, P., Shaieeri, MR. (2007). Validity and Reliability of Defens Style Questionaire (DSQ-40) in Iranian Samples, Daneshvar Raftar, 14, (22), 11-26.
Heimberg RG, Barlow DH. (1988). Psychosocial Treatment for Social Phobia. Psychosomatics, 29, 27-37.
Heyrat A, SHarifi M, Fatehizadeh SH, Ahmadi A, The effect of Islamic orientation couple therapy on couples` optimism in Isfahan, J Research in Cognitive and Behavioral Sciences 2011, 1 (1): 9-22.
Hisasue, S., Kumamoto, Y., Sato, Y., Masumori, N., Horita, H., Kato, R., Kobayashi, K., Hashimoto, K., Yamashita, N., Itoh, N. (2005) .Prevalence of Female Sexual Dysfunction Symptoms and its Relationship to Quality of Life: a Japanese Female Cohort Study. Journal of Urology. 65 (1), 143-148.
Hogan, T. (2003) .Psychological Testing, A Practical Introduction. USA: John wiley & sons press.
Kang, J., Laumann, EO., Glasser, DB., Paik, A. (2006). Worldwide Prevalence and Correlates .in Women’s Sexual Function and. Dysfunction :Study, Diagnostic and Treatment (ed.iGoldstien, CM, Meston SR, Davis AM, Traish) London: Taylor and Francis. 34-41.
Kaplan, HS. (1987). Sexual Aversion, Sexual Phobias, and panic Disorder.NewYork: Brunner/ Mazel Press.
Kaschak, E., Tiefer, L. (2002). a New view of Women’s Sexual Problems. New York: Haworth Press.
Laumann EO, Paik A, Rosen RC. (1999). Sexual Dysfunction in the United States: Prevalence and Predictors. JAMA. 281 (6), 537-544.
Lewis, RW., Fugl-Meyer, KS., Bosch, R., Fugl-Meyer, AR., Laumann, EO.,Lizza, E., Martin- Morales, A. (2004). Epidemiology Risk Factors of Sexual Dysfunction. Journal of Sexual medicine. 1 (4 Pt 2), 35-39.
Lopiccolo, J. (1995). Sexual Disorders and Gender Identify Disorders in R.J.comer. Abnormal Psychology (2 ends), New York: W.H.Freeman.
Meston, CM. (2003). Female Sexual Function. Journal of Sex and Marital Therapy. 29 (1), 39-46.
Mohammady, KH., Heydary, M., Fgehzadeh, S. (2008) .Validity of the Persian Version of Sexual Function in Women as Female Sexual Function Index. Payesh Health Monitor, Journal of the Iranian Institute for Health Sciences Research.7 (3), 269-78.
Moreira, ED., Brock, G., Glasser, DB., Nicolosi, A., Laumann, EO., Paik, A., Wang, T., Gingell, C. (2005). Help-Seeking Behavior for Sexual Problems: the Global Study of Sexual Attitudes and Behaviors. International Journal of Clinical Practice.59 (1), 6-16.
Muris, P., Mrckelbach, H., Bogels, S. (1995). Coping, Defense and Fear in College Students. Personality and Individual Differences .18, (2), 301-304.
Nasiri, HA. (2006). Examine the Validity and Reliability of the Short Scale, the World Health Organization Quality of Life (WHOQOL-BREF) and its Iranian Version (IRQOL). Proceedings of the Third Seminar on the Mental Health of Students in Tehran. Peter, J., Fagan, TN., Wise, CW., Schmidt, JR., Rondall, PM. (1991). a Comparison of Five – Factor Personality Dimensions in Males with Sexual Dysfunction and Males with Paraphilia. Journal of Personality Assessment. 57, (3), 434-448.
Quinta, W., Gomes, AL. & Nobre, P. (2011). Personality Traits and Psychopathology on Male Sexual Dysfunction: an Empirical Study. Journal of Sex Medicine. 8, (2), 461-9.
Ramazanee, M., Dolateyan, M., Shams, G. & Alavee, M. (2011) .Self-Esteem, Sexual Dysfunction and Satisfaction in Women. Proceedings of the 5th Congress on Family and Sexual Health. Tehran: Shahed University; 13 (Persian).
Roosenhan,  LD. & Seligman,  EP. (2006). Abnormal Psychology Psychopathology. Translated by Seyed mohammadi Y. Tehran: Arasbaran Press.
Rosen, RC. (2000). the Female sexual function index (FSFI). a Multidimensional Self-report Instrument for the Assessment of Female Sexual Function’s, Journal of Sex and Marital Therapy. 26, 191-208.
Roshan- Chesly, R., Shaeeri, MR., Atrifard, M, Nikkhah, A., Ghaem, Maghami, B. & Rahimierad, A. (2006). Investigating Psychometric Properties of “NEO-Five Factor Inventory” (NEO- FFI), Daneshvar Raftar.13, (16), 27-36.
Spector, IP, Carey, MP. (1990). Incidence and Prevalence of the Empirical Literature, Archives of Sexual Behavior, 19 (4), 389-408.
Spence, S H. (2002).Treatment of Sexual Disorders. Translated by Tozanedh Jany H, M. Mohammadi, M, Tavakoli Zadeh GSH, Dahgan pour.M, Tehran: Paik farhang press.
Van Minnen, A., Kampman, M. (2000).The Interaction between Anxiety and Sexual Functioning: A Controlled Study of Sexual Functioning in Women with Anxiety Disorders. Sexual and Relationship Therapy.15, 47-57.
Vulink, NC., Denys, D.,Bus, L.,Westenberg, HG. (2006). Sexual Pleasure in Women with Obsessive-Compulsive Disorder? Journal of Affective Disorders, 91 (1), 19-25.
Williams, K., Reynolds, KF. (2006). Sexual Dysfunction in Major Depression. CNS Spectrums, 11, (9), 19-23.