Document Type : Original Article
Authors
1 Ph.D student, Department of Psychology, Islamic Azad University, Naein Branch, Naein, Iran.
2 Assistant Professor, Department of Psychology, Islamic Azad University, Naein Branch, Naein, Iran.
3 Associate professor, Department of Psychology, Payame Noor University, Tehran, Iran.
4 Assistant Professor, Department of Psychology, Naein Branch, Islamic Azad University, Naein Branch, Naein, Iran.
Abstract
Keywords
Main Subjects
همهگیری ویروس کرونا[1] و مرگومیر ناشی از آن تغییراتی بسیار زیاد را در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، عاطفی و روانشناختی در زندگی انسانها ایجاد کرده است. در طی همهگیری ویروس کرونا، میلیونها نفر در سراسر دنیا از دست دادن یکی از عزیزان خود را تجربه کردهاند (Padhan & Prabheesh, 2021). این بیماری واگیردار نه فقط موجب تهدید سلامت جسمانی جامعه و در برخی از موارد مرگ میشود، بلکه با توجه به اینکه همهگیریها معمولاً در مردم عدم اطمینان و سردرگمی ایجاد میکنند، فشار روانی غیرقابل تحملی مانند استرس، اضطراب، افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه و سوگ حلنشده را برای جوامع درگیر به بار آورده است (Malta et al., 2019). این شکل از همهگیری یک بیماری، در واقع، یک رخداد بزرگ اجتماعی است که نه فقط در سطح یک منطقه، بلکه در سطح کشور و حتی دنیا مطرح شده و لازم است تا اثرات اجتماعی آن نیز مورد توجه قرار گیرند (احمدی و همکاران، 1399).
در این جهان، هر روز تعدادی زیاد از افراد به دلایلی عزیزان خود را از دست میدهند؛ بنابراین، داغدیدگی بخشی اجتنابناپذیر از چرخۀ زندگی و در عین حال، تنشزاترین واقعهای است که هر فرد ممکن است در زندگی خود تجربه کند (علیپور دهاقانی، 1399). شدت سوگ آسیبزا با گذر زمان و حتی پس از سالها که از واقعۀ سوگ میگذرد، کاهش نمییابد و به طور خودبهخود درمان نمیشود. این طولانی شدن زمان برای سازگاری با فقدان درجاتی از ناتوانی در عملکردهای فردی و اجتماعی را برای فرد داغدیده به دنبال دارد که در نهایت، ممکن است اثراتی نامطلوب بر ساختار خانواده و حتی جامعه داشته باشد (Gamino et al., 2010). در این میان، به نظر میرسد همسران افراد فوتشده در اثر کرونا در برابر اختلالات روانشناختی بسیار آسیبپذیر هستند؛ زیرا این افراد ظرف مدتی کوتاه همسر خود را از دست دادهاند؛ در حالی که آمادگی لازم برای تحمل این مصیبت را پیدا نکردهاند (جوادی و سجادیان، 1399)؛ از این رو، در چنین شرایطی، این افراد مشکلات روانشناختی زیادی همچون اضطراب، افسردگی، احساس آشفتگی، تنهایی و عدم تحمل بلاتکلیفی[2] را تجربه میکنند (Satici et al., 2022).
در این میان، عدم تحمل بلاتکلیفی از جملۀ مؤلفههای شناختی آشفتگی روانی و از سازههای روانشناختی مرتبط با سوگ در همسران قربانیان کرونا است. نگرانی مداوم نسبت به آینده و اینکه همسرشان در پیشامدها و لحظات آینده دیگر حضور نخواهد داشت آنان را با شرایط دشوار ابهام و بلاتکلیفی روبهرو میکند (جوادی و سجادیان، 1399). عدم تحمل بلاتکلیفی ناتوانی افراد در تحمل موقعیتهای مبهم و ناشناخته را بیان میکند (Carleton et al., 2019). عدم تحمل بلاتکلیفی را سوگیری شناختی ناشی از ادراک، تفسیرها و عکسالعملهای فرد در موقعیت بیثبات، در سطوح شناختی، هیجانی و رفتاری تعریف کردهاند. پژوهشگران معتقد هستند عدم تحمل بلاتکلیفی دائماً با خُلق منفی در ارتباط است و این بدان دلیل است که افرادی که دچار عدم تحمل بلاتکلیفی هستند به صورت منفی به موقعیتها و اتفاقات مبهم زندگی واکنش نشان میدهند (Gillett et al., 2018). افراد با عدم تحمل بلاتکلیفی ابهام را تنشزا، ناامیدکننده و اضطراببرانگیز میدانند و باور دارند باید از موقعیتهای نامطمئن اجتناب کرد. آنها احتمال پیشبینیناپذیر بودن رخدادهای منفی را بیشبرآورد میکنند و از اطلاعات مبهم تفسیرهای تهدیدآمیز ارائه میدهند و در موقعیتهای مبهم، مستعد واکنشهای ناکارآمد، خُلق منفی و اختلال در عملکرد هستند (Angehrn et al., 2022). در این رابطه، پژوهشها نشان میدهند در میان مؤلفههای شناختی مؤثر بر اختلالات اضطرابی و خُلقی، عدم تحمل بلاتکلیفی سهمی جالب توجه را در تجربۀ میزان نگرانی افراد مبتلا داشته است (Jenkinson et al., 2020). افرادی که عدم تحمل بلاتکلیفی بیشتری دارند، نگرانی و نشخوار فکری بیشتری را دارا هستند. به عبارتی دیگر، عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی و نشخوار فکری دارای رابطۀ علّی هستند (Li et al., 2020). در این راستا، نشخوار فکری عاملی است که در ایجاد و تداوم افسردگی در همسران قربانیان کرونا نقشی بسیار زیاد دارد. نشخوار فکری به عنوان یک سبک تفکر با مشخصات اصلی افکار تکراری، عودکننده، مزاحم و کنترلناپذیر تعریف شده است (Nolen-Hoeksema et al., 2008). نشخوار فکری نوعی پاسخدهی به پریشانی است که در آن فرد افسرده به طور مکرر و منفعلانه بر علائم پریشانی و علل و عواقب آن تمرکز میکند. این افکار به طور غیرارادی وارد آگاهی میشوند و توجه فرد را از موضوعهای مدنظر و اهداف فعلی منحرف میکنند؛ به طوری که بر احساس افسردگی و علل و عواقب آن متمرکز میکند (Brinker & Dozois, 2009). نشخوار فکری باعث آسیبهایی از جمله عواطف شدید منفی، علائم افسردهساز، تفکر سودار منفی، حل مشکل ضعیف، تمرکز و شناخت آشفته و فشار روانی بیشتر میشود. همچنین، از طریق حفظ توجه به محتوای منفی و از طریق به تعویق انداختن مقابلۀ فعال و مؤثر، باعث افسردگی عمیقتر میشود (Egan & Smith, 2020). نشخوار فکری علاوه بر اینکه به عنوان یک فرآیند شناختی نقشی عمـده در تشدید و نگهداری علائم افسردگـی و استرس پس از سانحه دارد، افـزایـش فشارها و کم شدن حمایت اجتماعی و خوشبینی را نیز درپی دارد (Mendoza et al., 2022).
