Role of Experiencing Childhood Traumatic Events and Personality Deviance in Substance Use Risk

Authors

University of Mohaghegh Ardabili

Abstract

Experiencing childhood traumatic events and deviant personality traits increase the risk of substance use. In order to test this hypothesis, the current study was conducted with the aim of investigating the role of experiencing childhood traumatic events and personality deviance and risk of substance use among university students. The method of this research was correlation. One hundred and fifty students, selected by multistage random sampling from population of students of Mohaghegh Ardabili University, participated in this study. Questionnaires of substance use risk (Conrod, 2000), and experience of childhood traumatic events and personality deviance scale (Bedford and Fouldz, 1978) were used to gather data. Gathered data were analyzed by Pearson correlation and multiple regression tests. The result of regression analysis showed that 14% of variance of substance use risk are explained by childhood traumatic experiences death of closed person and sexual harassments (p<0/02) and 18% of variance of its explained by deviance traits of lack of self-confidence and submissiveness (p<0/001). These results documented that childhood traumatic events and personality deviant traits are considered as two important risk factors for substance use.

Keywords


رویارویی با حوادث آسیب‌زا، پدیده‌ای متداول است؛ به‌طوری‌که میزان شیوع طول عمر تخمینی این حوادث در مطالعات مختلف از 26 تا 2/92 درصد برای مردان و از 7/17 تا 1/87 درصد برای زنان گزارش‌شده است (کسلر و همکاران[1]، 1995؛ کریمر و همکاران[2]، 2001). در زمینه‌یابی همبودی ملی[3] بیماری‌ها، 7/60 درصد بزرگسالان آمریکایی تجربۀ حداقل یک رویداد آسیب‌زا را در طول زندگی خود گزارش کردند که از این تعداد 2/8 درصد مردان و 9/20 درصد زنان به اختلال استرس پس از سانحه مبتلا بودند (کسلر و همکاران ، 2005). در مطالعه بشرپور و همکاران (1391) روی دانش‌آموزان پسر مقاطع متوسطه آشکار شد که 2/72 درصد افراد در طول زندگی خود حداقل با یک رویداد آسیب‌زا مواجه می‌شوند. در این مطالعه، مشاهده خشونت در تلویزیون، رویدادهای مرگ فردی نزدیک و بیماری فردی نزدیک، به‌ترتیب شایع‌ترین رویدادها بودند.

بازماندگان رویدادهای آسیب‌زا، سلامتی ضعیف فیزیکی، استعمال زیاد دارو و آسیب‌های کارکردی فزاینده‌ای به‌علت مواجهه با رویداد آسیب‌زا را گزارش می‌کنند (اشنور و گرین[4]، 2004؛ راجرز و همکاران[5]، 2005).

مواجهه با رویدادهای آسیب‌زا، پدیده‌ای مشترک در زندگی افرادی است که به درمان سوءمصرف مواد روی می‌آورند (ایستون و همکاران[6]، 2000؛ مک هوگو و همکاران[7]، 2005)؛ به‌طوری‌که در مطالعات مختلف میزان شیوع مواجهه با رویدادهای آسیب‌زا در بین شرکت‌کنندگان برنامه‌های درمان سوءمصرف مواد برای مردان در دامنه 54 تا 69 درصد و برای زنان در دامنه 77 تا 81 درصد گزارش‌شده است (رایس و همکاران[8]، 2001؛ لایب شوتز و همکاران[9]، 2002). مطالعات نشان داده‌اند که تجربیات سوءاستفاده دوره کودکی پیش‌بینی‌کنندۀ قدرتمند پیامدهای وخیم رفتاری و روانی اجتماعی؛ ازجمله: قربانی شدن، بدکارکردی روان‌شناختی، سوءمصرف مواد و بی‌خانمانی هستند (آمار و همکاران[10]، 1999؛ دیوب و همکاران[11]، 2003؛ کندال- تاکت[12]، 2002؛ ویشبرگ و همکاران[13]، 2003؛ بشرپور و همکاران،1391).

به‌طورخاص نیز سوءاستفاده جنسی دوره کودکی با علائم هیجانی (لانگ و همکاران[14]، 2004)، قربانی شدن مجدد در روابط بزرگسالی (برائری و رانتز، 1993)[15] و سوءمصرف مواد (دیوب و همکاران، 2003) ارتباط دارد. سوءاستفاده فیزیکی با سوءمصرف مواد در بزرگسالی (لایب شوتز و همکاران، 2002) و افسردگی (چو و همکاران[16]، 1999؛ بشرپور و همکاران، 1391) ارتباط داده‌ شده است. سوءاستفاده هیجانی نیز با پیامدهای منفی روان‌شناختی ارتباط داشته است (جانسون و همکاران[17]، 2001).

فلود و همکاران[18] (2009) همبستگی‌های متوسطی بین شدت علائم اختلال استرس پس از سانحه، مصرف مواد و پیامدهای وخیم سلامتی به‌دست آوردند. تحلیل‌های میانجی نیز آشکار کرد که رفتارهای مصرف مواد؛ بویژه مصرف الکل و دارو میانجی رابطه بین اختلال استرس پس از سانحه و پیامدهای سلامتی قرار می‌گیرند.

