نویسندگان
1 کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
2 دانشجوی دکترای روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
3 دانشیار روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The purpose of present study was to standardize and study of psychometric properties of Latency Attachment Scale340 students age 7 to 12 year were randomly selected as samples of the study from city of Isfahan. The parents answered the items of latency Attachment Scale. Using kronbach alpha, the reliability of each desirable factors obtained. (83, .8, .77, and .58 respectively). The validity of the questionnaire was verified using discriminant validity and face validity. Exploratory factor analysis extracted 4 distinct factors in the structure of the scale. The 90th percentile points were selected for the factors: 56, 72, 73, and 49 respectively. It was concluded that the results of validity and reliability analysis of Latency Attachment Scale shows that this instrument is reliable and valid and is capable to be used to investigate attachment disorder.
کلیدواژهها [English]
نظریه دلبستگی که به پیوند عاطفی بین نوزاد با مادر یا شخص بالغ دیگری اشاره دارد، همواره از مهمترین مباحث مطرح شده در روانشناسی تحولی بوده است (زینا[1]، 2009). بالبی[2] دلبستگی را غریزهای زیستی میدانست که برای حفاظت از کودک آسیبپذیر تکامل یافته است (پرایر و گلاسر[3]، 2006). وی پیوند مادر ـ کودک را دارای ارزش تکاملی میدانست و معتقد بود که این پیوند، مستقیماً با بقای فرد ارتباط دارد (هنلی[4]، 2005).
بالبی معتقد بود که بدون نزدیکی زودهنگام کودک به مادر یا مراقب، کودک احساس ایمنی بنیادی را که بستر حرکت به سوی استقلال است پیدا نمیکند. در غیاب این ایمنی بنیادی، کودک احساس ترس و تهدید میکند و تحول وی بهطور جدی تضعیف میگردد. اختلالات دلبستگی با پاتولوژی زیستی ـ روانی ـ اجتماعی مشخص میشوند که از محرومیت مادری، فقدان مراقبت توسط مادر یا فرد مراقب دیگری ناشی میشوند.
سندرمهای عدم تحول و نمو، کوتولگی روانی اجتماعی، اختلال اضطراب جدایی، اختلال دلبستگی واکنشی، اختلال شخصیت دوری گزین، بزهکاری، مسایل تحصیلی و هوش مرزی به تجارب منفی دلبستگی ربط داده شدهاند (سادوک و سادوک[5]، 1385ترجمه نصرت ا... پورافکاری).
چنانچه افرادی نتوانند رابطه دلبستگی ایمن را با یک بزرگسال برقرار کنند، معمولاً در بزرگسالی، در برقراری رابطه سالم با همتاها، اعضای خانواده و سایرین دچار مشکل شده، در معرض مشکلات بسیاری قرار میگیرند (هیرشی و همکاران[6]، 2010).
دلبستگی مکانیسمی است که در طی تکامل برای حفاظت از نوزاد انسان به وجود آمده است تا احتمال بقای او و رسیدنش به سن بزرگسالی و انتقال ژنهایش به نسل بعدی را افزایش دهد (نیوتن[7]، 2008). روابط دلبستگی گسترش تواناییهای مقابله با استرس و موقعیتهای جدید را در کودک تسهیل میکند (شوره[8]، 2001).
از نظر تجربی، مطالعات آینزورث در زمینه «شیوه عملکرد در موقعیت ناآشنا» بر مبنای مطالعات منظم در زمینة جدایی از مادر یا مراقب کودک و بازگشت وی، موجب شد که نوزادان را از نظر دلبستگی در یکی از سه دسته زیر طبقهبندی کنند: دلبسته ایمن[9] (70 درصد نوزادان)، دلبسته ناایمن اجتنابی[10] (20 درصد نوزادان) و دلبسته ناایمن دوسوگرا[11] (10 درصد نوزادان) (آینزورث[12]، 1978).
بهطور خلاصه نوزادان ایمن، به جدایی از مادر حساس هستند و با بازگشت مادر به سوی او میشتابند، به راحتی تسلی پیدا میکنند و به بازی و اکتشاف مشغول میشوند؛ نوزادان ناایمن اجتنابی واکنش زیادی نسبت به جدایی از مادر از خود نشان نمیدهند، ولی بازگشت مادر رفتارهایی اجتنابی، از جمله: برگشتن، نگاه نکردن به مادر یا عقبکشیدن خود هنگام در آغوش گرفتهشدن توسط مادر را بروز میدهند. نوزادان گروه سوم، هم در جدایی از مادر با مشکل مواجه هستند و هم در بازگشت به مادر. آنچه در مورد این گروه متمایزکننده است، ترکیبی از درخواست در آغوش گرفته شدن و اصرار بر این است که آنها را زمین بگذارند (پروین[13]، 1989). در حدود 65 درصد کودکان دارای سبک دلبستگی ایمن هستند و 35 درصد دیگر در دسته کودکان دارای دلبستگی ناایمن طبقهبندی میشوند (پریور و گلاسر،2006).
