نویسندگان
1 کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، اصفهان، ایران
2 دانشیار روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، اصفهان، ایران
3 استادیار روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، اصفهان، ایران
4 دانشجوی دکتری روانشناسی سلامت، دانشگاه آزاد اسلامی مرکز بین الملل کیش، کیش، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
This study aimed to investigate the effect of transactional analysis training on married men referred to counseling and cultural centers of Isfahan. This is a semi-empirical study consisting of a pre-test and a post-test in which three groups including a control group were investigated. The research sample was randomly chosen from 114 applicants of group training who were assigned into three groups. The first group (15 couples) consisted of individuals who participated in the course along with their spouses the second group (30 applicants) consisted of individuals who participated alone, without their spouses and the third group (30 applicants) consisted of individuals as the control group. All the three groups were first tested by Oxford Happiness Inventory, as the pre-test. The first two groups were instructed group trainings of transactional behavior analysis in 10 sessions, and then the same test was given as the post-test. The results of multivariate analysis of covariance showed that there was a significant difference in general happiness between the experimental groups and the control group (p
کلیدواژهها [English]
ارتباطات زناشویی میتواند دستمایه شادی و یا منبع بزرگ رنج و تألم باشد (یانگ و لانگ[1]، 1998). شادمانی و نشاط بهعنوان یکی از مهمترین نیازهای بشر تاثیرات عمدهای بر مجموعه زندگی انسان دارد (داینر[2]، 2005). یکی از مباحثی که در سالهای اخیر در رویکرد روانشناسی مثبت مورد توجه قرار گرفته، مبحث شادی[3] است. شادکامی میزان رضایت و خرسندی از زندگی است؛ بهعبارت دیگر، یک شخص چقدر زندگیاش را آنگونه که پیش میرود، دوست دارد (ونهوون[4]، 1994). روانشناسانی همچون آرگایل[5] (2001) نیز شادی را ترکیبی از وجود عاطفه مثبت، عدم عاطفه منفی و رضایت از زندگی میدانند. سرور[6] یکی از سه جزو شادی یا شادکامی است. همانگونه که در تعریف آرگایل مشخص شده است، دو بعد دیگر شادی، رضایت از زندگی و نداشتن عاطفه منفی است. سرور جنبه هیجانی شادی و رضایت از زندگی جنبه شناختی آن است (آرگایل، 2001). افراد شاد دارای عزت نفس بالا، روابط دوستانه محکم و اعتقادات مذهبی معنادار هستند ( مایرز[7]، 1996). پژوهشها نشان میدهد که شادی صرفنظر از چگونگی کسب آن میتواند سلامتی جسمانی را بهبود بخشد. افرادی که شاد هستند، احساس امنیت بیشتری میکنند، آسانتر تصمیم میگیرند، دارای روحیه مشارکتی بیشتری هستند و نسبت به کسانی که با آن زندگی میکنند، بیشتر احساس رضایت دارند (مایرز، 2002). مجموعه نظریهپردازان و پژوهشگران در کارهای علمی خود سعی کردهاند منابع مؤثر بر شادی یا شادکامی را معرفی نمایند (برای مثال، آرگایل، 2001). این منابع و عوامل میتواند تحت مجموعه عوامل روانی، جسمانی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی، معنوی و فرهنگی مورد بحث قرار گیرد. از منابع روانی میتوان به شخصیت و ابعاد آن همچون درونگرایی و برونگرایی، اعتماد به نفس، سبکهای شناختی، خوشبینی، خشنودی و رضایتمندی، وظیفهشناسی، ثبات، سازگاری و سلامت روانی اشاره کرد (هیلز و آرگایل[8] 2001 و چنگ و فارنهام[9]، 2007، پرمیوزیک و همکاران[10]، 2007). از منابع و عوامل جسمانی، سلامتی، خوردن و آشامیدن، خواب و استراحت، فعالیتهای جنسی و تمرینهای ورزشی رایجترین هستند (وینهوون، 1994، اسچرر و همکاران، 1986 ،آرگایل، 2001. پیرو[11]، 2006). موفقیت و تأیید اجتماعی، ارتباطات اجتماعی و روابط دوستانه، خانواده، عشق و صمیمیت، از جمله منابع و عوامل اجتماعی شادی هستند (مایرز، 1992). از منابع و عوامل اقتصادی شادی میتوان به کار، ثروت، رفاه اجتماعی، توسعه اقتصادی و رشد درآمد ملّی اشاره کرد (مورفی و آتاناسو[12]، 1999، و زیمرمن و کتان[13]، 2005). دالن و همکاران (2007) به این جمعبندی رسیدند که بیماری، بیکاری، جدایی از همسر و نداشتن ارتباط اجتماعی در پژوهشهای مختلف عوامل مشترکی هستند که با شادکامی رابطه منفی قوی دارند.
