نویسندگان
1 دانشیار علوم اعصاب شناختی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
2 دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی کودک و نوجوان، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
3 دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
 Mindfulness as a base of psychological treatments is sustained monitoring of current conditions. The purpose of the presented study was to investige the relationship between mindfulness and sustained and selective attention. In this cross - sectional study, 40 students of Tehran University were selected. As the research tools, Stroop test, Continuous Performance Test (CPT), and Mindful Attention Awareness Scale (MAAS) were used. Findings showed that with reduction of error and reaction time, mindfulness is increased. This finding was significant for the reaction time of continuous performance Test. Based of the findings, mindfulness isnot related to selective attention but is related to sustained attention. This could be interpreted that mindfulness is a continuing monitoring of current conditions.
کلیدواژهها [English]
نوعی از آگاهی را که بر اثر توجّه روی هدف، در لحظه جاری و بدون استنتاج لحظه به لحظه وجود دارد، ذهنآگاهی[1] میگویند (کابات- زین[2]، 2003). به عبارت دیگر، ذهنآگاهی تعمّقی غیرعمد بر روی وقایع حاضر و جاری بوده، به عنوان نوعی آگاهی پذیرا و عاری از قضاوت از آنچه اکنون در حال وقوع است، تعریف میگردد (هیز و ویلسون [3] 2003؛ رایان و براون [4]، 2003). افراد ذهنآگاه واقعیّات درونی و بیرونی را آزادانه و بدون تحریف ادراک میکنند و توانایی زیادی در مواجهه با دامنه گستردهای از تفکّرات، هیجانها و تجربهها (اعم از خوشایند و ناخوشایند) دارند (رایان و براون، 2003؛ براون و همکاران، 2007). توجّه از نوع ذهنآگاهی، همان توجّه دقیق فرد به آن چیزی است که او هماکنون در حال تعبیر آن است و این با تفکیک واکنشهای خود از دادههای حسّی خام صورت میگیرد (استین[5]، 1997). اساس ذهنآگاهی از تمرینهای مراقبه بودایی اقتباس شده که ظرفیّت توجّه و آگاهی پیگیر و هوشمندانه فراتر از تفکّر را افزایش میدهد. ذهنآگاهی یک روش یا فن نیست، اگرچه در انجام آن روشها و فنون گوناگون بسیاری بهکار رفته است. برخی ذهنآگاهی را به منزله یک شیوه «بودن» یا یک شیوه از «فهمیدن» توصیف میکنند که مستلزم درک احساسات شخصی است (بائر[6]، 2003؛ به نقل از کاویانی، حاتمی و شفیعآبادی، 1387). شایان ذکر است، این سازه روانشناختی را باید از خودآگاهی[7] و یا توجه معطوف به خود[8] متمایز کرد. تشابه این سازهها در توجه فزونیافته به تجربههای ذهنی است، اما تفاوت اصلی در جنبه شناختی آنهاست؛ بدین معنا که جلب توجّه در خودآگاهی تحت تأثیر سوگیریهای تفکّر خود محور بوده، با قضاوت درباره خود همراه است، اما ذهنآگاهی، نوعی توجّه بدون سوگیری و قضاوت پیرامون جنبههای خود است. ذهنآگاهی با بهزیستی ذهنی[9] و روانشناختی[10] و سلامت روانی رابطه مثبت دارد، در حالی که خودآگاهی با میزان پایین سلامت روانشناختی مرتبط است (براون و همکاران 2007؛ فالکنستروم[11]، 2010). همچنین، پژوهشها رابطه مثبت ذهنآگاهی را با ارزشهای درونی[12] (که در جهت رشد شخصی[13]، ارتباطات[14] و مشارکت عمومی[15] گرایش دارند)، خودتنظیمی انطباقی[16] و میزان پایین مادیگرایی[17] نشان دادهاند (براون و همکاران 2007؛ براون و کاسیر[18]، 2005). در پژوهش گیلاک[19] (2009) نیز مشخص شد که ذهنآگاهی با پنج عامل بزرگ شخصیت، به ویژه روانرنجوری[20]، عاطفه منفی[21] و وظیفهشناسی[22] ارتباط معناداری دارد. یکی از علل افزایش پژوهشهای روانشناختی و پزشکی پیرامون ذهنآگاهی، این است که می تواند ابعاد جدیدی از رابطه ذهن و بدن را مشخص سازد. اکثر پژوهشها بر ارزیابی کارآمدی مداخلات مبتنی بر ذهنآگاهی[23] متمرکز شدهاند. به منظور اکتساب انواع جدیدی از کنترل و خردمندی بر پایه توانمندیهای درونی، مداخله مبتنی بر ذهنآگاهی