رابطه بین سبک دلبستگی ناایمن؛ مخصوصاً نوع دوسوگرا با آسیبشناسیهای روانی دوره کودکی به خوبی اثبات شده است (پیرس و پزوت پیرس[14]، 2007).
اختلال دلبستگی واکنشی[15] میتواند یکی از پیامدهای عدم شکلگیری مناسب دلبستگی باشد )سادوک و سادوک، 1385. ترجمه نصرتا... پورافکاری). هم DSM و هم ICD اختلال دلبستگی واکنشی را به بدرفتاری اولیه مربوط دانسته و با رفتارهای مهارنشده (جامعهپذیری نامتمایز) یا بازدارنده (گوشهگیری و گوشبهزنگی مفرط) مرتبط کردهاند (مینیس و همکاران[16]، 2009).
متأسفانه، این اختلال یکی از اختلالاتی است که نسبت به سایر اختلالات DSM کمتر مورد پژوهش قرار گرفته و کمتر از سایر اختلالات سعی در فهم آن شده است (شافین و همکاران[17]، 2006). این اختلال معمولاً قبل از 5 سالگی شروع میشود و با مراقبت آسیبزا مانند غفلت والدین، سوء استفاده، یا ناتوانی در برآوردهکردن نیازهای جسمی و هیجانی کودک همراه است. تغییرات مکرر در مراقبت اولیه نیز از شکل گرفتن یک دلبستگی ثابت جلوگیری میکند (ویدبک[18]، 2010).
نوع بازداری شده اختلال دلبستگی واکنشی، با فقدان تمایل مورد انتظار برای پاسخ دادن مناسب به تعاملات اجتماعی همراه با بازداری بیش از حد، گوشبهزنگی مفرط و یا واکنشهای دوسوگرایانه مشخص میشود. این الگوها در کودکان مؤسسهای و کودکانی که مورد سوء رفتار قرار گرفتهاند مشاهده شده است. در نوع بازدارینشده اختلال دلبستگی واکنشی، کودک در برابر غریبهها تفاوت محدودی قایل میشود، در موقعیتهای استرسآمیز به جستجوی والدین برنمیآید، و در برابر غریبهها خجالت و گوشهگیری ندارد (راتر و همکاران[19]، 2009).
تشخیص و درمان مشکلات دلبستگی توسط کارکنان بهداشت روانی بسیار اهمیت دارد؛ زیرا مشکلات دلبستگی در دوران کودکی میتوانند عامل خطر بسیار مهمی در ایجاد مشکلات روانشناختی در نوجوانی و بزرگسالی باشند (هانسون و اسپرات[20]، 2000). پژوهشگران برای سنجش اختلال دلبستگی در کودکان از روشهای مختلفی استفاده نمودهاند.
مصاحبه و پرسشنامه دو شیوه رایج برای تشخیص اختلال دلبستگی است. مصاحبه مشکلات دلبستگی (DAI) [21]، یک مصاحبه نیمه ساختار یافته است که توسط اسمایک[22] و زینا (1999) به منظور اجرا بر روی مراقبان طراحی شده و شامل 12 سؤال است. این روش نه تنها اختلال دلبستگی واکنشی را میسنجد، بلکه زینا و همکاران با استفاده از این مصاحبه طبقات جایگزین جدیدی را برای اختلالهای دلبستگی پیشنهاد نمودهاند (اسمایک و زینا، 1999).
روش دیگر برای سنجش مشکلات مرتبط با دلبستگی، مصاحبه دلبستگی کودک[23] (CAI) است که مصاحبهای نیمه ساختار یافته است که تارگت و همکاران در سال 2003 برای کودکان 7 تا 11 سال طراحی کردند. این مصاحبه بر روی یادآوری روابط با والدین و وقایع مرتبط با دلبستگی تمرکز دارد.
نمرهگذاری آن هم بر اساس رفتارهای کلامی و غیرکلامی است (تارگت و همکاران[24]، 2003).
نظام طبقهبندی دلبستگی مین و کسیدی[25] روش دیگری است که در سال 1988 طراحی شده و تجدید دیدار کودک و والدینش را پس از یک ساعت جدایی تحلیل میکند. این نظام برای کودکان 6 ساله طراحی شده است و وضعیت دلبستگی آنها را طبقهبندی میکند (مین و کسیدی، 1988).
یک روش دیگر برای ارزیابی سبک دلبستگی ارزیابی پیش دبستانی دلبستگی[26] (PAA) است که کریتندن[27] آن را بهمنظور ارزیابی الگوهای دلبستگی در کودکان 18 ماهه تا 5 ساله طراحی کرد. این روش شامل مشاهداتی است که کدگذاری میشود.