از طرف دیگر، نظریه‌های آسیب‌پذیری به مصرف مواد فرض می‌کنند که صفات شخصیتی خاص می‌توانند تفاوت‌های فردی در آسیب‌پذیری به تقویت دارویی را منعکس کنند (کونرود و همکاران[19]، 2000؛ ویردجو - کارسیا و همکاران[20]، 2006). این چشم‌انداز نظری به‌وسیله پژوهشی حمایت می‌شود که نشان ‌می‌دهد عوامل شخصیتی می‌توانند سوء مصرف‌کنندگان مواد را بر اساس نیمرخ بالینی (کلونینگر[21]، 1987)، پاسخ‌دهی به درمان (مورگن استرن و همکاران[22]، 1998)، انگیزش‌های متفاوت مصرف مواد (کومیاو و همکاران[23]، 2001) و الگوی پاسخ‌های ذهنی، رفتاری و نوروفیزیولوژیک به اثرات حاد مصرف مواد (مک‌دونالد و همکاران[24]، 2000؛ لیتون و همکاران[25]، 2002 و برونلی و همکاران[26] ، 2004) متمایز سازند. سیگل[27] (1998) نیز در یک جمع‌بندی بیان می‌کند که معتادان دارای ویژگی‌های شخصیتی نظیر: من ضعیف، تحمل پایین ناکامی، اضطراب و تخیل همه کارتوانی هستند. در ضمن، بسیاری از آن‌ها دارای شخصیت‌های ضد اجتماعی و بیماری‌های جدی روان‌شناختی هستند. این افراد همچنین تمایل به اضطراب، تکانشی بودن، سرکشی و غرور دارند و در بزرگسالی نیز ناشکیبا و بی‌طاقت بوده، نیاز قوی به تأیید شدن دارند (لوینسون[28]، 1997). اختلالات شخصیت نیز در بین افراد دارای اختلالات مصرف مواد شیوع بالایی دارند. مطالعات نشان داده‌اند که شیوع اختلالات شخصیت در بیماران سرپایی مبتلا به اختلالات مصرف الکل 40 تا 64 درصد است (زیکوس و همکاران[29]، 2010 ). این میزان در بیماران مبتلا به اختلالات مصرف دارو بین 35/0 تا 91/0 است (رونساویل و همکاران[30]، 1998). لانگاس و همکاران[31] (2012) در مطالعه‌ای با هدف بررسی اختلالات شخصیت در بیماران با اختلالات سوءمصرف مواد نشان دادند که 56 درصد از بیماران دارای اختلالات سوءمصرف مواد حداقل دارای یک اختلال شخصیت هستند. پژوهش‌های متعددی نیز نشان داده‌اند که بیش‌فعالی سیستم فعال‌ساز رفتاری در بروز و دوام رفتار سوءمصرف مواد و مصرف مواد غیرقانونی (هاندت و همکاران[32]، 2008)، مصرف دخانیات (اکانر و همکاران، 2009)، سوءمصرف الکل در دختران نوجوان (لوکستن و داو[33]، 2007) و اشتیاق کنترل‌ناپذیر به مصرف الکل (فرانکن[34]، 2002) نقش مهمی دارد. کمرویی و هراس اجتماعی نیز به‌عنوان پیش‌بینی کننده‌های مهم ابتلا به سوءمصرف مواد ذکرشده‌اند (مانوزا و همکاران[35]، 1995؛ کریجین و راندل[36]، 2003؛ اناری و همکاران، 1390).

این شواهد نشان می‌دهند که برخی ویژگی‌های مرضی شخصیت در اختلالات مصرف مواد نقش دارند. فولدز (1965) براساس برخی گویه‌های آزمون شخصیتی چندمحوری مینه‌سوتا (MMPI)، مجموعه‌ای از ابزارهای روان‌سنجی برای ارزیابی بیماری شخصیتی و شخصی معرفی کرد که مفاهیم برون تنبیه‌گری[37] و درون تنبیه‌گری[38] را اندازه می‌گرفتند. بعداً فولدز و بدفورد این مقیاس‌ها را ارزیابی انتقادی کرده و بُعد سلطه‌گری‌ سلطه‌پذیری را نیز به آن‌ اضافه کردند.  مقیاس‌های اولیۀ این آزمون عبارت بودند از: افکار خصمانه[39]، بدنام‌سازی دیگران[40]، فقدان اعتماد به‌خود[41]، وابستگی[42]، اعمال خصمانه[43] و سلطه‌گری[44]. این مقیاس‌ها به‌صورت جفتی بر اساس مبانی نظری خلاصه و در پرسشنامه‌ای با عنوان مقیاس انحراف شخصیت توسط فولدز و بدفورد معرفی شد (بدفورد و دیری[45]، 2003).

نتایج مطالعه استین و همکاران[46] (2002) نشان داد که عزت‌نفس بیشتر زنان بی‌خانمان، افسردگی و مشکلات مصرف مواد کمتر در آن‌ها را پیش‌بینی می‌کند. هاپوود و همکاران[47] (2011) نشان دادند که صفات مرضی دغل‌کاری، خود جرحی، بازداری زدایی و تکانش‌وری، اختلالات مرتبط با الکل را پیش‌بینی کنند و بازداری زدایی و خود نشان‌دهی[48] نیز پیش‌بینی‌کنندۀ سایر اختلالات مرتبط با مواد غیر از الکل است. کو و همکاران[49] (2014) با مطالعه 2293 نوجوان و پیگیری آن‌ها به مدت یک سال نشان دادند افرادی که در زمان پیگیری به اینترنت معتاد شده بودند، افسردگی و خصومت بیشتری نسبت به گروه غیرمعتاد داشتند. درحالی‌که افسردگی، خصومت و اضطراب اجتماعی افراد بهبودیافته از اعتیاد به اینترنت در این‌ یک سال کاهش‌یافته بود. موری و همکاران[50] (2014) نشان دادند که نوجوانان قربانی پرخاشگری همسالان در معرض خطر افسردگی و علائم درونی سازی هستند؛ درحالی‌که عاملان پرخاشگری در معرض خطای بالای افسردگی و مصرف مشکل‌زای الکل قرار دارند.

در مجموع، شواهد تجربی و پژوهشی نشان می‌دهند که افراد وابسته به مواد، به‌احتمال زیادی رویدادهای آسیب‌زا را تجربه می‌کنند و همچنین، به علت داشتن برخی ویژگی‌های شخصیتی، آمادگی بیشتری نسبت به ابتلا به مشکلات مرتبط با مواد دارند. با توجه به اهمیت تجربه‌های آسیب‌زای زندگی و صفات انحرافی شخصیت و نقش آن‌ها در شکل‌دهی واکنش‌های افراد به موقعیت‌های زندگی، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط رویدادهای آسیب‌زای زندگی و انحراف شخصیتی با خطر استفاده از مواد در دانشجویان انجام گرفت.

 

روش

روش مطالعه حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بوده است و کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی که در سال تحصیلی 91-92 مشغول تحصیل بودند، جامعة آماری این پژوهش را تشکیل دادند. از بین جامعه آماری فوق، بنا به‌قاعده حداقل حجم نمونه در پژوهش‌های همبستگی که 100 نفر ذکرشده است (دلاور، 1382)، تعداد 150 نفر به روش نمونه‌گیری تصادفی چندمرحله‌ای انتخاب شدند و در این پژوهش شرکت کردند.