به عنوان رویکردی سیستمی و فشرده برای آرمیدگی، توجّه کردن، آگاهی و بینش به کار میرود. نتایج نشان داده است که این نوع مداخله برای درمان هر دو دسته علایم روانشناختی و فیزیکی مؤثر بوده است (کابات زین، 2003؛ گیلاک، 2009). پست و وید [24] (2009) معتقدند که اثربخشی درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی به علت دخالت دادن باورهای معنوی یا مذهبی مراجعان در فرآیند درمان است. برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی[25] به نحو معناداری موجب افزایش ذهنآگاهی و سلامت و نیز کاهش استرس و علایم فیزیکی و روانشناختی آن میشود. زمان صرف شده در تمرینهای مراقبه[26] مانند یوگا نیز با ارتقاء ذهنآگاهی و سلامت مرتبط است. بنابراین، می توان ذهنآگاهی را یک عامل میانجی برای افزایش عملکرد روانشناختی و کاهش علایم استرس حاصل از تمرینهای مراقبه در نظر گرفت. این درمان در افراد مبتلا به اختلال خوردن، به ویژه پر اشتهایی[27] و تغییر خلق بیماران سرطانی تأثیر مثبتی داشته است (کابات زین، 2005؛ کارمودی و بر [28] ، 2008). همچنین، شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی[29] یک برنامه پیشگیری از عود علایم افسردگی (به ویژه افسردگی یک قطبی) است که جنبههای شناختدرمانی را با مراقبه (با تأکید بر ذهنآگاهی) ترکیب میکند (سگال و همکاران [30] 2002). اثربخشی این روش درمانی در مبتلایان به اختلال دوقطبی نیز تأیید شده است (وبر و همکاران، 2010). به طور کلی، مداخلات مبتنی بر ذهنآگاهی در کاهش نشانههای افسردگی، درد مزمن[31] و استرس مؤثر بودهاند (کزاک[32]، 2008؛ مارس و ابی [33]، 2010).
همچنانکه ادبیات پژوهشی مربوط در این زمینه نشان میدهد، توجّه گسترده به مفهوم روانشناختیِ ذهنآگاهی در سالهای اخیر بیشتر معطوف به مطالعات بالینی در این زمینه است و مروری بر این مطالعات نشان میدهد که در رواندرمانی و شناختدرمانی، ذهنآگاهی مورد توجه خاصی بوده و ارتقا آن به عنوان یک هدف درمانی مطرح است. با وجود این، مکانیزمهای تأثیرگذاری درمانهای شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی، زمینه پژوهشی بسیار مهمی است که البته در مطالعات آتی پیرامون ذهنآگاهی میتواند مورد توجه فراوان قرار گیرد (شاپیرو و همکاران [34] 2006). تلاشهای اخیر به منظور تبدیل مفهوم ذهنآگاهی به مفهومی ساده و قابل فهم، سه مؤلفه مهم و عمده را برشمرده که به صورت پویا و چرخهای با هم در ارتباط بوده و به عنوان مکانیزمهای تأثیرگذار و پایه ذهنآگاهی مشخص شدهاند و عبارتند از: تعمّد[35]، توجّه[36] و نگرش[37] (شاپیرو و همکاران 2006). توجّه یکی از مؤلفههای بنیادی ذهنآگاهی است و روانشناسان شناختی انواع مختلفی از تواناییهای توجّهی را از هم متمایز نمودهاند که دو شکل عمده آن شامل ظرفیت توجّه برای یک دوره طولانی نسبت به شیء (توجّه پایدار[38]) و توانایی بازداری فرآیند فکر، هیجان یا احساس (توجّه انتخابی[39]) است. علیرغم مبرهن بودن تأثیر تمرینهای مبتنی بر ذهنآگاهی بر کارکردهای توجّهی مغز، هنوز پژوهشهای جدّی پیرامون ارتباط ذهنآگاهی با انواع کارکردهای توجّهی صورت نپذیرفته است. این در حالی است که موفقیت درمانهای شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی نشان دهندة تغییرات زیستشناختی مغز است. پژوهشها نشان میدهد که مراقبه ذهنآگاهی، به فعال شدن ناحیهای از مغز منجر میشود که نقش مهمی در ایجاد عواطف مثبت و اثرهای سودمند در کارکرد ایمنسازی بدن ایفا میکند (دیویدسون و همکاران [40]، 2003). به عبارت دیگر، از آنجایی که مغز را خاستگاه رفتار میدانیم، هر نوع تغییر رفتار نیازمند تغییرات ساختاری و عملکردی مغز است. ارتباط بین روشهای روان درمانی با کارکردهای شناختی مغز و کشف تأثیرات عصب روانشناختی آن، علاوه بر مستدل نمودن تأثیرات درمانی میتواند ارائه کننده راهکارهایی برای ارتقای این روشهای درمانی باشد. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه ذهنآگاهی با کارکردهای توجّه پایدار و انتخابی بود و چنین فرض گردید که بین شاخصهای شناختی ذهن آگاهی و کارکردهای توجهی پایدار و انتخابی رابطه وجود دارد.
