Document Type : Original Article
Authors
1 Ph.D. Student in Counseling, Department of Counseling, Faculty of Psychology and Educational Sciences, University of Isfahan, Isfahan, Iran.
2 Professor, Department of Counseling, Faculty of Education and Psychology, University of Isfahan, Isfahan, Iran.
3 Associate Professor, Department of Education, faculty of Psychology and Education, University of Tehran, Tehran, Iran.
Abstract
Keywords
Main Subjects
خانواده بهعنوان بنیادیترین رکن جامعه، نقش مهمی در دستیابی به جامعۀ سالم و داشتن ارتباط مطلوب افراد خانواده با یکدیگر دارد (طهرانی و همکاران، 1400)؛ اما تعدادی از خانوادهها دچار آسیبهای[1] متعددی میشوند که یکی از آنها طلاق[2] است (Halligan et al., 2014). طلاق بهعنوان مسئلۀ جدیِ اجتماعی، بر تعداد زیادی از بزرگسالان و کودکان تأثیر میگذارد (Lawrence & Stephen, 2018). درحقیقت، تصمیم به طلاق نتیجۀ فشار درونی شدیدی است که دستکم به یکی از همسران وارد میشود و ممکن است ازطریق برآوردهنشدن نیازها یا اهداف و بیتوجهی به عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، فردی و شخصیتی رخ دهد (Rossi et al., 2016)؛ بنابراین، اگر هریک از زوجین بهدلایلی نتوانند با آرامش به زندگی در کنار یکدیگر ادامه دهند و از همدیگر جدا شوند و طلاق بگیرند، پیامدهای نامطلوب و چالشهای زیادی در انتظار آنها است که بر سلامت جسم و روان، احساس امنیت، اعتماد و کیفیت زندگی آنها و فرزندانشان در حال و آینده اثر میگذارد (Amato, 2010). طلاق والدین[3] در اغلب اوقات پیامدهای منفی زیادی برای فرزندان دارد که در بعضی موارد باعث ناراحتی زیادی ازنظر رشدی میشود. این پیامدها را میتوان در واکنشهای هیجانی، روانی، آموزشی، اجتماعی و بینفردی فرزندان بهخوبی مشاهده کرد که بسیاری از این پیامدها به بزرگسالی نیز منتهی میشود (Rhoades et al., 2012).
بهطور خاص، فرزندان بزرگسال طلاق ممکن است ازدستدادن حمایت عاطفی، تغییر در وضعیت مالی، ازدستدادن شبکۀ اجتماعی، تغییر در سلامت جسمی و روانی (Heidecker, 2019) و ازدستدادن روابط اجتماعی و فرصتهای ازدواج (Brown, 2020) را تجربه کنند. فرزندان این خانوادهها در مقایسه با خانوادههای عادی، با موفقیت کمتر، رابطۀ عاطفی محدود، ثبات عاطفی کم، فروپاشی شخصیت، ناسازگاری اجتماعی و فقدان استقلال در زندگیهای روزمره دستبهگریبان هستند (قرهداغی و مبینیکشه، 1399). بهعبارتی، وضعیت نامناسب خانواده زمینهساز رفتارهای پرخاشگرانه، مشکلات اجتماعی و روابط عاطفی در این فرزندان میشود (Cangelosi, 2019). رفعتی اصل و همکاران (1399) ترس از آینده، سرخوردگی و کشیدهشدن بهسمت رفتارهای انحرافی را در فرزندان طلاق گزارش کردند. این فرزندان همچنین در کنار مشکلاتی که دارند، باید تصمیمهای زیادی درزمینۀ شغل، دانشگاه، رفتن از خانه و روابط عاشقانه مثل ازدواج بگیرند (Yilmaz & Kalkan, 2010).
در این میان، موضوع جنسیت نیز حائز اهمیت است. نتایج پژوهشی حاکی از آن است که زنان در مقایسه با مردان با چالشهای مضاعفی در زندگی خود پس از طلاق مواجه هستند (صادقی فسایی و ایثاری، 1391). کلانتری و همکاران (1390) در فراتحلیلی از آثار و پیامدهای طلاق نشان دادند که نهتنها طلاق میتواند باعث صدمه به سرمایۀ انسانی و اقتصادی جامعه شود، بلکه در تحلیل حساس به جنسیت میتواند مانع نقشآفرینی زنان در فرایند توسعه و درنتیجه بهحاشیهراندن و استثمار زنان گردد. تقویدینانی و همکاران (1399) نشان دادند نقشها و ویژگیهای جنسیتی پیش از ازدواج در شکلگیری طلاق و نحوۀ واکنشنشاندادن بعد از طلاق مؤثر هستند؛ بنابراین، احتمال دارد نگرش به ازدواج و طلاقِ جوانانی که تجربۀ طلاق والدین را دارند، بهخصوص در دختران تحتتأثیر قرار گیرد (Weigel, 2007). بیشتر پژوهشها دربارۀ تأثیر طلاق والدین بر نگرشهای خانوادگی در ایالات متحده انجام شده و ارتباط بین تجربۀ طلاق و نگرشهای خانوادگی بین فرزندان طلاق را تأیید میکنند؛ بهطوری که فرزندان طلاق تمایل بیشتری به طلاق دارند و نگرششان به طلاق مثبت است (Rootalu & Kasearu, 2016)؛ لذا ازهمپاشیدگی بنیان خانواده با تأثیرات کوتاهمدت و بلندمدت بر نوع ارتباطات و پذیرش نقشهای جدید در بزرگسالی همراه است (Eldar-Avidan et al., 2009)؛ بنابراین، توجه به بهبود سلامت فردی و زناشویی فرزندان طلاق و کاهش پیامدهای ناخواستۀ پیش از ازدواج شایان توجه است (شیرزادفر و همکاران، 1399)؛ ازاینرو، در دورههای اخیر، برای تدوین و راهاندازی بستههای مشاورهای و دورههای آموزش و مهارتافزایی افراد برای داشتن یک زندگی خانوادگی موفق تلاشهایی صورت پذیرفته است. مرور نظاممند پژوهشهای داخل کشور پیرامون فرزندان طلاق در آستانۀ ازدواج و تدوین بستۀ مشاورهای مبتنی بر آن نیز همانند برنامههای آمادهسازی برای ازدواج[4] یا آموزش پیش از ازدواج[5] میتواند در ارتقای رضایتمندی زناشویی، تعهد در ازدواج و سطوح پایینتر تعارض و طلاق مؤثر باشد. همچنین، میتواند دریچهای برای نگرش مثبتتر به مشاورۀ زوجین (پس از ازدواج) و استفاده از آن باشد (Williamson et al., 2018) و بر باورهای محدودکنندۀ انتخاب همسر و انتظار از ازدواج مؤثر باشد.