 

ابزارهای پژوهش

مقیاس نیمرخ خطر مصرف مواد: مقیاس خطر مصرف مواد برای ارزیابی میزان انگیزش در استفاده از الکل یا دارو بر اساس بررسی‌های کنورد و همکاران[51](2000) طراحی‌شده است. این مقیاس‌ 28 سؤال دارد و دارای چهار خرده‌مقیاس حساسیت اضطرابی، نومیدی، هیجان‌خواهی و تکانش‌وری است. هر سؤال براساس مقیاس لیکرت پنج نقطه‌ای از کاملاً مخالفم (1) تا کاملاً موافقم (4) نمره‌گذاری می‌شود که نمره بالا در هر خرده‌مقیاس و همچنین، کل مقیاس نشان‌دهنده خطر بیشتر مصرف مواد است. نشان داده‌شده است که خرده‌مقیاس‌های این ابزار نسبت به خطر رفتار مصرف مسأله‌زای الکل در آینده (کنرود و همکاران، 2008)، تفاوت‌های فردی در پاسخ به مستی ناشی از مصرف الکل (برونلی و همکاران، 2004)، ترس از محرک‌های دردناک (کنرود، 2006) حساس است. ثبات درونی خرده‌مقیاس‌های این آزمون بر روی نمونه‌های دانشجویی و افراد بزرگسال سوءمصرف کننده از مواد از 70/0 تا 88/0 و پایایی بازآزمایی آن‌ها نیز در دامنه 53/0 تا 86/0 در طول یک بازه زمانی شش هفته‌ای گزارش‌شده است (ویسیک و همکاران[52]، 2009). ضریب آلفای کرونباخ این آزمون نیز در مطالعه حاضر از 65/0 برای خرده‌مقیاس ناامیدی تا 88/0 برای خرده‌مقیاس تکانش‌وری به‌دست آمد.

مقیاس انحراف شخصیت[53]: این مقیاس یک ابزار 36 سؤالی است که توسط بدفورد و فولدز (1978) ساخته‌شده و به‌طور وسیعی در زمینه‌های بالینی و پژوهشی کاربرد دارد. این آزمون شش بعد انحرافی شخصیتی؛ یعنی افکار خصمانه، بدنام‌‌سازی دیگران، فقدان اعتماد به‌خود، وابستگی، اعمال خصمانه و سلطه‌گری/ سلطه‌پذیری را در یک مقیاس لیکرت چهار نقطه‌ای از کاملاً مخالفم (1) تا کاملاً موافقم (4) موردسنجش قرار می‌دهد. ثبات درونی خرده مقیاس‌های این آزمون قابل‌قبول گزارش‌شده و ضرایب آلفای کرونباخ خرده‌مقیاس‌های این آزمون نیز از 68/0 برای خرده‌مقیاس اعمال خصمانه تا 80/0 برای خرده‌مقیاس افکار خصمانه به‌دست آمد (بدفورد و دیری، 2003). ضرایب آلفای کرونباخ خرده مقیاس‌های این آزمون در مطالعه حاضر در دامنه 69/0 برای وابستگی تا 94/0 برای اعمال خصمانه به‌دست آمد.

پرسشنامه محقق ساخته رویدادهای آسیب‌زای دوره کودکی: این پرسشنامه براساس پرسشنامه سرند کردن رویدادهای آسیب‌زا[54] ( فورد و همکاران[55]، 2002) و همچنین، براساس نتایج یافته‌های به‌دست‌آمده در ارتباط با میزان شیوع این رویدادها در جامعه ایران (بشرپور و همکاران، 1391) تهیه شد. به‌علت تعداد زیاد سؤال‌های این پرسشنامه و همچنین، میزان بسیار پایین شیوع برخی از رویدادها، سؤال‌های مربوط به پنج رویداد آسیب‌زای شایع انتخاب شد و بعد از مشورت با سه تن از متخصصان روان‌شناسی و تأیید اعتبار صوری آن استفاده شد. این مقیاس پنج رویداد آسیب‌زای مرگ یک عضو خانواده یا دوست صمیمی، تغییر فاحش بین والدین (طلاق جدایی)، تجربه‌های جنسی آزاردهنده، خشونت‌های خانوادگی و ابتلا به بیماری جدی را ارزیابی می‌کنند. همچنین، مشابه با پرسشنامه فورد و همکاران (2002) اینکه آیا واکنش‌های فرد تا حد معیار دو اختلال استرس پس از سانحه پیش می‌رود یا نه، در این پرسشنامه ارزیابی می‌گردد. ضریب آلفای کرونباخ این آزمون در مطالعه حاضر نیز 84/0 به‌دست آمد.

روش اجرا: برای جمع‌آوری اطلاعات در این پژوهش، پس از اخذ مجوز از دانشگاه به معاونت آموزشی دانشگاه مراجعه شد و فهرست تمامی دانشجویان در اختیار قرار گرفت. پس از انتخاب نمونه آماری به تک‌تک دانشجویان در محل کلاس‌ها مراجعه و پس از تبیین اهداف پژوهش و اخذ موافقت آن‌ها برای شرکت در پژوهش، از آ‌ن‌ها خواسته شد به‌صورت انفرادی به پرسشنامه‌های خطر استفاده از مواد، انحراف شخصیت و رویدادهای آسیب‌زای دوره کودکی پاسخ دهند. اطلاعات جمع‌آوری‌شده نیز با استفاده از ابزارهای آمار توصیفی و آزمون‌های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به‌شیوه ورود تجزیه ‌و تحلیل شد.

 

یافتهها

تعداد 69 دانشجوی پسر و 81 دانشجوی دختر با میانگین سنی 82/20 سال و انحراف معیار 27/2 ‌در این پژوهش شرکت کردند. ‌از بین این آزمودنی‌ها 128 نفر در مقطع کارشناسی و 22 نفر در مقطع ارشد مشغول به تحصیل بودند. از نظر سال تحصیلی نیز 48 نفر در سال اول، 44 نفر در سال دوم، 38 نفر در سال سوم و 10 نفر در سال چهارم مشغول به تحصیل بودند. از این نمونه تعداد 102 نفر مجرد و 48 نفر متأهل بودند.