در عین حال، نظریه تحلیل رفتار متقابل (T.A)[14] که توسط اریک برن[15] توسعه و گسترش بیشتری یافت، نظریهای است که با استفاده از آن میتوان گامهای مؤثری در شناخت و درمان شخصی و رشد روانی برداشت. این نظریه در بهبود روابط انسانی و در نتیجه سازگاری بهتر فرد با دیگران و نحوه شناخت خویش مؤثر است (استوارت و جونز[16]، 1388). تحلیل ارتباط متقابل به این معناست که فرد در هر زمان، کدام یک از حالتهای من او دارای قدرت است و بهتر میتواند رفتار خود و دیگران را در زمینه اجتماعی درک کند (جورج و کریستیانی، 1383).
تحلیل رفتار متقابل یک روش درمان تعاملی است که بر جنبههای شناختی، عقلانی و رفتاری فرایند درمان تاکید میکند و هدف آن افزایش آگاهی و قدرت افراد برای گرفتن تصمیمات تازه است تا بدین وسیله جریان زندگی خود را تغییر دهند ( کوری[17]، 1995). اگر چه شرح نظریه "تحلیل ساختاری" در "تحلیل رفتار متقابل" پیچیده مینماید، به کارگیری آنها تنها مستلزم داشتن شش واژه است: واژه "روانبرونی" "روان جدید" "روان قدیمی" که بهعنوان دستگاههای روانی تلقی میگردند که از لحاظ پدیده شناسی بهصورت "حالت من" نشان داده میشوند. روانبرونی "حالت من تشخیص دهنده"، روان جدید "حالت من داده پردازی شده" و روانقدیم "من واپس رونده" که به زبان عامیانه این نوع "حالت من" را "والد" ،"بالغ" و "کودک" مینامیم. این سه اصل، اصطلاحات کلی تحلیل ساختاری شخصیت را تشکیل میدهند (برن، 1385). حالت "من کودکی" مجموعهای از احساسات، نگرشها و طرحهای رفتاری است که بقایایی از دوران کودکی خود فرد هستند. حالت "من والدینی" مجموعهای از احساسات، نگرشها و طرحهای رفتاری است که ویژگیهایی مشابه همین در والدین هم وجود دارد. حالت "من بالغ" بهوسیله مجموعهای از احساسات، نگرشها و طرحهای رفتاری خود مختار و مستقل توصیف میشود که با واقعیت موجود تطبیق و هماهنگی دارند (شفیعآبادی، 1384).
به اعتقاد سیوکار و پیروت (2011) تحلیل رفتار متقابل، یکی از مؤثرترین نظریههای روانشناختی است که با کمک به حل مشکلات موجود در روابط انسانی به روند رو به رشد شادمانی در افراد کمک میکند. تغییر نحوه نگریستن به زندگی، با در نظر گرفتن ابعاد وجودی خود و دیگران موجبات دستیابی به زندگی با کیفیت برتر شده، به کشف راه جدیدی از زندگی سرشار از شادی و نشاط منجر خواهد شد (بوهولستر، 2008). تحلیل رفتار متقابل میتواند یکی از حرفههای روانشناختی مناسب برای مراقبت از روان و راهی مؤثر برای ارتقای شادی و شادکامی در زندگی افراد متأهل باشد (موراکامی و همکاران[18]، 2009).
می[19] (2010) طی بررسیهای خود مبنی بر بررسی رابطه بین آموزش تحلیل رفتار متقابل و میزان شادکامی ایجاد شده در دانشجویان، به این نتیجه دست یافت که آموزش تحلیل رفتار متقابل باعث افزایش میزان شادکامی در دانشجویان میشود.
مطالعات اندرومیکو[20] (1985) نشان داد که آموزش تحلیل رفتار متقابل اثرهای مثبتی در زندگی زناشویی زوجین به ارمغان آورده، موجبات خشنودی و رضایت از زندگی ایشان را فراهم میسازد.
شولنیک[21] (2012) طی پژوهشی با هدف بررسی تاثیر تئوری تحلیل رفتار متقابل و اندازهگیری شادکامی بین زوجین دریافت که پس از آموزش گروهی این رویکرد به زنان و مردان متأهل و اندازهگیری شادکامی آنها قبل و بعد از آموزش تفاوت معنادار آماری وجود داشته، لذتمندی و خودکفایتی آنها در ارتباط با یکدیگر افزایش مییابد که این به خوبی بیانگر اثر بخشی این رویکرد بر شادکامی است.
یافتههای کوپلند[22] و بورمن[23] (2012) هم مبنی بر سنجش تاثیر آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر دانشجویان نشان داد که بهخوبی باعث بهبود فاکتورهای مرتبط با شادکامی در آنها میشود. این آموزش باعث شد که دانشجویان لذت، کنترل و کارآمدی بهتری را نسبت به قبل از آموزش نشان دهند.
