The Factor Structure and Psychometric Properties of Mentalization Questionnaire: A Self-Report Measure for the Assessment of Mentalizing Capacity

Document Type : Original Article

Authors

1 PhD students of psychology, Department of Psychology, Faculty of Literature and Human Sciences , Lorestan University- Khorramabad, Iran

2 Assistant Professor of Psychology, Faculty of Literature and Human Sciences, Lorestan University, Khorramabad, Iran

3 Associated professor of Psychology, Faculty of Literature and Human Sciences , Lorestan University- Khorramabad, Iran

Abstract

The purpose of this study was to investigate the psychometric properties of the Dimitriev et al (2017) Mentalization questionnaire in the Iranian population. The present study was quantitative and non-experimental. The sample of the present study consisted of 333 students of Payame Noor University in Aleshtar who were selected by available sampling methods from different fields. Participants answered the questionnaires on Mentalization, attachment style, social cognition, and mindfulness. For analysis, data from Cronbach's alpha, divergent and convergent validity, and confirmatory factor structure was used.  Cronbach's alpha for the total score and its three components was between 0.73 to 0.86, which indicates the suitable reliability of this questionnaire. The findings of confirmatory factor analysis showed that this scale has three components in Iranian society and the model fit indices and factor loads were desirable. Mentoring and its components were positively correlated with mindfulness, secure attachment style, and social cognition, which indicates the favorable convergent validity of this questionnaire, and were negatively correlated with avoidant and anxious attachment style, which indicates the favorable divergent validity of this questionnaire.Was. with mind-awareness, secure attachment style, social cognition and negatively correlated with avoidant and anxious attachment style, which indicates the divergent and convergent validity of this questionnaire. In general, the Persian version of the Mentalization questionnaire has suitable psychometric properties for use in psychological research in Iranian society.

