Document Type : Original Article
Authors
1 MA Student in General Psychology, Kharazmi University, Tehran
2 Assistant Professor of Counseling Departmen, Kharazmi University, Tehran
3 Ph.D Student in Counseling, Kharazmi University, Tehran
4 تهران- اسلامشهر- مهدیه- خیابان صاحب الزمان- ک گلشن1- پ 545
Abstract
Keywords
دانشجویان گروهی از افراد هستند که بهطورویژه مستعد استرس هستند. برای دانشجویان، بهویژه دو سال اول دانشگاه که از خانه دور میشوند، یکی از سختترین دورههاست ( براون[1]، 2003) که در آن نیاز به سازگاری و مقابلهکردن با تغییراتی که از نظر آنها استرسزا هستند، اهمیت پیدا میکند (بایرام[2]، 2008). این دوره از نظر هیجانی میتواند دورۀ سختی باشد و ممکن است برخی از دانشجویان نسبت به حالت عادی افسردهتر، مضطربتر یا متحمل استرس بیشتری شوند (الکساندر و هریسون[3]، 2013). استرس اصطلاحی پچیده و دشوار است و با اینکه از آن بسیار استفاده میشود؛ اما هنوز بهطور دقیق تعریف نشده است (زهراکار، 1387). در بیشتر متون و کتابهای مربوط به استرس، سه الگوی متفاوت از استرس ارائه شده است: در نخستین الگو استرس بهعنوان محرک، در الگوی دوم بهعنوان پاسخ و در الگوی سوم نیز بهعنوان تعاملی بین فرد و محیط مطرح شده است (کاسیدی[4]، 1999). برور (2010، ترجمه زهراکار، 1390) استرس را اصطلاح و عبارتی میداند که برای توصیف علائم و نشانههای هیجانی و جسمانی ناخوشایند کسانی که تحت فشار بیش از حد قرار دارند، استفاده میشود.
پژوهشهای اولیه استرس را بهعنوان مفهومی تکبعدی مشابه انگیختگی یا کنشوری میدانستند. سپس، سلیه[5] (نقل از جفری و همکاران، 2012) دو نوع استرس را پیشنهاد کرد: آشفتگی یا پریشانی و استرس طبیعی و سازنده: اولی نوع مخرب استرس را بیان میکند که با خشم و پرخاشگری نشان داده میشود؛ درحالیکه دومی نوعی سازنده استرس را نمایان میکند که با نگرانی همدلانه برای دیگران نشان داده میشود. بههرحال، استرس روی انسان هم تأثیر مثبت و هم تأثیر منفی دارد. استرس منفی موجب اختلالات و بروز نشانهها و پیامدهای منفی میشود. پیامدهای منفی استرس میتواند جسمانی، روانی و رفتاری باشد (زهراکار، 1387). نتایج تحقیقات نشان دادهاند که سطوح بیشتر استرس در دانشگاه اغلب با کاستیهای شناختی (برای مثال، مشکلات توجه و تمرکز)، بیماری، سطوح افزایشیافته افسردگی و اضطراب، کاهش رضایت زندگی دانشجویان (بیلی و میلر[6]، 1998) و کاهش و آسیبدیدن عملکرد تحصیلی آنها همراه میشود (لاملی[7]، 2003). بنابراین مشکلات متعدد جسمانی، روانشناختی، رفتاری و تحصیلی برای دانشجویان از نتایج استرس است. درک بیشتر واکنشهای دانشجویان نسبت بهاسترس، با شناختن وقایع استرسزا از نظر آنان و راهبردهای مقابلهای که برای مدیریت استرس استفاده میکنند، ممکن میشود (لارسون[8]، 2006).
