اثربخشی معنا درمانی گروهی بر احساس تنهایی مردان بازنشسته

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار مشاوره، دانشگاه شهید چمران، اهواز،‌ ایران

2 کارشناس ارشد مشاوره خانواده، دانشگاه شهید چمران، اهواز، ایران

3 دانشیار روان شناسی، دانشگاه شهید چمران، اهواز، ایران

چکیده

در این پژوهش اثربخشی معنا درمانی به شیوه گروهی بر میزان احساس تنهایی مردان بازنشسته کانون بازنشستگان شهرستان ممسنی، بررسی شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بازنشستگان عضو کانون بازنشستگان شهرستان ممسنی بودند. نمونه متشکل از 40 نفر بود که به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده از بین داوطلبان شرکت در این طرح، که نمره‌های آن‌ها در آزمون احساس تنهایی یک انحراف معیار پایین‌تر از میانگین بود، انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. ابزار مورد استفاده، مقیاس تجدید نظر شده احساس تنهایی راسل‏‏، پپلائو و کرتونا(1980) بود. طرح پژوهش از نوع شبه تجربی با پیش‌آزمون، پس‌آزمون و گروه گواه بود، که پس از انتخاب تصادفی گروه‌های آزمایشی و گواه، مداخله درمانی (معنا درمانی گروهی) بر روی گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه‌ای و یک بار در هفته اجرا گردید. پس از اتمام مداخله از هر دو گروه پس‌آزمون به عمل آمد و آزمون پیگیری به فاصله یک ماه از اجرای پس‌آزمون اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از تحلیل واریانس چند متغیری(مانوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنا داری در میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل وجود دارد و معنا درمانی گروهی موجب کاهش احساس تنهایی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شد(p<0/05) به‌علاوه، سودمندی معنا درمانی گروهی بر میزان احساس تنهایی در مرحله پیگیری هم‌چنان تداوم دارد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The effect of group logo - therapy on loneliness in retired men

نویسندگان [English]

  • M sodani 1
  • M Shogaeyan 2
  • A Neysi 3
1 Assistant Professor of Counseling Faculty, Shahid Chamran University of Ahvaz, Iran
2 M. A. of Family Counseling, Shahid Chamran University of Ahvaz, Iran
3 Associate Professor of Psychology, Shahid Chamran University of Ahvazs, Iran
چکیده [English]

In this research the effectiveness of group logo - therapy on loneliness in retired men of the retirement center of Mamasani was investigated. The subjects were all the retired men who were registered as the members of this center. The sample included 40 persons who were randomly selected from among the volunteers whose scores were one standard deviation lower than the mean. They were divided into two groups: The control group and the experimental group.The instrument which was used in this study was the Revised Loneliness Scale (UCLA). The research design was an experimental design which had a pretest, post test and follow up with a control group. After random assignment of the subjects to the control and experimental groups, the experimental treatment (group logo - therapy) was conducted for ten session (each session ninety minutes and once a week). After treatment post tests were given to both groups.In order to analyze the data the multivariate analysis of variance (MANOVA) was used. The results showed that logo therapy decreaseed loneliness of the experimental group in comparison to the control group )P<.05(
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • logo
  • therapy‚ loneliness and retirement

مقدمه

یکی از رویدادهای مهم دوران زندگی، بازنشستگی است. بازنشستگی و سالمندی مرحله خاصی از زندگی انسان است. بازنشستگی پدیده‌ای است که با توسعه اجتماعی وصنعتی عصر حاضر اهمیت بیشتری یافته است. در قرن اخیر به لحاظ پیشرفت‌های اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی، درمانی و... هم از میزان مرگ و میر کاسته شده و هم بر طول عمر افراد افزوده شده است، درنتیجه شمار بازنشستگان و سالمندان در کشورهای مختلف جهان افزایش یافته و سهم در خور توجهی در ترکیب جمعیتی کشورهای مختلف پیدا کرده و به همین صورت نیز نقش و اهمیت اجتماعی آنان در جامعه افزون‌تر از هر زمان دیگر شده است (اردبیلی، 1379). از طرفی، بازنشسته شدن می‌تواند مشکلات متعددی را به همراه داشته باشد. گاهی پس از بازنشستگی از میزان درآمد فرد کاسته می‌شود، هویت شغلی او تغییر می‌کند، مقام اجتماعی‌اش شکل دیگری می‌یابد و در مواردی برنامه‌های روزمره زندگی فرد دگرگون می‌شود (کریک[1] و گریس[2]، 1989). هم‌چنین، بازنشستگی به شیوه‌های مختلفی عزت نفس و احترام به خویشتن بازنشستگان را تهدید می‌کند. بازنشستگی فرصت‌های معمولی را برای تماس‌های اجتماعی با همکاران و وابستگی و عضویت در گروه‌های حرفه‌ای و شغلی یا اتحادیه‌ها و اصناف را کاهش می‌دهد وگاه قطع می‌کند (شعاری نژاد،1373).