Keywords

Main Subjects


مفهوم ذهنی‌سازی[1] در سال­های اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران و درمانگران را به خود جلب کرده است (بیتمن و فوناگی[2]، 2016). ذهنی­سازی ساختاری چندبُعدی است و به‌عنوان ظرفیت و توانایی انسان برای تفسیر و درک حالات درون روانی خود و دیگران مانند افکار، احساسات، قصد و نیت، خواسته­ها و اهداف فرد در نظر گرفته می­شود و به شناسایی حالات درون روانی که زیربنای رفتار انسان هستند، کمک می­کند (استین مایر و همکاران[3]، 2020؛ بیتمن و فوناگی، 2016). ذهنی‌سازی نقش بسیار مهمی در کارکردهای بین‌فردی و سلامت روان ایفا کرده است و در سال‌های اخیر به عاملی مرکزی و مهم در مشکلات روان‌شناختی و درمان آنها تبدیل شده است (انسینک[4] و همکاران، 2018). ذهنی‌سازیْ ظرفیتی مهم و بنیادی در محیط اجتماعی است و بدون این ظرفیت، ما در جامعه‌ای که روابط بین‌فردی پیچیده و درحال‌تغییر نیازمند درک بالایی از همکاری و درک متقابل است، گمراه و سردرگم می‌شویم (لیتون و فوناگی[5]، 2015). عوامل متعددی مانند کیفیت روابط دلبستگی به‌ویژه سبک دلبستگی ایمن و توانایی کودکان در درک افکار، نیات و احساسات مراقبین (براون[6] و همکاران، 2016)، رویدادها و تجارب آسیب‌زای دوران کودکی (فولر[7] و همکاران، 2016) و توانایی ذهنی‌سازی والدین (روسو[8]، 2015) در شکل‌گیری ظرفیت ذهنی‌سازی در انسان اثرگذار هستند. نقص در ذهنی‌سازی باعث سوءتفسیر و برداشت نادرست از حالات ذهنی خود و دیگران می‌شود، مشکلاتی در توانایی حل مسائل اجتماعی ایجاد می­کند، نواقص و آسیب­های معنی­داری در بستر اجتماعی برای فرد پدید می­آورد و فرد را دربرابر اختلالات روانی و استرس‌های زندگی آسیب‌پذیرتر می کند (اسکایلروف[9]، 2020؛ نازاریو[10] و همکاران، 2017). به نظر می‌رسد نقص در ظرفیت ذهنی‌سازی مؤلفۀ تأثیرگذاری در آسیب‌پذیری نسبت به مشکلات روان‌شناختی باشد. دراین‌باره شواهد متعدد پژوهشی به وجود ارتباط بسیار نزدیک بین نقص در ذهنی‌سازی با دامنۀ وسیعی از مشکلات روان‌شناختی اشاره کرده‌اند. نتایج به‌دست‌آمده از مطالعات گذشته نشان می‌دهد بین نقص در ظرفیت ذهنی‌سازی با اختلال اضطراب اجتماعی (بالسپی[11] و همکاران، 2019)، اختلال خوردن (گریت[12]، 2018)، اختلال شخصیت مرزی (کوک[13] و همکاران، 2018)، اختلال استرس پس از سانحه (سوارتزتروبر[14]، 2017)، اختلال افسردگی اساسی (فیشر-کرن[15] و همکاران، 2013) و رفتار خودجرحی (روسو و فوناگی[16] و همکاران، 2012) ارتباط وجود دارد. ذهنی‌سازی، ساختاری است که در چندین روش درمانی مانند درمان شناختی‌ـ‌رفتاری، درمان روان‌پویشی، درمان متمرکز بر انتقال و روان‌تحلیلی استفاده شده است (پاریدانس[17]، 2016؛ تابنر[18] و همکاران، 2011؛ کرنبرگ[19] و همکاران، 2008). باوجودِ استفاده از مفهوم ذهنی‌سازی در انواع درمان‌ها و تأثیر مثبت آن بر بهبود وضعیت بیماران و زیربنای بالینی و پژوهشی نیرومند و محکمی که این مفهوم دارد، سنجش و اندازه‌گیری ذهنی‌سازی همچنان با چالش‌ها و دشواری‌هایی همراه بوده است. ذهنی‌سازی با تعدادی از مفاهمی روان‌شناختی موجود مانند همدلی، ذهن‌آگاهی، نظریۀ ذهن، هوش هیجانی و توانایی‌های انعکاسی مترادف است؛ اما تفاوت‌های اساسی نیز با آنها دارد که می‌توان به مواردی