از این رو، با توجه به آنچه گفته شد، توجه به رویکردهای درمانی در رابطه با حل مشکلات روانشناختی بازماندگان قربانیان کرونا از اهمیتی بسیار برخوردار است. در حال حاضر، بسیاری از جوامع پذیرفتهاند باید برای افراد و خانوادههای داغدیده برنامههای درمانی تدارک دید و به آنها در بهبود یافتن علائم و مشکلات روانشناختی سوگ یاری رساند(جوادی و سجادیان، 1399). تا کنون، رویکردهای درمانی مختلفی برای کمک به بازماندگان قربانیان کرونا استفاده شدهاند و مطالعات مختلف اثربخشی رویکردهای درمانی متعدد را در این زمینه نشان دادهاند (دانشمند و همکاران، 1403). در این میان، برای رسیدن به یک رویکرد درمانی مؤثر و انتخابی، مقایسۀ مـداخلاتی مانند درمان فراتشخیصی کـه ذهنآگـاهی را به عنوان مؤلفهای کلیـدی بـه کـار مـیبرد (Grossman & Ehrenreich-May, 2020) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد که بر پذیرش و ذهنآگاهی به عنوان اساس فرایندهای تغییر تأکید میکند (Hayes & Hofmann, 2017)، از اهمیتی ویژه برخوردار است. این مداخلات بر مبنای ایـن فرضـیه روی کـار آمدهاند که آسیب روانی با تلاش برای کنترل یا اجتناب از افکار و هیجانات منفی ایجاد میشود و مشکلات اساسی زیربنای اختلالات روانشـناختی مشکلات مرتبط با آگاهی و پذیرش هیجانی، اجتناب از تجربههای درونـی و عـدم انجام فعالیتهای ارزشمند زندگی هستند (کریمیان و همکاران، 1402)؛ بنابراین با توجه به اشتراکات فراوان، در درمان از فرایندهایی مشابه همچون پذیرش، ذهنآگاهی، تمرین افکار غیرقضاوتی و لحظـهای، مشاهدۀ تجربههای هیجانی و انعطـافپـذیری روانشناختی استفاده میشود (امیری و همکاران، 1403). در این راستا، یکی از درمانهایی کـه در سـالهای گذشته در میـان تحولات جدید در حوزۀ درمانهای شـناختی - رفتـاری توسـط بـارلو[3] برای افراد مبتلا به اخـتلالهای هیجـانی به ویژه افـراد مبتلا به اختلالهای اضطرابی و خُلقی طراحی شـده است، درمان فـراتشخیصـی بـا رویکرد یکپارچه است(Johnson et al., 2016). تجربۀ هیجانی و پاسخ به هیجانها پایۀ اصلی در رویکرد فراتشخیصی است (Barlow et al., 2017). هدف اصلی در درمان فراتشخیصی یکپارچهنگر این است که بیماران مهارتهایی را کسب کنند تا بتوانند به شیوۀ مؤثر هیجانهای منفی را مدیریت کنند (Grossman & Ehrenreich-May, 2020). در این رابطه، نتایج پژوهشهای مختلف نشان داده است درمان فراتشخیصی یکپارچه کارآیی خود را در درمان اختلالات روانشناختی مانند افسردگی و اختلالات اضطرابی )بهادری و همکاران، 1398؛Cuijpers et al., 2023 ؛Sauer-Zavala et al., 2020 ؛ Sakiris & Berle, 2019 Talkovsky et al., 2017( اضطراب، نشخوار فکری و سلامت روان (عسکری و زندکریمی، 1401؛ قوتی و همکاران، 1401)، اختلالات عاطفی هیجانی (Aguilera-Martín et al., 2022؛ زارعی فسخودی، 1400؛ Farchione et al., 2012)، اضطراب سلامت و خودتنظیمی هیجانی (جعفری هرندی و عارفی، 1401)، تنظیم هیجان (علوی و همکاران، 1401؛ Bielinski et al., 2020)، حساسیت اضطرابی، تحمل پریشانی و علائم وسواسی – اجباری (نرگسی و همکاران، 1398) به اثبات رسانده است.
یکی دیگر از درمانهای مؤثر در زمینۀ درمان مشکلات روانشناختی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است (Gloster et al., 2020). این رویکرد درمانی جدید از فرایندهای پذیرش، تمرکز ذهنی، تعهد و فرایندهای تغییر رفتار به منظور ایجاد انعطافپذیری روانی استفاده میکند (Hayes & Hofmann, 2017). هدف اصلی در این رویکرد آن است که فرد با کنترل مؤثر دردها، رنجها و تنشهایی که زندگی لاجرم برای او ایجاد کرده است، زندگی معنادار و پرباری را برای خود ایجاد کند (Hayes, 2019). اصول زیربنایی درمان پذیرش و تعهد عبارتاند از: پذیرش یا تمایل به تجربۀ درد یا دیگر رویدادهای آشفتهکننده بدون اقدام به مهار آنها، عمل مبتنی بر ارزش یا تعهد توأم با تمایل به عمل به عنوان اهداف معنادار شخصی پیش از حذف تجربههای ناخواسته (Ryan et al., 2020). هدف اصلی درمان پذیرش و تعهد ایجاد انعطافپذیری روانشناختی است؛ یعنی ایجاد توانایی انتخاب عملی در میان گزینههای مختلف که متناسبتر باشد، نه اینکه صرفاً عملی برای اجتناب از افکار، احساسات، خاطرهها یا تمایلات آشفته کننده انجام یا به فرد تحمیل شود (Gloster et al., 2020). در این رابطه، بررسی پیشینۀ پژوهش نشان میدهد درمان پذیرش و تعهد کارآیی بالینی خود را در بهبود مؤلفههای روانشناختی همچون انعطافپذیری روانشناختی (احمدیان و همکاران، 1401؛ منصوری کریانی و همکاران، 1401؛ مسعودی مرغملکی و همکاران، 1402)، تحمل آشفتگی (بخشندهلاریمی و همکاران، 1400؛ Li et al., 2021؛ منصوری کریانی و همکاران، 1401)، نشخوار فکری (ابوترابیان و سجادیان، 1402؛ بخشندهلاریمی و همکاران؛ 1400؛ حمیدی و همکاران، 1399؛ موسیپور، 1402)، تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام (اصلیآزاد و همکاران، 1398)؛ سازگاری (Brown et al., 2015)، تابآوری، بهزیستی روانشناختی (حسینی و همکاران، 1400)، افسردگی و اختلال پس از سانحه (Smith et al., 2021) و رفتارهای مرتبط با سلامت (Spencer & Masuda, 2020) نشان داده است؛ اما با وجود این، در راستای بررسی مقایسۀ اثربخشی دو رویکرد درمانی فراتشخیصی یکپارچۀ بارلو و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر تنظیم عاطفی شناختی هیجان، انعطافناپذیری شناختی در همسران قربانیان کرونا پژوهشی انجام نشده است و خلأ پژوهشی در این زمینه بهشدت احساس میشود؛ به ویژه آنکه چنین خانوادههایی با سایر افرادی که عزیزان خود رادر شرایطی دیگر از دست دادهاند متفاوت هستند و از عارضۀ سوگ تأخیری رنج میبرند. شیوع بیماری دنیاگیری همچون کرونا، با توجه به شیوۀ انتقال آن و احتمال آلودگی و ابتلای افراد در اجتماعها، به تعطیلی مراسم حضوری سوگواری منجر شد. از سوی دیگر، این رویداد به خانهنشینی و تنهایی خانوادههای افراد متوفی منجر شد و موجب شد تخلیۀ هیجانی و روحی بازماندگان ناتمام بماند و به آسیبهای روان شناختی متعددی منجر شود (دانشمند و همکاران، 1403)؛ از این رو، با توجه به چنین شرایطی، ضرورت و اهمیت بررسی مشکلات و آسیبهای اینگونه خانوادهها بیش از پیش مشخص میشود. با توجه به آنچه بیان شد، هدف اصلی این پژوهش مقایسۀ اثربخشی رویکرد درمانی فراتشخیصی یکپارچۀ بارلو و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر عدم تحمل بلاتکلیفی و نشخوار فکری در همسران قربانیان کرونا بود.
روش پژوهش
این مطالعه از نوع نیمهآزمایشی با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود که با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل و مرحلۀ پیگیری دوماهه انجام شد.