با داشتن این پیشفرض که آموزش تئوری تحلیل رفتار متقابل در میزان شادکامی زوجین مؤثر است و از آنجا که در جامعه امروز لزوم پرداختن بیشتر به خانواده و استحکام نظام آن بیش از پیش احساس میشود، جامعهای که افراد با اهداف متنوع برخاسته از تاریخچه روانشناختی پیچیده و متغیر به راحتی بر سر خواستهها و نیازهای یکدیگر پریشان گشته، تحملشان از کف میرود، پژوهشگر بر آن شد با معرفی رویکردی متفاوت، اهمیت تفاوتهای روانشناختی را به ایشان متذکر شود و بر همین اساس، با ایجاد چارچوبی جدید از رفتار یکدیگر، ادراک بین فردیشان را ارتقا بخشیده، به شادکامی ارتباطی آنها کمکی نماید.
روش پژوهش
طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی بهصورت طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل است. متغیر مستقل در این پژوهش شامل آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل و متغیر وابسته شامل شادکامی و مؤلفههای آن است. بهمنظور بررسی دادههای خام از نرم افزار SPSS-15 استفاده شد و نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون بونفرونی تجزیه و تحلیل شد.
جامعه آماری در این پژوهش کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و فرهنگسراهای شهر اصفهان بودند. نمونه پژوهش ابتدا بهصورت نمونهگیری در دسترس ایجاد شد. سپس از بین 114 متقاضی شرکت در آموزش گروهی بهصورت تصادفی افراد انتخاب و بهصورت تصادفی در سه گروه گمارده شدند: دو گروه آزمایشی شامل: گروه اول 15 نفر از مردان که به همراه همسر خود در آموزش گروهی شرکت کرده بودند و گروه دوم 15 نفر از مردان که بدون حضور همسر خود در آموزش گروهی شرکت کرده بودند و گروه کنترل شامل گروه مردانی که در فهرست انتظار قرار داده شدند. برنامه آموزشی 10 جلسهای تحلیل رفتار متقابل روی گروههای آزمایشی اجرا شد.
ابزار اندازهگیری
آزمون شادکامی آکسفورد(OHI)[24]: این پرسشنامه برای اندازهگیری شادکامی ساخته شد (آرجیل و همگاران، 1989). پایه نظری این پرسشنامه تعریف آرجیل و کروسلند (1987) از شادکامی بود. به باور آرجیل و همکاران (1989) این پرسشنامه نقطه مقابل پرسشنامه افسردگی بک (BDI)[25] است. 21 پرسش از پرسشهای این پرسشنامه از BDI برگرفته شده و معکوس گردیده و یازده پرسش به آن افزوده شده است تا سایر جنبههای سلامت ذهنی را پوشش دهد. فرم نهایی پرسشنامه با 29 پرسش چهار گزینهای آماده شد که در هر پرسش فرد درباره خود از احساس ناشادی تا احساس شادی بسیار زیاد قضاوت میکند (فرانسیس[26]و همکاران، 1998). خرده مقیاسهای آن شامل رضایت از زندگی، لذت، عزت نفس، آرامش، کنترل و کارآمدی است. آرجیل و همکاران (1989) پایایی پرسشنامه آکسفورد را به کمک ضریب آلفای کرونباخ 90/0 و پایایی بازآزمایی آن را طی هفت هفته 78/0 گزارش کردهاند. روایی همزمان این پرسشنامه با استفاده از ارزیابی دوستان افراد درباره آنان 43/0 محاسبه شد (آرجیل ،2001). فرانسیس و همکاران (1998) در پژوهشی بین فرهنگی برای روایی و پایایی پرسشنامه شادکامی آکسفورد در دانشجویان انگلیسی، آمریکایی، استرالیایی و کانادایی ضریب آلفای این پرسشنامه را بین 89/0 تا 90/0 گزارش نمودند. در ایران پرسشنامه شادکامی آکسفورد توسط علیپور و نوربالا (1378) ترجمه شده و درستی برگردان آن توسط هشت متخصص تأیید شده است. روایی صوری پرسشنامه و روایی پرسشنامه، با 110 دانشجوی کارشناسی دانشگاههای علامه طباطبایی و شاهد تهران آزمون شدند. آلفای کرونباخ 98/0 و پایایی تصنیفی 92/0 بوده، همچنین پایایی به روش بازآزمایی پس از سه هفته 79/0 بهدست آمد. همچنین، جعفری، عابدی و لیاقتدار (1383) روایی محتوایی پرسشنامه را به کمک ده متخصص تایید نمودند و پایایی بازآزمایی آن را با فاصله دو ماه بر روی 50 نفر، 70/. و پایایی آن را به روش آلفای کرونباخ با 200نفر ، 92/. گزارش کردند.