اشاره کرد. در مقایسه با نظریۀ ذهن، ذهنی‌سازی به تأثیر و درک روابط بین‌فردی بین خود و دیگران اهمیت بیشتری می‌دهد. در مقایسه با همدلی که عمدتاً دیگرمحور است، ذهنی‌سازی هم خودمحور و هم دیگرمحور است. ذهن‌آگاهی عمدتاً بر آگاهی و پذیرش تجارب درون روان متکی است؛ اما ذهنی‌سازی بر بازنمایی و معنادهی این تجارب درون‌روانی تأکید دارد (اسکایلروف، 2020؛ پاریدانس، 2016). براین‌اساس، در گذشته از ابزارهای مختلفی مانند مقیاس ضریب همدلی بارون، مقیاس هوش هیجانی مایر و سالوی و پرسش‌نامۀ ذهن‌آگاهی و کارکردهای انعکاسی برای سنجش مفهوم ذهنی‌سازی استفاده می‌شد که عملاً در سنجش و پوشش کامل این مفهوم ناتوان بودند (ردندو[20] و همکاران، 2018؛ دیمیتریویچ و همکاران[21]، 2017). در سال‌های اخیر، ابزارهای تخصصی‌ای برای سنجش ذهنی‌سازی طراحی شده‌اند. پرسش‌نامه‌های کارکردهای انعکاسی برای نوجوانان انسینک و همکاران (2018)، پرسش‌نامۀ کارکرد انعکاسی فوناگی و همکاران (2016) و پرسش‌نامۀ ذهنی‌سازی هاسبرگ[22] (2012) نمونه‌ای از این ابزارها بودند. این ابزارها فرصت‌های پژوهشی زیادی برای مطالعۀ ذهنی‌سازی فراهم کرده‌اند؛ اما با محدودیت‌هایی مانند تک‌بُعدی‌بودن، روایی پایین در سنجش مفهوم ذهنی‌سازی، تعداد زیاد سؤالات و زمان‌بربودن پاسخ‌گویی به آنها مواجه هستند (گاگلیاردینی[23] و همکاران، 2018؛ کمپ و کویمان[24]، 2015). ازآنجایی‌که ذهنی‌سازی ساختاری چندبُعدی است که به‌صورت ظرفیت و توانایی انسان برای تفسیر و درک حالات درون‌روانی خود و دیگران در نظر گرفته می‌شود، ابزاری که بتواند این مفهوم را به‌شکلی عملیاتی و منطقی سنجش کند، باید چندبُعدی باشد. پرسش‌نامۀ 28سؤالی ذهنی‌سازی دیمیتریویچ و همکاران (2017) ابزاری است که با هدف رفع محدودیت‌های تک‌بُعدی‌بودن، روایی پایین در سنجش مفهوم ذهنی‌سازی، تعداد زیاد سؤالات و زمان‌بربودن پاسخ‌گویی به آنها که در ابزارهای گذشته وجود داشت، تدوین و طراحی شده است. این پرسش‌نامه 28سؤالی است و از 3 بُعد ذهنی‌سازی خود، ذهنی‌سازی دیگران و انگیزه برای ذهنی‌سازی تشکیل شده است. این ابزار در جمعیت‌های بالینی و غیربالینی اعتبارسنجی شده است و روایی پایایی این ابزار و سؤالات آن در هر دو جمعیت تأیید شده است. همچنین، این ابزار با پرسش‌نامه‌های سبک دلبستگی، ذهن‌آگاهی، پرسش‌نامۀ پنج‌عاملی نئو و هوش هیجانی همبسته بوده است (دیمیتریویچ و همکاران، 2017). در داخل کشور، به‌علتِ نبودِ ابزار مناسب برای سنجش دقیق ذهنی‌سازی و همچنین وجود محدودیت‌های ذکرشده، مطالعات اندکی در این حوزه صورت گرفته است و نسبت به سایر کشورها که با شتاب بیشتری به مطالعۀ ذهنی‌سازی در حوزه‌های مختلف پرداخته‌اند، پژوهش‌های اندکی دراین‌زمینه در داخل کشور صورت گرفته است  و اگر هم مطالعه درزمینۀ ذهنی‌سازی در داخل کشور انجام شده باشد، به کاربرد درمان مبتنی‌بر ذهنی‌سازی محدود شده است. روان‌سنجی پرسش‌نامۀ ذهنی‌سازی می‌تواند زمینه‌ساز استفاده از این مفهوم در مطالعات بالینی و تحقیقاتی فراوانی در داخل کشور شود؛ بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی ویژگی‌های روان‌سنجی پرسش‌نامۀ 28سؤالی ذهنی‌سازی دیمیتریویچ و همکاران (2017) برای استفاده از آن در مطالعات بالینی و تحقیقاتی در ایران است.