همچنین، این موضوع میتواند نقش مهمی در آمادگی افراد و افزایش اطلاعات آنان درزمینۀ انتخاب همسر و کاهش تصمیمگیری نادرست داشته باشد (Markman & Rhoades, 2012)؛ چراکه امروزه باتوجهبه تغییرات عصر جدید، انجام شایستهتر فرایند ازدواج برای جوانان فرزند طلاق، از بروز طلاقهای نابجا و غیرضروری جلوگیری میکند. همچنین، مشاوره یکی از راههای کمک به زوجین برای انجام یک ازدواج موفق است. در ازدواجهای موفق، مجموعهای از نیازهای روانی زوجین ازقبیل عشق و علاقه، مصاحبت و همراهی و تأمین امنیت برآورده میشود (رحیمی یگانه، 1389)؛ بنابراین، برای فرزندان طلاق که این موارد را در زندگی والدین خود ندیدهاند و احتمالاً چندان با آن آشنا نیستند، ضرورت دارد که درجهت خودآگاهی گام بردارند. از سوی دیگر، افزایش آمار طلاق در ایران نیاز به مداخلات پیشگیرانه برای پیشگیری از آشفتگیهای زناشویی و کاهش آمار طلاق را ضروری مینماید؛ بههمیندلیل، در بحث آموزش سازمانهایی مثل دانشگاهها، سازمان بهزیستی و دادگستری و سازمان ورزش و جوانان میتوانند از نتایج این پژوهش بهرهمند شوند. درزمینۀ پژوهش نیز دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی میتوانند از نتایج و رهنمودهای این پژوهش بهمنظور دستیابی به نتایج پایاتر درزمینۀ تأثیرات تجربۀ طلاق والدین بر جوانان بهرهمند شوند. افزون بر این، بهلحاظ روششناختی، پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی و کمّی به بررسی این برنامه میپردازد تا از سویی کمبودها در این حیطه را جبران کند و از سوی دیگر، بتواند زمینهای را فراهم کند تا دختران بزرگسال فرزند طلاق آموزشهای لازم پیش از ازدواج را دریافت کنند. اینگونه خدمات مشاورهای با هدف ارتقای کیفیت زندگی دختران بزرگسال فرزند طلاق و داشتن ازدواج سالم انجام میشود و امکانات موجود در فرهنگ خانوادههای ایرانی لحاظ میشود. بهعبارت دیگر، در این پژوهش تلاش شد تا به این پرسشها پاسخ داده شود که طبق پیشینۀ پژوهشی داخلی، تجارب فرزندان بزرگسال دارای طلاق والدینی چه مواردی را شامل میشود و بستۀ آموزشیـمشاورهای پیش از ازدواج برای دختران بزرگسال در آستانۀ ازدواج دارای طلاق والدینی از چه ویژگیهایی برخوردار است.
روش
پژوهش حاضر ازنظر هدفْ کاربردی و براساس طرح پژوهش آمیختۀ اکتشافی از نوع تدوین ابراز است و با روش کیفی و کمّی به جمعآوری دادهها پرداخته میشود. در ابتدا بیشتر بهصورت کیفی هدایت میشود؛ اما بهتدریج بهصورت کمّی نیز پیش میرود (Hesse-Biber & Johnson, 2015).
در ابتدا از روش کیفی از نوع مرور نظاممند استفاده شد. جامعۀ موردمطالعۀ پژوهش حاضر در بخش مرور نظاممند، شامل مجموعه آثار منتشرشده (270 پژوهش) درقالب مقالات چاپشدۀ علمی و پایاننامههای فارسیزبان مرتبط با کلیدواژههای جوانان فرزند طلاق، بزرگسالان فرزند طلاق، فرزندان طلاق، نگرش به ازدواج و طلاق در فرزندان طلاق تعیین شد. نمونهگیری مرور نظاممند هدفمند بود و براساس مقالات و پایاننامههای چاپشده در سایتهای معتبر داخلی (مگایران، پایگاه علمی جهاد دانشگاهی، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران و پرتال جامع علوم انسانی) مرتبط با کلیدواژههای انتخابی 12 پژوهش انتخاب شد. ملاکهای ورود مقالات برای ارزیابی: الف) تمرکز آشکار بر نمونۀ پژوهشها و بزرگسالان فرزند طلاق 35-18ساله باشد؛ ب) حداقل درمورد مداخلات روانشناختی با این گروه و یا دربارۀ توصیف جوانان فرزند طلاق و تجارب آنان باشد؛ ج) گزارشهای پژوهشی بهزبان فارسی منتشر شده باشد؛ د) مقالات منتشرشده بین سالهای 1391 تا 1401 باشد. ملاکهای خروج نیز اعمال شد: الف) نامهها، سرمقالهها، راهنماها، کتابها، مقالات کنفرانسی و مطالعات منتشرنشده و ب) نحوۀ روند فرایند انجام کار را گزارش نکرده باشد.
در ادامه در بخش کمّی، از روش پیمایشیتوصیفی با استفاده از چک وارسی استفاده شد. برای تدوین بستۀ آموزشیـمشاورهای پیش از ازدواج 10 نفر از صاحبنظران حوزۀ مشاوره بهمنظور بررسی روایی محتوایی بسته نظر دادند. نمونه با استفاده از نمونهگیری دردسترس انتخاب شد. ملاک ورود به مطالعه در این بخش شامل این موارد بود: 1. متخصص موردنظر باید در یکی از رشتههای مشاوره یا روانشناسی مدرک کارشناسی ارشد یا دکتری داشته باشد؛ 2. متخصص موردنظر باید دستکم پنج سال تجربۀ مشاوره و روانشناسی در حوزۀ خانواده داشته باشد؛ 3. انتخابشوندگان مایل باشند اطلاعات خود را با مصاحبهگر در میان بگذارند؛ لذا برای گزینش این افراد به مراکز مشاورۀ دولتی و خصوصی مراجعه شد.