آمارها گویای آن است که در اروپای غربی میزان خودکشی مردان پس از ورود به بازنشستگی افزایش می‌یابد. بررسی‌های دقیق گویای این است که خودکشی سالخوردگان با عواملی مانند تنها زندگی کردن، احساس تنهایی و خلأ عدم اشتغال در رابطه است (علیخانی،1381). کار به عنوان یک انگیزه در انسان وجود دارد و کار کردن جزء جوهره انسان به حساب می‌آید. در واقع، انسان با کار کردن معنا پیدا می‌کند و بدون کار احساس هویت را از دست خواهد داد، لذا از دست دادن کار و به‌دنبال آن بازنشستگی می‌تواند نوعی پوچی واحساس تنهایی را در فرد بازنشسته ایجاد کند (میرشریفا، 1385). در تحقیقی که به همت سازمان بازنشستگی کشوری منتشر شده است، مشخص شد که حدود 46 درصد از بازنشستگان معتقدند رفتار خانواده پس از بازنشستگی با آنها بدتر شده است و نیز 38 درصد گفته‌اند رفتار مردم جامعه پس از بازنشستگی‌شان با آنان نامطلوب‌تر از دوران اشتغال آنان شده است (اردبیلی، 1379). در پژوهشی دیگر، فخار و همکاران (1387)، تأثیر مشاوره گروهی با رویکرد معنا درمانی بر سطح سلامت روان زنان سالمند را مطالعه کردند. مقایسه میانگین نمره‌های پیش‌آزمون و پس‌آزمون گروه آزمایش نشان داد که سطح سلامت روان زنان سالمند گروه آزمایش در پس‌آزمون نسبت به پیش‌آزمون افزایش معناداری داشته است. هم‌چنین، مقایسه میانگین نمره‌های پیش‌آزمون و پس‌آزمون دو گروه نشان داد که میزان شکایات جسمانی، اضطراب، فشار روانی و اختلال در کنش اجتماعی زنان سالمند گروه آزمایش به طور معنا‌داری کاهش یافته است.

معنا‌داری زندگی و جایگاه و اهمیت آن برای برخوردار بودن از یک زندگی خوب و شاد، امری انکار‌ناپذیر و غیر قابل کتمان است. استگر و همکاران، [3] (2009) در پژوهشی نشان دادند معنای زندگی متغیری ارزشمند در تعیین سلامت روانی افراد است. هم‌چنین نتایج پژوهش مشخص کرد که وجود معنا نقشی اساسی در گسترش و بهزیستی جسمی و روانی دارد. برخی از صاحب‌نظران با توجه به یافته‌های موجود، ادعا نموده‌اند که وجود و احساس معنا در زندگی مانند کلیدی است که می‌تواند قفل و گره مشکلات زندگی را باز کند و باعث شود تا افراد کنش‌های مثبتی انجام دهند. به همین لحاظ اغلب زندگی معنا‌دار را از عوامل مهم سلامت روان شناختی می‌دانند (نصیری و جوکار، 1387). طبق تحقیقات صورت گرفته انسان تمایل به کسب معنا دارد و نیازی اساسی در جهت جستجوی معنای زندگی و تحقق خویشتن در درون خود احساس می‌کند. کانگ و همکاران[4] (2009) در تحقیقی که به منظور اثربخشی معنا درمانی بر رنج، معناجویی و بهزیستی معنوی انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که معنا درمانی در کاهش رنج و بهبود معنای زندگی مؤثر است و می‌تواند برای جلوگیری از پریشانی وجودی و بهبود کیفیت زندگی استفاده شود.

معنای زندگی با هدف، رضایت و اهداف مثبت زندگی برابر دانسته شده است. برخی دیدگاه‌ها، معنا را به عنوان احساس هدف و انسجام در زندگی فرد، آگاهی از ارزش‌ها، فناپذیر بودن و گرانبها بودن زندگی می‌دانند. معنا یکی از متغیرهای مربوط به رشد است که باعث به وجود آمدن موقعیت‌هایی می شود که در آن شادی و رضایت رخ می‌دهد. بنابراین، معنا می‌تواند به شادی و رضایت همه جانبه افراد کمک کند ( لنت[5]، 2004).

در مورد ضرورت معنا در زندگی می‌توان گفت که خداوند متعال انسان را آفریده و آفرینش او عبث و بیهوده نبوده است. قرآن کریم آیه 115 سوره مؤمنون در این باره می‌فرماید:«أفَحَسِبْتُمْ أنّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَ أنَّکُمْ إلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ» «آیا گمان می‌کنید که شما را بیهوده آفریدیم و شما به سوی ما باز نمی‌گردید». چون «آفرینش» انسان بیهوده نیست، «آفریده خدا» نیز بیهوده‌گرا نیست. معنا‌داری زندگی در فرهنگ اسلامی نیز نکته بسیار مهمی است و بحث پیرامون معنای زندگی از مسائلی است که در فلسفۀ اخلاق به طور جدی مطرح است و جزو مهمترین مسائل فلسفی به شمار می‌رود (نصیری و جوکار، 1387).