جامعه، روش نمونهگیری و حجم نمونه
جامعۀ پژوهش شامل کلیۀ همسران قربانیان کرونا مراجعهکننده به بیمارستان امام خمینی شهر تهران در سال 1401 بود. با توجه به اینکه در مطالعات نیمهتجربی، دستکم حجم نمونه 15 نفر برای هر گروه مناسب تشخیص داده شده است (دلاور، 1393) و با در نظر گرفتن دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل برای این مطالعه، تعداد 45 نفر به عنوان حجم نمونه کفایت میکند، با احتمال ریزش نمونه، حجم نمونه 51 نفر در نظر گرفته شد (هر گروه 17 نفر)؛ بنابراین، 51 نفر از همسران قربانیان کرونا مراجعهکننده به بیمارستان امام خمینی شهر تهران که در دوران کرونا به این بیماران تخصیص داده شده بود، با روش نمونهگیری در دسترس، بر اساس پروندۀ پزشکی متوفیان و تماس با همسران آنان برای انجام پژوهش انتخاب و با اختصاص کد به هر یک از شرکتکنندگان، بر اساس قرعهکشی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. قبل از ورود شرکتکنندگان به پژوهش، مصاحبۀ بالینی با آنان توسط پژوهشگر انجام شد و شرکتکنندگان از نظر دارا بودن شرایط ورود به مطالعه بررسی شدند. ملاکهای ورود به پژوهش شامل 1)رضایت و همکاری کامل برای شرکت در جلسات مداخله، 2)دامنۀ سنی 25 تا 55 سال، 3)جنسیت زن، 4)نداشتن اختلال روانی حاد بر اساس مصاحبۀ بالینی، 5)دارا بودن حداقل تحصیلات دیپلم و 6)گذشتن دستکم 3 ماه از مرگ همسر بودند. ملاکهای خروج از پژوهش شامل 1)عدم همکاری در جریان پژوهش، 2)غیبت در بیش از دو جلسه و 3)شرکت در مداخلههای روانشناختی دیگر به صورت همزمان بود؛ از این رو، به دلیل عدم همکاری یکی از شرکتکنندگان، به منظور همگن بودن گروههای مورد مطالعه، دو نفر از شرکتکنندگان گروههای دیگر حذف شدند و در نهایت، در هر گروه، دادههای 16 نفر تحلیل شد. در بررسی ویژگیهای جمعیتشناختی، میانگین و انحرافمعیار سن در گروه درمان فراتشخیصی یکپارچه 39/4 ± 65/39 سال، در گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد 36/4 ± 23/41 سال و در گروه کنترل 23/5 ± 89/38 سال به دست آمدهاند. همچنین، در میان شرکتکنندگان در پژوهش، در گروه فراتشخیصی، 5/12 درصد دیپلم، 25 درصد فوقدیپلم، 25/31 درصد لیسانس و 25/31 فوقلیسانس داشتند، در گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، 75/18 درصد دیپلم، 5/12 درصد فوقدیپلم، 75/43 درصد لیسانس و 25 درصد فوقلیسانس داشتند، و در گروه کنترل، 5/12 درصد دیپلم، 25/31 درصد فوقدیپلم، 5/37 درصد لیسانس و 75/18 درصد فوقلیسانس داشتند.
ابزار پژوهش
مقیاس نشخوار فکری[4]
پرسشنامۀ نشخوار فکری توسط نلون-هوکسما و مارو[5] (1991) در سال برای سنجش نشخوار فکری طراحی و تدوین شده است. این پرسشنامه دارای 22 پرسش است و بر اساس طیف چهارگزینهای لیکرت (هرگز = 1، گاهی اوقات = 2، اغلب اوقات = 3، همیشه = 4) نشخوار فکری را میسنجد. کمترین امتیاز ممکن 22 و بیشترین 88 خواهد بود. نمرۀ زیاد نشاندهندۀ نشخوار فکری بیشتر است. شواهد تجربی نشان میدهد مقیاس پاسخهای نشخواری پایایی درونی بالایی دارد و ضریب آلفای کرونباخ آن در دامنهای از 88/0 تا 92/0 قرار دارد. پژوهش ترینر[6] و همکاران (2003) نشان میدهد همبستگی بازآزمایی برابر 67/0 درصد است. باقرینژاد و همکاران (1389) در مطالعهای روانسنجی مقیاس پاسخ نشخواری را تحلیل کردند. آنها از مدل دوعاملی پاسخهای نشخواری حمایت کردند. مؤلفۀ اول تعمق و مؤلفۀ دوم در فکر فرو رفتن نامیده شده است. بقیۀ پرسشها مرتبط با افسردگی هستند. آنان همسانی درونی خردهمقیاسهای در فکر فرو رفتن و تعمق را بهترتیب 69/0و 79/0 گزارش کردند. در این پژوهش، آلفای کرونباخ برابر 88/0 درصد برای این پرسشنامه محاسبه شده است.
مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی[7]
مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) توسط فریستون[8] و همکاران (1994) برای سنجش میزان تحمل افراد در برابر موقعیتهای نامطمئن و حاکی از بلاتکلیفی کاربرد دارد. این مقیاس ۲۷ پرسش دارد که به غیرقابل قبول بودن بلاتکلیفی و ابهام مربوط میشوند. هر ماده یا پرسش بر اساس مقیاس پنجگزینهای لیکرت (هرگز = ۱، بهندرت = ۲، گاهی اوقات = ۳، اغلب اوقات = 4 و همیشه = ۵) درجهبندی میشود. کمترین نمرۀ این پرسشنامه 27 و بیشترین نمرۀ آن 135 است. نمرۀ زیاد در این پرسشنامه نشاندهندۀ عدم تحمل بلاتکلیفی بیشتر است. عدم تحمل بلاتکلیفی دارای چهار مؤلفۀ ناتوانی برای انجام عمل (گویههای 1، 9، 12، 13، 14، 15، 20، 22 و 25)، استرسآمیز بودن بلاتکلیفی (گویههای 2، 3، 4، 5، 6، 7، 17، 24 و 26)، منفی بودن رویدادهای غیرمنتظره و اجتناب از آنها (گویههای 8، 10، 11، 19 و 21) و بلاتکلیفی دربارۀ آینده (گویههای 16، 18، 23 و 27)است (Freeston et al., 1994). در نسخۀ اولیه به زبان فرانسوی، همسانی درونی ۹۱/۰ و ضریب پایایی بازآزمایی با فاصلۀ ۴ هفته ۷۸/۰ به دست آمده است که نسبتاً خوب است. ضریب اعتبار این آزمون معنادار و رضایتبخش گزارش شده است (Freeston et al., 1994). بوهر و داگاس[9] (2006) مجدداً این مقیاس را اعتباریابی کردند. ضریب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی بازآزمایی (با فاصلۀ 5 هفته) بهترتیب 94/0 و 74/0 به دست آمده است. ضریب همبستگی این مقیاس بـا پرسشنامۀ نگرانـی (60/۰)، افســردگی بــک[10] (59/۰) و اضــطراب بــک (55/۰= r )معنـادار بـه دسـت آمـده اسـت. در پژوهشی در ایران، روایی صوری آن مطلوب گزارش شده است و آلفای کرونباخ برای پایایی پرسشنامه 83/0 بیان شده است (عبدلپور و همکاران، 1397).