روش اجرا
مداخلات آزمایشی طی 10 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد؛ به این صورت که در هر هفته 1 جلسه به مدت 2 ساعت برگزار شد. شرح مختصری از جلسات به قرار زیر است:
جلسه اول: معارفه، انجام پیشآزمون و اجرای تکنیکهای یخشکن، بحث درباره "من کودک"، "کودک طبیعی"، "کودک تطابق یافته" و "کودک عصیانگر" جلسه دوم: صحبت درباره "من والد" و "انواع والد" (حمایتکننده، کنترلکننده، سرزنشکننده، تغذیهکننده). جلسه سوم: صحبت درباره "بالغ شخصیت"، نحوه ترسیم نمودار حالات نفسانی. جلسه چهارم: بحث پیرامون بیماریهای شخصیت از نظر تحلیل رفتار متقابل. جلسه پنجم: بررسی چهار وضعیت زندگی، بحث پیرامون رابطه و واحدهای ارتباطی. جلسه ششم: بررسی انواع روابط از نظر تحلیل رفتار متقابل (موازی، متقاطع و پنهان). جلسه هفتم: بررسی رابطه سالم و چگونگی رسیدن به آن، بررسی مفهوم نوازش، بررسی انواع نوازش. جلسه هشتم: تحلیل بازیهای روانی و مشخص ساختن بازیهای زندگی، عوامل تعیین کننده نمایشنامه زندگی و انواع آن.
جلسه نهم: خلاصهسازی تمامی مفاهیم تحلیل رفتار متقابل در قالب مسائل زناشویی. جلسه دهم: بازی نقش، اجرای پس آزمون.
یافتهها
جدول 1. نتایج آزمون کولموگروف ـ اسمیرنف (نرمال بودن توزیع متغیرها) و آزمون لوین (برابری واریانسها)
در شادکامی و ابعاد آن
آزمون |
ردیف |
متغیرها |
آزمون کولموگروف ـ اسمیرنف |
آزمون لوین |
||
Z |
P |
F |
P |
|||
پیش آزمون |
1 |
رضایت از زندگی |
38/1 |
04/0 |
- |
- |
2 |
لذت |
41/1 |
04/0 |
- |
- |
|
3 |
عزت نفس |
78/1 |
003/0 |
- |
- |
|
4 |
آرامش |
34/2 |
001/0 |
- |
- |
|
5 |
کنترل |
14/2 |
001/0 |
- |
- |
|
6 |
کار آمدی |
5/3 |
001/0 |
- |
- |
|
7 |
شادکامی کلی |
66/0 |
77/0 |
- |
- |
|
پس آزمون |
8 |
رضایت از زندگی |
12/2 |
001/0 |
88/0 |
42/0 |
9 |
لذت |
43/2 |
001/0 |
42/2 |
1/0 |
|
10 |
عزت نفس |
04/2 |
001/0 |
67/3 |
03/0 |
|
11 |
آرامش |
72/1 |
005/0 |
5/0 |
61/0 |
|
12 |
کنترل |
8/1 |
003/0 |
1/0 |
9/0 |
|
13 |
کار آمدی |
88/1 |
002/0 |
39/0 |
68/0 |
|
14 |
شادکامی کلی |
11/2 |
001/0 |
48/2 |
1/0 |
چنانکه در جدول 1 مشاهده میشود، در پیشآزمون رضایت از زندگی، لذت، عزت نفس، آرامش، کنترل و کارآمدی دارای توزیع نرمال نیستند (05/0P<)، ولی شادکامی کلی دارای توزیع نرمال است (05/0P>). در پسآزمون رضایت از زندگی، لذت، عزت نفس، آرامش، کنترل، کارآمدی و شادکامی کلی دارای توزیع نرمال نیستند (05/0P<). چنانکه در جدول 2 در بخش نتایج مربوط به آزمون لوین مشاهده میشود، در پسآزمون فقط عزت نفس دارای برابری واریانسها در بین سه گروه نیست (05/0P<)، و در رضایت از زندگی، لذت، کارآمدی، آرامش، کنترل و شادکامی کلی پیشفرض برابری واریانسها رعایت شده است. بر اساس منابع موجود (گلاس و استنلی، 1368) آزمونهای پارامتریک در برابر نقض نسبی پیشفرضهایی نظیر نرمال بودن توزیع متغیرها و برابری واریانسهای خطا بهطور نسبی استحکام دارند.