در این روش سه راهبرد اساسی برای آغاز روابط بین فردی تغییر یافته در نظر گرفته شده است تا با کودکان پیش دبستانی مطابقت داشته باشد و در ضمن الگوهای دلبستگی به ایمن ـ متعادل، دفاعی و اجباری تغییر نام داده است (کریتندن، 1992).
اگر چه مقیاسها و ابزارهای سنجش بسیاری برای سنجش سبکهای دلبستگی در نوزادان، نوجوانان و بزرگسالان ساخته شده است؛ ولی هیچ مقیاسی برای سنجش سبکهای دلبستگی در سنین نهفتگی کودکان وجود ندارد (بارسکی[28]، 2005).
دوره نهفتگی یک مقطع رشدی است که دارای یک نقش انتقالی بوده، مانند پلی است که بین کودکی و نوجوانی قرار دارد. برای نهفتگی دو تعریف رایج وجود دارد: 1ـ نهفتگی به عنوان یک مقطع سنی که منعکسکننده سنین 6 تا 12 سالگی است و با اکتسابات شناختی جدید مشخص میشود. 2ـ نهفتگی به عنوان یک حالت روانی که مبین دورهای آکنده از مکانیسمهای دفاعی است که کودک در آن سازماندهی مجدد و پیچیدهای از ساختار دفاعی ایگو را تجربه میکند؛ به گونهای که تعادل بین دفاعها و سائقها به یک حالت مطلوب رفتاری، انعطافپذیری و تربیتپذیری منجر میشود (سارنوف[29]، 1971؛ فروید، 1974؛ به نقل از فرانیک و گونتر[30]، 2010).
نظر به اینکه در زمینه سنجش سبکهای دلبستگی در کودکان، دوره نهفتگی فقدان قابل ملاحظهای وجود دارد، بالینگران در هنگام کار با کودکان سنین 6 تا 11 ساله با مشکلاتی رو به رو هستند. بنابراین، ضروری است مقیاسی برای کمک به بالینگران در جهت سنجش و درمان کودکان در این رده سنی به وجود آید (بارسکی، 2005).
مقیاس LAAS مقیاسی دارای 75 گویه است که در سال 2005 توسط سوزانا بارسکی با استفاده از پیشینه موجود در زمینه نظریه دلبستگی برای سنجش سبک دلبستگی کودکان 6 تا 11 ساله ساخته شده، 18 مؤلفه کلیدی مثبت و 57 مؤلفه کلیدی منفی را در برمیگیرد. این مقیاس برای سنین نهفتگی طراحی گردیده و برای آن روایی و پایایی بالایی گزارش شده است. گویههای این مقیاس در چهار عامل مشخص سازماندهی شدهاند که عبارتند از: اجتناب/ مراقبتکننده[31]، اجتناب/ همگنان، اضطراب/ مراقبتکننده، اضطراب/ همگنان[32]. سازه اجتناب/ مراقبتکننده به اندازهگیری این موضوع میپردازد که آیا کودک، نسبت به مراقبتکننده یا مراقبتکنندگان خود سبک دلبستگی اجتنابی دارد یا خیر. سازه اجتناب/ همگنان به اندازهگیری این موضوع میپردازد که آیا کودک، نسبت به همگنان خود سبک دلبستگی اجتنابی دارد یا خیر. سازه اضطراب/ مراقبتکننده به اندازهگیری این موضوع میپردازد که آیا کودک، نسبت به مراقب اولیه خود سبک دلبستگی اضطرابی دارد یا خیر. سازه اضطراب/ همگنان به اندازهگیری این موضوع میپردازد که آیا کودک، نسبت به همگنان خود سبک دلبستگی اضطرابی دارد یا خیر. برای هر یک از عوامل این مقیاس روایی و پایایی بالایی گزارش شده است چنانکه برای عامل اجتناب/ مراقبتکننده، اجتناب/ همگنان، اضطراب/ مراقبتکننده، اضطراب/ همگنان، میزان آلفای کرونباخ به ترتیب برابر است با: 97/0، 94/0 ،94/0، 94/0. (بارسکی، 2005).
با توجه به اینکه در کشور ما ابزارهای معتبر برای سنجش سبک دلبستگی به تعداد کافی وجود ندارد، مقیاس دلبستگی دوره نهفتگی که مقیاس معتبری در این زمینه است، مورد توجه قرار گرفت تا ویژگیهای روانسنجی و قابلیت کاربرد آن مشخص شود. بنابراین، هدف این پژوهش هنجاریابی و بررسی اعتبار و پایایی مقیاس دلبستگی دوره نهفتگی در شهر اصفهان بود.