روش اجرا و تحلیل داده
پس از آنکه پژوهش حاضر توسط کمیتۀ سازمانی اخلاق در پژوهش دانشگاه آزاد اصفهان با کد (IR. IAU. KHUISF. REC. 1401. 0154) تصویب شد، با هماهنگی با علوم پزشکی تهران و بیمارستان امام خمینی شهر تهران، نمونۀ مدنظر انتخاب شد. نمونهگیری در اول اردیبهشتماه تا اواخر تیرماه انجام شد و گروههای آزمایش و کنترل به روش تصادفی معادل شدند. برای نمونهها اهمیت و ضرورت پژوهش بیان و به منظور رعایت اخلاق در پژوهش، ضمن جلب رضایت شرکتکنندگان برای شرکت در درمان و آگاهی از روند اجرای کار دربارۀ رعایت نکات اخلاقی، به آنان اطمینان خاطر داده شد. اصل مهم رعایت مطالب محرمانه و رازداری شامل این نکته بود که تمامی سنجشها و نتایج گردآوریشدۀ فردی از پژوهش که به نوعی ممکن است با زندگی شخصی و خانوادگی شرکتکنندگان گروههای آزمایش و کنترل تضاد منافع ایجاد کنند، محرمانه باقی ماندند و در گزارشها به آنها اشاره نشد. نام تمامی شرکتکنندگان دو گروه نیز به کدهای تصادفی تبدیل شد تا در آینده مشکل اخلاقی مشخصی به وجود نیاید. افزون بر این، پس از جلب رضایت ایشان، فرم رضایت کتبی از تمامی شرکتکنندگان دریافت شد و قبل از مداخلههای تجربی در رابطه با گروههای آزمایش، ابتدا مرحلۀ پیشآزمون با تکمیل پرسشنامه اجرا شد. برای ویژگیهای جمعیتشناختی، اطلاعات مرتبط با سن، میزان تحصیلات و شغل جمعآوری شد. پرسشنامهها به صورت خودگزارشی تکمیل شدند. پس از آن، شرکتکنندگان گروههای آزمایشی به تفکیک 9 جلسۀ 90دقیقهای هفتهای یکبار با روشهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد هیز[11] و همکاران (2004) و درمان فراتشخیصی یکپارچۀ بارلو و همکاران (2017) که روایی این پروتکلها توسط سازندۀ آنها تأیید شده و طبق نظر 5 نفر از اساتید دانشگاه از روایی صوری و محتوایی مطلوب برخوردار است، آموزش دیدند و گروه کنترل در فهرست انتظار برای آموزش قرار گرفت. در ضمن، به منظور پیشگیری از خطای انتشار کاربندی (تعامل شرکتکنندگان دو گروه)، جلسات به طور جداگانه در روزهای ابتدا و انتهای هر هفته برگزار میشدند. در پایان دورۀ آموزشی، هر سه گروه مجدداً ارزیابی شدند. همچنین، سه گروه پس از گذشت دو ماه در دورۀ پیگیری بار دیگر ارزیابی شدند. به دلیل عدم همکاری یکی از شرکتکنندگان در گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، برای معادلسازی گروهها، از هر دو گروه دیگر به تصادف یک نفر حذف شد؛ از این رو، در نهایت، دادههای 48 نفر تجزیه و تحلیل شد. گفتنی است، آموزشها به صورت رایگان ارائه شدند. در همۀ جلسات، زبان ساده و عینی در آموزش، تأکید بر ابعاد بحث گروهی، کسب گزارش از تکالیف و پاسخگویی به پرسشها و ابهامات در دستور کار قرار گرفتند و بستههای درمانی توسط پژوهشگر اجرا شدند. همچنین، به منظور رعایت ملاحظات اخلاقی پس از اتمام دورۀ پیگیری و جمعآوری اطلاعات، گروه کنترل نیز تحت مداخلۀ جلسات درمان فراتشخیصی قرار گرفت. خلاصۀ جلسات درمانی در جدولهای (1) و (2) آمده است.
جدول 1: خلاصۀ جلسات درمان فراتشخیصی (Barlow et al., 2017)
Table 1: Summary of transdiagnostic treatment sessions (Barlow et al., 2017)
جلسات |
اهداف |
محتوا |
اول |
برقراری ارتباط و ایجاد اعتماد، آشنایی با درمان فراتشخیصی |
مروری بر ساختار جلسه، مطرح کردن قوانین و مقررات گروه، معرفی و آشناسازی اعضای گروه با یکدیگر، ارائۀ خلاصهای از روش درمان و بیان هدف جلسات، تأکید بر جنبههای آموزشی، خودیاری و تعامل بین اعضاء، جمعبندی، دریافت بازخورد از شرکتکنندگان |
دوم |
مفهومسازی مشکل، تصویرسازی مثبت |
ارائه و بازخورد شرکتکنندگان از شرکت در جلسۀ قبل، مفهومسازی مشکل، علائم و نشانههای روانشـناختی سوگ، تمرین آرمیدگی عضلانی و تصویرسازی ذهنـی مثبت، جمعبندی و بررسی بحث توسط خود شرکتکنندگان در رابطه با تصویرسازی ذهنـی مثبت از وقایع، ارائۀ تکلیف |
سوم |
آگاهی از تجربههای هیجانی |
مرور تکالیف و دریافت بازخورد از جلسۀ قبل، آموزش آگاهی هیجانی، یادگیری مشاهدۀ تجربههای هیجانی (هیجانها و واکنش به هیجانها) به ویژه با استفاده از تکنیکهای ذهنآگاهی، تمرین افکار غیرقضاوتی و لحظـهای از تجربههای هیجانی و جهتدهی به سـمت تکنیک «اینجـا و اکنـون»، جمعبندی و ارائۀ تکلیف تکنیک اینجا و اکنون |
چهارم |
تنظیم هیجانها |
مرور تکالیف و دریافت بازخورد از جلسۀ قبل، تمرین بـرانگیختن هیجانهای مثبت و خنثی کردن هیجانهای منفی، تمرین اجتنـاب از سـرکوبی هیجـانی، تمرین انعطـافپـذیری ذهنی و پذیرش روانی بیماری، ارزیابی مجدد شناختی، ایجاد آگاهی از تأثیر و ارتباط متقابل بین افکار و هیجانها، شناسایی ارزیابیهای ناسازگارانۀ خودکار و دامهای شایع تفکر، ارائۀ تکلیف |
پنجم |
شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان |
مرور تکالیف و دریافت بازخورد از جلسۀ قبل، آشنایی با راهبردهای مختلف اجتناب از هیجان و تأثیر آن بر تجربههای هیجانی، آگاهی یافتن از اثرات متناقض اجتناب از هیجان، تمرین آرمیــدگی عضــلانی، تمرین ارزیــابی شـناختی در رابطه با سوگ و حفــظ پاسخهای هیجانی، تمرین شناسایی و بازنگری در الگوهای تفکر با هـدف ایجـاد انعطافپذیری در تفکر، ارائۀ تکلیف |
ششم |
شناسایی رفتارهای ناشی از هیجان و درک تأثیر آنها بر تجربههای هیجانی |
مرور تکالیف ودریافت بازخورد از جلسۀ قبل، بررسی رفتارهای ناشی از هیجان (EDBs)[12]، شناسایی رفتارهای ناشی از هیجان ناسازگارانه و ایجاد گرایشهای عمل جایگزین به واسطۀ رویارویی با رفتارها، تمرین تمرکـز بـر دو شـیوۀ بـازنگری غلـط اساسـی در تفکــر اضـطرابی و افسـردگی ناشی از فقدان، بـیشبـرآورد احتمـال و فاجعــهســازی، ارائۀ تکلیف در رابطه با نوشتن هیجانـهای منفـی اضـطرابی و افسـردگی ناشی از فقدان همسر |