راهبردهای مقابلهای به فعالیتهای شخص و تلاشهای معطوف شده به مدیریتکردن مشکلات و هیجانها و متأثر کردن پیامدهای فیزیکی و روانشناختی اشاره میکند (سامر فیلد و مک کرا[9]، 2000). راهبردها عموماً بهعنوان متغیرهای میانجی تصور میشوند که هنگام تجربه کردن یک عامل استرسزا فراخوانده میشوند و تا حدی جزئی یا بهطور کامل توضیحدهندۀ رابطۀ بین عامل استرسزا و پیامد آن هستند. نزدیکشدن (مواجهشدن) و اجتناب (دورشدن) از عامل استرسزا دو راهبرد مقابلهای تصدیقشده هستند (راس و کوهن[10] 1986؛ نقل از گاگنی و ملانکون[11]، 2013). راهبردهای مقابلهای اغلب به دو طبقه وسیع طبقهبندی میشوند: راهبردهای مشکلمدار و هیجانمدار. راهبردهای مشکلمدار فعالیتهای رفتاری را بهکار میگیرند؛ مثل عملکردن و برنامهریزی؛ درحالیکه راهبردهای هیجانمدار شامل ابراز هیجان و تغییر انتظارات میشوند. زمانی که فرد با یک موقعیت استرسزا مقابله، مشکل را بررسی و فعالانه تلاش میکند تا آن را حل کند، از مقابله مشکلمدار استفاده میکند. راهبردهای مقابلهای مشکلمدار، شامل تعریف کردن مشکل، خلق راهحلهای متناوب، سنجش جایگزینها و از بین آنها انتخاب کردن، یادگیری مهارتهای جدید و تغییر اهداف متناسب با مطالبات است. اگر شخص صرفاً بر مدیریت هیجانهای همراه شده با استرس تمرکز کند، از مقابله هیجانمدار استفاده میکند. راهبردهای هیجانمدار تلاش میکند استرس را با استفاده از پاسخهایی، مانند: خیالات پوچ، پرتکردن حواس و توجه خود، جستجوی حمایت هیجانی و تنظیم هیجانهای شخص کاهش دهد (لازاروس و فولکمن، 1984؛ به نقل از مک کارتنی، 2007).
مدل میانجیگیری استرس که کوهن و ویلز[12] (گاگنی، 2013) آن را پیشنهاد کردهاند، ادعا میکند که حمایت اجتماعی یک عامل حفاظتی در برابر مشکلات زندگی است. حمایت اجتماعی سیستم عقیدتی مهمی برای ادراک اعتمادبهنفس، حمایت دردسترس و قابل اعتماد از جانب همسالان و دیگران است؛ بهویژه طی دوران نوجوانی و جوانی چنین سیستمهای حمایتی نه تنها تقلیلدهنده استرس هستند؛ بلکه بهعنوان منابع منحصر بهفرد تصدیق خود هستند؛ زیرا این روابط شامل برابری، صمیمیت بالغ و تقابل میشوند (دی گود[13] و همکاران، 2009). گرینبرگ[14] (جیاناکوس، 2013) بیان کرده است که روابط با والدین و همسالان تأثیرات مستقلی بر خودگردانی دانشجویان دارد. افرادی که معتقدند به یک شبکه اجتماعی از ارتباط و تعهد دوجانبه تعلق دارند، حمایت اجتماعی را تجربه میکنند (بارمولا[15] و همکاران، 2012). گاهی تصور میشود که حمایت اجتماعی با توجه به مشترکبودن با نیازهای اساسی بشر، مستقل از سطوح استرس، اثر مستقیمی بر سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی دارد. همچنین فرض میشود که حمایت اجتماعی، وقایع استرسزای زندگی را کاهش و عملکرد مقابلهای را افزایش میدهد (آرستد[16] و همکاران، 2012). لو[17] و همکاران (2002) دریافتند که سطح افزایشیافته دریافت شده از حمایت اجتماعی ارتباط مثبت و مستقیمی با شرکت در فعالیتهای مثبت سلامتیآور دارد که شامل تغذیه مناسب، ورزش، تنآرامی، امنیت و ارتقای سلامت است. برعکس، دانشجویان با سطوح پایینتر حمایت اجتماعی، زمانی که با استرس مواجه میشوند، نسبت به آنهایی که سطوح بالاتری از حمایت اجتماعی دارند، بهطور قابلتوجهی بیشتر سیگار میکشند و بیشتر الکل مصرف میکنند (ریو[18] و همکاران، 2013).