روش پژوهش
این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری کلیه کودکان 7 تا 12 ساله شهر اصفهان بودند. برای نمونهگیری شهر اصفهان به سه قسمت شمال، جنوب و مرکز تقسیم شد. سپس با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای از هر منطقه جغرافیایی یک ناحیه آموزشی به تصادف انتخاب شد. نواحی انتخاب شده شامل نواحی آموزشی 3 ،1 و 4 بودند. ناحیه 1 در مرکز شهر اصفهان، ناحیه 3 در جنوب شهر اصفهان و ناحیه 4 در شمال شهر اصفهان واقع شدهاند. در مرحله بعد، از هر ناحیه آموزشی یک مدرسه ابتدایی دخترانه و یک مدرسه ابتدایی پسرانه به تصادف انتخاب شدند. تعداد کل مدارس انتخاب شده 6 مدرسه ابتدایی (3 مدرسه دخترانه و 3 مدرسه پسرانه) بود. در مرحله بعد، در هر مدرسه از هر پایه یک کلاس به تصادف انتخاب گردید و سپس از هر کلاس 15 نفر از میان دانشآموزان به تصادف انتخاب شدند. ملاکهای ورود عبارت بودند از: سن 7 تا 12 سال و تحصیل در مدارس عادی. دانشآموزان حداکثر یک هفته فرصت داشتند که پرسشنامههای تکمیل شده توسط یکی از والدین خود را به مدرسه بازگردانند. تعداد کل اعضای نمونه برابر با 340 نفر بود. فراوانی و میانگین سنی گروه نمونه در جدول (1) نشان داده شده است.
جدول 1. فراوانی و میانگین سنی گروه نمونه
فراوانی |
سن |
63 |
7 |
94 |
8 |
63 |
9 |
58 |
10 |
40 |
11 |
23 |
12 |
از والدین درخواست شد در مورد هریک از عبارات، شدت رفتار کودک خود را بر روی یک مقیاس لیکرت 5 درجهای از« شدیداً موافقم» تا «شدیداً مخالفم» درجهبندی کنند. برای هر عبارت نمره 0 تا 4 داده شد. شایان ذکر است که پیش از نمونهگیری اصلی، ابتدا مقیاس از زبان انگلیسی به فارسی و برعکس برگردانده و مقیاس مقدماتی تهیه گردید.
سپس بهمنظور رفع نارساییهای احتمالی، مقیاس بر روی یک نمونه کوچک شامل 20 نفر از والدین، با حضور همزمان والدین و پژوهشگر اجرا شد و ترجمه بعضی از بخشهای مقیاس، از جمله مقیاس لیکرت آن تغییر کرد و متناسب با فهم والدین مجدداً تنظیم گردید. روایی صوری و روایی سازه مقیاس توسط یکی از اعضای هیأت علمی گروه روانشناسی دانشگاه اصفهان و یکی دیگر از استادان مدعوّ دارای مدرک دکترا که هر دو دارای سابقه قبلی در تدریس و پژوهش در زمینه نظریه دلبستگی بودند، تأیید شد. سپس مقیاس بر روی نمونه انتخاب شده اجرا گردید.
برای بررسی ساختار عاملی مقیاس از تحلیل عوامل به روش اکتشافی استفاده گردید. به منظور تحلیل پایایی ابزار، آلفای کرونباخ برای هر عامل بهصورت جداگانه محاسبه شد. برای هنجاریابی و تعیین نقطه برش ایرانی برای هر یک از چهار عامل مقیاس دلبستگی دوره نهفتگی، نقاط درصدی محاسبه و نقطه 90 درصدی به عنوان نقطه برش برای هر عامل در نظر گرفته شد. نهایتاً سؤالهای دارای بیشترین بار عاملی در هر عامل بهمنظور استفاده در فرم کوتاه مشخص شد.
نتایج
اندازههای KMO و نتایج آزمون کرویت بارتلت برای تحلیل عاملی در جدول (2) ارائه شده است.
جدول 2. اندازههای KMO و نتایج آزمون کرویت بارتلت ماتریس همبستگی آزمون بارتلت
KMO |
کرویت |
معناداری |
81/0 |
78/8 |
0001/0 |
چنانکه در جدول (2) ملاحظه میشود، مقدار KMO برابر با 81/0 و سطح معنادار بودن مشخصه آزمون کرویت بارتلت نیز کمتر از 001/0 است.
بنابراین، بر پایه هر دو ملاک میتوان نتیجه گرفت که اجرای تحلیل عاملی بر اساس ماتریس همبستگی حاصل در گروه نمونه مورد مطالعه، قابل توجیه و نیز حجم نمونه برای انجام این تحلیل مناسب است. برای تعیین این مطلب که ابزار سنجش مورد مطالعه از چند عامل اشباع شده، از روش تحلیل عوامل اکتشافی استفاده گردید که براساس نسبت واریانس تبیین شده توسط هر عامل و نمودار چرخش یافته ارزشهای ویژه، چهار عامل استخراج گردید: این چهار عامل مانند فرم اصلی به ترتیب با عنوانهای: اجتناب/ مراقبتکننده، اجتناب/ همگنان، اضطراب/ مراقبتکننده و اضطراب/ همگنان نامگذاری شدند.