جدول 1. ضرایب همبستگی نمرات آزمودنیها در شدت رویدادهای آسیب‌زا و خطر استفاده از مواد

متغیرها

ناامیدی

هیجان‌خواهی

تکانش‌وری

خطر مصرف مواد

مرگ فردی محبوب

تغییر فاحش خانواده

آزار جنسی

خشونت خانوادگی

ابتلا به بیماری وخیم

1.حساسیت اضطرابی

*17/0

05/0

11/0

16/0

**25/0

002/0

**61/0

001/0

008/0

93/0

09/0

33/0

**21/0

01/0

08/0 40/0

**21/0

01/0

2. ناامیدی

1

 

03/0-

69/0

15/0

09/0

**56/0

001/0

007/0

92/0

009/0

92/0

**24/0

01/0

03/0-

74/0

02/0

79/0

3. هیجان خواهی

 

1

**32/0

002/0

**57/0

001/

14/0

11/0

05/0-

54/0

10/0-

28/0

13/0

17/0

19/0

09/0

4. تکانش وری

 

 

1

 

**70/0

001/0

**26/0

006/0

11/0

26/0

15/0

12/0

**31/0

002/0

*17/0

05/0

5. خطر مصرف مواد

 

 

 

1

*21/0

02/0

06/0

54/0

*19/0

05/0

*22/0

03/0

**28/0

007/0

6. مرگ یک فرد محبوب

 

 

 

 

1

*19/0

04/0

06/0-48/0

**25/0

006/0

**24/0

01/0

7. تغییر فاحش خانواده (طلاق، جدایی)

 

 

 

 

 

1

**48/0

001/0

**50/0

001/0

**34/0

001/0

8. آزار جنسی

 

 

 

 

 

 

1

**41/0

001/0

**25/0

006/0

9. خشونت خانوادگی

 

 

 

 

 

 

 

1

 

**37/0

001/0

10. ابتلا به بیماری وخیم

 

 

 

 

 

 

 

 

1

 

 

نتایج جدول (1) نشان‌ می‌دهد که خطر مصرف مواد با رویدادهای آسیب‌زای مرگ فردی محبوب  (21/0 r=؛ 02/0>p)، آزار جنسی (19/0r= ؛ 05/0>p)، خشونت‌های خانوادگی (22/0r= ؛ 03/0>p) و ابتلا به بیماری وخیم (28/0 r=؛ 007/0>p) ارتباط مثبت و مستقیم دارد.

 


 

 

 

 

 

جدول 2. ضرایب همبستگی نمرات آزمودنی‌ها در پرسشنامه‌های انحراف شخصیت پرخطر استفاده از مواد

متغیرها

ناامیدی

هیجان خواهی

تکانش وری

خطر مصرف مواد

افکار خصمانه

بدنام سازی

بی‌اعتمادی به خود

وابستگی

اعمال خصمانه

سلطه‌پذیری

حساسیت اضطرابی

*17/0

05/0

11/0

16/0

**25/0

002/0

**61/0

001/0

04/0

64/0

005/0-

95/0

11/0

18/0

**24/0

004/0

01/0

84/0

**23/0

006/0

ناامیدی

1

 

03/0-

69/0

15/0

09/0

** 56/0

001/0

05/0

56/0

03/0-

92/0

**45/0

001/0

04/0

64/0

09/0-

27/0

**32/0

001/0

هیجان‌ خواهی

 

1

**32/0

002/0

**57/0

001/

**23/0

006/0

15/0-

07/0

09/0-

28/0

01/0

82/0

08/0

35/0

06/0

46/0

تکانش ‌وری

 

 

1

 

**70/0

001/0

**29/0

001/0

*20/0-

02/0

*19/0

03/0

*20/0-

02/0

15/0

09/0

11/0-

19/0

خطر مصرف مواد

 

 

 

1

**24/0 01/0

13/0-

14/0

**28/0

002/0

03/0

72/0

06/0

52/0

**26/0

005/0

افکار خصمانه

 

 

 

 

1

**28/0-

001/0

04/0

59/0

05/0

54/0

**36/0

001/0

**18/0

03/0

بدنام‌سازی دیگران

 

 

 

 

 

1

 

15/0-

07/0

02/0-

79/0

03/0

66/0

**18/0-

02/0

بی‌اعتمادی به خود

 

 

 

 

 

 

1

*18/0-

02/0

13/0-

11/0

**25/0

003/0

وابستگی

 

 

 

 

 

 

 

1

 

07/0-

34/0

**46/0

001/0

اعمال خصمانه

 

 

 

 

 

 

 

 

1

02/0-

80/0

سلطه‌پذیری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1

 

 

نتایج جدول(2) نشان‌می‌دهد خطر مصرف مواد با افکار خصمانه  (24/0 r=؛ 01/0>p)، بی‌اعتمادی به خود (28/0r= ؛ 002/0>p) و سلطه‌پذیری (26/0 r=؛ 005/0>p) به‌طور مثبت مرتبط است.


 

 

جدول 3. نتایج تحلیل رگرسیون خطر استفاده از مواد  براساس رویدادهای آسیب‌زا

متغیر ملاک

متغیرهای پیش‌بین

R2

F

Sigof F

B

SE B

b

t

p

آماره‌های هم‌خطی

تحمل

VIF

خطر استفاده از مواد

 

14/0

64/2

02/0

 

 

 

 

 

 

 

مرگ فردی محبوب

 

 

 

39/1

60/0

25/0

30/2

02/0

86/0

16/1

تغییر فاحش بین­والدین

 

 

 

65/0-

54/1

04/0-

42/-

67/0

88/0

12/1

آزار جنسی

 

 

 

86/1

96/1

15/0

96/1

05/0

88/0

13/1

خشونت خانوادگی

 

 

 

40/0

51/1

03/0

26/0

79/0

75/0

33/1

ابتلا به بیماری

 

 

 

36/1

87/0

17/0

55/1

12/0

79/0

25/1

 

 

جدول (3) نشان ‌می‌دهد که 14 درصد از کل واریانس خطر استفاده از مواد به‌وسیله تجربه رویدادهای آسیب‌زای دوره کودکی پیش‌بینی می‌شود. 1- فرضیۀ اول پژوهش حاضر این بود که تجربه مرگ فردی محبوب درخطر استفاده از مواد نقش دارد. نتایج این مطالعه نشان داد که این فرضیه تأیید می‌شود (30/2= t، 02/0>p). 2- فرضیه دوم مطالعه این بود که تغییر فاحش بین والدین درخطر استفاده از مواد نقش دارد. نتایج نشان داد که این فرضیه تأیید نمی‌شود (42/0= t، 67/0= p). 3- فرضیه سوم مطالعه حاضر این بود که آزار جنسی در خطر استفاده از مواد نقش دارد. مطابق نتایج به‌دست‌آمده، این فرضیه تأیید می‌شود (96/1= t، 05/0>p). 4- فرضیه چهارم مطالعه حاضر این بود که تجربه خشونت خانوادگی درخطر استفاده از مواد نقش دارد. نتایج این مطالعه نشان داد که این فرضیه تأیید نمی‌شود (26/0= t، 79/0= p). 5- فرضیه پنجم مطالعه حاضر این بود که ابتلا به یک بیماری در دوره کودکی درخطر استفاده از مواد نقش دارد. مطابق نتایج به‌دست‌آمده این فرضیه نیز تأیید نمی‌شود (55/1= t، 12/0= p).