تابآوری یکی دیگر از عواملی است که میتواند بر استرسپذیری افراد تأثیر بگذارد. تابآوری مجموعهای از تعاریف را شامل میشود که به پاسخهای فرد در شرایط سخت مرتبط است. تابآوری توانایی مقابله با استرس، توانایی مثبت فرد برای پاسخ دادن در شرایط تحت فشار است. بهنظر مستن و رید[19] (2002) تابآوری به الگویی از سازگاری مثبت در حضور تهدیدها (خطرها)ی فردی یا محیطی درخور توجه اشاره میکند. ریچاردسون[20]، نیجر[21]، جنسن[22] و کامپفر[23] (نقل از چانگ، 2008) تابآوری را فرایند مقابله کردن با وقایع مختلکننده، استرسزا یا چالشبرانگیز زندگی در نظر گرفتند؛ بهگونهای که برای فرد مهارتهای مقابله و حفاظتی افزون بر پریشانی ناشی از واقعه فراهم میکند. بهطور خلاصه، تابآوری به توانایی یا فرایندی اشاره میکند که فرد را قادر میکند بهطور موفقیتآمیزی با وقایع استرسزا و مصیبتهای زندگی مقابله کند. از لحاظ نظری، جوانانی که تابآوری دارند، علیرغم وجود فقر، عوامل خانوادگی یا مسائل اجتماعی، بهطور موفقیتآمیزی با شرایط مدرسه سازگار میشوند (فرایبورگ[24] و همکاران، 2003). بونانو[25] (2005) افراد را پس از یک حادثه بالقوه آسیبزا در زندگی (مرگ همسر، حمله تروریستی و ...) بهویژه کسانی که اختلال استرس پس از سانحه را نشان ندادند، بررسی کرد. نتایج نشان داد افرادی که تابآوری دارند، هیجان منفی کمتری در رابطه با آسیب و حادثه ابراز میکنند. تحقیقات مکرر نشان دادهاند جوانانی که تابآوری بالا دارند، نسبت به آنهایی که تابآوری کمتری دارند، کمتر احتمال دارد زمانی که سختیها را تجربه میکنند، مشکلات روانشناختی و رفتاری را گسترش دهند (کیمکوهن، 2007؛ لوتار و همکاران، 2000؛ مستن، 2001). در جوانانی که حوادث آسیبزا را تجربه کردهاند، تابآوری بهعنوان ساختاری مهم برای فهمیدن اینکه چرا برخی از جوانان در نهایت نشانههای اضطراب و افسردگی را گسترش میدهند و برخی نه، شناخته میشود (فارل و بارت[26] 2007).
همچنین در ارتباط با استرسپذیری، ویژگیهای شخصیت عوامل مهمی هستند؛ زیرا تعیین میکنند که افراد چگونه با وقایع استرسزا سازگار خواهند شد و چگونه بعد از این وقایع بهبود خواهند یافت (واتسون[27]، 1996). برخی تحقیقات نشان میدهند که انواع مختلف ویژگیهای شخصیتی به انواع مختلفی از سبکهای مقابلهای منجر میشوند. متغیرهای شخصیت الگوهایی از افکار، احساسات و اعمال را منعکس میکنند که در طی زمان و موقعیتها نسبتاً پایدار هستند (آندر[28]، 2012).
بکانلی و همکاران[29] (2004) و بورگر[30] (2006) شخصیت را بهعنوان الگوهای رفتاری باثبات در افراد و فرایندهای شخصی درونی تعریف میکنند. آنچه بهوسیله الگوهای رفتاری باثبات انجام میگیرد، عملکرد یکسان در هر مکان و زمانی است و آنچه الگوهای درونی شخصی را شامل می شود، عبارت است از تمام عواطف، شناختها و مراحل عاطفی رشدیافته در درون ما که تمام احساسات و افعال ما را تحت تأثیر قرار میدهد (نقل از زارعی و همکاران،1393). بایوشاپ[31] و همکارانش (نقل از کن رایت، 2008) پنج نوع شخصیت را معرفی کردند که قبلاً توسط کاستا و مک کرا معرفی شده بودند. این پنج نوع شخصیت روان رنجورخویی[32]، گشودگی[33]، برونگرایی[34]، سازگاری[35]، و وظیفهشناسی[36] هستند. هر یک از این شخصیتها بهروش منحصر بهفردی با استرس مقابله میکنند. بعد سازگاری شخصیت نشاندهندۀ ویژگیهای اعتماد، رک گویی، نوعدوستی، قابلیت پیروی، شرم و عطوفت و فکر حساس داشتن است. فرض میشود که افراد سازگار قدرشناس، شکاک، بخشنده، دلسوز، بافکر، گرم، مهربان و قابل اعتماد