برخی از گویهها علیرغم دارا بودن بار عاملی 03/0 و بالاتر در عامل قرارداده شده توسط مؤلف اصلی، به علت تفاوت محتوایی در فرم ایرانی با آن عامل، به یکی از عوامل دیگر که تشابه محتوایی بیشتری با آن داشتند، منتقل شدند و نیز گویههای شماره 64،63،61،60،52،51،44،29،15 و 66 به علت دارا بودن بار عاملی کمتر از 3/0 از فهرست گویههای مقیاس حذف شدند و بنابراین، تعداد گویههای مقیاس سبک دلبستگی دوره نهفتگی در فرم هنجار شده ایرانی از 75 گویه به 65 گویه کاهش یافت.
علاوه بر این، به علت زیاد بودن تعداد گویهها، با استفاده از بار عاملی مربوط به گویههای هر عامل، در هر عامل 8 گویه انتخاب شد که به منظور تهیه فرم کوتاه مقیاس استفاده شود. بار عاملی سؤالهای مربوط به هر عامل مطابق جدول (3) است.
جدول 3. ماتریس ساختار مجموعه 75 سؤالی با شیوه واریماکس
عامل4 اضطراب/ همگنان |
عامل 3 اضطراب/ مراقبتکننده |
عامل 2 اجتناب/ همگنان |
عامل 1 اجتناب/ مراقبتکننده |
شماره سؤال |
|
|
|
|
|
|
|
|
67/0- |
1 |
|
|
|
523/0- |
2 |
|
|
|
405/0- |
3 |
|
|
|
685/0- |
5 |
|
|
|
482/0- |
7 |
|
|
|
466/0 |
9 |
|
|
|
534/0 |
11 |
|
|
|
589/0 |
13 |
|
|
|
502/0 |
17 |
|
|
|
66/0- |
19 |
|
|
|
512/0 |
21 |
|
|
|
453/0- |
36 |
|
|
|
464/0 |
41 |
|
|
|
371/0- |
45 |
|
|
|
516/0 |
53 |
|
|
|
39/0 |
55 |
|
|
|
345/0- |
65 |
|
|
36/0 |
|
4 |
|
|
364/0 |
|
8 |
|
|
42/0 |
|
23 |
|
|
387/0 |
|
27 |
|
|
292/0 |
|
31 |
|
|
281/0 |
|
33 |
|
|
594/0 |
|
35 |
|
|
43/0 |
|
37 |
|
|
476/0 |
|
39 |
|
|
557/0 |
|
43 |
عامل4 اضطراب/ همگنان |
عامل 3 اضطراب/ مراقبتکننده |
عامل 2 اجتناب/ همگنان |
عامل 1 اجتناب/ مراقبتکننده |
شماره سؤال |
|
|
39/0 |
|
46 |
|
|
496/0 |
|
59 |
|
|
462/0 |
|
67 |
|
|
312/0 |
|
71 |
|
|
399/0 |
|
73 |
|
|
419/0 |
|
74 |
|
351/0 |
|
|
12 |
|
508/0 |
|
|
14 |
|
417/0 |
|
|
16 |
|
424/0 |
|
|
18 |
|
305/0 |
|
|
24 |
|
28/0 |
|
|
28 |
|
445/0 |
|
|
30 |
|
344/0 |
|
|
34 |
|
335/0 |
|
|
40 |
|
297/0 |
|
|
42 |
|
34/0 |
|
|
46 |
|
407/0 |
|
|
48 |
|
04/0- |
|
|
50 |
|
434/0 |
|
|
54 |
|
189/0 |
|
|
56 |
|
207/0 |
|
|
58 |
|
218/0 |
|
|
62 |
|
334/0 |
|
|
70 |
437/0 |
|
|
|
6 |
420/0 |
|
|
|
10 |
381/0 |
|
|
|
20 |
208/0 |
|
|
|
22 |
541/0 |
|
|
|
25 |
448/0 |
|
|
|
26 |
015/0- |
|
|
|
32 |
39/0 |
|
|
|
38 |
448/0 |
|
|
|
49 |
452/0 |
|
|
|
57 |
228/0 |
|
|
|
68 |
384/0 |
|
|
|
69 |
022/0 |
|
|
|
72 |
406/0 |
|
|
|
75 |
نقطه 90 درصدی به عنوان نقطه برش برای هر عامل انتخاب شد. جداول (4)، (5)، (6) و (7) نقاط درصدی را برای هریک از چهار عامل نشان میدهند.