جدول 4. نتایج تحلیل رگرسیون خطر استفاده از مواد بر اساس ویژگی‌های انحرافی شخصیت

متغیر ملاک

متغیرهای پیش‌بین

R2

F

Sig of F

B

SE B

b

t

p

آماره‌های هم‌خطی

تحمل

VIF

خطر استفاده از مواد

 

18/0

97/3

001/0

 

 

 

 

 

 

 

افکار خصمانه

 

 

 

51/0

29/0

17/0

72/1

08/0

72/0

36/1

بدنام سازی دیگران

 

 

 

07/0-

36/0

02/0-

21/-

83/0

85/0

17/1

بی‌اعتمادی به خود

 

 

 

79/0

38/0

21/0

10/2

03/0

77/0

28/1

وابستگی شخصیتی

 

 

 

06/0-

31/0

02/0-

20/0-

83/0

59/0

67/1

اعمال خصمانه

 

 

 

23/0

30/0

07/0

78/0

43/0

79/0

26/1

سلطه‌پذیری

 

 

 

96/0

43/0

25/0

21/2

02/0

61/0

62/1

 

جدول (4) نشان‌ می‌دهد که 18 درصد از کل واریانس خطر استفاده از مواد به‌وسیله ویژگی‌های انحرافی شخصیت پیش‌بینی می‌شود. 6- فرضیه ششم مطالعه حاضر این بود که افکار خصمانه درخطر استفاده از مواد نقش دارد که مطابق نتایج به‌دست‌آمده، این فرضیه رد شد (72/1= t، 08/0= p). 7- فرضیه هفتم این مطالعه، این بود که بدنام سازی دیگران درخطر استفاده از مواد نقش دارد و مطابق نتایج به‌دست‌آمده، این فرضیه نیز تأیید نمی‌شود (21/0-= t، 83/0= p). 8- فرضیه هشتم مطالعه حاضر این بود که بی‌اعتمادی به خود درخطر استفاده از مواد نقش دارد، که مطابق نتایج به‌دست‌آمده این فرضیه تأیید شد (10/2= t، 03/0>p). 9- فرضیه نهم مطالعه حاضر این بود که وابستگی شخصیتی در خطر استفاده از مواد نقش دارد. مطابق نتایج به‌دست‌آمده این فرضیه تأیید نمی‌شود (20/0-= t، 83/0= p). 10- فرضیه دهم مطالعه حاضر این بود که اعمال خصمانه درخطر استفاده از مواد نقش دارد که نتایج به‌دست‌آمده این فرضیه را تأیید نکرد (78/0= t، 43/0= p). 11- فرضیه یازدهم مطالعه حاضر نیز این بود که سلطه‌پذیری درخطر استفاده از مواد نقش دارد و مطابق نتایج مطالعه حاضر این فرضیه تأیید شد (21/2= t، 02/0>p).

 

بحث و نتیجه‌گیری

با توجه به اهمیت تجربه رویدادهای آسیب‌زا و ویژگی‌های انحرافی شخصیت در شکل‌دهی رفتارهای مشکل‌زای بعدی، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تجربه رویدادهای آسیب‌زای دوره کودکی و انحراف شخصیتی در پیش‌بینی خطر مصرف مواد در دانشجویان انجام گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که نمرۀ خطر مصرف مواد با رویدادهای آسیب‌زای مرگ فردی محبوب، آزار جنسی، خشونت‌های خانوادگی و ابتلا به بیماری ارتباط مستقیمی دارد. این نتایج با نتایج مطالعات اشنور و گرین(2004)، راجرز و همکاران (2005)، ایستون و همکاران (2000)؛ مک هوگو و همکاران (2005)، آمار و همکاران (1999)؛ دیوب و همکاران (2001)، کندال-تاکت (2002) و ویشبرگ و همکاران (2003) مبنی بر نقش تجربه‌های آسیب‌زا در پیامدهای منفی روان‌شناختی؛ بویژه مصرف مواد همخوان است. شواهد نشان می‌دهند که سوءمصرف مواد همبودی بالایی با اختلال استرس پس از سانحه دارد (انجمن روان‌پزشکی آمریکا، 2013). رویدادهای آسیب‌زا می‌توانند علائمی چون خاطرات آزارنده و مزاحم، تحریک‌پذیری و خشم به‌دنبال داشته باشند و گفته می‌شود که افراد مواجه شده با آسیب، سبک‌های ناکارآمدی برای غلبه بر این علائم دارند. ازیک‌طرف، برخی از آن‌ها فعالانه تلاش می‌کنند ابراز خشم خود را با استفاده از مصرف مواد سرکوب کنند و  برخی دیگر نیز با خشم و تحریک‌پذیری به آسیب تجربه‌شده واکنش نشان می‌دهند (شمتاب و همکاران[56]، 1997). مطابق نتایج این پژوهش، می‌توان گفت که تجربه رویدادهای آسیب‌زای دوره کودکی می‌تواند به شکل‌گیری نگرش‌های ناکارآمد؛ به‌ویژه باورهای مربوط به خودناکارآمدی، ناامنی، کنترل ناپذیری و غیره منجر شده، میزان عواطف منفی فرد را افزایش دهند و فرد نیز ممکن است برای گریز از چنین پیامدهای ایجادشده، آسیب‌پذیری بالایی برای مصرف مواد پیدا کند.