باشند. وظیفهشناسی نیز یکی از پنج عامل شخصیت است. این ویژگی شخصیتی به شایستگی، نظم، وظیفهشناسی، تلاش برای پیشرفت، انضباط نفس و سنجش و بررسی مرتبط میشود. افراد با میزان بالای وظیفهشناسی گرایش دارند که قابل اطمینان، مسئول، کارآمد، مولد، سازمان یافته، بابرنامه، قادر در بهتأخیر انداختن خشنودی، معتمد و بااخلاق باشند (مککرا و جان، 1992؛ نقل از آندر، 2012). روانرنجورخویی یکی دیگر از پنج عامل بزرگ شخصیت نشاندهندۀ اضطراب، خصومت، افسردگی، کمرویی، تکانشی بودن، ترحم به خود، دفاع شکننده خود، عصبی بودن، تناقض، زودرنجی، بیثباتی و نوسانهای خلقی است. برونگرایی نیز یکی از پنج عامل شخصیت است که نشاندهندۀ گرمی، جمعگرایی، جرأت، هیجانجویی و هیجانهای مثبت است. افراد با نمرات بالا در این خصیصه گرایش دارند فعال، پرحرف، باجرأت، خوشمزه، خوشرو، پرتوان، مشتاق، بیانگر، بیرونرونده و در جستجوی ارتباط اجتماعی باشند. افراد با برونگرایی بالا بیشتر احتمال دارد پس از وقایع ناسازگار با داشتن روابط اجتماعی نتایج مثبتی داشته باشند. گشودگی به تجارب جدید نیز بین پنج عامل شخصیت، نشاندهنده ابعادی از تخیل، زیباییشناسی، احساسات، اعمال، افکار و ارزشهاست. افراد با نمرات بالا در این خصیصه گرایش دارند هنرمند، کنجکاو خردمندانه، دروننگر، برخوردار از تخیل قوی، پاسخگوی هیجانی، بینشآفرین باشند و آنها فرایندهای فکری غیرمعمول و قضاوتهای نامتعارف دارند (مک کرا و جان، 1992؛ نقل از آندر، 2012).
با توجه به اینکه سلامت روان دانشجویان و جوانان از اهمیت ویژهای برخوردار است و ارتقای سطح سلامت و بهزیستی افراد به ارتقای سطح سلامت جامعه کمک میکند، توجه به عوامل تهدیدکننده سلامت روان افراد حایز اهمیت است. استرس در دانشجویان یکی از عواملی است که در صورت مدیریتنشدن و چارهاندیشی و درمان بموقع آن باعث به مخاطره افتادن سلامت روان و اختلال در کارکردهای روزانه دانشجویان میشود، بر سلامت روانی و جسمانی آنها تأثیرات مخربی میگذارد و باعث افت عملکرد تحصیلی آنها میشود. براین اساس، بررسی و شناسایی عوامل مؤثر و دخیل در آسیبپذیری دانشجویان در برابر استرس حایز اهمیت فراوان است. با توجه به مطالبی که در مقدمه پژوهش بیان شد، بهنظر میرسد عواملی، همچون حمایت اجتماعی، تابآوری، راهبردهای مقابلهای و ویژگیهای شخصیتی افراد با میزان آسیبپذیری افراد در برابر استرس و موقعیتهای استرسزا مرتبط باشند. در جستجوهای انجام شده توسط محقق در پژوهشهای رگرسیونی داخل و خارج کشور، پژوهشی یافت نشد که به بررسی تأثیر این چهار متغیر (حمایت اجتماعی، تابآوری، راهبردهای مقابلهای و ویژگیهای شخصیتی) بهصورت همزمان در پیشبینی آسیبپذیری افراد در مقابل استرس پرداخته باشد و نقش و میزان پیشبینیکنندگی هر یک از این عوامل را در آسیبپذیری افراد در برابر استرس مشخص کرده باشد. از این رو، انجام پژوهشی که به بررسی نقش عوامل متعدد در کنار یکدیگر در پیشبینی آسیبپذیری افراد در برابر استرس بپردازد، ضروری بهنظر میرسد. با عنایت به مطالبی که گفته شد، پژوهش حاضر با هدف پیشبینی آسیبپذیری در برابر استرس، بر اساس حمایت اجتماعی، تابآوری، راهبردهای مقابلهای و ویژگیهای شخصیتی در دانشجویان انجام گرفت. فرضیههای پژوهش نیز عبارتند از:
1- تابآوری، آسیبپذیری در برابر استرس را پیشبینی میکند.
2- حمایت اجتماعی، آسیبپذیری در برابر استرس را پیشبینی میکند.
3- ویژگیهای شخصیتی (روانرنجورخویی، برونگرایی، گشودگی به تجربه، سازگاری و مسئولیتپذیری)، آسیبپذیری در برابر استرس را پیشبینی میکنند.