هفتم |
آگاهی از نقش احساسهای جسمانی در تجربههای هیجانی |
مرور تکالیف و دریافت بازخورد از جلسۀ قبل، آگاهی و تحمل احساسهای جسمانی، انجام تمرینهای مواجهه یا رویارویی احشایی به منظور آگاهی از احساسهای جسمانی و افزایش تحمل این علائم، تمرین شناسایی رفتارهای متأثر از هیجان و ایجاد رفتارهای ناهمخوان و مواجهـۀ هیجـانی، ارائۀ تکلیف |
هشتم |
تصـویرسازی ذهنی مثبت و مثبتاندیشی |
مرور تکالیف و دریافت بازخورد از جلسۀ قبل و تکالیف، تمرین آرمیـدگی عضـلانی و تصـویرسازی ذهنی مثبت، تمرین مثبتاندیشی دربارۀ مقابلۀ مؤثر با بیماری |
نهم |
معرفی مدل رفتاری سهبعـدی |
مرور تکالیف و دریافت بازخورد از جلسۀ قبل، معرفی مدل رفتاری سهبعـدی بـه منظـور بیـان ارتبـاط مشترک رفتار/احساسات، کارکردهای روانشناختی و رفتار قابل مشاهده، جـایگزینی هیجانهای مثبت بهجای هیجانهای منفی، مواجهۀ احشایی و مواجهه با هیجان مبتنی بر موقعیت، آموزش نحوۀ تهیۀ سلسلهمراتب ترس و اجتناب و طراحی تمرینهای مواجهۀ هیجانی مکرر، تکمیل پرسشنامههای پژوهش، تشکر و سپاسگزاری از تمامی اعضای گروه |
جدول 2: خلاصه جلسات درمان پذیرش و تعهد (Hayes et al., 2004)
Table 2: Summary of acceptance and commitment therapy sessions (Hayes et al., 2004)
جلسات |
اهداف |
محتوا |
اول |
برقراری ارتباط درمانی و ایجاد اعتماد، آشنا کردن فرد با درمان تعهد و پذیرش |
مروری بر ساختار جلسه، مطرح کردن قوانین و مقررات گروه، معرفی و آشناسازی اعضای گروه با یکدیگر، ارائۀ خلاصهای از اهداف جلسات، تأکید بر جنبههای آموزشی، خودیاری و تعامل بین اعضاء |
دوم |
پذیرش و نگاه واقعبینانۀ اعضاء به سوگ و انعطافپذیری روانشناختی |
ارائه و بازخورد شرکتکنندگان از شرکت در جلسۀ قبل، مرور تکلیف: پذیرش نگاه واقعبینانۀ اعضاء به سوگ، آموزش فنون تداعی آزاد (به ذهن خود اجازه دهند آزادانه به کلمات پاسخ دهد و کنترلی بر افکار یا پاسخ ذهن نداشته باشند). بحث دربارۀ باورهای مثبت و باورهای منفی و نقش آنها در بر هم خوردن انعطافپذیری، جمعبندی و بررسی بحث توسط خود شرکتکنندگان، ارائۀ تکلیف |
سوم |
آشنایی با مفهوم ذهنآگاهی و عدم منازعه با افکار و احساسات |
مرور تکالیف جلسۀ قبل، دریافت بازخورد از جلسۀ قبل و تکالیف، تمرین چالش با باورهای مثبت و منفی، پذیرش افکار مثبت و تعهد به انجام آنها، آموزش فن به تعویق انداختن نگرانی، آموزش و تمرین فن هدایت فکر، آموزش ذهنآگاهی انفصالی و عدم منازعه با افکار و احساسات، استفاه از استعارۀ اعداد، جمعبندی و بررسی بحث توسط خود شرکتکنندگان، ارائۀ تکلیف بر مبنای آزمایش بازداری افکار و احساسات و ارزیابی اثرات آن بر افکار و روند زندگی |
چهارم |
آموزش کنترل به عنوان یک مشکل، ایجاد تمایل به افکار و احساسات |
مرور تکالیف جلسۀ قبل، دریافت بازخورد از جلسۀ قبل و تکالیف، معرفی کنترل به عنوان یک مشکل: استفاده از استعارۀ پلیگراف همراه با استعارۀ احساسات پاک و ناپاک، معرفی تمایل/پذیرش: در این مرحله از درمان تلاش شد تا جایگزینی برای کنترل ارائه شود. استفاده از استعارۀ دو مقیاس و ایجاد تعهد رفتاری نسبت به تمرینهای تمایل، جمعبندی و ارائۀ تکلیف |
پنجم |
خود به عنوان زمینه و گسلش |
مرور تکالیف جلسۀ قبل، دریافت بازخورد از جلسۀ قبل و تکالیف، معرفی خود به عنوان زمینه و گسلش: استفاده از استعارۀ مسافران در اتوبوس، ارائۀ تکلیف تمرین مشاهدۀ افکار، تعهد رفتاری نسبت به ادامۀ تمرینات تمایل |
ششم |
آشنایی با خود مشاهدهگر و ماندن در زمان حال |
مرور تکالیف جلسۀ قبل، دریافت بازخورد از جلسۀ قبل و تکالیف، بحث دربارۀ تکالیف خانگی، تمرین تجویز ذهن سرگردان، ارائۀ استعارۀ شطرنج و مبلمان، جمعبندی و بررسی بحث توسط خود شرکتکنندگان، ارائۀ تکلیف بر مبنای تمرین تجویز ذهن سرگردان و ارزیابی از اثرات آن بر افکار و روند زندگی |
هفتم |
آشناییی با خودمشاهدهگر و ماندن در زمان حال |
مرور تکالیف جلسۀ قبل، دریافت بازخورد از جلسۀ قبل و تکالیف، بحث دربارۀ تکالیف خانگی، آموزش تمرین تصویرسازی ابرها، آموزش تمرین تمثیل ایستگاه قطار، جمعبندی و بررسی بحث توسط خود شرکتکنندگان، ارائۀ تکلیف بر مبنای تمرین تصویرسازی ابرها و تمرین تمثیل ایستگاه قطار و ارزیابی از اثرات آن بر افکار و روند زندگی |
هشتم |
آموزش توجه آگاهی و شناسایی و تصریح ارزشها |
مرور تکالیف جلسۀ قبل، دریافت بازخورد از جلسۀ قبل و تکالیف، بحث دربارۀ تکالیف خانگی، تکنیک آموزش توجه، تصریح ارزشها و عمل در راستای جهت ارزشمند، جمعبندی و بررسی بحث توسط خود شرکتکنندگان |
نهم |
عمل متعهدانه در راستای ارزشها |
مرور تکالیف جلسۀ قبل، دریافت بازخورد از جلسۀ قبل و تکالیف، بحث دربارۀ تکالیف خانگی، آموزش تمرین حلقۀ کلامی، استفاده از استعارۀ گدای سمج، مرور جلسات گذشته، تکمیل پرسشنامههای پژوهش، تشکر و سپاسگزاری از تمامی اعضای گروه |
کلیۀ تحلیلهای آماری دادههای پژوهش با استفاده از نرمافزار SPSS نسخۀ 27 انجام شد. روش آماری استفادهشده برای تجزیهوتحلیل دادهها تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر بود. به منظور بررسی پیشفرض نرمال بودن از آزمون شاپیرو ویلکز[13]، برای بررسی پیشفرض کرویت از آزمون موچلی[14]، برای بررسی همگنی واریانسها از آزمون لوین[15] و به منظور مقایسۀ مراحل زمانی از آزمون تعقیبی بونفرونی[16] استفاده شد. سطح معناداری آزمونها 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها
شاخصهای توصیفی میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش (نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی) به تفکیک گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان فراتشخیصی و کنترل در جدول (3) ارائه شدهاند.