روش اجرا
بهمنظور اجرای روش مرور نظاممند، ابتدا درزمینۀ کلیدواژههای قابلبررسی تصمیمگیری شد. منابع انتخابشده ازطریق راهبردهای (AND, NOT, OR, '' '') جستوجو شدند. سپس به مطالعه و درک آنچه نویسندگان در آثارشان آورده بودند، اقدام شد. نتایج جستوجو بهتربیت براساس ارتباط با عنوان مقاله، چکیده و محتوا بررسی شد. گفتنی است که دو پژوهشگر دیگر فرایند انتخاب پژوهشها را بهصورت مستقل جمعآوری کردند و سپس مطالعات در سه گروه مرتبط، غیرمرتبط و بلاتکلیف دستهبندی شدند. سرانجام جمعبندی متون انجام شد و موارد غیرمرتبط کنار گذاشته شد. بین دو دستۀ دیگر مقایسه صورت گرفت و توافق پژوهشهای موردبررسی حاصل شد. جستوجوها بهصورت دستی انجام گرفت. در شکل 1 نحوۀ بازیابی و انتخاب منابع ذکر شده است.
تعداد چکیدههای غربالشده: 72 |
تعداد پژوهشهای بررسیشده ازنظر محتوا: 27 |
تعداد پژوهشهای نهایی انتخابشده: 12 |
تعداد پژوهشهای ردشده با عنوان نامرتبط: 198 |
تعداد پژوهشهای ردشده بهدلیل محتوای نامناسب: 15 |
تعداد پژوهشهای ردشده بهدلیل چکیدۀ نامناسب: 45 |
تعداد کل منابع بازیابیشده: 270
|
شکل 1: خلاصۀ فرایند بازیابی و انتخاب منابع
Figure 1: Summary of resource retrieval and selection process
در ادامه، بهمنظور تدوین بستۀ آموزشیـمشاورهای پیش از ازدواج، پس از مرور پیشینۀ مطالعات، بستۀ آموزشیـمشاورهای براساس تکنیکها و مضامین مختلفی تدوین شد. در بخش یافتهها انطباق هر مضمون با تکنیک خاص ارائه شده است.
ابزار پژوهش
درنهایت، بهمنظور ارزیابی کیفیت مطالعات برای مرور نظاممند از فهرست وارسی تعدیلشدۀ PRISMA[6]2020 استفاده شد. این چکلیست یک ابزار استاندارد برای ارزیابی پژوهشها است که مطالعات را در شش گویه گروه عنوان، مقدمه، روش، نتایج، بحث و نتیجهگیری میسنجد. براساس این چکلیست هریک از مطالعات درصورتی بررسی میشد که در طیف لیکرت دوگزینهای پریزما (گزارششده/ گزارشنشده)، گزینۀ گزارششده را به دست آورد (Page et al., 2021). موارد گزارششده در هر پژوهش شامل اسامی نویسنده/نویسندگان، عنوان، سال انتشار، کشور محل انجام پژوهش، روش پژوهش، نمونه و نتایج است. در پژوهش حاضر همۀ 12 مطالعهای که وارد پژوهش شدند، دوازده گویه را گزارش کرده بودند.
تحلیل دادهها
برای تحلیل دادهها، از روش تحلیل مضمون ششمرحلهای براون و کلارک (Braun & Clarke, 2006) استفاده شد. اطلاعات استخراجشده وارد آخرین نسخۀ نرمافزار MAXQDA شد تا سازماندهی و تجزیهوتحلیل مضامین کلیدی (مرحلۀ 1) انجام شود. همۀ نویسندگان در تجزیهوتحلیل شرکت کردند و در ابتدا همۀ مقالات موجود را مطالعه کردند (مرحلۀ 2)، و کدهای اولیه شناسایی شد (مرحلۀ 3). کدهایی با محتوای مشابه در مقولات فرعی طبقهبندی شدند (مرحلۀ 4). سپس مقولات فرعی و مضامین اصلی دستهبندی شدند (مرحلۀ 5). درنهایت، مقولاتی ایجاد شد که همۀ نویسندگان دربارۀ آن توافق داشتند (مرحلۀ 6). در طی این مراحل، نویسندگان بارها و بارها با بازخوانی مقالاتْ فهرست کدها، مضامین فرعی و مضامین اصلی را بررسی و بهروز کردند.
برای بررسی روایی بسته از شاخص نسبت روایی محتوایی (CVR[7]) و شاخص روایی محتوایی (CVI[8]) استفاده شد. شاخص نسبت روایی محتوایی را لاوش طراحی کرده است (Lawshe, 1975). برای محاسبۀ این شاخص از نظرات 10 متخصص درزمینۀ محتوای بسته استفاده شد. با توضیح اهداف بسته برای آنها و ارائۀ تعریف عملیاتی مربوط به محتوا، از آنها خواسته شد تا هریک از اهداف را براساس طیف سهبخشی لیکرت «گویه ضروری است»، «گویه مفید است، ولی ضروری نیست» و «گویه ضرورتی ندارد» طبقهبندی کنند. سپس براساس فرمول CVR نسبت روایی محتوایی محاسبه شد. در ادامه، برای بررسی شاخص روایی محتوایی از روش والتز و همکاران استفاده شد (Waltz et al., 2010). برای محاسبۀ این شاخص از متخصصان خواسته میشود میزان مرتبطبودن هر جلسه را با طیف لیکرت «غیرمرتبط»، «نیاز به بازبینی اساسی»، «مرتبط اما نیاز به بازبینی» و «کاملاً مرتبط» مشخص کنند. در بخش یافتهها اطلاعات بهدستآمده از این بررسیها گزارش شده است.
یافتهها
در جدول 1، متون گزارششده در هر پژوهش شامل اسامی نویسنده/نویسندگان، عنوان، سال انتشار، نمونۀ پژوهش، روش پژوهش و نتایج است.