روش
روش تحقیق پژوهش حاضر، از نوع طرح همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران بودند که از بین آنها 40 دانشجوی (20 مرد و 20 زن) مشغول به تحصیل در رشته روانشناسی در سال 89-1388 به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دامنه سنی شرکتکنندگان در این پژوهش، 18 تا 25 سال (میانگین 5/21) بود.
ابزار پژوهش
1. مقیاس ذهنآگاهی[41]: این مقیاس یک آزمون 15 سؤالی است که براون و ریان (2003) آن را به منظور سنجش سطح هشیاری[42] و توجّه نسبت به رویدادها و تجارب جاری زندگی طراحی کردند. سؤالهای آزمون سازه ذهنآگاهی را در مقیاس 6 درجهای لیکرت (از نمره یک برای «تقریبا همیشه» تا نمره 6 برای «تقریبا هرگز») میسنجد (رایان و براون، 2003). این مقیاس یک نمره کلی برای ذهنآگاهی به دست میدهد که دامنه آن از 15 تا 90 متغیر بوده، نمره بالاتر نشاندهنده ذهنآگاهی بیشتر است. همسانی درونی[43] سؤالهای آزمون بر اساس ضریب آلفای کرونباخ از 80/0 تا 87/0 گزارش شده است (براون و ریان[44]، 2003؛ لیندا و همکاران[45]2005).روایی مقیاس با توجّه به همبستگی منفی آن با ابزارهای سنجش افسردگی و اضطراب و همبستگی مثبت با ابزارهای سنجش عاطفه مثبت و حرمت خود، کافی گزارش شده است. ضریب پایایی بازآزمایی این مقیاس نیز در فاصله زمانی یک ماهه ثابت گزارش شده است (براون و ریان، 2003). آلفای کرونباخ برای پرسشهای نسخه فارسی این مقیاس در مورد یک نمونه 723 نفری از دانشجویان 81/0 محاسبه شده است (قربانی، واتسون و وتینگتون [46]، 2009)
2.آزمون عملکرد مداوم (CPT)[47]: آزمون معتبری است که از آن برای یافتن اختلال در عملکرد توجّه پایدار و مداوم و نقایص بازداری استفاده میشود (کورنبلات و مالهوترا [48]، 2001؛ گوکالسینگ و همکاران [49]، 2000). پژوهشهای تصویربرداری کارکردی مغز فعالیت قطعه پیشانی را در هنگام انجام آزمون عملکرد مداوم نشان داده است (کرامر[50] ، 1999). در یک سری، اعداد با فاصله زمانی معین ظاهر شده و دو محرک به عنوان محرک هدف تعیین میشود. شرکتکننده باید با مشاهده اعداد مورد نظر هر چه سریعتر کلید مربوطه را بر روی صفحه رایانه فشار دهد. محرک هدف نسبتاً کمیاب و نهفتگی ارائه، نسبتاً کوتاه است (ویسوانات[51]، 2009). متغیرهای مورد سنجش در این آزمون عبارتند از: 1- خطای حذف (فشار ندادن کلید هدف در برابر محرک)؛ 2- خطای اعلام کاذب (فشار دادن کلید در برابر محرک غیر هدف)؛ 3- زمان واکنش (میانگین زمان واکنش پاسخهای صحیح در برابر محرک بر حسب هزارم ثانیه). در این آزمون خطای حذف و زمان واکنش با نقصان توجه و خطای اعلام کاذب با تکانشوری در ارتباط هستند. همچنین سرعت پردازش اطلاعات با میانگین زمان واکنش و همسانی با تغییرپذیری زمان واکنش ارتباط دارند (شین[52]، 2008). از این آزمون برای سنجش خطاهای توجه در طیف گستردهای از اختلالات روانی استفاده شده است (ریچیو و همکاران[53]2005). حسنی و هادیانفر (1386؛ به نقل از کریمی علی آباد و همکاران، 1389) پایایی این آزمون را از طریق بازآزمایی برای قسمتهای مختلف، بین 59/0 تا 93/0 گزارش کردهاند .