جدول 4. نقاط درصدی عامل اول (اجتناب/ مراقبتکننده)
نقطه درصدی |
نمره |
2/1 |
40 |
8/1 |
41 |
6/2 |
42 |
5/3 |
8/43 |
9/5 |
9/44 |
7/9 |
8/45 |
8/13 |
46 |
1/14 |
1/46 |
5/18 |
47 |
4/19 |
7/47 |
2/26 |
48 |
7/34 |
49 |
0/35 |
1/49 |
6/35 |
8/49 |
8/36 |
98/49 |
9/47 |
93/50 |
2/48 |
98/50 |
8/58 |
1/51 |
7/59 |
96/51 |
0/60 |
98/51 |
7/69 |
52 |
9/70 |
9/52 |
8/78 |
2/53 |
7/79 |
9/53 |
7/84 |
6/54 |
9/87 |
55 |
5/88 |
91/55 |
6/92 |
8/56 |
6/95 |
9/57 |
5/96 |
58 |
8/96 |
2/58 |
6/97 |
3/59 |
8/98 |
4/61 |
1/99 |
62 |
7/99 |
64 |
0/100 |
65 |
جدول 5. نقاط درصدی نمرههای مربوط به عامل دوم
(اجتناب/ همگنان)
رتبه درصدی |
نمره |
5/1 |
5/40 |
1/2 |
42 |
4/2 |
43 |
9/2 |
45 |
2/3 |
46 |
5/3 |
47 |
6/5 |
48 |
2/6 |
49 |
9/7 |
1/50 |
4/9 |
51 |
2/11 |
52 |
4/12 |
8/53 |
1/14 |
1/54 |
6/15 |
55 |
9/17 |
56 |
2/18 |
4/56 |
6/22 |
57 |
9/22 |
1/57 |
5/23 |
8/57 |
8/28 |
58 |
1/29 |
1/58 |
4/29 |
4/58 |
4/32 |
59 |
6/32 |
8/59 |
8/38 |
2/60 |
7/39 |
7/60 |
0/40 |
7/60 |
7/44 |
61 |
3/45 |
3/61 |
9/50 |
1/62 |
9/57 |
63 |
9/62 |
4/64 |
2/63 |
5/64 |
9/67 |
2/65 |
2/68 |
8/65 |
8/73 |
8/66 |
6/77 |
4/67 |
6/80 |
68 |
7/84 |
2/69 |
|
ادامه جدول 5 |
رتبه درصدی |
نمره |
0/85 |
7/69 |
6/87 |
70 |
7/89 |
71 |
0/90 |
8/71 |
8/91 |
1/72 |
6/92 |
73 |
0/95 |
74 |
4/97 |
1/75 |
5/98 |
76 |
8/98 |
77 |
4/99 |
78 |
0/100 |
79 |
جدول 6. نقاط درصدی نمرههای مربوط به عامل سوم
(اضطراب/ مراقبتکننده)
رتبه درصدی |
نمره |
2/1 |
33 |
5/1 |
34 |
8/1 |
35 |
1/2 |
36 |
9/2 |
39 |
5/3 |
40 |
8/3 |
8/40 |
4/4 |
7/41 |
6/5 |
43 |
8/6 |
4/44 |
9/7 |
45 |
8/8 |
1/46 |
0/10 |
47 |
9/12 |
48 |
9/15 |
4/49 |
1/17 |
50 |
1/19 |
51 |
8/21 |
52 |
1/22 |
7/52 |
4/24 |
53 |
6/27 |
4/54 |
7/29 |
2/55 |
0/30 |
8/55 |
9/32 |
56 |
رتبه درصدی |
نمره |
2/33 |
9/56 |
8/36 |
57 |
1/37 |
9/57 |
9/40 |
58 |
8/41 |
9/58 |
8/43 |
59 |
1/44 |
3/59 |
4/44 |
4/59 |
7/44 |
8/59 |
4/49 |
60 |
9/52 |
4/61 |
2/53 |
9/61 |
9/55 |
62 |
5/56 |
8/62 |
0/60 |
63 |
9/60 |
6/63 |
9/62 |
64 |
9/65 |
8/65 |
6/70 |
66 |
8/71 |
6/66 |
8/73 |
67 |
1/77 |
68 |
6/80 |
69 |
8/83 |
70 |
3/85 |
71 |
2/88 |
72 |
8/91 |
8/73 |
6/92 |
8/74 |
8/93 |
8/75 |
4/94 |
76 |
9/59 |
77 |
1/97 |
78 |
4/97 |
79 |
2/98 |
80 |
5/98 |
81 |
8/98 |
82 |
1/99 |
83 |
4/99 |
84 |
7/99 |
94 |
0/100 |
145 |
جدول 7. نقاط درصدی نمرههای مربوط به عامل چهارم (اضطراب/ همگنان)
رتبه درصدی |
نمره |
1/2 |
28 |
6/2 |
29 |
9/2 |
3/29 |
8/3 |
30 |
0/5 |
31 |
1/7 |
32 |
4/9 |
33 |
1/12 |
34 |
9/15 |
35 |
7/19 |
8/36 |
0/20 |
8/36 |
7/24 |
37 |
3/25 |
8/37 |
7/29 |
38 |
0/30 |
8/38 |
0/35 |
39 |
9/35 |
4/39 |
2/36 |
5/39 |
7/39 |
1/40 |
0/40 |
3/40 |
9/47 |
41 |
2/48 |
1/41 |
8/56 |
42 |
1/57 |
3/42 |
9/62 |
43 |
2/63 |
1/43 |
6/70 |
44 |
2/71 |
9/44 |
7/74 |
45 |
0/75 |
5/41 |
4/79 |
46 |
8/83 |
2/47 |
1/84 |
8/47 |
9/87 |
8/48 |
5/91 |
49 |
8/91 2/93 |
3/49 50 |
رتبه درصدی |
نمره |
5/93 |
1/50 |
3/95 |
51 |
9/95 |
52 |
1/97 |
53 |
4/97 |
54 |
6/97 |
1/54 |
2/98 |
55 |
5/98 |
56 |
1/99 |
58 |
4/99 |
59 |
7/99 |
68 |
0/100 |
98 |
نقاط برش به ترتیب برای عامل اول معادل با نمره 56، برای عامل دوم 72، عامل سوم 73 و برای عامل چهارم 49 است.