جدول 1: مشخصات پژوهشهای انجامشده درزمینۀ فرزندان بزرگسال طلاق در داخل کشور
Table 1: Characteristics of the studies conducted in the field of adult children of divorce in the country
شماره |
نویسنده/نویسندگان |
عنوان پژوهش |
سال انتشار |
نمونه |
روش |
نتایج |
1 |
اثربخشی آموزش تابآوری بر سرمایههای روانشناختی جوانان سرباز دارای والدین طلاقگرفتۀ ارشد نظامی ارتش در شهر اصفهان |
1401 |
50 نفر |
کمّی |
نتایــج نشــان داد میتوان از روش آمــوزش مهارتهــاى تــابآوری بهعنــوان روشــى کارآمــد بــراى افزایــش مؤلفههــاى ســرمایههاى روانشــناختى در جوانــان سـرباز داراى والدیـن طـلاقگرفتـۀ ارشـد نظامـى ارتـش اسـتفاده کرد. |
|
|
|
|
|
|
|
|
2 |
مقایسۀ استانداردها و اسنادهای رابطه در افراد متأهل با و بدون سابقۀ طلاق والدین |
1400 |
69 نفر |
کمّی |
تجربۀ طلاق والدین بهطور کلی تعیینکنندۀ استانداردهای زندگی مشترک افراد نخواهد بود و تنها به کاهش معیارهای سرمایهگذاری ابرازی فرزندان منجر خواهد شد؛ بنابراین، این فرزندان تمایل کمتری به ابراز عاطفه و ارتباط با همسر خود دارند. همچنین، طلاق والدین میتواند به اسنادهای منفی رابطه، بهویژه در ابعاد مسئولیت منجر شود. |
|
|
|
|
|
|
|
|
3 |
طراحی و اثربخشی برنامۀ آموزش پیش از ازدواج بر نگرش به ازدواج و نگرش به طلاق فرزندان طلاق |
1400 |
3 نفر |
آمیخته |
نتایج این پژوهش نشان داد برنامۀ آموزش پیش از ازدواج باعث افزایش نگرش مثبت به ازدواج شد؛ ولی بر نگرش به طلاق اثربخشی معناداری نداشت. این پژوهش نشان داد برنامۀ آموزش پیش از ازدواج برای کمک به فرزندان طلاق مؤثر باشد. |
|
|
|
|
|
|
|
|
4 |
طراحی مدل حمایتی از فرزندان طلاق |
1399 |
26 نفر |
کیفی |
تحلیل دادهها، پنج عامل تعیینکننده در راستای سیاستگذاری حمایتی از فرزندان طلاق شامل 1. هراس از طرد و استیضاح اجتماعی، 2. تهدید مالی، 3. ناکارآمدی و سوءکارکرد نهادی، 4. ضعف آموزش، مهارت و مشاوره، 5. تهدید ثبات وضعیت را آشکار ساخت. |
|
|
|
|
|
|
|
|
5 |
اثربخشی آموزش قبل از ازدواج مبتنی بر برنامۀ آموزش ارتباط بر مشکلات تصمیمگیری در انتخاب همسر و نگرش به ازدواج فرزندان طلاق |
1399 |
60 نفر |
کمّی |
نتایج نشان داد آموزش پیش از ازدواج مبتنی بر برنامۀ آموزش ارتباط به کاهش مشکلات تصمیمگیری در انتخاب همسر و افزایش نگرش مثبت به ازدواج در بین جوانان فرزند طلاق منجر شد. |
|
|
|
|
|
|
|
|
6 |
تأثیر طلاق بر فرزندان |
1398 |
30 پژوهش |
کیفی |
نتایج نشان داد پیامدهای طلاق در بعد اجتماعی، روانشناختی، جسمی و روحی است. |
|
|
|
|
|
|
|
|
7 |
فراتحلیل پژوهشهای طلاق در ایران در دو دهۀ اخیر و ارائۀ راهکارهای کاهش طلاق و پیامدهای منفی آن برای زنان و فرزندان |
1398 |
70 پژوهش |
کیفی |
برای بهحداقلرساندن آسیبهای طلاق برای فرزندان، ارائۀ خدمات مشاورهای، فرهنگسازی برای حمایت خانواده از زنان مطلقه و اصلاح نگرش جامعه به زنان مطلقه و فرزندان طلاق ارائه کرد. |
|
|
|
|
|
|
|
|
8 |
شناسایی و رتبهبندی آسیبهای ناشی از طلاق در فرزندان طلاق با استفاده از رویکرد ویکورفازی |
1398 |
8 نفر |
آمیخته |
نتایج بهدستآمده نشان داد از بین آسیبهای مرتبط با طلاق کاهش تابآوری، افسردگی و ناسازگاری و پرخاشگری در رتبه های اول تا سوم، و وسواس نیز در رتبۀ آخر قرار دارد. |
|
|
|
|
|
|
|
|
9 |
تعیین رابطۀ بین قصۀ عشق و سبکهای فرزندپروری با سلامت روان |
1397 |
80 نفر |
کمّی |
نتایج زیرمقیاسهای مثلث عشق (صمیمیت و تعهد) و سبکهای فرزندپروری (فرزندپروری سهلگیرانه و فرزندپروری مستبدانه) نشان میدهد بین قصۀ عشق و سبک فرزندپروری با سلامت روان فرزندان طلاق رابطه وجود دارد. |
|
|
|
|
|
|
|
|
10 |
بررسی همسنجی سبکهای هویت و نگرش به پیوند زناشویی و طلاق در دختران زنان مطلقه و زنان متأهل |
1397 |
180 نفر |
کمّی |
نتایج نشان داد دختران زنان مطلقه در مقایسه با دختران زنان متأهل دارای میانگین بالاتری در سبک هویت سردرگم و میانگین پایینتری در سبک هویت اطلاعاتی بودند و نگرش بدبینانهتر و نگرش خوشبینانه و واقعبینی کمتری دربارۀ پیوند زناشویی و نگرش مثبت به طلاق داشتهاند. |
|
|
|
|
|
|
|
|
11 |
اثربخشی واقعیت درمانی بر شادکامی و امیدواری در فرزندان طلاق شهر ایلام |
1396 |
32نفر |
کمّی |
نتایج پژوهش نشان میدهد واقعیت درمانی در افزایش شادکامی و امیدواری اثربخش است و رابطۀ معناداری بین این فاکتورها و واقعیت درمانی وجود دارد. |
|
|
|
|
|
|
|
|
12 |
مسائل فرزندان طلاق در ایران و مداخلات مربوطه: فراتحلیل مقالات موجود |
1394 |
20 پژوهش |
کیفی |
نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که پژوهشهای داخلی عمدتاً به سلامت روان و زیرمقیاسهای آن توجه کرده است و درنتیجه نشان میدهد که وضعیت فرزندان طلاق در مقایسه با فرزندان یتیم و عادی نامطلوبتر است. |
مطابق با جدول 1، تعداد کل نمونههای موردمطالعه در پژوهشها 508 نفر و 120 پژوهش بود. 6 پژوهش (50درصد) کمّی، 2 پژوهش (66/16درصد) آمیخته و 4 پژوهش (33/33درصد) کیفی بود. در ادامه به تحلیل مضمون نتایج پژوهشها پرداخته میشود.