فرانکل[6] (1967، ترجمه معارفی،1384) معتقد است درست در جایی که فرد با موقعیتی روبه‌رو می‌شود که به هیچ وجه نمی‌تواند آن را تغییر دهد، از او انتظار می‌رود که خود را تغییر دهد، رشد کند، بالغ شود و از خود فراتر رود. فرانکل در آشویتس و در بند نازی‌ها با تمام وجود به این نتیجه رسیده بودکه: "رنج در هر موقعیتی  معنای خاصی دارد، لذا زندگی هر فرد زیر ضربه‌های چکش سرنوشت و آتش گداخته رنج، شکل می‌گیرد". در معنا درمانی از آزادی روح انسان سخن گفته می‌شود. انسان تحت نفوذ قوانین جبری قرار نگرفته است. انسان حق این انتخاب را دارد که در برابر موقعیتی که قرار می‌گیرد، چه نگرشی برگزیند؟ تصمیم‌گیری به انسان واگذار شده است. هیچ عاملی این قدرت را ندارد که تعیین کند انسان در برابر سرنوشت غیر قابل تغییر، چگونه فکر کند و چگونه رفتار نماید. انسان همیشه مسؤول اعمال و گفتار خود خواهد بود. لوکاس و هیرش[7] (2002) معنا درمانی را یک نظام فلسفی – روان شناختی می‌دانند که به بیماران کمک می‌کند تا به رغم سوگ و نا امیدی بر از دست رفته‌ها تمرکز نکنند، بلکه درجستجوی معنا باشند. زندگی از نگاه معنا درمانی تحت هر شرایطی معنا‌دار است، افراد با اراده‌ای معطوف به معنا برانگیخته می‌شوند و انسان دارای اراده آزاد است. از سوی دیگر، میسین[8] (2005) اشاره می‌کند که سالمند یا انتخاب نمی‌کند و یا اجازه کار به او داده نمی‌شود. بنابراین، ممکن است لازم شود که او تحقق ارزش‌های خلاق را کنار بگذارد، ولی هنوز فرصت دارد که معنا را در تجارب زیبا و یا روابط عاشقانه پیدا کند و اگر به علت تنهایی و بیماری هر دو امکان پذیر نباشد، هنوز چیزی وجود دارد که فرانکل به‌عنوان بالاترین ارزش در نظر می‌گیرد و آن عمیق‌ترین معنای قابل دسترس برای یک سالمند؛ یعنی آزادی انتخاب پاسخش به این چالش است. چگونگی روبه‌رو شدن شخص با رنج می‌تواند بالاترین ارزشی باشد که به زندگی‌اش معنا می‌بخشد. بنابراین، دستیابی به معنا نقشی اساسی در زندگی فرد ایفا می‌کند. اهمیت معنای زندگی در بهداشت روانی فرد در تحقیقات مختلف به اثبات رسیده است.

مطالعات نشان می‌دهد که دستیابی به معنا و فعالیت‌های شادی بخش پشتیبانی قوی در برابر بی‌ثباتی عاطفی فرد و تضمین کننده بهداشت روانی و بهزیستی اوست. علاوه بر این، معنای زندگی پیش‌بینی‌کننده قوی و با ثبات بهزیستی روانی به شمار می‌آید (راتی و راستوجی[9]، 2007). از سوی دیگر، نتایج تحقیقات حاکی از وجود رابطه بین فقدان معنا و اختلالات روانی است. هم‌چنین، فقدان معنا در زندگی رابطه‌ای مستقیم با افسردگی، اضطراب، افکار خودکشی و سوء استفاده جنسی دارد. داشتن معنا با لذت بردن از کار، رضایت از زندگی و شادی رابطه ی مثبت دارد (یالوم[10] 1980، به نقل از جیم و همکاران،[11] 2006). رباط میری (1387) در پژوهشی با عنوان «اثربخشی معنا درمانی به شیوه گروهی برافزایش امید به زندگی و کاهش افسردگی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز» به این نتیجه رسید که معنا درمانی موجب افزایش امید به زندگی و کاهش افسردگی در دانشجویان شده است. مالت و الیور[12] ( 2006) در پژوهشی با عنوان بازنشستگی و معنای وجود در افراد پیر به این نتیجه رسیدند که فرآیند مرور زندگی می‌تواند به خودآگاهی افراد پیر کمک نماید و باعث پیدا شدن منابع جدید معنا در زندگی افراد شود که به سازگاری با بازنشستگی کمک می‌کند. مکی[13] (2005) در پژوهشی رابطه بین معنویت و سالمندی موفق (سلامت جسمانی، سازگاری، معنای زندگی و سلامت روان شناختی) را بررسی کرد که بین متغیرهای مذکور با معنویت به جز معنای زندگی رابطه معنا‌داری پیدا نشد. ساویکو و رونتاسلو[14] (2002) در مطالعه خود بر روی جمعیت پا به سن گذاشته دریافتند که 39 درصد افراد از احساس تنهایی رنج می‌برند که 5 درصد آنها اغلب یا همیشه رنج می‌برند.