4- راهبردهای مقابلهای (متمرکز بر حل مسئله، متمرکز بر هیجان، مقابله کماثر و مقابله بیاثر)، آسیبپذیری در برابر استرس را پیشبینی میکنند.
روش پژوهش
این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش حاضر تمامی دانشجویان دانشگاههای خوارزمی، آزاد و پیام نور شهر کرج در سال 92-1391 بودهاند که بالغ بر پنجاه هزار نفر هستند. طبق جدول کرسچی و مورگان تعداد نمونه 381 نفر برآورد شد. روش نمونهگیری چندمرحلهای تصادفی بوده است؛ بدین صورت که از هر دانشگاه سه دانشکده بهصورت نمونهگیری تصادفی انتخاب شد و سپس از بین دانشجویان این دانشکدهها به 50 نفر از دانشجویان که مایل به همکاری بودند پرسشنامه داده شد. معیار ورود به پژوهش اشتغال به تحصیل در دانشگاه در زمان پژوهش و تمایل دانشجو به شرکت در تحقیق بود. شایان ذکر است که برای انجام پژوهش و توزیع پرسشنامهها، محققان پس از هماهنگیهای لازم با مسئولان و ارائه معرفینامه و مجوز، موافقت لازم برای اجرای پژوهش را کسب کردند و در مرحله بعد با حضور در میان دانشجویان و معرفی خود و با ارائه توضیحات در زمینه ماهیت و اهداف پژوهش و چگونگی انجام آن و نقشی که هرکدام از دانشجویان در پژوهش خواهند داشت، رضایت آنها را در زمینه همکاری و شرکت در پژوهش جلب کردند. همچنین، به تمامی شرکتکنندگان اطمینان لازم داده شد که با توجه به بینام بودن پرسشنامهها اطلاعات آنها و پاسخهایشان کاملاً محرمانه خواهد ماند و بدین ترتیب، تمامی افراد با رضایت آگاهانه وارد فرایند پژوهش شدند. مجموعاً تعداد 450 پرسشنامه توزیع شد که بعضی از پرسشنامهها به علت نیمهپرشدن و مخدوش بودن پاسخها کنار گذاشته شد و نهایتاً تعداد نمونه 375 نفر باقی ماند و تجزیه و تحلیل بر روی آنها صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها در سطح آمار توصیفی، از میانگین، انحراف معیار و آزمون همبستگی پیرسون و در سطح آمار استنباطی از تحلیل رگرسیون چندگانه بهروش گامبهگام در سطح معناداری 05/0> P استفاده و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه هجده انجام شد.
ابزارهای پژوهش
1- چک لیست مهارتهای مقابلهای )[37](CS-R: این ابزار یک وسیله چندبعدی است که راههای برخورد مردم با استرس را بررسی میکند. این ابزار توسط کارور، اسکیرو و وینتروب (1989) بر اساس مدل لازاروس از استرس و مدل خودنظمبخشی رفتاری تهیه شد و در ایران برای نخستین بار ذوالفقاری، محمدخانی و ابراهیمی (نقل از ادیبراد، 1383) آن را ترجمه و هنجاریابی کردهاند. این ابزار شامل 72 سؤال و چهار خردهمقیاس شامل مقابله فعال یا مقابله متمرکز بر حل مسئله، مقابله متمرکز بر عاطفه یا هیجان، مقابله کماثر و مقابله بیاثر است. اعتبار و پایایی این آزمون توسط کارور و همکاران (1989) برای خردهمقیاسها بین 43/0 تا 76/0 گزارش شده است. ابراهیمی (1381) اعتبار درونی این پرسشنامه را در ایران برای خردهمقیاسها بین 63/0 تا 95/0 و پهلوانی (1382، نقل از ادیبراد، 1383) ضریب پایایی را بر اساس روش اسپیرمن - براون برای کل آزمون 84/0 گزارش کرده است. در پژوهش حاضر آلفای کرونباخ برای مقابله فعال یا مقابله متمرکز بر حل مسئله، مقابله متمرکز بر عاطفه یا هیجان، مقابله کماثر و مقابله بیاثر بهترتیب 69/0، 72/0، 82/0 و 86/0 به دست آمد.