3.آزمونرنگ- واژه استروپ[54]: این آزمون که یکی از پرکاربردترین آزمونهای توجه انتخابی یا توجه متمرکز و بازداری پاسخ است (چان[55] و همکاران، 2006؛ بازیکاس و همکاران[56]2006) یک مدل آزمایشگاهی و به عنوان یک آزمون پایه برای عملکرد قطعه پیشانی مغز تلقی میشود. سنجش جریان ناحیهای خون از طریق تصویربرداری با انتشار پوزیترون در هنگام انجام این آزمون با افزایش فعالیت ناحیه کمربند قدامی (بخش میانی قشر پری فرونتال) همراه است (باچسبام و همکاران[57]1990). در پژوهش حاضر، نوع رایانهای آن استفاده شد که مشتمل بر سه مرحله زیراست: الف- در مرحله اول که مرحله کوششهای هماهنگ است، اسامی چهار رنگ اصلی با رنگ سیاه در مرکز صفحه نمایشگر ظاهر میشود و شرکتکننده باید هر چه سریعتر بر اساس اسامی رنگها، یکی از کلیدهای آبی، قرمز، زرد و یا سبز را بر روی صفحه کلید فشار دهد؛ ب- در مرحله دوم اسامی چهار رنگ اصلی، هر کدام به رنگ خودشان در مرکز صفحه رایانه ظاهر میشود و شرکتکننده باید هر چه سریعتر کلید مطابق با هر رنگ را در صفحه کلید فشار دهد؛ ج- مرحله سوم، مرحله کوششهای ناهماهنگ یا تداخل نام دارد که اسامی چهار رنگ اصلی، هر کدام با رنگی متفاوت از رنگ خودشان بر صفحه ظاهر شده، از شرکتکننده خواسته میشود تا هرچه سریعتر بر اساس رنگ کلمه، کلید مطابق با آن را در صفحه کلید فشار دهد؛ برای مثال کلمه قرمز با رنگ دیگری (مثلاً سبز) نوشته میشود و شرکتکننده باید به جای معنی کلمه، رنگ جوهر آن را تعیین کند. شاخصهای مورد سنجش در این آزمون عبارتند از: دقت (تعداد پاسخ های صحیح) و سرعت (میانگین زمان واکنش پاسخهای صحیح در برابر محرک بر حسب هزارم ثانیه). پایایی آزمون استروپ، بر اساس پژوهش اوتلو و گراف [58] (1995؛ به نقل از کریمی علی آباد و همکاران، 1389)، به روش بازآزمایی برای هر سه کوشش به ترتیب معادل 01/0، 83/0 و 90/0 به دست آمده است. قدیری، جزایری، عشایری و قاضی طباطبایی (1385) پایایی بازآزمایی هر سه کوشش این آزمون را به ترتیب 6/0، 83/0 و 97/0 گزارش کردند.
روش اجرا. پس از نمونهگیری و جلب همکاری و مشارکت دانشجویان، آزمونهای نرمافزاری عملکرد مداوم و استروپ با استفاده از یک رایانه قابل حمل و به صورت انفرادی به افراد ارائه میشد و برنامه دادههای مربوطه را ذخیره مینمود. پس از آن پرسشنامه ذهنآگاهی در اختیار هر فرد قرار گرفته، تکمیل میشد. به منظور تحلیل آماری یافتههای پژوهش از آزمون همبستگی پیرسون استفاده گردید.