با توجه به این که داشتن معنا در زندگی نقش مهم و غیر قابل انکاری در افزایش سلامت روانی انسان و بهبود کیفیت زندگی و مقابله مؤثر با حوادث و رویدادهای زندگی دارد و از سوی دیگر، با عنایت به این که بازنشستگان در مرحله‌ای قرار دارند که مروری بر زندگی گذشته خویش می‌اندازند و خودشان را ناتوان برای جبران درآینده می‌بینند، دچار نوعی آشفتگی روانی می‌شوند، لذا در این تحقیق سعی شده است تا اثربخشی معنا درمانی به شیوه گروهی بر میزان احساس تنهایی افراد بازنشسته بررسی گردد به عبارت دیگر، این پژوهش می‌کوشد به این موضوع بپردازد که، آیا معنا درمانی به شیوه گروهی می‌تواند باعث کاهش احساس تنهایی افراد بازنشسته شود؟

بر این اساس، فرضیه تحقیق به صورت زیر بیان می‌شود: معنا درمانی به شیوه گروهی باعث کاهش میزان احساس تنهایی مردان بازنشسته می شود.

روش تحقیق

جامعه، نمونه، و روش نمونه‌گیری

جامعه آماری این پژوهش مردان بازنشسته عضو کانون بازنشستگان شهر نورآباد ممسنی بودند که به فراخوان محقق برای کاهش احساس تنهایی از طریق معنا درمانی پاسخ مثبت دادند. تعداد افراد متقاضی120نفر بود که پرسشنامه احساس تنهایی روی آنها در مرحله پیش‌آزمون اجرایی شد. سپس کسانی که نمره‌هایشان در پیش‌آزمون یک انحراف معیار پایین‌تر از میانگین بود، انتخاب شدند و در پایان با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده 40 نفر انتخاب و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار داده شدند (گروه آزمایش وگواه هرکدام 20 نفر)

 

طرح تحقیق

طرح تحقیق آزمایشی میدانی با پیش‌آزمون، پس‌آزمون و آزمون پیگیری بود که در آن از دو گروه آزمایش و گواه استفاده شد.

 

ابزار تحقیق

مقیاس تجدید نظرشده احساس تنهایی (UCLA[15]) : این مقیاس به وسیله راسل و همکاران[16]، (1980) ساخته شدکه دارای 20 سئوال است و نمره فرد از حاصل جمع نمره‌های 20 سئوال به‌دست می‌آید. این مقیاس تجدید نظرشده، با توجه به مقیاس اصلی UCLA ساخته شد. در مقیاس اصلیUCLA احتمال سوگیری در پاسخ‌دهی وجود داشت و به همین منظور، متخصصان فوق تصمیم گرفتند که مقیاس جدید را با یک سری اصلاحات تهیه نمایند. گزارش‌ها و شواهد بیانگر اعتبار همزمان این ابزار سنجش است(53/0=r).

پایایی آزمون به روش باز‌آزمایی از سوی راسل 890 گزارش شده است. هم‌چنین، درسال 1998 راسل پیپلوا و فرگوسن[17]، پایایی این آزمون را در بازآزمایی مجدد 780گزارش کردند. در مطالعه‌ای که به وسیله میردریکوند (1378) انجام گرفت همبستگی بین مقیاس‌های جدید و مقیاس اصلی 910 گزارش شد که اعتبار بالای این مقیاس جدید را نشان می‌دهد. در این پژوهش، به منظور تعیین پایایی مقیاس از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که برابر با 810به دست آمد.

برای محاسبه روایی این آزمون بلچر و اورتگا از راه همبسته کردن نمره‌های حالت تنهایی با افسردگی (410 =r) و اضطراب(350 (r =ضرایب معنا داری به‌دست آوردند. جونز نیز ضریب روایی این آزمون را از راه همبسته کردن نمره‌های مقیاس احساس تنهایی با مقیاس افسردگی برابر با 27/. محاسبه نمود که از لحاظ آماری معنادار است.

شیوه نمره‌گذاری این مقیاس شامل عبارات توصیفی است و چهار گزینه‌ای که شخص باید یکی از آن‌ها را انتخاب کند عبارتند از "هرگز"‏‏، "بندرت"، "گاهی اوقات" و "اغلب". نمره‌گذاری  ابزار مذکور به این صورت است که بعضی ماده‌های آن به صورت معکوس نمره‌گذاری می‌شوند. حداقل نمره‌ای که آزمودنی می‌تواند در آزمون به دست آورد 20 و حداکثر80 است. این مقیاس توسط شکرکن و میردریکوند (1377) ترجمه و پس از یک اجرای مقدماتی و اصلاحات به‌کار گرفته‌شد.