 

روش پژوهش

پژوهش حاضر کمّی و از نوع غیرآزمایشی است. جامعۀ آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور شهرستان الشتر در استان لرستان می‌شود که در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند. در این پژوهش 333 نفر به‌عنوان نمونۀ پژوهش در نظر گرفته شد که به‌روش نمونه‌گیری دردسترس انتخاب شدند. در این مطالعه دامنۀ سنی شرکت‌کنندگان بین ۱۸ تا ۳۸ سال بود و میانگین سن این افراد 39/21 و انحراف استاندارد آن 92/3 بود. 185 زن و 148 نفر مرد در این مطالعه شرکت کردند. 98 نفر از دانشجویان در رشته‌های علوم پایه، 86 نفر در رشته‌های انسانی، 80 نفر در رشته‌های فنی مهندسی و 69 نفر در رشته‌های مهندسی کشاورزی مشغول به تحصیل بودند. بعد از اینکه آزمودنی‌ها برای شرکت در پژوهش اعلام رضایت کردند، به آنها این اطمینان داده شد که اطلاعات محرمانه است و داده‌ها به‌صورت گروهی تحلیل می‌شود. سپس شرکت‌کنندگان پژوهش پرسش‌نامه‌های ذهنی‌سازی[25]، سبک دلبستگی[26]، ذهن‌آگاهی فرایبورگ[27] و توانایی شناختی[28] را تکمیل کردند.

پرسش‌نامۀ ذهنی‌سازی: پرسش‌نامۀ ذهنی‌سازی دیمیتریویچ و همکاران در سال 2017 طراحی شد و شامل 28 سؤال است. پرسش‌نامۀ ذهنی‌سازی در یک طیف لیکرت 5گزینه‌ای از کاملاً غلط (نمرۀ یک) تا کاملاً درست (نمرۀ پنج) تشکیل شده است. پرسش‌نامۀ ذهنی‌سازی دیمیتریویچ دارای سه زیرمقیاس ذهنی‌سازی مرتبط با خود، ذهنی‌سازی مرتبط با دیگران و انگیزه برای ذهنی‌سازی و یک مقیاس کلی است. آلفای کرونباخ برای هر سه زیرمقیاس و نمرۀ کل بین 74/0 تا 79/0 گزارش شده است. دیمیتریویچ و همکاران (2017) به‌منظور بررسی روایی این پرسش‌نامه ضریب همبستگی ذهنی‌سازی را با متغیرهای هوش هیجانی و همدلی با پرسش‌نامۀ ۵‌عاملی نئو بررسی کردند و نشان دادند که ذهنی‌سازی با ساختاری‌های شناختی و پرسش‌نامۀ 5عاملی نئو ارتباط دارد. این مقیاس ارتباط مثبت و معنی‌داری با همدلی، هوش هیجانی داشت. همچنین این مقیاس همبستگی منفی با دلبستگی اجتنابی و اضطرابی و روان­رنجوری داشت.

پرسش‌نامۀ سبک دلبستگی: این مقیاس را هازن و شیور در سال ۱۹۸۷ تهیه کردند و رحیمیان و همکاران (1383) آن را در ایران بر روی پرستاران بیمارستان‌های دولتی شهر اصفهان هنجاریابی کردند. این پرسشنامه ۱۵ سؤال دارد که به هریک از سه سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی و اضطرابی تعلق می‌گیرد و نمره‌گذاری در مقیاس لیکرت از هرگز (نمرۀ صفر) تا تقریباً همیشه (نمرۀ 4) صورت می‌گیرد. هزن و شیور، پایایی بازآزمایی کل این پرسشنامه را 81/0 و پایایی با آلفای کرونباخ را 78/0 به دست آوردند. پایایی آلفای کرونباخ این پرسشنامه در پژوهش رحیمیان و همکاران (1383) برای کل آزمون سبک دوسوگرا، اجتنابی و ایمن به‌ترتیب 75/0 و 83/0  و 81/0 و 77/0 به دست آمد که پایایی مطلوب را نشان می‌دهد (رحمانیان و همکاران، 1386).

پرسش‌نامۀ ذهن‌آگاهی فرایبورگ: فرم کوتاه پرسش­نامۀ فرایبورگ شامل 14 گویه بود که والاچ  و همکاران (2006) آن را طراحی کرده‌اند و برای استفاده در جمعیت عمومی مناسب­تر است. این پرسش­نامه براساس یک مقیاس لیکرت 4درجه‌ای (به‌ندرت=1 تا تقریباً همیشه=4) طراحی شده است. حداقل نمره در این پرسش‌نامه 14 و حداکثر نمره 56 است. نمرۀ بیشتر نشان‌دهندۀ ذهن­آگاهی بالاتر است. این پرسش­نامه از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است و ضریب آلفای کرونباخ 92/0، تتای ترتیبی 93/0 و ضریب پایایی بازآزمایی به‌فاصلۀ چهار هفتۀ آن 83/0 گزارش شده است (قاسمی جوینه و همکاران[29]، 1394).