جدول 2. میانگین و انحراف معیار شادکامی و ابعاد آن در گروههای سه گانه پژوهش (مردان) در پیشآزمون و پسآزمون در مردان
ردیف |
خرده متغیرهای شادکامی |
آزمون |
گروه آموزش 1 |
گروه آموزش 2 |
گروه کنترل |
|||
M |
SD |
M |
SD |
M |
SD |
|||
1 |
رضایت از زندگی |
پیشآزمون |
42/1 |
23/0 |
5/1 |
13/0 |
21/1 |
15/0 |
پسآزمون |
5/3 |
18/0 |
2/3 |
28/0 |
77/1 |
48/0 |
||
2 |
لذت |
پیشآزمون |
40/1 |
2/0 |
38/1 |
12/0 |
28/1 |
22/0 |
پسآزمون |
47/3 |
14/0 |
35/3 |
28/0 |
71/1 |
48/0 |
||
3 |
عزت نفس |
پیشآزمون |
42/1 |
18/0 |
33/1 |
18/0 |
33/1 |
25/0 |
پسآزمون |
6/3 |
23/0 |
4/3 |
29/0 |
1/2 |
5/0 |
||
4 |
آرامش |
پیشآزمون |
55/1 |
27/0 |
44/1 |
24/0 |
22/1 |
24/0 |
پسآزمون |
4/3 |
38/0 |
24/3 |
44/0 |
92/1 |
52/0 |
||
5 |
کنترل |
پیشآزمون |
5/1 |
21/0 |
52/1 |
27/0 |
22/1 |
21/0 |
پسآزمون |
47/3 |
28/0 |
31/3 |
27/0 |
83/1 |
49/0 |
||
6 |
کار آمدی |
پیشآزمون |
53/1 |
52/0 |
67/1 |
48/0 |
33/1 |
49/0 |
پسآزمون |
5/5 |
52/0 |
8/2 |
68/0 |
5/1 |
64/0 |
||
7 |
شادکامی کلی |
پیشآزمون |
47/1 |
12/0 |
47/1 |
11/0 |
27/1 |
17/0 |
پسآزمون |
4/3 |
08/0 |
2/3 |
24/0 |
8/1 |
44/0 |
چنانکه در جدول 2 مشاهده میشود، میانگین پسآزمون شادمانی کلی در گروه اول شامل مردان متأهل که به همراه همسران خود شرکت کرده بودند، برابر با 4/3، و در گروه دوم شامل مردان متأهل که بدون حضور همسران خود شرکت کرده بودند برابر با 2/3 و در گروه مردان کنترل برابر با 8/1 است. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری انجام شده بر پسآزمون شادمانی و ابعاد آن پس از کنترل پیشآزمون در جدول 2 ارائه شده است.
جدول 3. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری بر پسآزمون شادکامی و ابعاد آن پس از کنترل پیشآزمون در مردان
خرده متغیرهای شادکامی |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
ضریبF |
معناداری |
اندازه اثر سهمی اتا |
توان آزمون |
رضایت از زندگی |
07/14 |
2 |
03/7 |
53/59 |
001/0 |
77/0 |
1 |
لذت |
22/14 |
2 |
11/7 |
55/59 |
001/0 |
77/0 |
1 |
عزت نفس |
9 |
2 |
5/4 |
31/30 |
001/0 |
63/0 |
1 |
آرامش |
76/8 |
2 |
93/3 |
83/18 |
001/0 |
51/0 |
1 |
کنترل |
03/12 |
2 |
02/6 |
72/41 |
001/0 |
7/0 |
1 |
کار آمدی |
69/19 |
2 |
81/9 |
14/30 |
001/0 |
63/0 |
1 |
شادکامی کلی |
43/12 |
2 |
21/6 |
96/65 |
001/0 |
79/0 |
1 |
چنانکه در جدول 3 مشاهده میشود، در رضایت از زندگی بین مردان سه گروه تفاوت معناداری (53/59 F=و 01/0p<) وجود دارد. مجذور سهمی اتا برابر با 77/0 و به این معنی است که 77 درصد تفاوت گروهها در رضایت زندگی مربوط به آموزش تحلیل رفتار متقابل بوده است. توان آزمون نیز برای رضایت از زندگی برابر با 1 و به این معنی است که تحلیل کوواریانس چند متغیری با 100 درصد توان تفاوتهای بین گروهها را بر پایه تعداد نمونه مورد مطالعه (هر گروه 15 نفر) تایید نموده است. در لذت بین مردان سه گروه تفاوت معناداری (55/59 F=و 01/0P<) وجود دارد. مجذور سهمی اتا برابر با 77/0 و به این معنی است که 77 درصد تفاوت گروهها در لذت مربوط به آموزش تحلیل رفتار متقابل بوده است. توان آزمون نیز برای لذت برابر با 1 و به این معنی است که تحلیل کوواریانس چند متغیری با 100 درصد توان تفاوتهای بین گروهها را بر پایه تعداد نمونه مورد مطالعه (هر گروه 15 نفر) تایید نموده است. در عزت نفس بین مردان سه گروه تفاوت معناداری (31/30 F=و 01/0P<) وجود دارد. مجذور سهمی اتا برابر با 63/0 و به این معنی است که 63 درصد تفاوت گروهها در عزت نفس مربوط به آموزش تحلیل رفتار متقابل بوده است. توان آزمون نیز برای عزت نفس برابر با 1 و به این معنی است که تحلیل کوواریانس چند متغیری با 100 درصد توان تفاوتهای بین گروهها را بر پایه تعداد نمونه مورد مطالعه (هر گروه 15 نفر) تایید نموده است. در آرامش بین مردان سه گروه تفاوت معناداری (83/18 F=و 01/0P<) وجود دارد. مجذور سهمی اتا برابر با 51/0 و به این معنی است که 51 درصد تفاوت گروهها در آرامش مربوط به آموزش تحلیل رفتار متقابل بوده است. توان آزمون نیز برای آرامش برابر با 1 و به این معنی است که تحلیل کوواریانس چند