جدول 3: میانگین و انحرافمعیار متغیرهای پژوهش در همسران قربانیان کرونا در گروههای آزمایش و کنترل
Table 4: Mean and standard deviation of research variables in wives of corona victims in experimental and control groups
متغیر |
گروه آزمون |
کنترل |
آزمایش 1 (درمان پذیرش و تعهد) |
آزمایش 2 (درمان فراتشخیصی) |
انحراف استاندارد ± میانگین |
انحراف استاندارد ± میانگین |
انحراف استاندارد ± میانگین |
||
نشخوار فکری |
پیشآزمون |
88/8 ± 12/51 |
51/4 ± 62/51 |
08/9 ± 31/51 |
پسآزمون |
66/8 ± 87/51 |
99/4 ± 37/32 |
62/5 ± 25/34 |
|
پیگیری |
31/8 ± 93/51 |
84/4 ± 56/32 |
62/5 ± 68/34 |
|
تحمل بلاتکلیفی |
پیشآزمون |
30/6 ± 18/95 |
26/4 ± 81/96 |
54/4 ± 50/95 |
پسآزمون |
35/6 ± 12/95 |
78/3 ± 06/81 |
96/6 ± 62/80 |
|
پیگیری |
03/5 ± 50/95 |
24/4 ± 50/80 |
70/6 ± 68/81 |
|
ناتوانی برای انجام عمل |
پیشآزمون |
11/2 ± 75/31 |
50/1 ± 37/32 |
55/1 ± 81/31 |
پسآزمون |
21/2 ± 62/31 |
82/1 ± 87/27 |
43/2 ± 93/26 |
|
پیگیری |
94/1 ± 93/31 |
04/2 ± 75/27 |
41/2 ± 37/27 |
|
استرسآمیز بودن بلاتکلیفی |
پیشآزمون |
78/1 ± 62/31 |
63/1 ± 50/31 |
57/1 ± 68/30 |
پسآزمون |
85/1 ± 87/30 |
51/1 ± 18/25 |
14/2 ± 75/26 |
|
پیگیری |
56/1 ± 06/31 |
01/2 ± 93/24 |
01/2 ± 93/26 |
|
منفی بودن رویدادهای غیرمنتظره |
پیشآزمون |
20/2 ± 93/17 |
68/1 ± 81/17 |
09/2 ± 56/17 |
پسآزمون |
35/2 ± 06/18 |
34/1 ± 25/15 |
73/1 ± 75/13 |
|
پیگیری |
24/2 ± 12/18 |
14/1 ± 12/15 |
67/1 ± 23/14 |
|
بلاتکلیفی دربارۀ آینده |
پیشآزمون |
20/1 ± 87/14 |
45/1 ± 12/15 |
31/1 ± 43/15 |
پسآزمون |
03/1 ± 56/14 |
65/1 ± 75/12 |
90/1 ± 18/13 |
|
پیگیری |
50/0 ± 37/14 |
49/1 ± 68/12 |
85/1 ± 37/13 |
همانطور که نتایج جدول (3) نشان میدهد، بین نمرات پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری در متغیرهای نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی و ابعاد آن در گروههای مورد مطالعه تفاوت وجود دارد. به منظور بررسی این تفاوت و آزمون فرضیههای پژوهش، در بخش بعدی تجزیهوتحلیل دادهها، از آمار استنباطی تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد.
قبل از انجام آزمون، پیشفرضهای اصلی آن بررسی و تأیید شدند. نرمال بودن توزیع دادهها با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرونف[17] بررسی شد و مقادیر این آزمون برای نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی در هر سه مرحلۀ پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری در سطح 05/0 غیرمعنادار بودند (05/0>p). این موضوع بیانگر توزیع نرمال دادهها در هر سه مرحله و در هر سه گروه بود. آزمون لوین نیز نشان داد فرض همسانی واریانس گروهها برقرار است. به منظور ارزیابی همسانی ماتریس کوواریانس خطا، از آزمون ماچلی[18] استفاده شد. نتیجۀ این آزمون نشان داد پیشفرض کرویت در دادهها برای نشخوار فکری (01/0=P؛ 275/119=x2) و متغیر عدم تحمل بلاتکلیفی(001/0=P؛ 706/16=x2) برقرار نبود؛ از این رو، از آزمون گرینهاوس-گریزر[19] استفاده شد.
نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازههای مکرر در متغیرهای نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی در همسران قربانیان کرونا در جدول (4) آورده شده است.
جدول 4: نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازههای مکرر در متغیرهای نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی در همسران قربانیان کرونا
Table 5: The results of the analysis of variance test with repeated measures in the variables of rumination and intolerance of uncertainty in the wives of corona victims
متغیر |
اثرات |
منبع |
مجموع مجذورات |
درجۀ آزادی |
میانگین مجذورات |
مقدار F |
مقدار P |
اندازۀ اثر |
توان آماری |
نشخوار فکری |
درونآزمودنی |
زمان |
431/4411 |
034/1 |
786/4264 |
327/157 |
0001/0 |
778/0 |
1 |
زمان × گروه |
444/2537 |
069/2 |
547/1226 |
247/45 |
0001/0 |
654/0 |
1 |
||
بینآزمودنی |
گروه |
264/4781 |
2 |
632/2390 |
018/16 |
0001/0 |
416/0 |
999/0 |
|
تحمل بلاتکلیفی |
درونآزمودنی |
زمان |
597/3255 |
520/1 |
046/2142 |
743/173 |
0001/0 |
794/0 |
1 |
زمان × گروه |
194/1693 |
040/3 |
025/557 |
181/45 |
0001/0 |
668/0 |
1 |
||
بینآزمودنی |
گروه |
681/2732 |
2 |
340/1366 |
168/19 |
0001/0 |
460/0 |
1 |
|
ناتوانی برای انجام عمل
|
درونآزمودنی |
زمان |
167/301 |
589/1 |
512/189 |
225/106 |
0001/0 |
702/0 |
1 |
زمان × گروه |
583/158 |
178/3 |
636/48 |
262/27 |
0001/0 |
548/0 |
1 |
||
بینآزمودنی |
گروه |
375/251 |
2 |
687/125 |
162/13 |
0001/0 |
369/0 |
99/0 |
|
استرسآمیز بودن بلاتکلیفی |
درونآزمودنی |
زمان |
167/351 |
588/1 |
110/221 |
519/121 |
0001/0 |
730/0 |
1 |
زمان × گروه |
792/250 |
176/3 |
955/78 |
392/43 |
0001/0 |
659/0 |
1 |
||
بینآزمودنی |
گروه |
292/345 |
2 |
646/172 |
131/25 |
0001/0 |
528/0 |
1 |
|
منفی بودن رویداد غیرمنتظره |
درونآزمودنی |
زمان |
874/134 |
460/1 |
387/92 |
193/91 |
0001/0 |
670/0 |
1 |
زمان × گروه |
611/84 |
919/2 |
984/28 |
610/28 |
0001/0 |
560/0 |
1 |
||
بینآزمودنی |
گروه |
431/215 |
2 |
715/107 |
903/11 |
0001/0 |
346/0 |
99/0 |
|
بلاتکلیفی دربارۀ آینده |
درونآزمودنی |
زمان |
792/87 |
686/1 |
070/52 |
525/65 |
0001/0 |
593/0 |
1 |
زمان × گروه |
917/25 |
372/3 |
686/7 |
672/6 |
0001/0 |
301/0 |
998 |
||
بینآزمودنی |
گروه |
292/28 |
2 |
146/14 |
901/2 |
045/0 |
214/0 |
93/0 |
بر اساس جدول 4، در اثرات بینآزمودنی، اثر اصلی گروه در متغیرهای پژوهش معنادار به دست آمده است (001/0>P). نتایج نشان داده است 6/41 درصد از تفاوتهای فردی در نشخوار فکری، 46 درصد در عدم تحمل بلاتکلیفی، 9/36 درصد در ناتوانی برای انجام عمل، 8/52 درصد در استرسآمیز بودن بلاتکلیفی، 6/34 درصد در منفی بودن رویداد غیرمنتظره و 4/21 درصد در بلاتکلیفی دربارۀ آینده به تفاوت بین سه گروه مربوط است. نتایج اثرات درونآزمودنی نیز نشان داده است اثر اصلی زمان در متغیرهای پژوهش معنادار به دست آمده است (001/0>P). به عبارت دیگر، تفاوت بین میانگین نمرات در سه مرحلۀ پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری در کل نمونۀ پژوهش در نشخوار فکری 8/77 درصد، عدم تحمل بلاتکلیفی 4/79 درصد، ناتوانی برای انجام عمل، 2/70 درصد، استرسآمیز بودن بلاتکلیفی 73 درصد، منفی بودن رویداد غیرمنتظره 67/0 و بلاتکلیفی دربارۀ آینده 3/59 درصد و معنادار است. همچنین، اثر تعاملی زمان و گروه نیز معنادار به دست آمده است (001/0>P) که نشان میدهد روند تغییرات نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری در سه گروه تفاوتی معنادار دارد و میزان تفاوت گروهها در مراحل پژوهش در نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی بهترتیب برابر 4/65 و 8/66، درصد ناتوانی برای انجام عمل 8/54 درصد، استرسآمیز بودن بلاتکلیفی 9/65 درصد، منفی بودن رویداد غیرمنتظره 56/0 درصد و بلاتکلیفی دربارۀ آینده 1/30 درصد به دست آمده است.