2- مقیاس تابآوری بزرگسالان[38] ARS: این مقیاس که فرایبرگ و همکارانش درسال 2003 تهیه کردهاند، شامل 43 گویه با پنج زیرمقیاس است. این پنج بعد عبارتند از: مؤلفه شخصی یا قابلیتهای فردی، مؤلفه اجتماعی یا قابلیتهای اجتماعی، حمایت اجتماعی، پیوستگی یا انسجام خانوادگی و ساختار شخصیتی. در ایران برای نخستین بار روایی و پایایی مقیاس تابآوری بزرگسالان در پژوهش جوکار و سامانی (1387) ارزیابی شد. روایی مقیاس بهروش تحلیل عوامل و همبستگی با مقیاس تابآوری کانر و دیویدسون[39] (2003) و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای زیرمقیاسها بین 79/0 تا 85/0 حاصل شد. آنها گزارش کردند که آلفای کرونباخ برای تمامی ابعاد بالا بوده است و از دامنه 92/0 تا 75/0 و برای مجموع آیتمها (93/0= α) قرار دارد و در مجموع، نسخه فارسی این پرسشنامه ابزار مناسبی با روایی و اعتبار بالا برای اندازهگیری سطح تابآوری در بزرگسالان است (کرد میرزا، 1388). در پژوهش حاضر آلفای کرونباخ برای مقیاس 84/0 بهدست آمد.
3- مقیاس حمایت اجتماعی[40] (SS-A): واکس، فیلیپس، هالی، تامسون، ویلیامز و استوارت ( 1986) این مقیاس را تهیه کردهاند. این مقیاس دارای 23 سال است که سه حیطۀ خانواده، دوستان و سایرین را در نظر میگیرد. نمرهگذاری این مقیاس به صورت چهار درجهای بسیار موافق، موافق، مخالف و بسیار مخالف است. ابراهیمی قوام این آزمون را با تغییراتی در سال 1370 بر روی 100 دانشجو و 200 دانشآموز ایرانی اجرا کرده و روایی و اعتبار آن را بهدست آورده است. ابراهیمی قوام در پژوهش خود در سال1370ضریب پایایی آن را در نمونۀ دانشجویی محاسبه کرد که در کل مقیاس 90/0 بهدست آمد (حسینی و همکاران، 2011). در پژوهش مشاک (1385) برای تعیین اعتبار این پرسشنامه نمره کل آزمون و آزمون حمایت اجتماعی همبسته و ضریب همبستگی 17/0 بهدست آمد و ضرایب پایایی به دو روش آلفای کرونباخ و تنصیف برای کل مقیاس بهترتیب 72/0 و 70/0 بود. در پژوهش حاضر آلفای کرونباخ برای این مقیاس 83/0 بهدست آمد.
4- پرسشنامه پنج عاملی شخصیت :(NEO-FFI) این پرسشنامه، پنج عامل بزرگ شخصیت را اندازهگیری میکند. این آزمون را در سال 1985 کاستا و مک کری ارائه کردند. این ابزار دارای پنج شاخص اصلی است که عبارتند از: روانرنجورخویی، برونگرایی، بازبودن به تجربه، وجدانی بودن و توافق. این آزمون از پنج مجموعه 12 جملهای مربوط به هریک از شاخصها تشکیل شده است. شیوه نمرهگذاری سؤالها به صورت لیکرت پنجگزینهای شامل کاملاً مخالفم (1)، مخالفم (2)، نظری ندارم (3)، موافقم (4) و کاملاً موافقم (5) است. برخی پرسشها بهصورت معکوس نمرهگذاری میشوند. پس از مشخصشدن نمره هر سؤال، سؤالهای مربوط به هر عامل، نمره افراد در هر پنج عامل مشخص میشود. ضریب همبستگی حاصل از روایی همزمان بین فرم کوتاه و فرم بلند پرسشنامه بین 41/0 تا 75/0 گزارش شده است. اعتبار فرم کوتاه پرسشنامه با استفاده از روش باز آزمایی بین 65/0 تا 86/0 و ضریب حاصل از همسانی درونی این پرسشنامه (آلفای کرونباخ) بین 54/0 تا 79/0 گزارش شده است (رستمی و همکاران، 1392). در پژوهش ملکی و همکاران (1393) نیز میزان آلفای کرونباخ پرسشنامه برای خردهمقیاسهای روانآزردهخویی 82/0، برونگرایی 75/0، بازبودن 63/0، وجدانیبودن 55/0 و موافقتپذیری 81/0 بهدست آمده است. در پژوهش حاضر آلفای کرونباخ برای رنجورخویی، برونگرایی، بازبودن به تجربه، وجدانی بودن و توافق، بهترتیب 61/0، 64/0، 71/0، 76/0 و 85/0 بهدست آمد.