متغیری با 100 درصد توان تفاوتهای بین گروهها را بر پایه تعداد نمونه مورد مطالعه (هر گروه 15 نفر) تایید نموده است. در کنترل بین مردان سه گروه تفاوت معناداری (72/41 F=و 01/0P<) وجود دارد. مجذور سهمی اتا برابر با 7/0 و به این معنی است که 70 درصد تفاوت گروهها در کنترل مربوط به آموزش تحلیل رفتار متقابل بوده است. توان آزمون نیز برای کنترل برابر با 1 و به این معنی است که تحلیل کوواریانس چند متغیری با 100 درصد توان تفاوتهای بین گروهها را بر پایه تعداد نمونه مورد مطالعه (هر گروه 15 نفر) تایید نموده است. در کارآمدی بین مردان سه گروه تفاوت معناداری (14/30 F=و 01/0P<) وجود دارد. مجذور سهمی اتا برابر با 63/0 و به این معنی است که 63 درصد تفاوت گروهها در کارآمدی مربوط به آموزش تحلیل رفتار متقابل بوده است. توان آزمون نیز برای کارآمدی برابر با 1 و به این معنی است که تحلیل کوواریانس چند متغیری با 100 درصد توان تفاوتهای بین گروهها را بر پایه تعداد نمونه مورد مطالعه (هر گروه 15 نفر) تایید نموده است. در شادکامی کلی بین مردان سه گروه تفاوت معناداری (96/65 F=و 01/0P<) وجود دارد. مجذور سهمی اتا برابر با 79/0 و به این معنی است که 79 درصد تفاوت گروهها در شادمانی کلی مربوط به آموزش تحلیل رفتار متقابل بوده است. توان آزمون نیز برای شادمانی برابر با 1 و به این معنی است که تحلیل کو واریانس چند متغیری با 100 درصد توان تفاوتهای بین گروهها را بر پایه تعداد نمونه مورد مطالعه (هر گروه 15 نفر) تایید نموده است. آزمون بونفرونی برای تعیین تفاوتهای گروهها بهصورت دو به دو انجام گرفت که نتایج آن در جدول 3 مشاهده میشود.
جدول 4. نتایج آزمون بونفرونی برای مقایسه دو به دو گروههای پژوهش در ابعاد شادکامی در مردان
متغیر |
گروه اول |
گروه مورد مقایسه |
تفاوت میانگینها |
خطای استاندارد |
معناداری |
رضایت از زندگی |
گروه آموزش 1 |
گروه آموزش 2 |
28/0 |
13/0 |
12/0 |
گروه آموزش 1 |
گروه کنترل |
84/1 |
17/0 |
001/0 |
|
گروه آموزش 2 |
گروه کنترل |
55/1 |
17/0 |
001/0 |
|
لذت |
گروه آموزش 1 |
گروه آموزش 2 |
13/0 |
13/0 |
1 |
گروه آموزش 1 |
گروه کنترل |
8/1 |
17/0 |
001/0 |
|
گروه آموزش 2 |
گروه کنترل |
68/1 |
17/0 |
001/0 |
|
عزت نفس |
گروه آموزش 1 |
گروه آموزش 2 |
14/0 |
15/0 |
1 |
گروه آموزش 1 |
گروه کنترل |
45/1 |
19/0 |
001/0 |
|
گروه آموزش 2 |
گروه کنترل |
31/1 |
19/0 |
001/0 |
|
آرامش |
گروه آموزش 1 |
گروه آموزش 2 |
25/0 |
18/0 |
47/0 |
گروه آموزش 1 |
گروه کنترل |
38/1 |
22/0 |
001/0 |
|
گروه آموزش 2 |
گروه کنترل |
13/1 |
23/0 |
001/0 |
|
کنترل |
گروه آموزش 1 |
گروه آموزش 2 |
09/0 |
15/0 |
1 |
گروه آموزش 1 |
گروه کنترل |
65/1 |
19/0 |
001/0 |
|
گروه آموزش 2 |
گروه کنترل |
56/1 |
19/0 |
001/0 |
|
کار آمدی |
گروه آموزش 1 |
گروه آموزش 2 |
47/0 |
22/0 |
12/0 |
گروه آموزش 1 |
گروه کنترل |
19/2 |
28/0 |
001/0 |
|
گروه آموزش 2 |
گروه کنترل |
72/1 |
29/0 |
001/0 |
|
شادکامی کلی |
گروه آموزش 1 |
گروه آموزش 2 |
23/0 |
12/0 |
19/0 |
گروه آموزش 1 |
گروه کنترل |
79/1 |
15/0 |
001/0 |
|
گروه آموزش 2 |
گروه کنترل |
49/1 |
15/0 |
001/0 |
مطابق جدول 4 در رضایت از زندگی بین گروه آموزشی اول و گروه آموزشی دوم با گروه کنترل تفاوت معناداری (01/0P<) وجود دارد، اما بین گروه آموزشی اول و گروه آموزشی دوم تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P>). بدین ترتیب، فرض دوم پژوهش مبنی بر اینکه پس از آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بین رضایت از زندگی گروه آزمایشی اول و گروه آزمایشی دوم با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد، تایید میشود. در لذت بین گروه آموزشی اول و گروه آموزشی دوم با گروه کنترل تفاوت معناداری (01/0P<) وجود دارد، اما بین گروه آموزشی اول و گروه آموزشی دوم تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P>). بدین ترتیب، فرض سوم پژوهش مبنی بر اینکه پس از آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بین لذت گروه آزمایشی اول و گروه آزمایشی دوم با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد، تایید میشود. در عزت نفس بین گروه آموزشی اول و گروه