نتایج مربوط به رابطه ویژگی‌های انحرافی شخصیت با خطر مصرف مواد نشان داد که خطر مصرف مواد با افکار خصمانه، بی‌اعتمادی به خود و سلطه‌پذیری ارتباط مستقیم دارد. این نتایج با نتایج کوزوو و روخلینا (2001)، سیگل (1998)، کریجین وراندل (2003)، استین و همکاران نیاماتی(2002)، موری و همکاران (2014)، کو و همکاران (2014) و اناری و همکاران (1390) همخوان است. افرادی که افکار خصمانه بالایی دارند، بیش از دیگران، رویدادهای محیطی را تهدیدکننده ادراک کرده، ممکن است واکنش‌پذیری بالایی نشان دهند که خود عامل خطری برای مصرف مواد به‌حساب می‌آید. افرادی که اعتماد پایینی به خود دارند، در اکثر موقعیت‌های زندگی؛ بویژه موقعیت‌های کنترل‌ناپذیر به‌میزان بیشتری احساس درماندگی، ناکامی و ناامیدی کرده، این عوامل نیز می‌توانند خطر مصرف مواد را افزایش دهند. ازطرف ‌دیگر، فقدان ابراز وجود، یکی از عوامل علّی مصرف مواد است. افراد سلطه‌پذیر نیز به علت نقص در این مهارت و خودکامدی پایین ممکن است در معرض خطر مصرف مواد قرار داشته باشند.

نتایج تحلیل رگرسیون خطر مصرف مواد براساس تجربه رویدادهای آسیب‌زا نشان داد که 14 درصد از کل واریانس خطر استفاده از مواد در دوره جوانی به‌وسیله تجربه رویدادهای آسیب‌زای مرگ فردی محبوب و آزار جنسی در دوره کودکی توجیه می‌شود. این نتایج با نتایج اشنور و گرین(2004)، راجرز و همکاران (2005)، ایستون و همکاران (2000)، مک هوگو و همکاران (2005). و دیوب و همکاران (2003) همخوانی دارد. تجربه مرگ فردی محبوب در دوره کودکی می‌تواند باایجاد خاطره‌ای آزارنده عواطف منفی فرد را بیشتر کند و به شکل‌گیری باورهایی نظیر غیرقابل‌کنترل بودن دنیا و بدبینی و فقدان معنا از زندگی منجر شده، خطر مصرف آتی مواد را افزایش دهد. تجربه سوءاستفاده و آزار و اذیت‌های جنسی نیز چون به‌خدشه‌دار شدن برخی باورهای اساسی فرد؛ ‌بویژه باورهای مربوط به امنیت و اعتماد منجر شده، با ایجاد احساس منفی خصومت و خشم می‌توانند باعث شوند فرد برای خارج از سطح هشیاری نگه‌داشتن این خاطرات به مصرف مواد به‌عنوان یک روش مقابله‌ای روی بیاورد.

نتایج تحلیل رگرسیون خطر مصرف مواد براساس ویژگی‌های انحرافی شخصیتی نیز نشان داد که 18 درصد از کل واریانس خطر استفاده از مواد به‌وسیله ویژگی‌های انحرافی بی‌اعتمادی به‌خود و سلطه‌پذیری توجیه می‌شود. این نتایج نیز با نتایج کوزلو و روخلینا (2001)، کریجین وراندل (2003)، استین و همکاران (2002)، موری و همکاران (2014)، کو و همکاران (2014) و اناری و همکاران (1390) همخوان است. افرادی که اعتماد کمتری به‌خود دارند، معمولاً به‌توانایی خود در برخورد با مشکلات و چالش‌های زندگی تردید داشته، به‌علت بی‌اعتمادی به‌خود، در اعتمادکردن به دیگران نیز مشکل داشته‌اند، ممکن است ناامیدی و حساسیت اضطرابی بالایی (دو مؤلفه مهم خطر مصرف مواد) نشان‌ دهند. افراد سلطه‌پذیر نیز چون خیلی‌ زود تسلیم دیگران شده، هرگز از خود جسارت نشان نمی‌دهند و برای کسب محبت و تأیید دست به هر کاری که شرایط ایجاب کند، زده، نگرش‌های مملو از درماندگی و ضعف نسبت به خود دارند، در برابر مصرف مواد آسیب‌پذیری بالایی دارند.

در کل، نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تجربه رویدادهای آسیب‌زای دوره کودکی و ویژگی‌های انحرافی شخصیت دو عامل خطر مهم برای مصرف مواد هستند. استفاده از نمونه‌های غیر‌بالینی و طرح پژوهش همبستگی که امکان برآورد نتایج علّی را فراهم نمی‌کند، دو محدودیت اصلی پژوهش حاضر بودند. بنابراین، پیشنهاد می‌شود در پژوهش‌های آینده نوع تجارب آسیب‌زا و انحراف شخصیتی در گروه‌های مبتلا به‌اختلالات مصرف مواد و عادی برای کشف نتایج علّی مقایسه شود. نتایج این پژوهش اهمیت بررسی تأثیر رویدادهای آسیب‌زا و ویژگی‌های انحرافی شخصیت در عملکرد‌های روانی، هیجانی و اجتماعی را گوشزد می‌کنند.‌



[1] Kessler etal

[2] Creamer etal

[3] National Comorbidity Survey

[4] Schnurr & Green

[5] Rodgers etal

[6] Easton etal

[7] McHugo etal

[8] Rice etal

[9] Liebschutz etal

[10] Amaro etal

[11] Dube etal

[12] Kendall-Tackett

[13] Wechsberg etal

[14] Lang etal

[15] Briere & Runtz

[16] Chu etal

[17] Johnson etal

[18] Flood etal

[19] Conrod etal

[20] Verdejo-Garcia etal

[21] Cloninger

[22] Morgenstern etal

[23] Comeau etal

[24] MacDonald etal

[25] Leyton etal

[26] Brunelle etal

[27] Seigel

[28] Lowinson

[29] Zikos etal

[30] Rounsaville etal

[31] Langas etal

[32] Hundt etal

[33] Loxton & Dawe

[34] Franken

[35] Mannuzza etal

[36] Carrigan & Randall

[37] extrapunitiveness

[38] intropunitiveness

[39] Hostile Thoughts (HT)

[40] Denigration of Others (DO)

[41] Lack of Self-confidence (LSC)

[42] Dependency (DEP)