یافتهها
مطالعه حاضر بر روی 40 نفر از دانشجویان دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران با میانگین سنی 8/21 و انحراف معیار 5/21 سال اجرا شد. مشخصات جمعیت شناختی متغیرهای مورد بررسی در جدول 1 قابل مشاهده است. جدول 2، نشان دهنده مقادیر میانگین و انحراف استاندارد نمرههای شرکتکنندگان این پژوهش در متغیّرهای مورد برّرسی بوده است.
جدول 1: مشخصات جمعیت شناختی شرکتکنندگان
متغیر |
تعداد |
درصد |
جنس |
|
|
زن |
20 |
50 |
مرد |
20 |
50 |
مقطع تحصیلی |
|
|
کارشناسی |
34 |
85 |
کارشناسی ارشد |
6 |
15 |
وضعیت تاهل |
|
|
مجرد |
39 |
5/97 |
متاهل |
1 |
5/2 |
معدل (میانگین- انحراف معیار) |
21/17 |
91/0 |
سن (میانگین- انحراف معیار) |
55/21 |
15/2 |
جدول 2: میانگین و انحراف استاندارد نمرههای شرکتکنندگان در متغیّرهای مورد بررسی در این مطالعه
متغیرها |
میانگین |
انحراف استاندارد |
ذهن آگاهی |
63 |
56/3 |
خطای آزمون استروپ |
93/4 |
34/1 |
زمان واکنش آزمون استروپ |
12/1 |
10/0 |
خطای حذف آزمون عملکرد مداوم |
47/0 |
02/2 |
خطای ارتکاب آزمون عملکرد مداوم |
60/1 |
25/1 |
زمان پاسخ آزمون عملکرد مداوم |
46/0 |
05/0 |
جدول 3، همبستگی بین متغیرهای آزمون را نشان میدهد. همان گونه که جدول نشان میدهد، بین همة متغیرهای آزمونهای عصب روانشناختی و ذهنآگاهی رابطه منفی وجود دارد؛ یعنی با افزایش ذهنآگاهی میزان خطا و زمان پاسخ، هر دو کاهش مییابد. این رابطه در خصوص زمان پاسخ آزمون عملکرد مداوم معنیدار شد.
جدول 3: همبستگی نمره ذهنآگاهی با خطا و زمان واکنش در آزمون استروپ و عملکرد مداوم
متغیرها |
ضریب همبستگی |
سطح معنی داری |
ذهن آگاهی- خطای آزمون استروپ |
040/0- |
81/0 |
ذهن آگاهی- زمان واکنش آزمون استروپ |
12/0- |
44/0 |
ذهن آگاهی- خطای حذف ازمون عملکرد مداوم |
27/0- |
08/0 |
ذهن آگاهی- خطای ارتکاب آزمون عملکرد مداوم |
01/0- |
90/0 |
ذهن آگاهی- زمان پاسخ آزمون عملکرد مداوم |
31/0- |
04/0 |
فرضیه پژوهش حاضر عبارت بود از اینکه « بین شاخص شناختی ذهنآگاهی و کارکردهای توجهی پایدار و انتخابی» رابطه وجود دارد. با توجّه به نتایج استخراج شده از ضرایب همبستگی ارائه شده در جدول 3، میتوان به پاسخگویی پیرامون فرضیههای این مطالعه مبنی بر ارتباط ذهنآگاهی و کارکردهای توجّهی پایدار و انتخابی پرداخت. از نتایج چنین استنباط میشود که شاخص شناختی ذهنآگاهی با زمان واکنش در آزمون کارکردهای توجّهی پایدار و نه انتخابی در ارتباط است (05/0P=). به عبارت دیگر، هرچقدر نمرههای ذهنآگاهی افراد بالاتر بوده، شاخصهای عملکرد فرد در آزمون عملکرد مداوم (خطای حذف، خطای ارتکاب و زمان پاسخ) به طور معناداری کاهش مییابد. این درحالی است که چنین ارتباطی بین نمرههای ذهنآگاهی افراد با عملکرد آنها در آزمون استروپ به عنوان معیاری برای سنجش توجه پایدار آنها وجود نداشته است.