آموزشی دوم با گروه کنترل تفاوت معناداری (01/0P<) وجود دارد، اما بین گروه آموزشی اول و گروه آموزشی دوم تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P>). بدین ترتیب، فرض سوم پژوهش مبنی بر اینکه پس از آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بین عزت نفس گروه آزمایشی اول و گروه آزمایشی دوم با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد، تایید میشود. در آرامش بین گروه آموزشی اول و گروه آموزشی دوم با گروه کنترل (01/0P<) تفاوت معناداری (01/0P<) وجود دارد، اما بین گروه آموزشی اول و گروه آموزشی دوم تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P>). بدین ترتیب، فرض چهارم پژوهش مبنی بر اینکه پس از آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بین آرامش گروه آزمایشی اول و گروه آزمایشی دوم با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد، تایید میشود. در کنترل بین گروه آموزشی اول و گروه آموزشی دوم با گروه کنترل تفاوت معناداری (01/0P<) وجود دارد، اما بین گروه آموزشی اول و گروه آموزشی دوم تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P>). بدین ترتیب، فرض پنجم پژوهش مبنی بر اینکه پس از آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بین کنترل گروه آزمایشی اول و گروه آزمایشی دوم با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد، تایید میشود. در کارآمدی بین گروه آموزشی اول و گروه آموزشی دوم با گروه کنترل تفاوت معناداری (01/0P<) وجود دارد، اما بین گروه آموزشی اول و گروه آموزشی دوم تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P>). بدین ترتیب، فرض ششم پژوهش مبنی بر اینکه پس از آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بین کارآمدی گروه آزمایشی اول و گروه آزمایشی دوم با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد، تایید میشود. در شادکامی کلی بین گروه آموزشی اول و گروه آموزشی دوم با گروه کنترل تفاوت معناداری (01/0P<) وجود دارد، اما بین گروه آموزشی اول و گروه آموزشی دوم تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P>). بدین ترتیب، فرض اول (اصلی) پژوهش مبنی بر اینکه پس از آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بین شادکامی گروه آزمایشی اول و گروه آزمایشی دوم با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد، تایید میشود.
بحث و نتیجهگیری
یافتههای پژوهش نشان میدهد که آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل باعث افزایش متغیرهای مربوط به شادکامی میشود. یافتههای حاصل از این پژوهش با یافتههای می (2010)، دیل[27] (1990) اندرومیکو[28] (1985)، سیوکار و پیروت[29] ( 2011)، شولنیک (2012)، روحانی و ابوطالبی (1388) همخوان است.
به اعتقاد سیوکار و پیروت ( 2011) تحلیل رفتار متقابل، یکی از مؤثرترین نظریههای روانشناختی است که با کمک به حل مشکلات موجود در روابط انسانی به روند رو به رشد شادمانی در افراد کمک میکند . به نظر میرسد با آموزش TA[30] من "والد" در زوجین که موجبات تعارضات زناشویی را فراهم میآورد، توسط من "بالغ" تجزیه و تحلیل شده، این بازسازی باعث جهتگیری صحیحتری در زندگی میشود که در رفتارهای کلامی و غیرکلامی زوجین تاثیر مثبت میگذارد و آرامش را به ارمغان آورده، زوجین لذت بیشتری از زندگی را تجربه میکنند. همانگونه که اندرومیکو (1985) در پژوهشهای خود اذعان میدارد، با بازسازی "والد" میزان انتقاد در زوجین کمتر میشود و میتوانند مشکلات را با "بالغی" تقویت شده حل کنند که عزت نفس را به ارمغان داشته باشد. میتوان به این نکته توجه داشت که پژوهشها راههایی برای کاستن اثرهای زیانبار منازعه و مجادله که نتیجه "بالغی" ناکار آمدی باشد، مطرح کردهاند که یکی از این راهها کنترل هیجانهای خود است که با آموزش TA در مبحث من "کودک" به این مهم میرسیم و قابل ذکر است که کاهش منازعه و مجادله در زوجین شادکامی کلی را افزایش میدهد. با آموزش TA مهارت و نظارت بالغ بیشتر خواهد شد و "والد" از حالت منفی بودن خارج میشود و کودک سالم و شاد میشود و همین امر باعث افزایش کیفیت زندگی زوجین میشود و بهبود کیفیت زندگی با احساس کنترل و کارآمدی و نهایتاً افزایش شادکامی رابطه مستقیم دارد.