مقیاس شناخت اجتماعی: برای سنجش شناخت اجتماعی از پرسش‌نامۀ توانایی شناختی نجاتی استفاده شد. این پرسش‌نامۀ 30سؤالی از هفت زیرمقیاس تشکیل شده است. نحوۀ نمره‌گذاری این مقیاس به‌صورت لیکرت 5درجه‌ای از تقریباً هرگز (نمرۀ صفر) تا تقریباً همیشه (نمرۀ 5) است. زیرمقیاس شناخت اجتماعی از 3 سؤال تشکیل شده است که دامنۀ نمره در این زیرمقیاس بین صفر تا 15 است. در پژوهش نجاتی آلفای کرونباخ این مقیاس 83/0 گزارش شد و همچنین همبستگی بین دو نوبت اجرای این مقیاس در سطح 001/0 معنادار بوده است که نشان‌دهندۀ پایایی این مقیاس است. تحلیل عاملی این مقیاس نشان می‌دهد ارزش ویژۀ آن برابر 1/1 است؛ به‌همین‌دلیل، روایی و پایایی پرسشنامۀ نجاتی در ارزیابی مطلوب گزارش شده است.

روند اجرای پژوهش: در ابتدا پرسش‌نامۀ ذهنی‌سازی دیمیتریویچ و همکاران (2017) از زبان انگلیسی به زبان فارسی ترجمه شد و سپس به دو نفر مسلط به زبان انگلیسی که با مفاهیم روان‌شناختی آشنایی داشتند، ارائه شد و نظرات آنها مورد بازبینی قرار گرفت. سپس دو تن از استادان دانشگاه که دراین‌زمینه تخصص داشتند، آن را بررسی کردند و روایی محتوای این پرسش‌نامه را استادان روانشناسی دانشگاه تأیید کردند. پس از بازنگری و تأیید پرسش‌نامه، پرسش‌نامۀ ذهنی‌سازی همراه با سایر پرسش‌نامه­های پژوهش به دانشجویان ارائه شد. در پایان برای تجزیه‌وتحلیل  داده از نرم‌افزار  SPSS-24  و AMOS-24 استفاده شد. از میانگین و انحراف معیار برای محاسبۀ آمار توصیفی سؤالات، برای بررسی روایی واگرا و همگرا پرسش‌نامه از ضریب همبستگی پیرسون، از آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی و به‌منظور بررسی تحلیل عاملی پرسش‌نامه از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد.

 

یافتهها

میانگین و انحراف­معیار زیرمقیاس­های ذهنی­سازی خود، ذهنی­سازی دیگران و انگیزۀ ذهنی­سازی در جدول 1 ارائه شده است.

 

جدول 1. میانگین، انحراف استاندارد زیرمقیاس‌های پرسش‌نامۀ ذهنی‌سازی

ذهنی‌سازی خود

ذهنی‌سازی دیگران

انگیزۀ ذهنی‌سازی

سؤال

میانگین

انحراف معیار

سؤال

میانگین

انحراف معیار

سؤال

میانگین

انحراف معیار

سؤال 8

12/2

42/1

سؤال 2

48/2

40/1

سؤال 1

45/3

26/1

سؤال 11

69/2

49/1

سؤال3

08/2

36/1

سؤال 4

88/2

41/1

سؤال 14

76/2

49/1

سؤال 5

88/2

11/1

سؤال 7

78/2

32/1

سؤال 18

70/2

46/1

سؤال 6

35/2

36/1

سؤال 9

25/3

28/1

سؤال 19

39/2

48/1

سؤال 10

16/2

40/1

سؤال 13

03/3

39/1

سؤال 21

57/3

31/1

سؤال 12

75/2

03/1

سؤال 15

38/3

36/1

سؤال 22

23/2

66/0

سؤال 20

44/2

88/0

سؤال 16

68/2

42/1

سؤال 26

15/2

51/0

سؤال 23

57/1

04/1

سؤال 17

84/3

99/0

 

 

 

سؤال 25

33/3

20/1

سؤال 24

26/2

38/1

 

 

 

سؤال 28

79/2

02/1

سؤال 27

66/2

36/1

 

 

مدل اندازه‌گیری شامل ارتباط بین متغیرهای مشاهده‌شده یا آشکار و مشاهده‌نشده است که در این مطالعه شامل ارتباط بین سؤالات (متغیرمشاهده‌شده) و زیرمقیاس‌های ذهنی‌سازی (متغیر مشاهده‌نشده) است و مدل ساختاری دربرگیرندۀ ارتباط بین متغیرهای مشاهده‌نشده است. ذهنی‌سازی می‌تواند به‌وسیلۀ سه عامل درجۀ اول، یعنی ذهنی‌سازی خود، ذهنی‌سازی دیگران و انگیزۀ ذهنی‌سازی و یک عامل درجۀ دوم، یعنی ذهنی‌سازی کل توضیح داده شود.

قبل از انجام تحلیل عاملی، نرمال‌بودن داده‌ها
 ازطریق آزمون کلموگراف اسمیرنف بررسی و تأیید شد. داده‌های آزمون ماهالانوبس نشان داد دادۀ پرت و دوراُفتاده‌ای وجود ندارد. همچنین، رابطۀ خطی بین متغیرها مشاهده شد. ابتدا شاخص‌های برازش مدل در جدول 2 ارائه شده و در ادامه مقادیر بار عاملی در شکل 1 نمایش داده شده است.