[43] Hostile Acts (HA)

[44] Dominance (MIN)

[45] Bedford & Deary

[46] Stein etal

[47] Hopwood etal

[48] exhibitionism

[49] Ko etal

[50] Moore etal

[51] Conrod etal

[52] Woicik etal

[53] Personality Deviance Scales

[54] Traumatic Events Screening Inventory

[55] Ford etal

[56] Chemtob etal

اناری، آ.؛ شفیعی تبار، م. و پوراعتماد، ح. (1390). بررسی و مقایسه وضعیت اضطراب اجتماعی و کمرویی در مردان معتاد و غیر معتاد. فصلنامه اعتیادپژوهی سوءمصرف مواد، 5(17)، ص 7-20.
بشرپور، س.؛ نریمانی، م. و عیسی‌زادگان، ع. (1391). تعیین نیمرخ آسیب‌شناختی دانش‌آموزان مواجه شده با رویدادهای آسیب‌زا. پژوهشهای روان‌شناختی، 15(2)، ص 7-29.
بشرپور، س.؛ نریمانی، م.؛ قمری گیوی، ح. و ابوالقاسمی، ع. (1391). شیوع رویدادهای آسیب‌زا و برخی عوامل مرتبط با آن در دانش‌آموزان دبیرستانی پسر شهر ارومیه. دو‌فصلنامه تحقیقات علوم رفتاری، 10 (1)، ص 1-12.
Amaro, H., Nieves, R., Johannes, S. W., & Cabeza, N, M. L. (1999).Substance abuse treatment: Critical issues and challenges in the treatment of Latina women. Hispanic Journal of Behavioral Sciences, 21(3), 266–282.
Bedford, A., & Deary, I.J. (2003).The Personality Deviance Scales (PDS): cross-validation, item analyses and scale development. Personality and Individual Differences, 35(2), 389–398.
Bedford, A. & Foulds, G. A. (1978). Manual of the Personality Deviance Scales.Windsor: NFER-Nelson.
Briere, J., & Runtz, M. (1993). Childhood sexual abuse: Long-termsequelae and implications for psychological assessment. Journal of Interpersonal Violence, 8, 312– 330.
Brunelle, C., Assaad, J., Barrett, S. P., Vila, C., Conrod, P. J., & Tremblay, R. E. (2004). Heightened heart rate response to alcohol intoxication is associated with a rewardseeking personality profile. Alcoholism: Clinical and Experimental Research, 28(3), 394−401.
Carrigan, M. B., & Randall, C. L. (2003). Self-medication in social phobia: A reviewof the alcohol literature. Addictive Behaviors, 28(2), 269-284.
Cloninger, C. R. (1987a). Neurogenetic adaptive mechanisms in alcoholism. Science, 236 (4800), 410−416.
Cloninger, C. R. (1987).A systematic method for clinical description and classification of personality variants: A proposal. Archives of General Psychiatry, 44(6), 573−588.
Comeau, N., Stewart, S., & H.Loba, P. (2001). The relations of trait anxiety, anxiety sensitivity and sensation seeking to adolescents' motivations for alcohol, cigarette and marijuana use.Addictive Behaviors, 26(6), 803−825.
Conrod, P. J., Castellanos, N. & Mackie, C. (2008).Personality-targeted interventions delay the growth of adolescent drinking and binge drinking. Journal of Child sychology & Psychiatry, 49(2), 181−190.
Conrod, P. J., Pihl, R. O., Stewart, S. H., & Dongier, M. (2000). Validation of a system of classifying female substance abusers on the basis of personality and motivational risk factors for substance abuse. Psychology of Addictive Behaviors, 14(3), 243−256.
Creamer, M., Burgess, P., & McFarlane, A.C. (2001). Post-traumatic stress disorder: findings from the Australian national survey of mental health and well-being. Psychological Medicine, 31(7), 1237–1247.
Chemtob, C.M., Novaco, R.W., Hamada, R.S., Gross, D.M., & Smith, G. (1997). Anger regulation deficits in combat-related posttraumatic stress disorder. Journal of Traumatic Stress, 10(1), 17–36.
Chu, J. A., Frey, L. M., Ganzel, B. L., & Matthews, J. A. (1999). Memories of childhood abuse: Dissociation, amnesia and corroboration. American Journal of Psychiatry, 156(5), 749– 755.
Dube, S. R., Felitti, V. J., Dong, M., Chapman, D. P., Giles, W. H., & Anda, R. F. (2003).Childhood abuse, neglect and household dysfunction and the risk of illicit drug use: The adverse childhood experience study. Pediatrics, 111(3), 564– 572.
Easton, C., Swan, S., & Sinha, R. (2000). Prevalence of family violence in clients entering substance abuse treatment. Journal of Substance Abuse Treatment, 18(1), 23– 28.
Flood, A. M., McDevitt-Murphy, M. E., Weathers, F. W., Eakin, D. E., & Benson, T. A. (2009).Substance use behaviors as a mediator between posttraumaticstress disorder and physical health in trauma-exposed college students. Journal of Behavioral Medicine, 32(3), 234–243.
Ford, I., Racusin, J.D., Acker, R., Bosquet, R., Ellis, C., & Schiffman, R. (2002). Traumatic Events Screening Inventory (TESI-PRR/TESI-SRR). Retrieved from. www.fordham. edu/childrenfirst.
Franken, I. H. A. (2002). Behavioral approach system (BAS) sensitivity predicts alcohol craving. Personality and IndividualDifferences, 32(2), 349–355.
Hopwood, C.J., Morey, L.C., Skadol, A.E., Sanislow, C.A., Grilo, C.M., McGlashan,T.H.,  Markowitz, J.C.,  Pinto, A., Yen, S., Shea, M.T., Gunderson, J.G., Zanarini, M.C., & Stout, R.L. (2011). Pathological personality traits among patients with absent, current, and remitted substance use disorders. Addictive Behaviors,36(11), 1087–1090.
Hundt, N.E., Kimbrel, N.A., Mitchel, J.T., & Nelson-Gray, R.O. (2008). High BAS, but not low BIS, predicts externalizing symptoms in adults, Personality and Individual Differences, 44(3), 563-573.
Johnson, J. G., Cohen, P., Smailes, E. M., Skodol, A. E., Brown, J., & Oldham, J. M. (2001). Childhood verbal abuse and risk for personality disorders during adolescence and early adulthood. Comprehensive Psychiatry, 42(1), 16– 23.
Kendall-Tackett, K. (2002). The health effects of childhood abuse: Four pathways by which abuse can influence health. Child Abuse & Neglect, 26(6/7), 715– 729.