برای مقایسۀ میانگینهای نمرات نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی همسران قربانیان ویروس کرونا از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. در جدول (5)، نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی برای مقایسۀ زوجی گروهها ارائه شده است.
جدول 5: نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی برای مقایسۀ میانگینهای نمرات نشخو ارفکری و عدم تحمل بلاتکلیفی همسران قربانیان ویروس کرونا
Table 6: The results of Bonferroni's post hoc test to compare the mean scores of rumination and intolerance of uncertainty of the wives of victims of the corona virus
مقیاس |
گروه پذیرش و تعهد |
گروه فراتشخیصی |
اختلاف میانگین |
خطای استاندارد |
P |
نشخوار فکری |
گروه فراتشخیصی |
گروه پذیرش و تعهد |
229/1 |
494/2 |
1 |
کنترل |
562/11- |
494/2 |
0001/0 |
||
گروه پذیرش و تعهد |
کنترل |
792/12- |
494/2 |
0001/0 |
|
عدم تحمل بلاتکلیفی |
گروه فراتشخیصی |
گروه پذیرش و تعهد |
188/0- |
723/1 |
1 |
کنترل |
33/9- |
723/1 |
0001/0 |
||
گروه پذیرش و تعهد |
کنترل |
146/9- |
723/1 |
0001/0 |
|
ناتوانی برای انجام عمل
|
گروه فراتشخیصی |
گروه پذیرش و تعهد |
625/0 |
631/0 |
981/0 |
کنترل |
062/3- |
631/0 |
0001/0 |
||
گروه پذیرش و تعهد |
کنترل |
437/2- |
631/0 |
001/0 |
|
استرسآمیز بودن بلاتکلیفی |
گروه فراتشخیصی |
گروه پذیرش و تعهد |
917/0 |
535/0 |
281/0 |
کنترل |
729/2- |
535/0 |
0001/0 |
||
گروه پذیرش و تعهد |
کنترل |
646/3- |
535/0 |
0001/0 |
|
منفی بودن رویداد غیرمنتظره |
گروه فراتشخیصی |
گروه پذیرش و تعهد |
958/0- |
614/0 |
377/0 |
کنترل |
937/2- |
614/0 |
0001/0 |
||
گروه پذیرش و تعهد |
کنترل |
979/1- |
614/0 |
007/0 |
|
بلاتکلیفی دربارۀ آینده |
گروه فراتشخیصی |
گروه پذیرش و تعهد |
479/0 |
451/0 |
880/0 |
کنترل |
604/0 |
451/0 |
561/0 |
||
گروه پذیرش و تعهد |
کنترل |
083/1- |
451/0 |
061/0 |
آزمون تعقیبی بونفرونی (05/0>p) اختلاف معنادار
نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد بین گروه آزمایشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان فراتشخیصی با گروه کنترل در نشخوار فکری، عدم تحمل بلاتکلیفی و مؤلفههای آن بهجز مؤلفۀ بلاتکلیفی دربارۀ آینده تفاوتی معنادار وجود دارد (001/0>P) که حاکی از اثربخشی دو روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان فراتشخیصی بود؛ اما تفاوتی معنادار بین اثربخشی دو مداخلۀ یادشده در متغیرهای پژوهش مشاهده نشد.
بحث و نتیجهگیری
پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ تأثیر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و فراتشخیصی بر نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی انجام شد. نتایج نشان داد در اثربخشی دو روش مداخله بر نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی و مؤلفههای آن تفاوتی معنادار وجود ندارد و هر دو مداخلۀ پذیرش و تعهد و درمان فراتشخیصی در مقایسه با گروه کنترل توانستهاند اثربخشی معناداری را بر نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی داشته باشند. همچنین، نتایج نشان داد اثر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و فراتشخیصی بر کاهش نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی در طول زمان از پسآزمون به پیگیری همچنان ماندگار است.
در زمینۀ اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر نشخوار فکری، یافتههای این پژوهش با یافتههای ابوترابیان و سجادیان (1402)، بخشندهلاریمی و همکاران (1400)، حمیدی و همکاران (1399) و موسیپور (1402) همسو است.
در تبیین این یافتهها، میتوان بیان کرد بسیاری از اوقات، ریشۀ رنج کشیدن روانشناختی ناشی از ذهن قضاوتگر است که تجربههای را به خوب و بد تقسیم میکند و از فرد میخواهد با این تجربهها مبارزه یا از آنها اجتناب کند که در نتیجه، به سطوحی از ناکامی، پریشانی و نشخوار ذهنی منجر میشود (Hayes et al., 2004). هدف درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد کاهش واکنش به احساسات و افکار پریشانکننده همراه با تجربۀ درد است. پیشینۀ پزوهش نشان داده است ذهنآگاهی به کاهش علائم روانشناختی شامل اضطراب، افسردگی و نشخوار فکری در افراد مختلف منجر میشود (نرگسی و همکاران، 1398). ذهنآگاهی خودنظارتگری جسمی و هوشیاری بدن را افزایش میدهد که احتمالاً به بهبود مکانیسمهای بدنی و بهبود مراقبت از خود منجر میشود. در این رابطه، هیز و هافمن[20] (2017) معتقد هستند فنون ذهنآگاهی با فراهم آوردن فرصتی برای مراقبه میتوانند در افزایش آرامبخشی عضلانی و کاهش نگرانی، استرس و اضطراب مؤثر باشند. مشابه آموزش آرمیدگی سنتی، مراقبۀ ذهنآگاهی با افزایش فعالسازی دستگاه عصبی خودکار همراه است که ممکن است به آرامش جسمی، کاهش تنش و برانگیختگی روانی و نشخوار فکری منجر شود.
بررسی پیشینۀ پژوهش در زمینۀ اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عدم تحمل بلاتکلیفی نشان داد نتایج این مطالعه با بخشهایی از مطالعات احمدیان و همکاران (1401)، اسمیت[21] و همکاران (2021)، اصلیآزاد و همکاران (1398)، برون[22] و همکاران (2015)، بخشندهلاریمی و همکاران (1400)، حسینی و همکاران (1400)، لی[23] و همکاران (2021) و منصوری کریانی و همکاران (1401) همسو و هماهنگ است. در تبیین این یافتهها، میتوان گفت عدم تحمل بلاتکلیفی یک فراتشخیصی و عامل آسیبپذیر شناختی است که به رشد و حفظ اختلالات اضطرابی در افراد منجر میشود (Satici et al., 2022). درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به واسطۀ تکنیکهایی همچون گسل شناختی به پذیرش و انعطافپذیری بیشتر فرد در قبال مصیبتهای ایجادشده کمک میکند. در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، جلسات درمان صرف شناسایی کارکرد پاسخهای مشکلساز در برابر مصائب، مشکلات و وقایع ناگوار زندگی و مداخله در آنها میشوند و از طریق ایجاد پذیرش و تمرینهای تجربی که مبتنی بر قانون خاموشی شرطیسازی پاسخگر هستند، کنترل تجربی و آمیختگی شناختی تضعیف میشوند و با استفاده از استعارهها، فرد با بازیهای کلامی مانند قضاوت و دلیلآوری آشنا و از موانع درونی آگاه میشود و به او کمک میشود تا بهجای واکنش خودکار و شرطیشده به وقایع، از طریق ارزیابی الگوهای رفتارهای اجتنابی و ارزیابی عوامل شناختی برای فعالسازی حیطههای مختلف زندگی برنامهریزی کند و دربارۀ انتخاب پاسخ رفتاری هدفگرا، ارزشمدار و خردگرایانه تصمیمگیری و متعهدانه عمل کند؛ از این رو، این امر موجب انعطافپذیری روانشناختی بیشتر و کاهش عدم تحمل بلاتکلیفی در همسران جانباختگان کرونا شده است.