 

جدول 2. شاخص‌های برازش مدل

 

مقادیر مطلوب

مقدار محاسبه‌شده در مدل پژوهش

CIMN/DF

3 >

40/1

GFI

90/0 ≤ 

91/0

CFI

90/0 ≤ 

93/0

IFI

90/0 ≤ 

93/0

TLI

90/0 ≤ 

92/0

PNFI

50/0 ≤ 

72/0

RSMEA

08/0 >

035/0

 

 

باتوجه‌به شاخص‌های برازش مدل در جدول 2 مقدار مجذور کای بر درجۀ آزادی 40/1 که در فاصلۀ قابل‌قبول برازش قرار دارد، مقدار شاخص برازش مقتصد PNFI  در محدودۀ مناسبی است و اقتصاد مدل رعایت شده است. شاخص‌های برازش تطبیقی GFI، CFI،  IFIو TLI مقدار قابل‌قبولی دارد که حاکی از برازش داده‌ها با مدل اصلی است و برای شاخص RSMEA این مقدار برابر با 035/0 است که به‌معنای برازش مدل و تأیید نهایی آن است. به‌طورکلی مقادیر به‌دست‌آمده در پژوهش حاضر در مقایسه با مقادیر مطلوبی که برای این شاخص‌ها در نظر گرفته شده است، در محدودۀ مطلوبی قرار دارند؛ بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است.

 

شکل 1. بارهای عاملی پرسش‌نامۀ ذهنی­سازی

 

 

همان‌طور که در نمودار 1 مشاهده می‌شود، در اجرای تأیید عاملی پرسش‌نامۀ ذهنی‌سازی، در زیرمقیاس ذهنی‌سازی خود بیشترین بار عاملی مربوط سؤال 8 (75/0) و کمترین بار عاملی مربوط سؤال 26 (24/0) بود. در زیرمقیاس ذهنی‌سازی دیگران بیشترین بار عاملی مربوط سؤال 5 (69/0) و کمترین بار عاملی مربوط سؤال 25 (25/0) بود. در زیرمقیاس انگیزه برای ذهنی‌سازی بیشترین بار عاملی مربوط سؤال 13 (66/0)  و کمترین بار عاملی مربوط سؤال 27 (35/0) بود. جدول 3 شاخص‌های برازش مدل مربوط به تأیید عاملی تأییدی پرسش‌نامۀ ذهنی‌سازی را نشان می‌دهد.

 

 

جدول 3. شاخص‌های برازش مدل

 

مقادیر مطلوب

مقدار محاسبه‌شده در مدل پژوهش

CIMN/DF

3 >

40/1

GFI

90/0 ≤ 

91/0

CFI

90/0 ≤ 

93/0

IFI

90/0 ≤ 

93/0

TLI

90/0 ≤ 

92/0

PNFI

50/0 ≤ 

72/0

RSMEA

08/0 >

035/0

 

 

  باتوجه‌به شاخص‌های برازش مدل در جدول 3 مقدار مجذور کای بر درجۀ آزادی 40/1 که در فاصلۀ قابل‌قبول برازش قرار دارد، مقدار شاخص برازش مقتصد PNFI  در محدودۀ مناسبی است و اقتصاد مدل رعایت شده است. شاخص‌های برازش تطبیقی GFI، CFI،  IFIو TLI مقدار قابل‌قبولی دارد که حاکی از برازش داده‌ها با مدل اصلی است و برای شاخص RSMEA این مقدار برابر با 035/0 است که به‌معنای برازش مدل و تأیید نهایی آن است. به‌طورکلی مقادیر به‌دست‌آمده در پژوهش حاضر در مقایسه با مقادیر مطلوبی که برای این شاخص‌ها در نظر گرفته شده است، در محدودۀ مطلوبی قرار دارند؛ بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است.

برای بررسی روایی همگرا همبستگی نمرۀ کل پرسش‌نامۀ ذهنی‌سازی و سه زیرمقیاس آن با متغیرهای سبک دلبستگی ایمن، متغیر ذهن‌آگاهی و مقیاس شناخت اجتماعی محاسبه شد و برای بررسی روایی واگرا از ضریب همبستگی بین پرسش‌نامۀ ذهنی‌سازی با سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی استفاده شد و نتایج آن در جدول 3 آمده است.

 

 

 

جدول 4. نتایج مربوط به روایی واگرا‌ـ‌همگرا پرسش‌نامۀ ذهنی‌سازی

 

ذهنی‌سازی خود

ذهنی‌سازی دیگران

انگیزۀ ذهنی‌سازی

ذهنی‌سازی کل

سبک دلبستگی اجتنابی

**143/0-

**187/0-

041/0-

**155/0-

سبک دلبستگی  اضطرابی

*110/0-

**174/0-

*116/0-

**172/0-

سبک دلبستگی ایمن

**526/0

**476/0

**306/0

**549/0

شناخت اجتماعی

**322/0

**397/0

**301/0

**435/0

ذهن‌آگاهی

**142/0

**152/0

**295/0

**257/0

01/0 > P **              05/0 > P *

 

 

باتوجه‌به نتایج جدول 4 بین نمرۀ کل ذهنی‌سازی و زیرمقیاس‌های آن با متغیرهای سبک دلبستگی ایمن، ذهن‌آگاهی و شناخت اجتماعی همبستگی مثبتی وجود داشت. همچنین ذهنی‌سازی و زیرمقیاس‌های آن با متغیرهای سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و اضطرابی همبستگی منفی داشتند.