می (2010) نتیجه میگیرد که با آموزش TA به زوجین رابطه "کودک ـ کودک" آنها رابطهای خلّاق، صمیمی و با عشق میشود و این شور و شوق باعث تبادلی لذتبخش و آرام میشود که بدون شک، پیوندی مهرآمیز و مستحکم را سبب میشود و شادکامی زوجین افزایش مییابد. آلودگی احتمالی "بالغ" بهوسیله "والد" یا "کودک" که آثار تعصب و اوهام در بالغ را به همراه دارد، باعث میشود در ارتباطات خود تحمیل یا اجبار را انتخاب کنند که با آموزش تحلیل رفتار متقابل این آلودگی در بالغ برطرف میشود و کیفیت ارتباطات به حالت سالم بازسازی میشود و این ارتباط صحیح حس کنترل را در زوجین زنده میکند و احساس میکنند که بر زندگی خود تسلط بیشتری دارند. با توجه به اینکه فقط یک بالغ رشد کرده که از احساس "من خوب هستم ـ تو خوب هستی" برخوردار باشد، توانایی قبول و اجرای تعهدات اخلاق یک ازدواج را داراست و در نتیجه باعث استحکام رابطه زناشویی میشود و همین امر خشنودی زوجین را به همراه آورده است. بعد از آموزش اصولی TA زوجین متوجه بازیهای روانی خود میشوند و با دست کشیدن از بازیهای روانی و کم شدن برچسب زدن و یا قضاوت درباره همسر خود، احساس لذت در خود فرد و حتی طرف مقابل بیشتر میشود. در تمریناتی که در آموزش گروهی TA داده شد، احتمالاً بالغ افراد شرکتکننده به جمعآوری اطلاعات درست پرداخت و این کار باعث رها شدن بالغ از آلودگی شد و این امر باعث شد که بالغ ایشان به تعادل و هماهنگی برسد و بر اساس آنکه بالغ مرکز تجزیه و تحلیل، ارزیابی و حل مسأله است، احتمالاً زوجین توانستند توانایی حل مسأله را در خود افزایش دهند و بر همین اساس، تصمیمگیریهای سالم و مطلوبی داشته باشند که این امر در حل تعارضات زناشویی زوجین کمک کننده است و به ایجاد عزت نفس افراد میانجامد. تغییر نحوه نگریستن به زندگی، با در نظر گرفتن ابعاد وجودی خود و دیگران موجبات دستیابی به زندگی با کیفیت برتر شده، به کشف راه جدیدی از زندگی سرشار از شادی و نشاط منجر خواهد شد (بوهولستر، 2008). افراد شرکت کننده در جلسات TA آموختند که میتوانند شخصیت خود را سالم، متعادل و هماهنگ سازند و همچنین، نسبت به ارزشهای زناشویی و سایر افقهای زندگی مشتاقتر و پذیراتر باشند. آنها آموختند که با تقویت و بازسازی بالغ خود و تعالی بخشی در این بعد از شخصیت میتوان ابعاد هستی را برای خود معنادار کرده و با ایجاد رابطهای بر اساس معنا و فلسفه جدید با زوج خود و حتی دیگران و محیط، انگیزههای درونی قویتری همچون احساس کفایت ایجاد کرد. اطلاعات و مهارتهای جدیدی که افراد به وسیله برنامه آموزشی TAبهدست آوردند، سبب شد که رضایتمندی افراد در زندگی به علت سازگاری بیشتر، پذیرش و درک خود و همسرشان افزایش یابد و افراد احساس خوشایند بیشتری را تجربه کنند و در نهایت، اضطراب آنها کاهش و شادکامی ایشان افزایش یابد. در نهایت، بنا به یافتههای دیل (1990) افراد طی تمرینات گروهی و فردی به شفای کودک درون یا به بیان دیگر تشکیل کودک مجدد خوداقدام کرده، این گونه تمرینات موجبات افزایش شادی و نشاط با دوامی را در زوجین فراهم کرد. تحلیل رفتار متقابل میتواند یکی از حرفههای روانشناختی مناسب برای مراقبت از روان و راهی مؤثر در ارتقای شادی و شادکامی در زندگی افراد متأهل باشد (موراکامی و همکاران ،2009).
[1] Young & Long
[2] Diener
[4] Veenhoven
[10] Chamorro & etal
[11] Peir َ o
[12] Murphy & Athanasoud
[13] Zimmerman & katon
[14] transational Analysis
[15] Eric Bern
[16] Stewart & Joines
[17]Corey
[18] Murakami & etal
[19] Mei
[20] Andromico
[21] shulnik
[24] Oxford Happiness Inventory
[25] Beck Depression Inventory
[26] Francis
[27] Deal
[28] Andromico
[29] Ciucur & Pirvut
[30] Transactional Analysis