گویههای مربوط به فرم کوتاه مقیاس برای هر عامل بدین صورت انتخاب شدند:
شماره گویههای مربوط به عامل اول: 1، 5، 19، 11، 13، 17، 21 و 53.
شماره گویههای مربوط به عامل دوم: 35، 59، 67، 37، 74، 4، 31 و 71.
شماره گویههای مربوط به عامل سوم: 54، 50، 48، 30، 16، 46، 12و40.
شماره گویههای مربوط به عامل چهارم: 10، 25، 57، 26، 57، 6، 75 و 38.
بحث و نتیجهگیری
مقاله حاضر به هنجاریابی و بررسی ویژگیهای روانسنجی مقیاس دلبستگی دوره نهفتگی بر روی کودکان 7 تا 11 ساله شهر اصفهان پرداخته است.
بهمنظور بررسی ساختار عاملی مقیاس دلبستگی دوره نهفتگی از روش تحلیل عوامل اکتشافی با روش چرخش محورهای متعامد استفاده گردید.
ضریبKMO برابر با 81/0 به دست آمد که این میزان بیانگر معتبر بودن ساختار عاملی به دست آمده و نیز نشان دهنده کفایت حجم نمونه است. با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی چهار عامل به دست آمد. پس از استخراج چهار عامل، مشخصههای آماری مقیاس دوباره برآورد شد.
گویههای 64،63،61،60،52،51،44،29،15 و66 از مقیاس اصلی، به علت دارا بودن بار عاملی کمتر از 3/0 از فهرست سؤالهای مقیاس حذف گردید.
ویژگیهای روانسنجی هر یک از چهار عامل به شرح زیر بررسی گردید:
همانطور که نتایج نشان داد، آلفای کرونباخ برای مقیاس دلبستگی دوره نهفتگی در عامل اول (اجتناب/ مراقبتکننده) برابر با 83/0، در عامل دوم (اجتناب/ همگنان) برابر با 83/0، در عامل سوم (اضطراب/ مراقبتکننده) برابر با 77/0 و در عامل چهارم (اضطراب/ همگنان) برابر با 58/0 محاسبه شد که این میزان با میزان همسانی درونی گزارش شده در هر یک از چهار عامل ابزار توسط سازنده مقیاس اندکی متفاوت است؛ چنانکه بارسکی میزان همسانی درونی را برای عامل اول برابر با 97/0، برای عامل دوم 94/0، برای عامل سوم 91/0 و برای عامل چهارم 92/0 گزارش کرده است. این تفاوت را میتوان ناشی از حذف تعدادی از گویهها در هر عامل به علت دارا بودن بار عاملی زیر 3/0 و نیز جابهجایی برخی از گویهها به علت عدم تشابه محتوایی و در نتیجه کاهش یافتن تعداد گویهها در هر عامل دانست؛ اما در مجموع میزان آلفای کرونباخ به دست آمده برای هر عامل مطلوب است که گویای همسانی درونی بالای سؤالهای مقیاس است.
چنانکه در جداول مربوط به بار عاملی مشاهده میشود، بار عاملی برخی از مؤلفهها بهصورت منفی گزارش شده است. علت این مسأله به محتوای برخی سؤالهای مقیاس برمیگردد. همانطور که در معرفی ابزار نیز بیان شد، این ابزار هم در بردارنده مؤلفههای مثبت و هم مؤلفههای منفی مربوط به دلبستگی در کودکان است. برای مثال، دو مورد از مؤلفههای متضاد در عامل اول، مؤلفه سیزدهم و مؤلفه پنجم هستند. این دو مؤلفه به ترتیب عبارتند از: «کودکم نسبت به من بی تفاوت به نظر میرسد» و «کودکم نسبت به من بسیار اظهار علاقهمندی میکند». عبارت اول از ویژگیهای یک سبک دلبستگی ناسالم است؛ در حالیکه عبارت دیگر یکی از ابعاد دلبستگی سالم را بیان میکند.