 

 

جدول 5. همبستگی و آلفای کرونباخ زیرمقیاس‌های پرسش‌نامۀ ذهنی‌سازی

ذهنی‌سازی خود

ذهنی‌سازی دیگران

انگیزۀ ذهنی‌سازی

سؤال

همبستگی سؤالات

آلفای کرونباخ

سؤال

همبستگی سؤالات

آلفای کرونباخ

سؤال

همبستگی سؤالات

آلفای کرونباخ

سؤال 8

505/0

 

سؤال 2

503/0

 

سؤال 1

443/0

 

سؤال 11

391/0

 

سؤال3

477/0

 

سؤال 4

443/0

 

سؤال 14

435/0

 

سؤال 5

518/0

 

سؤال 7

254/0

 

سؤال 18

413/0

 

سؤال 6

440/0

 

سؤال 9

281/0

 

سؤال 19

473/0

728/0

سؤال 10

431/0

802/0

سؤال 13

503/0

761/0

سؤال 21

375/0

 

سؤال 12

421/0

 

سؤال 15

427/0

 

سؤال 22

299/0

 

سؤال 20

352/0

 

سؤال 16

408/0

 

سؤال 26

229/0

 

سؤال 23

333/0

 

سؤال 17

368/0

 

 

 

 

سؤال 25

230/0

 

سؤال 24

251/0

 

 

 

 

سؤال 28

453/0

 

سؤال 27

299/0

 

آلفای کرونباخ کل

858/0

 



باتوجه‌به جدول 1 آلفای کرونباخ زیرمقیاس‌های ذهنی‌سازی خود، ذهنی‌سازی دیگران و انگیزۀ ذهنی‌سازی به‌ترتیب برابر با 728/0، 802/0 و 761/0 به دست آمد و حاکی از آن است که زیرمقیاس­های ذهنی­سازی از پایایی مطلوبی برخوردار بودند. آلفای کرونباخ کل پرسش‌نامه 858/0 محاسبه شد که از پایایی مطلوب کل پرسش‌نامه حکایت دارد.

 

بحث و نتیجهگیری

پژوهش حاضر با هدف مطالعۀ ویژگی‌های روان‌سنجی پرسش‌نامۀ ذهنی‌سازی دیمیتریویچ و همکاران (2017) انجام شد. نتایج آلفای کرونباخ نشان داد تمام سؤالات پژوهش از پایایی بسیار مطلوبی برخوردار هستند و میزان پایایی زیرمقیاس‌های ذهنی خود، ذهنی‌سازی دیگران، انگیزه برای ذهنی‌سازی و نمرۀ کل ذهنی‌سازی به‌ترتیب 73/0، 80/0، 76/0 و 86/0 به دست آمده است و حاکی از آن است که می‌توان از زیرمقیاس‌های این ابزار به‌صورت تنهایی و جداگانه استفاده کرد. مقادیر به‌دست‌آمده از شاخص‌های برازش تحلیل عاملی تأییدی در محدودۀ مطلوبی قرار داشتند و بیانگر آن است که مدل به‌دست‌آمده از برازش مطلوبی برخوردار است. بارهای عاملی در ارتباط بین زیرمقیاس‌ها با سؤالات هر مؤلفه و همچنین بارهای عاملی بین نمرۀ کل ذهنی‌سازی با زیرمقیاس‌های ذهنی‌سازی خود، ذهنی‌سازی دیگران و انگیزه برای ذهنی‌سازی در سطح 01/0 معنادار بوده است و شاخص‌های برازش مدل در محدودۀ مطلوبی قرار داشتند که نشان‌دهندۀ تأییدشدن این مدل است. این نتایج با یافته‌های پژوهش دیمیتریویچ و همکاران (2017) هم‌خوان است. در مطالعۀ دیمیتریویچ و همکاران (2017) تحلیل عاملی پرسش‌نامه سه زیرمقیاس را مشخص کرد و میزان بار عاملی گویه‌های زیرمقیاس ذهنی‌سازی خود بین 42/0 تا 75/0، ذهنی‌سازی دیگران بین 30/0 تا 66/0 و زیرمقیاس انگیزه برای ذهنی‌سازی بین 34/0 تا 68/0 بود. برای بررسی روایی واگرا و همگرا نسخۀ فارسی پرسش‌نامۀ ذهنی‌سازی از متغیرهای ذهن‌آگاهی، سبک دلبستگی ایمن، دلبستگی ناایمن اجتنابی، ناایمن اضطرابی و شناخت اجتماعی استفاده شد و یافته‌های پژوهش بیانگر آن بود که ذهنی‌سازی با متغیرهای ذهن‌آگاهی، دلبستگی ایمن، و شناخت اجتماعی همبستگی مثبت و معنی‌داری دارد. همچنین، ذهنی‌سازی ارتباط منفی و معنی‌داری با متغیرهای سبک دلبستگی ایمن اضطرابی و اجتنابی دارد. این نتایج با یافته‌های پژوهش‌های هایدن[30] و همکاران (2019)، جاهانسن[31] و همکاران (2018)، دیمیتریویچ و همکاران (2017)،  براون و همکاران (2016) و فوناگی و همکاران (2016) هم‌سو است. دلبستگی ایمن اهمیت بسیاری زیادی در رشد ذهنی‌سازی دارد. برای کودکانی که به مراقبین خود احساس دلبستگی ایمن می‌کنند، این امکان فراهم می‌شود تا افکار، احساسات و نیاتی را که در ذهن مراقبین است، درک کنند و بتوانند شناخت مناسبی از فرایندهای درون روانی خود و دیگران کسب کنند که به رشد مناسب ذهنی‌سازی کمک می‌کند. ازسوی دیگر، رفتارهای طردآمیز، سوءاستفاده‌گر و غفلت‌کارانۀ مراقبین باعث برداشت سوگیرانۀ دیگران به‌عنوان افرادی غیرقابل‌اعتماد، و رفتار خصمانه در فرد می‌شود. این افراد در ارزیابی افکار، احساسات و نیات دیگران اطمینان خود را از دست می‌دهند و ازآنجایی‌که احساس امنیتی در تلاش برای درک دیگران و خود ندارند، رشد ظرفیت ذهنی‌سازی با مشکلات و ضعف‌هایی همراه است (براون و همکاران، 2016؛ فوناگی و همکاران، 2016). جاهانسن و همکاران (2018) در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند که بین ذهنی‌سازی و آگاهی از عواطف و ذهن‌آگاهی، ارتباط مثبت و معنی‌داری وجود دارد. ذهنی‌سازی و ذهن‌آگاهی دو مؤلفۀ شبیه به هم هستند و با یکدیگر همپوشانی دارند. ذهن‌آگاهی و ذهنی‌سازی هردو شامل تجربه‌کردن، آگاهی و تأمل دربارۀ فرایندهای درون‌روانی عاطفی و شناختی هستند، هر دو مهارت بر گشودگی و کنجکاوی دربارۀ فرایندهای درون‌روانی تأکید دارند و دربرگیرندۀ توجه فرد به تجارب فردی برای مدیریت‌کردن تکانه‌ها و واکنش‌پذیری هستند. اگرچه ذهنی‌سازی نسبت به ذهن‌آگاهی دربرگیرندۀ توانایی استدلال دربارۀ فرایندهای درون روان خود و دیگران است و علاوه‌بر زمان حال، زمان گذشته و آینده را نیز شامل می‌شود، باوجودِ تفاوت بین این دو مفهوم، ارتباط بسیار نزدیکی با یکدیگر دارند (واینوفسکی[32]، 2016). باوجودِاین، رشد و تقویت مهارت ذهن‌آگاهی برای آگاهی و درک فرایندهای درون‌روانی خود و دیگران که هستۀ مرکزی مهارت ذهنی‌سازی است، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و این همپوشانی و نزدیکی مفاهیم به‌نحوی بود که در پژوهش ردندو و همکاران (2018) برای مطالعه و نقش ذهنی‌سازی از پرسش‌نامۀ ذهن‌آگاهی استفاده شده بود. درمجموع، نسخۀ فارسی پرسش‌نامۀ ذهنی‌سازی دیمیتریویچ و همکاران از ساختار عاملی مناسبی بهره‌مند بود و روایی واگرا و همگرای مطلوبی داشت؛ بنابراین، از این پرسش‌نامه می‌توان به‌عنوان مقیاسی قابل‌اعتماد و مناسب برای سنجش ذهنی‌سازی در سایر مطالعات استفاده کرد. ازآنجایی‌که این ابزار در جمعیت غیربالینی روایی‌سنجی شد، پیشنهاد می‌شود در مطالعات آینده، روایی و اعتبارسنجی این مقیاس در جمعیت‌های بالینی مانند اختلالات شخصیت و بالینی سنجیده شود. یکی دیگر از محدودیت‌های این پژوهش، استفاده‌نکردن از پایایی بازآزمایی بود و پیشنهاد می‌شود در مطالعات آینده این ملاک بررسی شود. درنهایت، می‌توان پیشنهاد داد از پرسش‌نامۀ ذهنی‌سازی به‌عنوان ابزاری معتبر و مناسب در مطالعات پژوهشی و درمانی استفاده شود.