جدول 2: مضامین اصلی و زیرمضامین نتایج پیشینه پژوهش فرزندان بزرگسال طلاق ا
Table 2: Main themes and sub-themes of research results
مضامین اصلی |
زیرمضامین |
تجارب روانشناختی منفی |
سبک ارتباطات منفی |
اختلالات روانشناختی |
|
مشکلات هیجانی |
|
مشکلات شناختی |
|
مشکلات رفتاری |
|
مشکلات ازدواج |
|
|
|
تجارب جامعهشناختی منفی |
مشکلات مالی |
مشکلات تحصیلیـشغلی |
|
مشکلات فرهنگی |
|
|
|
تجارب خانوادگی منفی |
ناپایداری جوّ خانوادگی |
گسستگی خانواده |
همانطور که در جدول بالا مشخص شده است، تحلیل مضمون دادهها، به تولید 3 مضمون اصلی و 11 زیرمضمون منجرشد. براساس مضامین بهدستآمده، محتوای جلسات آموزشیـمشاورهای پیش از ازدواج برای دختران بزرگسال فرزند طلاق در دوازده جلسۀ هفتگی بهمدت 90-60 دقیقه تدوین شد. در ادامه به توضیح اهداف، تکنیکها و رویکردهای جلسات پرداخته میشود.
جدول 3: انطباق مفاهیم و تکنیکهای مورداستفاده در بستۀ آموزشی
Table 3: Adaptation of concepts and techniques used in the educational package
مضامین فرعی |
تکنیکها |
رویکردهای آموزشی |
پیامدهای فردی (رفتاری، هیجانی، شناختی) |
- بیان نشانههای رفتاری، هیجانی و شناختی - تکنیک مراقبت از خویشتن - تکنیک تنظیم هیجانی |
- آموزش مهارتهای زندگی (ارتباط مؤثر، گوشدادن)
|
پیامدهای فردی (تحصیلی) |
-تکنیک افزایش عزتنفس - تکنیکهای ذهنآگاهی - تکنیکهای تحصیلی |
- آموزش عزتنفس مبتنی بر نظریۀ ستیر شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی - آموزش مهارتهای تحصیلی |
پیامدهای فردی (فرهنگی) |
- تکنیک خودآگاهی معنوی - تکنیک بخشایشگری - تکنیک حل مسئله با رویکرد معنوی |
- درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد - بستۀ آموزشی مهارتهای معنوی |
پیامدهای فردی (ازدواج) |
-آموزش ارتباط پیش از ازدواج - تکنیک خودشناسی و ایجاد آمادگی بههمراه مسئولیتپذیری - تکنیک اصلاح نگرش به ازدواج و بهچالشکشیدن سبکهای اسنادی |
- برنامۀ آموزش پیش از ازدواج برای فرزندان طلاق - آموزش بازآموزی اسنادی - کاربرد عملی مهارتهای ارتباط صمیمانه (PAIRS) - نظریۀ انتخاب گلاسر |
مشکلات اجتماعی (ارتباطات) |
- تمرین گوشکردن فعال - شناسایی تجارب اجتماعی و تأثیرات این تجارب بر ارتباط افراد - هدایت درجهت الگوهای اجتماعی - تسهیل امنیت رابطه ازطریق تشخیص رخدادهای امن |
- آموزش خودمتمایزسازی - ارتباطدرمانی اجتماعیـهیجانی |
مشکلات فردی (اختلالات روانشناختی) |
-تکنیک افزایش خودکارآمدی - تشریح اشتباهات اساسی بهکارگیری سبکهای مناسب مقابلهای - سلامت اجتماعی و مسئولیتپذیری |
- بستۀ تغییر سبک زندگی براساس نظریۀ آدلر - شناختیـرفتاری - نظریۀ انتخاب گلاسر |
مشکلات اجتماعی (شغل) |
- پذیرش تغییرات و بازبودن دربرابر تجارب جدید - طرحریزی برای تغییر رفتار - تکنیک تجدیدنظر در برنامه |
- شناختدرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی - نظریۀ انتخاب گلاسر |
چالشهای خانوادگی (فرزندپروری در آینده) |
توجه به نیازهای فرزندپروری فراموششده توسط والدین در فرزندان آموزش سبک فرزندپروری |
- ارائۀ اطلاعات درزمینۀ بهداشت روان و اصول فرزندپروری صحیح (تکنیکهای فرزندپروری) - آموزش سبک فرزندپروری اقتدارگرا (نظارت توأم با محبت) |
چالشهای خانوادگی (سبکهای تعاملی) |
آموزش الگوهای تعاملی ناسالم چهار سوار مهاجم (گاتمن)/ تکنیک Startup (شروع مناسب تبادل) از گاتمن تکنیک Repair (بازسازی رابطه) از گاتمن |
- مدل گاتمن از کتاب 10 اصل اساسی زوجدرمانی اثربخش |
چالشهای خانوادگی (تعارضات) |
برگۀ ثبت تعارض آموزش نگرش اساسی به حل تعارض ایفای نقش و الگودهی در حل تعارض مهارت مذاکره |
- درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد - شناختیـرفتاری - طرحوارۀ درمانی |
چالشهای خانوادگی (فاصلۀ عاطفی) |
روشهای پربارسازی صمیمیت در خانواده |
- بهبود روابط خانواده - برنامۀ توانمندسازی خانوادهها |
جدول 4: ساختار جلسات آموزشیـمشاورهای پیش از ازدواج دختران در آستانۀ ازدواج دارای طلاق والدین
Table 4: The structure of pre-marriage educational-counseling sessions for girls on the verge of marriage with divorced parents
جلسه |
عنوان |
هدف |
محتوای جلسه |
اول |
معارفه |
بیان هدف، قوانین، ساختار |
آشنایی با قوانین جلسات، آشنایی با اعضای گروه و ایجاد رابطه، ضرورت آموزش مهارتهای زندگی، بررسی نیازهای فرزندان طلاق. |
دوم |
خودشناسی پیش از ازدواج |
اهمیت خودشناسی درجهت تعدیل نگرش به ازوداج و طلاق |
معرفی خود بهعنوان یک مفهوم، تعریف انواع خود، تحلیل تجربههای هیجانی فرزندان طلاق، معرفی چرخۀ آگاهی و بررسی ویژگیهای مثبت و منفی خود بهمنظور تعدیل نگرشهای منفی. |
سوم |
تمایزیافتگی در فرایند ازدواج |
آشنایی با مرزهای ارتباطی در زندگی |