Kessler, R.C., Sonnega, A., Bromet, E., Hughes, M., & Nelson, C.B. (1995). Posttraumatic stress disorder in the national comorbidity survey. Archives of General Psychiatry, 52(12), 1048–1060.
Kessler, R.C., Berlund, P., Demler, O., Jin, R., Merikangas, K.R., & Walters, E.  (2005). Lifetime prevalence and the age-of-onset distributions of DSM-IV disorders in the National Comorbidity Survey replication. Archive of General Psychiatry, 62(6), 593–602.
Ko, C.H., Liu, T.L., Wang, P.W., Chen, C.S., Yen, C.F., & Yen, J.Y. (2014). The exacerbation of depression, hostility, and social anxiety in the course of Internet addiction among adolescents: A prospective study. Comprehensive Psychiatry, 55(6), 1377–1384.
Lang, A. J., Stein, M. B., Kennedy, C. M., & Foy, D. W. (2004). Adultpsychopathology and intimate partner violence among survivors of childhood maltreatment. Journal of Interpersonal Violence, 19(10), 1102–1118.
Langas, A. M., Malt, U.F., & Opjordsmoen, S. (2012). In-depth study of personality disorders in first-admission patients with substance use disorders, BioMed Central Psychiatry, 12, 180.
Leyton, M., Boileau, I., Benkelfat, C., Diksic, M., Baker, G., & Dagher, A. (2002). Amphetamine-induced increases in extracellular dopamine, drug wanting and novelty seeking: A PET/ [¹¹C] raclopride study in healthy men. Neuropsychopharmacology, 27(6), 1027−1035.
Liebschutz, J., Savetsky, J. B., Saitz, R., Horton, N. J., Lloyd-Travaglini, C., &  Samet, J. H. (2002).The relationship between sexual and physical abuse and substance abuse consequences. Journal of Substance Abuse Treatment, 22(3), 121– 128.
Lowinson, H.J. (1997) . Substance abuse, Williams and Wilkins, U.S.A
Loxton, N.J., & Dawe, S. (2007). How do dysfunctional eating and hazardous drinking women perform on behavioral measures of reward and punishment sensitivity? Personality and individual differences, 42(6), 1163-1172.
MacDonald, A. B., Baker, J. M., Stewart, S. H., & Skinner, M. (2000). Effects of alcohol on the response to hyperventilation of participants high and low in anxiety sensitivity. Alcoholism: Clinical and Experimental Research, 24(11), 1656−1665.
Mannuzza, S., Schneier, F. R., Chapman, T. F., Leimbowitz, M. R., Kleine, D. F., & Fryer, A. J. (1995).Generalized social phobia: Reliability and Validity. Archives of General Psychiatry, 52(3), 230-237.
McHugo, G., Kammerer, N., Jackson, E., Markoff, L., Gatz, M., & Larson, M. (2005). Women, co-occurring disorders, and violence study: Evaluation design and study population. Journal of Substance Abuse Treatment, 28(2), 91– 107.
Moore, S.E., Norman, R.E., Sly, P.D., Whitehuose, A.J.O., Zubrick, S. R., & Scott, J. (2014). Adolescent peer aggression and its association with mental health and substance use in an Australian cohort. Journal of Adolescence,37, (1), 11–21.
Morgenstern, J., Kahler, C. W., & Epstein, E. (1998).Do treatment process factorsmediate the relationship between A type B type and outcome in 12-step orientedsubstance abuse treatment? Addiction, 93(12), 1765−1776.
OConner, R.M., Stewart, S.H., & Watt, M.C. (2009). Distinguishing BAS risk for university students drinking, smoking and gambling behaviors. Personality and individual differences, 46(4), 514-519.
Rice, C., Mohr, C. D., Del Boca, F. K., Mattson, M. E., Young, L., & Brady, K. (2001). Self-reports of physical, sexual and emotional abuse in an alcoholism treatment sample. Journal of Studies on Alcohol, 62, 114– 123.
Rodgers, C. S., Norman, S. B., Thorp, S. R., Lang, A. J., & Lebeck, M. M. (2005). Trauma exposure, posttraumatic stress disorder and health behaviors: Impact on special populations. In T. A. Corales (Ed.), Focus on posttraumatic stress disorder research (pp. 203–224). Hauppauge, NY: Nova Science Publishers.
Rounsaville, B.J., Kranzler, H.R., Ball, S., Tennen, H., Poling, J., & Triffleman, E. (1998). Personality disorders in substance abusers: relation to substance use.Journal of Mental Disorders, 186(2), 87–95.
Schnurr, P. P., & Green, B. L. (2004). Understanding relationshipsamong trauma, post-traumatic stress disorder, and health outcomes. Advances in Mind-Body Medicine, 20(1), 18–29.
Siegel, J.L. (1998). Criminology, wads worth: Belmont.
Stein, J.A., Lessile, M.B., & Nyamathi, A. (2002). Relative contributions of parent substance use and childhood maltreatment to chronic homelessness, depression, and substance abuse problems among homeless women: mediating roles of self-esteem and abuse in adulthood. Child Abuse & Neglect,26(10), 1011–1027.
Verdejo-Garcia, A. Pérez-Garcia, M., Bechara, A. (2006). Emotion, decision-makingand substance dependence: A somatic-marker model of addiction.Current Neuropharmacology, 4(1), 17−31.
Wechsberg, W., Lam, W., Zule, W., Hall, G., Middlesteadt, R., & Edwards, J. (2003).Violence, homelessness, and HIV risk among crack-using African-American women. Substance Use and Misuse, 38(3-6), 669– 700.
Woicik, P. B., Conrod, P. J., Stewart, S., & H.Pihl, R. O. (2009).The Substance Use Risk Profile Scale: A scale measuring traits linked to reinforcement-specific substance use profiles. Addictive Behaviors, 34(12), 1042−1055.
Zikos, E., Gill, K.J., & Charney, D.A. (2010). Personality disorders among alcoholic outpatients: prevalence and course in treatment.Canadian Journal of Psychiatry, 55(2), 65–7.