بنابراین، طبیعی است که سؤالهایی که مؤلفههای مثبت را در بر میگیرند، باید بهطور معکوس نمرهگذاری شوند تا نمره بهدست آمده از هر عامل گویای میزان مشکلات دلبستگی کودک در عامل مربوطه باشد.
بررسی روایی ابزار از طریق روایی سازه و روایی صوری مدّ نظر قرار گرفت. برای بررسی روایی سازه در مقیاس دلبستگی دوره نهفتگی، از روش ارزیابی متخصصان استفاده شد؛ بدین ترتیب که یکی از اعضای هیأت علمی گروه روانشناسی دانشگاه اصفهان و یکی از متخصصان در زمینه نظریه دلبستگی تأیید نمودند که گویههای مقیاس، به درستی ابعاد مختلف دلبستگی را در کودکان مورد سنجش قرار میدهد. در واقع، آنچه از بررسی روایی محتوا در این مقیاس به دست میآید، این است که مقیاس دلبستگی دوره نهفتگی در 75 گویه خود علاوه بر بررسی جنبههای تخریب شده دلبستگی مانند «وقتی خانه را ترک میکنم، کودکم به شدت گریه میکند» یا «کودکم اغلب نگران است که آیا دیگران او را دوست دارند» در عباراتی مانند «کودکم از همکاری با دوستانش لذت میبرد» یا «کودکم در هنگام تعامل با من آرام به نظر میرسد»، به سنجش ابعاد مختلف دلبستگی ایمن نیز میپردازد.
روایی صوری مقیاس نیز توسط متخصصان مذکور تأیید شد.
در فرم اصلی، سازنده مقیاس به نقطه برش هر یک از عوامل اشارهای نکرده و صرفاً با یک رویکرد ابعادی به مقایسه نمرههای افراد با استفاده از نمرههای حاصل از هر عامل پرداخته است. اما نظر به نیاز به ابزاری پایا و روا در موقعیتهای بالینی، وجود یک نقطه برش، ضروری به نظر رسید و لذا با استفاده از روش شناخته شده نقطه 90 درصدی برای هر عامل یک نقطه برش تعیین گردید. نقطه 90 درصدی برای عامل اجتناب/ مراقبتکننده برابر با 56، برای عامل اجتناب/ همگنان برابر با 72، برای عامل اضطراب/ مراقبتکننده برابر با 73 و برای عامل اضطراب/ همگنان برابر با 49 تعیین گردید.
بنابراین، نقاط برش نهایی بدین صورت انتخاب شد: 56 برای عامل اول، 72 برای عامل دوم، 73 برای عامل سوم و 49 برای عامل چهارم.
این نقاط برش تلویحاً بیانگر این است که در هر یک از زیر مقیاسهای یادشده، مشکل دلبستگی تا سرحدّ نقطه برش اگر چه احتمالاً نیازمند مداخلات زودهنگام برای پیشگیری از ابتلا به مشکلات جدیتر است؛ اما از نظر بالینی مستلزم درمان نیست.
با توجه به نتایج حاصل از روایی و پایایی مقیاس سبک دلبستگی دوره کودکی میتوان گفت این مقیاس ابزاری پایا و روا برای بررسی اختلال دلبستگی است و قابلیت استفاده در جامعه ایرانی را داراست.
سپاسگذاری
از کلیه مسؤولان آموزش و پرورش شهر اصفهان و مدیران محترم مدارس انتخابی که در اجرای این پژوهش با ما همکاری نمودند، قدردانی میشود.
[1] Zeanah
[2] Bowlby
[3] Prior & Glaser
[4] Henley
[5] Sadock & Sadock
[6] Hirshy & etal
[7] Newton
[8] Schore
[9] securely attached
[10] insecurely attached avoident
[11] insecurely attached ambivalent
[12] Ainsworth
[13] Pervin
[14] Pearce & Pezzot-Pearce
[15] Reactive Attachment Disorder
[16] Minis & etal
[17] Chaffin & etal
[18] Videbeck
[19] Rutter & etal
[20] Hanson & Spratt
[21] Disturbances of Attachment Interview
[22] Smyke
[23] Child Attachment Interview
[24] Target & etal
[25] Main & Cassidy
[26] Preschool Attachment Assessment
[27] Crittenden
[28] Barsky
[29] Sarnoff
[30] Franieck & Gunter
[31] Avoidance/Caretaker
[32] Anxiety/Peers