 

تشکر و قدردانی

این مقاله برگرفته از پایان‌نامۀ دکتری رشتۀ روانشناسی دانشگاه لرستان بود. در پایان از تمام عزیزانی که ما را در انجام این پژوهش یاری نمودند، کمال تقدیر و تشکر را داریم.

 

[1]. Mentalization

[2]. Bateman & Fonagy

[3]. Steinmair, Richter, Löffler

[4]. Ensink

[5]. Luyten, Fonagy

[6]. Brune

[7]. Fowler

[8]. Rosso

[9].Sklyarov

[10].Nazzaro, Boldrini, Tanzilli, Muzi, Giovanardi

[11].Ballespí

[12].Greet

[13].Quek

[14].Swartzentruber

[15].Fischer.Kern

[16].Rossouw

[17].Paridaens

[18].Taubner

[19].Kernberg

[20].Redondo

[21]. Dimitrijevi, Hanak, Dimitrijevi & Marjanovi

[22].Hausbergm

[23].Gagliardini

[24].Kemps & Kooiman

[25].Mentalization Scale

[26].attachment style questionare

[27].Freiburg Mindfulness Questionnaire

[28].Cognitive Ability Questionnaire

[29]. Ghasemi Jovineh, Arabzadeh & Jalili

[30].Hayden

[31].Johansen

[32]. Woynowskie

Ballespí, S., Vives, J., Sharp, C., Tobar, A. (2019). Hypermentalizing in social anxiety: evidence for a context-dependent relationship. Frontiers in Psychology, 20, 1500-1510
Bateman, A., Fonagy, P. (2016). Mentalization-Based Treatment for personality disorders a practical guide. Oxford University Press.
Brune, M., Walden, S., Edel, M. & Dimaggio, G. (2016). Mentalization of complex emotions in borderline personality disorder: The impact of parenting and exposure to trauma on the performance in a novel cartoon-based task. Comprehensive  Psychiatry, 64, 29-37.
Dimitrijevi, A., Hanak, N., Dimitrijevi, A., Marjanovi, Z. (2017). The Mentalization Scale (MentS): a self-report measure for the assessment of mentalizing capacity. Journal of Personality Assessment, 100(3), 1-14.
Ensink, K., Bégin, M., Normandin, L., Fonagym, P. (2017). Mentalization and dissociation in the context of trauma: Implications for child psychopathology. Journal of Traima & Dissociation, 18-1,11-30.
Fischer-Kern, M., Fonagy, P, Kapusta, N. D., Luyten, P., Boss, S., Naderer, A., Bluml, V. (2013). Mentalizing in female inpatients with major depressive disorder. Journal of Nervous and Mental Disease, 201, 202-207.
Fonagy, P., Luyten, P., Moulton-Perkins, A., Lee, Y and etal. (2016). Development and validation of a self-report measure of mentalizing: the reflective functioning questionnaire. PLoS ONE, 11(7), 1-28
Fowler, S. (2016). The relationship between traumatic events and psychological symptomatology and the moderating role of mentalization. Electronic Theses and Dissertations.
Gagliardini, G, Gullo, C., Caverzasi, E., Boldrini, A. (2018). Assessing mentalization in psychotherapy: first validation of the Mentalization Imbalances Scale. Research in Psychotherapy: Psychopathology, Process and Outcome, 21, 164-177
Ghasemi Jovineh, R., Arabzadeh, M., Jalili, N. (2016). Assessing the validity and reliability of the Persian version of the short form of the Freiburg Mindfulness Questionnaire. Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences, 14(2), 137-150.
Greet, K. (2018). Attachment and mentalization in anorexia nervosa and bulimia nervosa. Proefschrift ter verkrijging van de graad van doctor aan Tilburg University.
Hayden, M., Müllauer, P., Gaugeler, R., Senft, B. (2019). Mentalization as mediator between adult attachment and interpersonal distress. Psychopathology, 52(1), 1-9.
Hausbergm M., Schulz, H., Piegler, T., Happach, C. (2012). Is a self-rated instrument appropriate to assess mentalization in patients with mental disorders? Development and first validation of the Mentalization Questionnaire (MZQ). Psychotherapy Research, 22(6), 1-13.
Hölzel, B. K., Carmody, J., Vangel, M., Congleton, C. & etal. (2011). Mindfulness practice leads to increases in regional brain gray matter    density. Psychiatry Research: Neuroimaging, 191(1), 36-43.
Johansen, M. S., Karterud, S. W., Normann-Eide, E., Rø, F. G., Kvarstein, E. H. & Wilberg, T. (2018). The relationship between reflective functioning and affect consciousness in patients with avoidant and borderline personality disorders. Psychoanalytic Psychology, 35(4), 1-14
Kemps, S. M. & Kooiman, C. G. (2015). Measuring mentalization: an attempt using the Reflective Functioning Rating Scale. Psychiatrie, 57, 645-655.
Kernberg, O. F., Diamond, D., Yeomans, F., Clarkin, J. F., Levy, K., Jurist, E., Slade, A. & Bergner, S. (2008). Mentalization and attachment in borderline patients in transference focused psychotherapy. Mind to mind Infant research, neuroscience, and psychoanalysis,  New York, NY, US: Other Press,
Luyten, P., Fonagy, P. (2015). The neurobiology of mentalizing. Faculty of psychology and educational sciences university of leuven, belgium.
Nazzaro, L., Boldrini, T., Tanzilli, A., Muzi, L., Giovanardi, G. (2017). Does   reflective functioning mediate   the   relationship   between   attachment   and   personality?, Psychiatry Research, 256, 169-175.
Nejati, V. (2013). Cognitive ability questionnaire: design and evaluation of psychometric properties. Advances in Cognitive Science, 15(2), 10-20
Paridaens, p. (2016). Reliability and validity of the mentalization questionnaire (MZQ) in forensic care. Master psychology and mental health- forensic psychology, Tilburg university.
Quek, J., Bennett, C., Melvin, C., Saeedi, N and etal. (2018). An investigation of the mentalization-based model of borderline pathology in adolescents. Comprehensive Psychiatry, 84, 87-94.
Rahmanian Boger, E., Nori, A., Arizi, H., Molavi, H. (2008). Relationship between adult attachment style and nurses' job satisfaction and stress. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology, 13(2), 148-157.
Redondo, I., Luyten, P. (2018). The mediating role of mentalizing between attachment and eating disorders. Bulletin of the  Menninger Clinic, 82(3), 202-225.
Rosso, A. M., Viterbori, P. & Scopesi, A. M. (2015). Are maternal reflective functioning and attachment security associated with preadolescent mentalization? Frontiers in Psychology, 6, 1-12
Rossouw, T., Fonagy, P. (2012). Mentalization-Based treatment for self-harm in adolescents: a randomized Controlled trial. journal of The American Academy Of Child & Adolescent Psychatry, 51(12), 1301-13014
Sklyarov, O. (2020). The Impact of Adverse Childhood Experiences on Attachment and  Mentalization in Sex Offenders. Degree of  Doctor of Psychology in Clinical Psychology, Newberg, Oregon.
Steinmair, D., Richter, F., Löffler-Stastka, H. (2020). Relationship between mentalizing and working conditions in  health care. International Journal of Environmental Research and Public Health, 17, 1-14.
Swartzentruber, M. (2017). Mentalization in counseling processes. Partial  Fulfillment  of the  Requirements for  the Degree  of Education  Specialist,  Department  of Graduate  Psychology.
Taubner, S., Kessler, H., Buchheim, A., Kächele, H. & Staun, L. (2011). The role of mentalization in the psychoanalytic treatment of chronic depression. psychiatry. Interpersonal and Biological Processes, 74, 49-57.
Woynowskie, K. (2016). Mentalization and overlapping constructs: mindfulness, empathy, emotional intelligence, psychological mindedness using exploratory factor analysis. Degree of Doctor of Psychology, Faculty of The Chicago School.