 

روش اجرا

مداخله درمانی طی 10 جلسه 90 دقیقه‌ای(هر هفته یک جلسه) بر روی گروه آزمایش اجرایی شد و گروه گواه هیچ‌گونه مداخله‌ای دریافت ننمود. پس از پایان جلسات از هر دو گروه پس‌آزمون به عمل آمد و آزمون پیگیری نیز به فاصله یک ماه از اجرای پس‌آزمون بر روی هر دو گروه اجرایی شد.

 

شیوه اداره جلسات معنا درمانی

جلسه اول

اهداف:آشنایی اعضای گروه با یکدیگر و قوانین گروه

جلسه دوم

اهداف: آگاه نمودن اعضای گروه از شیوه‌های مختلف درمانی

جلسه سوم

اهداف:توضیح و تعریف معنا درمانی

جلسه چهارم

اهداف: بیان ناکامی وجودی

جلسه پنجم

اهداف: تعریف خلأ وجودی - اضطراب و راه‌های مقابله با آن

جلسه ششم

اهداف: بیان اضطراب از دیدگاه‌های مختلف، اضطراب پیش‌بین، تکنیک قصد متضاد وشیوه کاربرد آن

جلسه هفتم

هدف:توضیح راه‌های ایجاد معنا ازطریق انجام کاری ارزشمند

جلسه هشتم

اهداف: ایجاد معنا از طریق تجربه ارزشمند و والا- ایجاد معنا از طریق تحمل درد و رنج

جلسه نهم

اهداف: توضیح بیان مفاهیم آزادی، انتخاب، مسؤولیت و مرگ، یادگیری فنون بازتاب زدایی، تصحیح نگرش‌ها و فن فراخوانی

جلسه دهم

اهداف:مرور مفاهیم جلسات گذشته جمع‌بندی و پاسخ به سؤال‌ها

پس‌آزمون یک هفته پس از جلسه دهم و آزمون پیگیری یک ماه پس از اجرای پس‌آزمون روی هر دو گروه اجرایی شد.

 

یافته‌ها‌ی پژوهشی

یافته‌های توصیفی در جدول 1 نشان داده شده‌اند.

 

 

جدول1: میانگین تعدیل شده و انحراف معیار نمره‌های احساس تنهایی در پیش‌آزمون، پس‌آزمون و آزمون پیگیری گروه‌های آزمایش و گواه

جدول1: میانگین تعدیل شده و انحراف معیار نمره‌های احساس تنهایی در پیش‌آزمون، پس‌آزمون و آزمون پیگیری گروه‌های آزمایش و گواه

 

 

همان طور که در جدول 1 ملاحظه می‌شود، میانگین و انحراف معیار نمره‌های میزان احساس تنهایی شرکت‌کنندگان بازنشسته در گروه آزمایش و گواه در مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون، حاکی از این است که میانگین نمره‌های پس‌آزمون احساس تنهایی گروه آزمایش در مقایسه با پیش‌آزمون کاهش یافته است، اما در گروه گواه میانگین نمره‌های احساس تنهایی زیاد تغییر پیدا نکرده است. به‌علاوه، میانگین احساس تنهایی گروه آزمایش در مرحله پیگیری نسبت به مرحله پیش‌آزمون کاهش یافته، اما میانگین احساس تنهایی در گروه گواه نسبت به مرحله پس‌آزمون تغییری را نشان نمی‌دهد. این نتیجه بیانگر این است که روش آموزشی اثر خود را در یک ماه پس از مداخله هم‌چنان حفظ کرده است. ضمناً ضریب اتا که بیانگر میزان تاثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته است، برابر با 0.46 بدست آمد، که بیانگر آن است که 46درصد کاهش در متغیر وابسته که در این پژوهش احساس تنهایی است، به اثربخشی معنا درمانی به شیوه گروهی مربوط است. از سوی دیگر، آزمون توان آماری برابر با 0.95 محاسبه شد که دال بر کفایت حجم نمونه برای انجام تحلیل آماری است.

فرضیه تحقیق: معنا درمانی به شیوه گروهی باعث کاهش میزان احساس تنهایی مردان بازنشسته می‌شود.

در پژوهش حاضر برای آزمون فرضیه و تعیین معناداری تفاوت بین نمره‌های گروه آزمایش و گواه احساس تنهایی، از روش تجزیه و تحلیل کوواریانس یک متغیری استفاده شد.

 

 

جدول2. نتایج تحلیل کوواریانس (ANCOVA) بین نمره‌های پس‌آزمون احساس تنهایی با گواه پیش‌آزمون گروه‌های گواه و آزمایش

جدول2. نتایج تحلیل کوواریانس (ANCOVA) بین نمره‌های پس‌آزمون احساس تنهایی با گواه پیش‌آزمون گروه‌های گواه و آزمایش

 

 

با توجه به اطلاعات جدول 2، مقدار F برای متغیر احساس تنهایی برابر 19/14 است. این یافته بدین معناست که تفاوت بین گروه آزمایش و گواه، از لحاظ متغیر احساس تنهایی معنی‌دار است. این یافته نشان می‌دهد که فرضیه پژوهش تأیید شده است ( 001/0>p ).