بحث و نتیجهگیری
پژوهش پیرامون مبانی و مؤلفههای مهم و تأثیرگذار ذهنآگاهی تاریخچه کوتاهی داشته، مطالعات گستردهتری در حیطه نظری و آزمایشی به منظور فهم پیچیدگیهای این مفهوم روانشناختی ضرورت دارد. با توجه به اینکه گستره توجّهی، یکی از سه مؤلفه مهم ذهنآگاهی است و از سویی، تاکنون گمانهزنیها پیرامون تأثیرپذیری عملکرد توجّهی افراد در تمرینهای شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی بدون تمایز انواع عملکرد توجّهی صورت گرفته است، این بررسی با هدف تفکیک آن قسم از تواناییهای توجّهی که تحت تأثیر ذهنآگاهی بهبود مییابد، انجام گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که کارکردهای توجّه پایدار با ذهنآگاهی ارتباط دارد. ذهنآگاهی را میتوان توانایی خودتنظیمی توجّه و هدایت آن به طرف تکلیف قلمداد نمود که بر این اساس، تنظیم سنجیده توجّه، جزء مرکزی ذهنآگاهی است (بر و همکاران[59]، 2006؛ بیشاب و همکاران[60]، 2003). بررسیهای عصبشناختی جنبههای متعدّدی از تواناییهای توجّهی را نشان دادهاند ولی سه بخش عمدة تواناییهای توجّهی که به نوعی با ذهنآگاهی در ارتباط هستند، عبارتند از: توجّه پایدار، توجّه انتخابی و انتقال توجّه. توجّه پایدار، توانایی حفظ گوشبهزنگی در ورای زمان است. توجّه انتخابی، به توانایی انتخاب اطلاعات برجسته برای پردازشهای شناختی تکمیلی و انتقال توجّه، به توانایی انتقال توجّه از یک موضوع به موضوع دیگر اطلاق میشود (شاپیرو، کارلسون، استین و فریدمن، 2006؛ بیشاپ و همکاران، 2003). بسیاری از تمریناتی که برای بهبود ذهنآگاهی استفاده میشوند، تمرینات توجّه پایدار را شامل میشوند. خود تنظیمی توجّه به سمت تکلیف (چنانکه در تعریف ذهنآگاهی آمده است) به نوعی اشاره به ظرفیّت توجّهی پایدار فرد ذهنآگاه دارد. نتایج این پژوهش، همسو با گمانهزنیهای شاپیرو، کارلسون، استین و فریدمن (2006) حاکی از ارتباط ذهنآگاهی با گستره توجّه پایدار است. با وجود این، علیرغم گمانهزنی این مؤلفان مبنی بر اینکه تمرینهای شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی، علاوه بر تأثیر در توجّه پایدار فرد ظرفیّت توجّه انتخابی را نیز بهبود میبخشد، در مطالعه حاضر ارتباط معنیداری بین متغیرهای آزمون استروپ و ذهنآگاهی یافت نشد. البتّه، معدود بررسیهای آزمایشی صورت گرفته همچون پژوهش ونک سرماز (2005، به نقل از مور و مالینوفسکی [61] ، 2009) نشان داده است افرادی که در تمرینات ذهنآگاهی شرکت میکنند، نمرة بالاتری در آزمون استروپ (ارزیابی کنندة توجه انتخابی) کسب میکنند که با یافتههای مطالعه حاضر همخوان نیست. از یک سو میتوان این ناهمخوانی را نتیجه روشهای تحقیقی متفاوتی دانست که در مطالعات قبلی نسبت به مطالعه حاضر اعمال شده است. غالب مطالعاتی که ذهنآگاهی را با توانایی توجّه انتخابی افراد مرتبط دانستهاند، به ارزیابی ارتباط این دو توانایی، پس از درمانهای شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی و تمرینهای مقاربه مبتنی بر این راهبرد بوده است. این درحالی است که طرح تحقیق این مطالعه، صرفاً همبستگی و تعداد شرکتکنندگان این مطالعه نیز محدود بوده است، امّا از دیگرسو برخی از مطالعات عصبشناختی صورت گرفته در چند سال اخیر، رهنمودهای ضمنی همسو با یافتههای مطالعه حاضر مبنی بر ارتباط بین ذهنآگاهی با گستره توجّهی پایدار و نه انتخابی در خود دارد. یکی از مباحث عمده