متمایزساختن باورهای منطقی و غیرمنطقی، پذیرش مسئولیت، شاخصهای تمایزیافتگی در ازدواج، رابطۀ عشق و تمایزیافتگی، تمایزیافتگی و انتخاب همسر |
چهارم |
نقش سبکهای اسنادی در زندگی فردی و زناشویی |
آموزش گفتوگوی درونی |
آموزش گفتوگوی درونی ازطریق ارائۀ مثال و گفتوگو دربارۀ نوع اسنادهای شرکتکنندگان، ارزیابی اسنادهای افراد (درونیـبیرونی، کلیـاختصاصی، پایدارـناپایدار) و توصیف افراد خوشبین و بدبین. |
پنجم |
ابراز وجود در زندگی فردی و زناشویی |
ارتقای عزتنفس |
تفاوت ابراز وجود با انواع رفتارهای دیگر نظیر انفعالی و پرخاشگری، بررسی نقاط ضعف افراد در بیان سازنده، تمرین خوبگفتن و خوبگوشکردن، انتقادگری، اظهارات از موضع چهارگانۀ ابراز وجود، علاقۀ اجتماعی. |
ششم |
ذهنآگاهی پیش از ازدواج |
آموزش پذیرش و تعهد |
تأکید بر زمان حال و اینجا و اکنون، بررسی خطاهای شناختی و رفع آنها، تصریح ارزشها و عمل متعهدانه، تصریح اهداف و اعمال، تعهد به عمل. |
هفتم |
آمادگی ازدواج |
نقش آمادگی پیش از ازدواج |
تحلیل ازدواجهای پایدار و ناپایدار براساس ابعاد کیفیت و مدت، مفهوم آمادگی ازدواج، بررسی شاخصهای زیستی، روانی، عاطفی، موقعیتی و قابلیتها در میزان آمادگی ازدواج، شناسایی ملاکهای درست و نادرست در امر ازدواج، تحلیل طلاق والدین براساس مفهوم آمادگی ازدواج. |
هشتم |
مهارتهای تحصیلیـشغلی |
نقش مدیریت زمان و انتخاب |
ایجاد انگیزه برای تحصیل و کار، آموزش هدفمندی و برنامهریزی شغلیـتحصیلی، مهارت تمرکز و مطالعه، آموزش مهارت مدیریت زمان، مهارت انتخاب و تصمیمگیری درست. |
نهم |
آموزش ارتباط با همسر و اجتماع |
درک صمیمیت مؤثر و ارتباط اجتماعی |
بررسی الگوهای ارتباطی براساس نظریۀ ستیر و اصول برقراری ارتباط مؤثر، آموزش موانع ارتباطی، انواع و عوامل مؤثر در صمیمیت، نقش تفاوتهای جنسیتی در ارتباطات، تمرکز بر معناها و تسهیل امنیت رابطه. |
دهم |
مهارتهای معنوی |
سلامت معنوی |
تعریف سلامت معنوی، آسیبهای معنوی، رابطۀ خودآگاهی با معنویت، تعریف بخشایشگری و مراحل آن، حل مسئله با رویکرد معنوی. |
یازدهم |
نقش خانواده همسر و فرزندان در آینده |
سبک جدید و معنادهی به ازدواج |
بیان ترسها پیرامون خانوادۀ مبدأ و ازدواج، مسئولیتپذیری، تعریف سبک زندگی و انواع آن، نحوه و میزان ارتباط با خانوادۀ گسترده، حل تعارضات بدون دخالت، ارائۀ راهکار برای کاهش دخالتهای والدین، نحوۀ فرزندپروری مقتدرانه. |
دوازدهم |
خاتمه |
بررسی جلسات |
گرفتن بازخورد، جمعبندی و نتیجهگیری، خاتمۀ آموزش، تقدیر و تشکر، اجرای پسآزمون. |
در ادامه برای بررسی روایی محتوایی بستۀ تدوینشده از متخصصان نظرسنجی شد. اطلاعات جمعیتشناختی متخصصان در جدول ۵ گزارش شده است.
جدول 5: مشخصات جمعیتشناختی متخصصان در مرحلۀ دوم پژوهش
Table 5: Demographic characteristics of experts in the second stage of the research
کد |
رشتۀ تحصیلی |
جنسیت |
مدرک تحصیلی |
سابقۀ فعالیت |
1 |
مشاورۀ خانواده |
زن |
دکتری |
20 سال |
2 |
مشاوره |
مرد |
کارشناسی ارشد |
12 سال |
3 |
روانشناسی |
زن |
کارشناسی ارشد |
15 سال |
4 |
مشاوره |
زن |
دکتری |
6 سال |
5 |
مشاوره |
مرد |
کارشناسی ارشد |
18 سال |
6 |
روانشناسی |
زن |
کارشناسی ارشد |
20 سال |
7 |
روانشناسی |
زن |
دکتری |
22 سال |
8 |
مشاورۀ خانواده |
مرد |
دکتری |
7 سال |
9 |
مشاورۀ خانواده |
زن |
دکتری |
5 سال |
10 |
مشاوره |
مرد |
دکتری |
15 سال |
همانگونه که در جدول ۵ مشاهده میشود، با ده تن از کارشناساسان حوزۀ روانشناسی و مشاوره مصاحبه انجام گرفت. دامنۀ سابقۀ فعالیت متخصصان بین 5 تا 22 سال بود. 6 نفر (60درصد) زن و 4 نفر (40درصد) مرد بودند. همچنین، ازلحاظ مدرک تحصیلی 60درصد دکتری و 40درصد کارشناسی ارشد بودند.
در ادامه شاخص نسبت روایی محتوایی براساس لاوش (Lawshe, 1975) برای بستۀ آموزشیـمشاورهای پیش از ازدواج دختران جوان فرزند طلاق 8/0 به دست آمد که طبق جدول ۶ از نسبت روایی محتوایی خوبی برخوردار است.
جدول 6: حداقل مقدار CVR قابلقبول براساس تعداد متخصصان ارزیابیکنندۀ مقیاس
Table 6: Minimum acceptable CVR value based on the number of experts evaluating the scale
تعداد متخصصان |
مقدار CVR |
تعداد متخصصان |
مقدار CVR |
تعداد متخصصان |
مقدار CVR |
5 |
99/. |
11 |
59/. |
25 |
37/. |
6 |
99/. |
12 |
56/. |
30 |
33/. |
7 |
99/. |
13 |
54/. |
35 |
31/. |
8 |
75/. |
14 |
51/. |
40 |
29/. |
9 |
78/0 |
15 |
49/. |
|
|
10 |
62/. |
20 |
42/. |
|
|
در ادامه برای بررسی شاخص روایی محتوایی با روش والتز، استریکلند و لنز (Waltz et al., 2010) 8/۰ به دست آمد. ضریب توافق بالاتر بهمعنی قابلیت اعتماد بالاتر است. برای سنجش میزان توافق متخصصان درمورد کل برنامه از ضریب کاپا استفاده شد.