به علاوه، برای بررسی اثر زمان بر تداوم تأثیر مداخله آزمایشی، تحلیل فوق روی میانگین نمره‌های پیگیری احساس تنهایی آزمودنی‌های گروه آزمایش و گواه نیز انجام گرفت (جدول 3).

 

 

جدول 3. نتایج تحلیل کوواریانس (ANCOVA) بین نمره‌های پیگیری احساس تنهایی با گواه پیش‌آزمون گروه‌های گواه و آزمایش

جدول 3. نتایج تحلیل کوواریانس (ANCOVA) بین نمره‌های پیگیری احساس تنهایی با گواه پیش‌آزمون گروه‌های گواه و آزمایش

 

 

با توجه به مندرجات جدول 3،  مقدار F برای متغیر احساس تنهایی برابر 69/9 به‌دست آمده است. این یافته نیز بدین معنا است که  بین گروه آزمایش و گواه از لحاظ متغیر احساس تنهایی، در مرحله پیگیری هم‌چنان تفاوت معنی‌داری وجود دارد ( 001/0>p ).

بحث و نتیجه‌گیری

در این پژوهش اثربخشی معنا درمانی به شیوه گروهی بر میزان احساس تنهایی معلمان مرد بازنشسته بررسی شده است.

نتایج تحلیل بیانگر اثر بخشی معنا درمانی بر میزان احساس تنهایی در معلمان مرد بازنشسته بود. این یافته‌ها با نتایج تحقیقات انجام شده به وسیله اندرسون[18] (2007)، لنت(2004)، بلر[19] (2004 )، لورنس[20] (1984) و سمات[21] (1978) هم‌خوانی دارد. در خصوص اثر بخشی معنا درمانی برای کمک به انسان‌ها در کاهش بحران‌های وجودی، از جمله احساس تنهایی نظریات متعددی بیان شده‌اند. شولای[22] (2002) عنوان می‌کند که معنا درمانی با چهار پیام به انسان‌ها کمک می‌کند: 1- انسان‌ها معنوی هستند (این بعد قدرت مبارزه‌جویی روح انسان‌ها را فعال نموده، موجب غلبه آنان برموقعیت‌های جاری زندگی می‌شود و تغییر مطلوبی را که شفابخش و زندگی‌بخش است، ایجاد می‌نماید؛ 2- افراد منحصر به فرد هستند (بدین معنا که همیشه، موقعیت‌ها و فرصت‌هایی هست که در روابط بین فردی، خلاقیت و امثال آن یکتایی خود را تجربه کنند)، 3- انسان‌ها، خود تعالی‌بخشی را تمرین می‌کنند (از رهگذر متعالی کردن محدودیت‌های پیشین، تقلایی به سوی هدف و تعامل با سایر موجودات انسانی را آغاز می‌کنند و از این طریق معنای زندگی خود را تحقق می‌بخشند) و 4- انسان‌ها می‌توانند نگرش خود را تغییر دهند (هنگامی که با رنج گریزناپذیر مواجه می‌شوند و قادر به تغییر دادن موقعیت نیستند، قادرند زاویه دید خود را تغییر دهند). انسان‌ها در اتخاذ موضع نسبت به موقعیت تغییر‌ناپذیر، آزادند؛ یعنی شجاعانه طرز تلقی و برخورد با موقعیت را، بر موقعیت تحمیل می‌کنند. در خصوص تبیین نتایج فوق، اندرسون(2007) اذعان می‌دارد درمانگر به وسیله دوری گزینی از خود، می‌تواند درمان‌جویان را از²من هستم² به² من دارم² سوق دهد، زیرا وقتی درمان‌جویان براساس اعمالشان، عادت‌ها و یا بیماری، خود را توصیف می‌کنند، مشکلات آنها تشدید شده، امور ناامید کننده‌تر می‌گردد. در طول درمان، خود دوری‌گزینی به درمان‌جویان این قدرت را می‌بخشد که با پذیرش و آزادسازی نیروی مقابله‌گر روح انسانی خود به اتخاذ موضع و مقابله بپردازند. در معنا درمانی تلاش می‌شود تا درمان‌جو از علایم فاصله گرفته و خود را از شر روان آزردگی‌ها رها کند. بنابراین، اگر درمان‌جو از علایم فرار نکند و به استقبال آنها برود، شاهد از بین رفتن علایم خواهد بود. از طرفی، لوکاس (1979) از طریق کار بر سیستم ارزشی افراد، اثربخشی معنا درمانی را نشان داد. او سیستم ارزش‌ها را به دو دسته سیستم ارزشی هرمی (ساختار ارزش‌های این سیستم مانند هرم است که قوی‌ترین ارزش‌ها در رأس هرم قرار می‌گیرند. اگر شخصی با این سیستم ارزشی، دچار بحران یا رکودی شود، به طوری که نتواند ارزش‌های خود را تحقق ببخشد، دچار یأس، ناامیدی و... خواهد شد) و سیستم ارزشی موازی (این سیستم سالم‌ترین سیستم ارزشی در درازمدت است. در اینجا افراد از چندین ارزش برخوردارند. اگر نتوانند به یک ارزش جامعه عمل بپوشانند، ناامید نمی‌شوند زیرا آن‌ها می‌توانند ارزش موازی دیگری را برای زندگی و تصمیم‌گیری بر اساس آن برگزینند) تقسیم کرد و در راستای درمان، پس از تشخیص سیستم ارزشی افراد، آنها را به سوی برخورداری از سیستم ارزشی موازی سوق می‌دهد.