در تقویت ذهنآگاهی شناسایی و شناخت جنبههای مختلف حالات عاطفی، مانند بازشناسی، افتراق و تنظیم آن است (سینگر و فر [62]، 2005). پژوهشهای عصبشناختی صورت گرفته در زمینه مبانی عصبشناختی تمرینهای مبتنی بر مراقبه و ذهنآگاهی، حاکی از تنظیم حالات هیجانی همراه با افزایش فعالیت در قشر پیشپیشانی و کاهش فعالیت در نواحی آمیگدال و اینسولا است (استین[63]، 2007 و 2008). از دیگرسو، بررسیهای عصبشناختی متعدّد بر روی کارکردهای توجّهی، درگیری نواحی پیشپیشانی را در جهتدهی توجّه پایدار و عملکردهای اجرایی شناختی مبتنی بر توجّه پایدار نشان داده است (ویور و همکاران [64]، 2009). نشانههایی که برای وضعیت ذهنآگاه مشخص نمودهاند، عبارتند از: توانایی رهگیری دو شیء از جنبههای مختلف و توانایی تغییر جنبة مورد بررسی شیء بسته به زمینه (کارسون و لانگر [65]، 2006). از منظر عصبشناختی کارکرد اول را میتوان به توجه تقسیمشده و کارکرد دوم را میتوان به انتقال توجه تعبیر نمود (ویور و همکاران، 2009). از طرفی، گروهی ذهنآگاهی را حداکثر تسلّط به تجارب داخلی و خارجی بدن میدانند (هیز و ویلسون، 2003؛ بیشاب و همکاران، 2004). لذا از این منظر نیز میتوان ذهنآگاهی را معادل گسترة توجهی فرد یعنی ظرفیّت توجّه پایدار در نظر گرفت.
در مجموع، با توجّه به این که مطالعه حاضر، مطالعهای مقدّماتی پیرامون بررسی کارکردهای توجّهی با توانایی ذهنآگاهی بوده است، انگارههای مطرح شده در راستای نتایج این مطالعه نیز تنها در حد فرضیههایی هستند که نیاز به انجام مطالعات بیشتر در این زمینه را محسوس میسازد. پیشنهاد میشود با توجّه به محدودیت این مطالعه در گردآوری حجم لازم نمونه برای استنباطهای آماری دقیق، در مطالعات بعدی از حجم بالاتر شرکتکنندگان استفاده گردد.
[1] .mindfulness
[2] .Kabat-Zinn
[3] . Hayes & Wilson
[4] .Ryan & Brown
[5] .Astin
[6] . Baer
[7] .self awareness
[8] .self-focused attention
[9] .subjective wellbeing
[10] .psychological wellbeing
[11] . Falkenstrom
[12] .intrinsic values
[13]. personal growth
[14] .relationships
[15] .community involvement
[16] .adaptive self-regulation
[17] .materialism
[18] .Kasser
[19] .Giluk
[20] .neuroticism
[21]. negative affect
[22] .conscientiousness
[23] .mindfulness-based interventions
[24] .Post & Wade
[25] .mindfulness-based stress reduction program
[26] .meditation
[27] .binge eating disorder
[28] .Carmody & Baer
[29] .mindfulness-based cognitive therapy
[30] .Segal etal
[31] .chronic pain
[32] .Kozak
[33]. Mars & Abbey
[34] . Shapiro etal
[35]. intention
[36] .attention
[37] .attitude
[38] .sustained attention
[39] .selective attention
[40] .Davidson etal
[41] .Mindful Attention Awareness Scale (MAAS)
[42] .awareness
[43] .internal consistency
[44] . Brown etal
[45] .Linda etal
[46] .Watson & Weathington
[47] .Continuous Performance Test
[48] .Cornblatt & Malhotra
[49] .Gokalsing etal
[50] .Kramer
[51] .Viswanath
[52] .Shin
[53] .Riccio etal
[55] .Chan etal
[56] .Bozikas etal
[57] .Buchsbaum etal
[58] .Otello & Graf
[59] .Baer etal
[60] .Bishop elal
[61] .Moore & Malinowski
[62]. Singer & Fehr
[63] .Stein
[64] .Weaver etal
[65] .Carson & Langer