5- مقیاس نشانگان استرس[41]SSI : سید خراسانی و صدقیانی (1377) این مقیاس را ساختهاند. این مقیاس 51 ماده دارد و چهار دسته از نشانگان استرس را اندازهگیری میکند: نشانگان شناختی، عاطفی، رفتاری و جسمانی. مقیاس جسمانی 23 ماده، مقیاس رفتاری 12 و مقیاس عاطفی 7 ماده دارد. مقدار آلفای کرونباخ برای کل آزمون 86/0 گزارش شده است. برای خردهمقیاس جسمانی 90/0، برای خردهمقیاس عاطفی 88/0، خردهمقیاس شناختی 80/0 و برای خردهمقیاس رفتاری 78/0 گزارش شده است. گویههای این مقیاس از نوع لیکرتی شش درجهای هستند و نمرهگذاری آن از 0 (هرگز) الی 5 (خیلی زیاد) است (ادیبراد، 1383). در پژوهش حاضر آلفای کرونباخ برای این مقیاس 81/0 بهدست آمد.
برای تجزیه و تحلیل دادهها در این پژوهش با توجه به فرضیه تحقیق، از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گامبهگام استفاده شد.
یافتههای پژوهش
از نمونه مورد بررسی که 375 نفر بودند، 135 نفر را مردها و 240 نفر را زنها شامل میشدند. میانگین و انحراف استاندارد سن افراد نمونه نیز 51/3 ± 89/22 سال بوده است.
جدول 1. نتایج مربوط به همبستگی میان متغیرهای پیشبین با متغیر ملاک
متغیرها |
آسیبپذیری در برابر استرس |
|
تابآوری |
**64/0- |
|
حمایت اجتماعی |
**68/0- |
|
راهبردهای مقابلهای |
متمرکز بر حل مسئله |
**60/0- |
متمرکز بر هیجان |
**13/0- |
|
مقابله کماثر |
**39/0 |
|
مقابله بیاثر |
**46/0 |
|
ویژگیهای شخصیتی |
روانرنجورخویی |
**51/0 |
برونگرایی |
**34/0- |
|
گشودگی بهتجربه |
ns 06/0 |
|
سازگاری |
**42/0- |
|
مسئولیتپذیری |
**30/0- |
** 01/0 > P
در جدول (1) نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین متغیرهای پیشبین و ملاک ارائه شده است که بر این اساس، حمایت اجتماعی و تابآوری همبستگی 68/0- و 64/0- با آسیبپذیری در برابر استرس دارند که این مقادیر در 01/0>P معنادار است. جهت منفی این رابطه نشان میدهد که با افزایش مقدار حمایت اجتماعی و تابآوری میزان آسیبپذیری در برابر استرس کمتر خواهد شد. همچنین، همبستگی بین راهبردهای متمرکز بر حلمسئله، متمرکز بر هیجان، برونگرایی، سازگاری و مسئولیتپذیری با آسیبپذیری در برابر استرس منفی و معنادار است (01/0>P). مقدار همبستگی راهبردهای کماثر، بیاثر و روانرنجورخویی با آسیبپذیری در برابر استرس 39/0، 46/0 و 51/0 است که در 01/0>P معنادار هستند و جهت مثبت آنها نشان میدهد که با افزایش این مؤلفهها میزان آسیبپذیری نیز افزایش خواهد یافت.