هم‌چنین، نتایج پیگیری یک‌ماهه نشان داد که آموزش کسب معنا‌دارای آثار ماندگار و ثابتی در زمینه بهبود احساس تنهایی است، در تبیین این یافته می‌توان گفت، با توجه به تغییراتی که آموزش کسب معنا در نگرش افراد ایجاد می‌کند می‌توان انتظار داشت که این تغییرات با گذشت زمان دوام داشته باشند، زیرا نگرش و ادراک افراد از وقایع به راحتی قابل تغییر نیست و با گذشت زمان دست‌خوش تغییر نخواهند شد.

تکنیک‌هایی که با مراجعان سالمند می‌توان از آنها استفاده نمود، شامل:گفتگوی سقراطی، بازتاب زدایی، قصد متضاد و استفاده از بذله‌گویی و شوخی است. هر یک از این تکنیک‌ها برای کمک به افراد مسن، برای دیدن یک راه جدید بررسی مشکلات و یا صدمات زندگیشان، به‌منظور کشف معناست. آن مهم که اشخاص مسن قادر باشند معنا را حتی در افرادی که قبلاً با آنها بوده و اکنون در بین آنها نیستند و یا در بیماری لا‌علاجی که از آن رنج می‌برند، دریابند (کیمبل[23]،2002).

فرانکل می‌گوید: همانند پدیده‌های انسانی، آزادی کاملاً انسانی است. آزادی انسان، آزادی دارای حد و مرز است؛ انسان از شرایط آزاد نیست، اما او آزاد است در مقابل آنها بایستد. شرایط کاملاً او را محدود نمی‌کند؛ با وجود محدودیت‌ها او می‌تواند فراتر رود ویا تسلیم شرایط شود. او ممکن است بر همه شرایط غلبه کند و وارد بعد انسانی شود. سرانجام انسان محکوم شرایط نیست که او را مجبور کند، بلکه این شرایط هستند که محکوم تصمیم‌گیری او هستند.

لذا با توجه به این که داشتن معنا در زندگی نقش مهم و غیر قابل انکاری در کاهش احساس تنهایی و مقابله مؤثر با حوادث و رویدادهای زندگی دارد، ضروری است که برنامه‌های آموزشی برای بسط و گسترش معنا در اختیار بازنشستگان، قرار‌گیرد. هم‌چنین، پیشنهاد می‌شود در کانون بازنشستگان کشور از مشاورانی که در زمینه معنا درمانی تخصص دارند استفاده شود. به‌علاوه، به متخصصان در خصوص فنونی هم‌چون بازتاب‌زدایی و قصد متضاد که می‌تواند در کاهش اختلالاتی مانند کم‌خوابی و ناتوانی‌های جنسی مؤثر باشد، آموزش‌های لازم صورت گیرد تا بتوانند از این تکنیک‌ها به افراد دارای این اختلالات کمک کنند. شایان ذکر است با توجه به نمونه پژوهش، نتایج تحقیق حاضر تنها به بازنشستگان آن جامعه قابل تعمیم است. ‏در پایان پیشنهاد می‌شود پژوهش‌های دیگری بر روی جامعه زنان بازنشسته صورت گرفته، نتایج آن با یافته‌های حاصل از پژوهش حاضر مقایسه گردد.