در رابطه با اثربخشی درمان فراتشخیصی بر نشخوار فکری، نتایج این پژوهش با بخشهایی از نتایج پژوهشهای آگویلرا- مارتین[24] و همکاران (2022)، زارعی فسخودی و همکاران (1400)، عسکری و زندکریمی (1401)، فارکیونه[25] و همکاران (2012) و قوتی و همکاران (1401) همسو و هماهنگ است. در تبیین اثربخشی برنامۀ فراتشخیصی بر نشخوار فکری، باید گفت فرضیۀ اصلی درمان این است که افراد مبتلا به اختلالهای هیجانی راهبردهای تنظیم هیجانی ناسازگارانه (سرزنش خود و دیگران، فاجعهسازی و نشخوار فکری) را به کار میبرند. آنها اساساً سعی میکنند تا از هیجانهای ناخوشایند اجتناب کنند یا شدت آنها را کاهش دهند که باعث نتیجۀ عکس و تداوم علائم آنها میشود (Barlow et al., 2017)؛ بنابراین، درمان فراتشخیصی یکپارچه یک رویکرد درمانی مبتنی بر هیجان است؛ به این معنا که درمان طوری طراحی شده است که به بیماران بیاموزد چگونه با هیجانهای ناخوشایند خود مواجه شوند و آنها را تجربه کنند و به شیوهای سازگارانهتر به هیجانهای خود پاسخ دهند (Cuijpers et al., 2023)؛ از این رو، در طی جلسات درمان، ضمن اصلاح عادتهای تنظیم هیجانی، هدف درمان کاهش شدت و بروز تجربۀ هیجانی ناسازگارانه و بهبود کارکرد همسران جانباختگان کرونا بود. علاوه بر این، در درمان فراتشخیصی یکپارچه، مهارت آگاهی هیجانی بر آگاهی غیرقضاوتی و تجربۀ هیجانی در زمان حال تأکید دارد. به دست آوردن این آگاهی مهارت اصلی به حساب میآید که یادگیری بهتر مفاهیم درمانی بعدی را در پی خواهد داشت (Sauer-Zavala et al., 2020)؛ از این رو، اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بـر نشخوار فکری را میتوان به واسطۀ فرآیندهای درمانی حاکم بر آن همچون ذهنآگاهی، ماندن در زمان حال، عدم حذف و سرکوبی افکار منفی، چالش با ارزیابیهای منفی و افزایش انعطافپذیری تبیین کرد.
در رابطه با اثربخشی درمان فراتشخیصی بر عدم تحمل بلاتکلیفی، این مطالعه با بخشهایی از یافتههای نرگسی و همکاران (1398) همسو است. در تبیین این یافته، باید گفت همسران قربانیان کرونا در مواجهه با استرس و فشارهای روانی ناشی از مرگ همسر بهجای بهکارگیری راهبردهای سازگارانهتر عمدتآ از راهبردهایی ناسازگارانه در مقابل فشارهای روانی استفاده میکنند. در واقع، همسران داغدار به دلیل تجربۀ پایدار عواطف منفی از جمله خشم، اضطراب و افسردگی، توانایی تمرکز بر مشکل استرسآمیز را از دست میدهند و قادر نخواهند بود از شیوههای مقابلهای منطقی و انعطافپذیر استفاده کنند و در نتیجه، تمایل به روی آوردن به سبکهای غیرمنطقی از جمله سبک هیجانمدار و استفاده از راهکارهای تنظیم هیجان منفی افزایش مییابد؛ از این رو، در درمان فراتشخیصی به افراد کمک میشود تا درکی بهتر از تعامل با افکار، احساسها و رفتارها در ایجاد تجربههای هیجانی درونی داشته باشند. افراد در این درمان میآموزند تا آگاهی بهتری از تجربههای خود (شامل برانگیزانندهها و پیامدهای رفتاری) کسب کنند و با ارزیابیهای شناختی منفی از احساسها و هیجانهای جسمی مقابله کنند، رفتارهای ناشی از هیجان را شناسایی و اصلاح کنند، آگاهی و توانایی تحمل احساسهای جسمی در طی مواجهۀ درونزاد را کسب کنند و در بافتهای موقعیتی و درونزاد با تجربههای هیجانی خود مواجه شوند. همۀ این توانشها با اصلاح عادتها، پردازش و تنظیم هیجانی، ممکن است به کاهش شدت تجربههای هیجانی ناسازگارانۀ منفی و عدم تحمل بلاتکلیفی در فرد منجر شوند (Tonarely-Busto et al., 2023).
در تبیین عدم تفاوت اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان فراتشخیصی، میتوان گفت از آنجا که هر دو درمان منشعب از رویکرد شناختی - رفتاری هستند، خواستگاهی مشترک دارند و بر فرایندهای زیربنایی نسبتً مشابهی در بروز آسیبهای روانی مانند عدم آگاهی از تجربههای هیجانی، اجتناب و سـرکوبی هیجـانی، عدم انعطـافپـذیری و تفکر قضاوتی تأکید میکنند؛ بنابراین، در طی درمان، از تکنیکها و تمرینهای مشترک در زمینۀ ذهنآگاهی، پذیرش، انعطافپذیری، غیرقضاوتی بودن و ماندن در اینجا و اکنون به منظور آگاهی از تجربههای درونی و مدیریت هیجانهای منفی سود میبرند (امیری و همکاران، 1403).
پژوهش حاضر با محدودیتهایی نظیر محدود بودن جامعۀ پژوهش به همسران جانباختگان کرونای بیمارستان امام خمینی شهر تهران، مهار نشدن متغیرهای شخصیتی، اجتماعی و خانوادگی تأثیرگذار بر متغیرهای وابسته، خودگزارشی بودن ابزارهای پژوهش و عدم بهرهگیری از روشهای نمونهگیری تصادفی مواجه بود؛ بنابراین، پیشنهاد میشود برای افزایش قدرت تعمیمپذیری نتایج، از روش نمونهگیری تصادفی استفاده شود. با توجه به اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان میتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی همسران قربانیان کرونا در سطح کاربردی، پیشنهاد میشود روانشناسان و مشاوران از این دو روش مداخله به عنوان درمان انتخابی در بهبود اختلالات روانشناختی ناشی از سوگ همسران قربانیان کرونا استفاده کنند.
تشکر و قدردانی
بدین وسیله نویسندگان از مسئولان بیمارستان امام خمینی شهر تهران و کلیۀ شرکتکنندگان که در تکمیل و توزیع پرسشنامهها دقت و زمان کافی مبذول داشتند و در مرحلۀ اجرایی پژوهش همکاری کردند، نهایت تشکر و قدردانی را دارند.
تعارض منافع
بنا بر اظهار نویسندگان، این مقاله حامی مالی و تعارض منافع ندارد.
[1]. Corona virus
[2]. Intolerance of Uncertainty
[3] Barlow
[4] Rumination Scale
[5] Nolen-Hoeksema & Morrow
[6] Treynor
[7] Intolerance of Uncertainty Scale
[8] Freeston
[9] Buhr & Dugas
[10] Beck
[11] Hayes
[12] Emotion Driven Behaviors
[13] Shapiro-Wilk
[14] Mauchly
[15] Levene
[16] Bonferroni
[17] Kolmogorov- Smirnov
[18] Mauchly's
[19] Greenhouse – Geisser
[20] Hofmann
[21] Smith
[22] Brown
[23] Li
[24] Aguilera-Martín
[25] Farchione