جدول 7: مقادیر مختلف ضریب کاپا در تعیین میزان توافق بین داوران ((Gwet, 2014
Table 7: Different values of Kappa coefficient in determining the agreement between reviewers (Gwet, 2014(
میزان توافق کاپا در این پژوهش نیز برابر 71/۰درصد توافق بین ارزیابان بود که مطابق با جدول ۷ حاکی از قابلیت اعتماد خوب در بین داوران بود.
بحث و نتیجهگیری
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اسنادی پیشینۀ پژوهشی فرزندان بزرگسال دارای طلاق والدینی و رواسازی بستۀ آموزشیـمشاورهای پیش از ازدواج برای دختران در آستانۀ ازدواج دارای طلاق والدینی ازنظر متخصصان بود. در بین مضامین بهدستآمده از بررسی پژوهشها، نخستین مضمون تجارب روانشناختی منفی شامل سبک ارتباطات منفی، اختلالات روانشناختی، مشکلات هیجانی، مشکلات شناختی، مشکلات رفتاری و مشکلات ازدواج بود. در هنگام تدوین بسته، بهمنظور حل مشکلات اشارهشده به آموزش خودشناسی، تمایزیافتگی، سبکهای اسنادی، ابراز وجود و آمادگی ازدواج پرداخته شد. بهبیانی دیگر، طبق پژوهشهای انجامشده، اعتماد اندک در روابط، تعهد پایین در روابط، ناسازگاری در روابط، اجتناب از روابط و دشواری در برقراری روابط آینده در فرزندان بزرگسال طلاق وجود دارد (Segage, 2021). همچنین، اختلالات روانشناختی مانند اختلال اضطرابی (Michaud, 2020) و افسردگی (رحمانی، 1398) و مشکلات هیجانی مانند غم و اندوه و حسادت (Segage, 2021)، آشفتگی، پریشانی (Roper, 2016) و تنهایی (Schaan et al., 2019) در فرزندان طلاق به چشم میخورد؛ بنابراین، لازم است برای جلوگیری از اسنادهای منفی و رفتارهایی مانند رفتار بزهکارانه، انزوا و انتقامجویی، خشونت و خشم خانگی (رادمهر و همکاران، 1400) و همچنین، مشکلات ازدواج نظیر ثبات اندک در روابط عاشقانه، عدم انتظار شکلگیری رابطۀ عاشقانه، ترس از ازدواج بهخصوص در دختران، احتیاط در ازدواج، سختگیری در انتخاب همسر (عباسپور و همکاران، 1400؛ شیرزادفر و همکاران، 1399) اقدامات مشاورهای انجام شود. درحقیقت، استدلال پژوهشگران تحقیق حاضر این بود که با ایجاد آمادگی و یادگیری مهارتهای لازم برای افراد، امکان شکلگیری زندگی زناشویی مناسب در آینده رقم میخورد؛ چراکه طبق نظریۀ یادگیری اجتماعی[9] بندورا (Bandura, 1977) یادگیری ازطریق مشاهدۀ دیگران، از یادگیری شخصی و مستقیم، اهمیت بیشتری دارد؛ ازاینرو، فرزندان بحرانهای خانوادگی مانند جدایی والدین از یکدیگر، درگیریهای شدید و مداوم پدر و مادر با هم و نیز الگوی طلاق را بهسرعت اخذ میکنند و رفتارهای مرتبط را طی فرایند رشد خود بازتولید مینمایند؛ بنابراین، آموزش الگوهای رفتاری صحیح درقالب گروهی میتواند یادگیری جدیدی را برای آنان به ارمغان آورد. درحقیقت، این رویکردها و نظریهها درزمینههای راهنمایی و آموزش، مشاوره و رواندرمانی هستند و طبق تحقیقات اشارهشده میتوانند برای کاهش پیامدهای منفی رفتاری، هیجانی و شناختی مؤثر باشند. برای مثال، در نظریۀ شناختیـرفتاری فرض بنیادین این است که شناخت بر احساس و رفتار تأثیرگذار است و بیش از خود رویدادها، افراد به بازنمایی شناختی خود از رویدادها پاسخ میدهند. توانایی شناخت خود و آگاهی از خصوصیات، نیازها، نقاط ضعف و قوت، خواستهها، ترسها، احساسات، ارزش و هویت خود است. این درمان میتواند در اصلاح شیوههای پردازشی و رفتاری مراجع مؤثر باشد؛ زیرا اساس رفتاردرمانی شناختی این است که افکار غیرانطباقی علت رفتار غیرانطباقی است و افراد باید طرق جدید فکرکردن را بیاموزند؛ لذا هدف از بهکارگیری این روش، اصلاح اسنادی، تمایزیافتگی و ایجاد آمادگی برای ازدواج بههمراه بهکارگیری سایر رویکردهای دیگر بود.
دومین مضمون تجارب جامعهشناختی ناکارآمد به مواردی اشاره دارد که فرزندان بزرگسال در ارتباط با اجتماع بهصورت نامناسب مانند مشکلات مالی، تحصیلیـشغلی و فرهنگی تجربه میکنند. دراینخصوص، جلسات مربوط به ذهنآگاهی، مهارتهای تحصیلیـشغلی و آموزش ارتباط به حل این مشکلات میپردازد. طبق پژوهشهای انجامشده، بسیاری از فرزندان بزرگسال بعد از طلاق والدین دچار مشکلات مالی و چهبسا فقر میشوند (رفعتی اصل و همکاران، 1399)؛ چراکه منبع حمایت مالی خود را از دست میدهند و بسیاری از نیازهای آنان سرکوب میشود؛ بنابراین، چالشهای تحصیلی زیاد و دشواری در یافتن شغل (Liu, 2016) در انتظار فرزندان طلاق است. همچنین، مشکلات فرهنگی نیز یکی دیگر از مشکلات فرزندان طلاق (رفعتی اصل و همکاران، 1399) است. طبق نظریۀ نوسازی (غربگرایی)[10]، کشورهای درحالتوسعه در فرایند نوسازی دچار تغییرات فرهنگی میشوند که متأثر از گذار از نظم سنتی است. در فرایند نوسازی انشقاق، گسستگی و تضعیف در بین عوامل همبستۀ اجتماع سنتی به وجود میآید. فضای فرهنگی از خانوادهمحوری بهسوی فردمحوری و ازدواج از حالت نهادمحور به رابطهمحور تغییر مییابد و خانواده در تغییرات ساختاری و فرهنگی در گذر جامعه از نظم مدرن، دچار تغییرات چشمگیری میشود. در این مسیر ناسازگاری و ناهماهنگی فرد و نظامهای اجتماعی با شرایط درحالتغییر، زمینهساز مسائل اجتماعی متعدد در حیطۀ نهاد خانواده میشود. در همین راستا، افزایش طلاق بهعنوان یک مسئلۀ اجتماعی و نتایج مترتب بر آن درخورِ تأمل و بررسی است (Defrain, 2000)؛ بنابراین، برای حل مشکلات فرزندان بزرگسال طلاق علاوه بر موضوعات روانشناختی، پرداختن به مشکلات اجتماعی و آموزش نحوۀ برخورد در اجتماع نیز حائز اهمیت است. دلیل استفاده از رویکردهایی مانند مهارتهای تحصیلیـشغلی و مدیریت زمان بدینسبب بود که مطالعات و پژوهشهای اخیر به اثربخشی برگزاری دورههای مهارتهای تحصیلی اشاره داشتند؛ چراکه این مهارت به تقویت گوشدادن، مدیریت زمان، برنامهریزی، تمرکز و... منجر میشود. در پژوهش حاضر نیز بهاینعلت که فرزندان طلاق درزمینۀ تحصیل و شغل تجارب منفی داشتند، سعی شد در کنار پرداختن به مؤلفۀ مهم ازدواج، به این مورد نیز توجه شود و چون لازم بود به زمان حال و ذهنآگاهی برای کسب موفقیت توجه شود، از این رویکردها استفاده شد.