1- Crick  

2 - Griss

[3] - Steger etal

[4] - Kang etal

[5] - Lent

[6] - Frankl

[7] - Lukas & Hirsch

[8] - Missinne

[9] - Rathi & Rastogi

[10] - Yalom

[11] - Jim etal

[12] - Malette & Oliver

[13] - Maki

[14] - Savikko & Rountaslo

[15] -University of California Los Angeles loneliness scale

[16] - Russell etal

[17] - Ferguson

[18] - Andreason

[19] - Blair

[20] - Lawrence

[21] - Semat

[22] - Schooley

[23] - Kimble

قرآن مجید
اردبیلی،یوسف. (1379). بازنشستگی، شناخت مسائل و مشکلات بازنشستگان و طریق مشاوره با آنان. تهران: انتشارات کویر.
رباط میری، نجمه. (1387). اثربخشی معنا درمانی به شیوه گروهی برافزایش امید به زندگی وکاهش افسردگی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز، پایان‌نامه کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز.
شعاری‌نژاد، علی‌اکبر. (1373). روان‌شناسی رشد بزرگسالان، تهران: انتشارات توس.
فخار، فرشاد؛ نوابی‌نژاد، شکوه و فروغان، مهشید. (1387). «تأثیر مشاوره با رویکرد معنا درمانی بر سطح سلامت روان زنان سالمند»، مجله سالمندی ایران، ش 7، 57-67.
فرانکل، ویکتور. (1967). انسان در جستجوی معنا، ترجمه اکبر معارفی. (1384). تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
علیخانی، ویدا. (1381). پیری از دیدگاه‌های مختلف، تهران: سازمان انجمن اولیاء و مربیان.
 
میردریکوند، فضل‌اله. (1378). بررسی احساس تنهایی با عملکرد تحصیلی، اضطراب، افسردگی و عزت نفس در دانش‌آموزان پسر مدرسه راهنمایی شهرستان پلدختر. پایان‌نامه کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز.
میرشریفا، سید مهدی. (1385). بازنشستگی، فرصت‌ها و تهدیدها. تهران: سازمان انجمن اولیاء و مربیان.
نصیری، حبیب‌اله و جوکار، بهرام. (1387). «معناداری زندگی، امید، رضایت از زندگی و سلامت روان در زنان (گروهی از زنان شاغل فرهنگی»، پژوهش زنان، ش 2، 157-176.
Anderson٫ A. (2007). Logo therapy and spirituality٫ a course in Victor Frankel Logo therapy. Available at http: www. Worsshapers.org.uk.٫ Retrieved 8/3/2007
Blair‚ R.G. (2004). Loneliness in Elderly people. School of Sociology. University of Granada. In Press.   
Crick, G., & Gris, M.T. (1989). Effective functioning in the elderly: An application of Erickson's theory, Journal of Personality Assessment, 53, 319-328.
Jim, H. S., Purcell, J. Q., Richardson, S. A., Deanna G.D., & Andersen, B. L. (2006). Measuring meaning in life following cancer. Quality of Life Research, 15, 1355–1371.
Kang, K. A., I m, J. I., Kim, H. S., Kim, S. J., Song, M. K., & Sim, S. (2009). The effect of logo therapy on the suffering, finding meaning, and spiritual well-being of terminal cancer. Korean Aced Child Health Nurse, 15, 136-144.
Kimble, M. A. (2002). Helping People find meaning in Life. In: The Power of the Human Spirit. C.
Lawrence, M. B. (1984). Loneliness and theory of consciousness. Review of Existential Psychology, 15 (1) ‚19-31.
Lent, R. W. (2004). Toward a unifying theoretical and practical perspective on well-being and psychosocial adjustment. Journal of Counseling Psychology,51, 482–509.
Lukas‚ E. (1979). Meaning-oriented Family Therapy. Workshop. Presented at the Eleventh World Congress on Logo therapy, Dallas‚ Texas.
Lukas, L & Hirsch, B.Z. (2002), Logo therapy: Comprehensive handbook of psychotherapy: Interpersonal/humanistic/existential. Vol. 3. John Wiley & Sons, Florence W, (Ed), 749 pp.                                
Maki, D. F. (2005). Existential therapy. INF.T. Turner (Ed.), Social work treatment (4thed. 250-281). New York: Free Press
Mellette‚ J. & Oliver‚ L. (2006). Retirement and adult. Counseling‚ Psychotherapy and Health, 2(1) ‚30-49.
 
Missinne. L. E. (2005). Reflection on the meaning of life in older age. Journal of Religion & Aging Summer 1, .4. 43-58.
Rathi, N., & Rastogi, R.(2007). Meaning in life and psychological well-being in pre-adolescents and adolescents. Journal  of  the Indian Academy of Applied Psychology, 33(1), 31-38.
Russell‚ D., Peplau L.A. & Curtona‚ C.E. (1980). The revised UCLA loneliness scale: concurrent and discriminated validity. Journal of Personality and Social Psychology, 39(3), 472-480.
Russell, D., Peplau, L. A., & Ferguson, M. L. (1998).  Developing a measure of loneliness. Journal of Personality Assessment, 42, 290–294.
Schooley, M.  (2002). Humanistic  group counseling. Michigan Journal of Counseling and Development, 18(1), 163-174.
Sermat, V. (1978).Sources of loneliness essence,Issues in the Study of Ageing, Dying, and Death, 2(4) , 271-276.  
Savikko, M. & Rountaslo, P.(2002). State versus trait loneliness in elderly New Zealanders. Psychology Reports. 18 (spt2), 1329-1330.
Steger, F. S., Mann, J. R., Michels, P., & Cooper, T. C(2009). Meaning in life, anxiety, depression, and general health among smoking cessation patients. Journal of Psychosomatic Research, 67, 353–358