درنهایت، فرزندان بزرگسال طلاق، علاوه بر مشکلات فردی و جامعهشناختی، ازلحاظ خانوادگی نیز دچار مسائلی مانند ناپایداری جوّ خانواده و گسستگی خانواده بودند که جلسات مشاورهای مهارتهای معنوی و نقش خانواده و فرزندان در آینده به حل این چالشها پرداخت. در تبیین این موضوع میتوان گفت براساس نظریۀ سیستمی[11]، وقتی در خانوادهای طلاق صورت بگیرد، بیش از دو نفر طلاق گرفتهاند و تعاملات میان همسر و فرزندان و تأثیر متقابل این تعاملات، بر عملکرد روانشناختی اعضای خانواده تأثیرگذار است (Goldenberg & Goldenberg, 2013)؛ بنابراین، تنش و رنجش بهخصوص در سالهای اولیه الگوی ذهنی افراد را دربارۀ ازدواج و فرزند در آینده سست میکند (Segage, 2021)؛ پس لازم است برای کاهش طلاق در فرزندانِ طلاق به مباحث خانواده و فرزند نیز پرداخته شود. دراینخصوص، از رویکردهای مختلف گاتمن، ارتباطی و فرزندپروری استفاده شد. علت استفاده از این رویکردها این بود که روابط انسانی برای ارضای نیازهای اساسی ما ضروری است. مهارتهای ارتباطی نیز به فراگیری روابط بینفردی صحیح، رشد شخصیت، افزایش سازگاری و خودشکوفایی منجر میشود. طبق پژوهشهای اشارهشده، افرادی که مهارتهای ارتباطی ضعیفی دارند، کمتر از سوی دیگران پذیرفته میشوند و مشکلات متعددی دارند. حال این امر زمانی که افراد در خانوادههای طلاق قرار بگیرند، بیشتر دیده میشود و این احتمال وجود دارد که آیندۀ زناشویی فرزندان طلاق را تحتتأثیر قرار دهد؛ بنابراین، آموختن و بهکارگیری مهارتهای ارتباطی بر احساس فرد از خود و دیگران اثر میگذارد. همچنین، یادگیری سبکهای فرزندپروری برای فرزندان طلاقی که محروم از دریافت سبک فرزندپروری مقتدرانه بودهاند، برای تربیت فرزندانی خوب در آینده ضروری به نظر میرسد.
درمجموع، نتایج نشان داد فرزندان طلاق دارای تجارب منفی هستند که کارکردهای فردی اعم از رفتاری، شناختی، هیجانی، جسمانی، ارتباطی، خانوادگی و کارکردهای جامعهشناختی همانند مالی، شغلی و فرهنگی را تحتتأثیر قرار میدهد. درواقع، تجربیات کودکی و تحولات بلوغ زمینه را برای انتقال دلبستگی ناایمن به روابط عاشقانۀ بزرگسالی فراهم کرده است؛ بااینحال، اگر فرزندان در جلسات مشاورهای شرکت کنند، احساسات بهتر و روابط غنیتری برقرار میکنند؛ بنابراین، توجه به این قشر آسیبپذیر و تدوین بستههای مشاورهای بهمنظور حمایت اجتماعی دراینزمینه، ضروری بود که پژوهش حاضر به آن پرداخت.
در این پژوهش، محدودیتهای درخورِتأملی وجود داشت. اول اینکه تدوین بسته متناسب با نیاز دختران بزرگسال فرزند طلاق بود؛ بنابراین، ممکن است متناسب با نیاز پسران نباشد و پیشنهاد میشود باتوجهبه تجارب پسران و کودکان و نوجوانان نیز بستۀ مشاورهای تدوین شود. همچنین، پژوهش حاضر به بررسی پیشینۀ داخل کشور مطالعات پرداخت. پیشنهاد میشود پیشینۀ پژوهشیهای خارج از کشور نیز بررسی شود. همچنین، باتوجهبه نقش خانوادههای اصلی در ایران چه در ازدواج فرزندان و چه در طلاق آنان، آموزش خانوادههایی که فرزند آنان در آستانۀ ازدواج است، خالی از فایده به نظر نمیرسد. درنهایت، اجرای این بسته بر روی دختران بزرگسال فرزند طلاق پیشنهاد میشود.
تشکر و قدردانی
از تمامی کسانی که ما را اجرای این پژوهش یاری کردند، نهایت تشکر را داریم.
ملاحظات اخلاقی
پژوهش حاضر برگرفته از رسالۀ دکتری مشاورۀ دانشگاه اصفهان است. همچنین، این پژوهش بهلحاظ اخلاقی دارای شناسۀ اخلاق IR.UI.REC.1400.124. است.
[1] Traumas
[2] Divorce
[3] Parental divorce
[4] Premarital preparation
[5] Premarital education
[6] Preferred Reporting Items for Systematic Reviews and Mnata-Analysis
[7] Content Validity Ratio
[8] Content Validity Index
[9] Social learning Theory
[10] Modernization Theory (Westernization)
[11] Systemic Theory