جدول 2. ضرایب معادله رگرسیونی
گام 5 |
ضریب غیراستاندارد |
ضریب استاندارد (β) |
آماره T |
سطح معناداری |
|
B |
خطای استاندارد |
||||
مقدار ثابت |
45/252 |
32/18 |
- |
77/13 |
001/0 |
حمایت اجتماعی |
74/1- |
26/0 |
306/0- |
71/6- |
001/0 |
تابآوری |
426/0- |
064/0 |
28/0- |
68/6- |
001/0 |
روانرنجورخویی |
837/0 |
212/0 |
163/0 |
94/3 |
001/0 |
راهبرد حلمسئله |
661/0- |
139/0 |
203/0- |
74/4- |
001/0 |
راهبرد بیاثر |
454/0 |
125/0 |
145/0 |
62/3 |
001/0 |
نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گامبهگام نشان داد مقدار ضریب همبستگی چندگانه متغیرهای حمایت اجتماعی، تابآوری، روانرنجورخویی، راهبرد حلمسئله، راهبرد بیاثر با آسیبپذیری در برابر استرس 815/0 است و 4/66% از واریانس آسیبپذیری در برابر استرس بهواسطه این متغیرها تبیین شده است. با توجه به مقدار آماره F و سطح معناداری آن نیز این مقدار همبستگی و ضریب تعیین معنادار است ( 55/117 = F و 01/0>P). در جدول شماره دو نیز مقادیر B و β بهترتیب نشاندهنده ضریب استانداردنشده و ضریب استانداردشده رگرسیون هستند که نشاندهنده میزان تأثیر متغیرهای پیشبین در معادله رگرسیونی است و با توجه به مقادیر t مشاهده میشود که تأثیر تمامی متغیرهای موجود در معادله رگرسیونی معنادار است (01/0>P). مقادیر β مثبت نشان میدهد که اثر متغیر بر متغیر ملاک مثبت است و مقادیر β منفی نشان از تأثیر منفی متغیر بر متغیر ملاک است. بر این اساس، با توجه به جدول درصورت ثابت بودن سایر شرایط با افزایش یک واحد در هر یک از متغیرهای روانرنجورخویی و راهبرد بیاثر، بهترتیب به اندازه 163/0 و 145/0 واحد افزایش در متغیر آسیبپذیری در برابر استرس خواهیم داشت و همچنین، با افزایش یک واحد در متغیرهای حمایت اجتماعی، تابآوری و راهبر حلمسئله بهترتیب بهاندازه 306/0، 28/0 و 203/0 واحد کاهش در متغیر آسیبپذیری در برابر استرس خواهیم داشت.
با توجه به این نتایج، فرضیه یک و دو تأیید شدند و در فرضیه سه از میان ویژگیهای شخصیتی تنها روانرنجورخویی توانست آسیبپذیری در برابر استرس را پیشبینی کند. در فرضیه چهار از میان راهبردهای مقابلهای دو راهبرد حلمسئله و بیاثر توانستند آسیبپذیری را پیشبینی کنند. همچنین، ویژگیهای شخصیتی برونگرایی، گشودگی بهتجربه، سازگاری و مسئولیتپذیری و راهبردهای مقابلهای متمرکز بر هیجان و کماثر، توانایی پیشبینی آسیبپذیری دربرابر استرس را نداشتند.
بحث و نتیجهگیری
هدف از پژوهش حاضر بررسی متغیرهای حمایت اجتماعی، راهبردهای مقابلهای، تابآوری و ویژگیهای شخصیتی بهعنوان عوامل پیشبین در آسیبپذیری در برابر استرس بود. یافتههای پژوهش نشان میدهد متغیرهای حمایت اجتماعی، تابآوری، راهبرد مسئلهمدار، راهبرد بیاثر و ویژگی شخصیتی روانرنجورخویی 4/66% از تغییرات آسیبپذیری در برابر استرس را تبیین میکنند.
این نتیجه با نتایج تحقیقات زیر همخوانی دارد: فرایبورگ و همکاران (2003) که در آن این نتیجه حاصل شد که افرادی که تابآوری بالایی دارند، از منابع حمایتی استفاده میکنند تا مقابله مؤثری در مواجهه با استرس داشته باشند؛ دویل (2001): حمایت اجتماعی و خانوادگی باعث پرورش تابآوری در کودکان در مواجهه با مشکلات میگردد؛ آواستد (2007) که بیان میکند روابط خانوادگی و حمایت اجتماعی باعث استفاده بیشتر دانشجویان از راهبردهای مقابلهای سازگار و کاهش استرس میگردد؛ اسپیتزبرگ و همکاران (2012) چنین نتیجه میگیرند که چند پیشزمینه و عامل فردی وجود دارد؛ مانند: سن، جنس، طبقه اجتماعی، بلوغ هیجانی، خصوصیات شخصیتی مانند خوشبینی، مکان کنترل، روانرنجورخویی و برونگرایی که کاربرد و اثرگذاری راهبردهای مقابلهای را تعیین میکند؛ لو و لانگ (2012) که بیان میکنند ویژگیهای شخصیتی عواملی هستند که بر سبکهای مقابلهای و مواجهه با استرس اثر میگذارند؛ بلوگر و زاکرمن (نقل از مک کارتنی، 2007) که نشان میدهند تفاوت در چگونگی برخورد با استرس و انتخاب راهبرد مقابله افراد توسط ویژگیهای شخصیتی قابلتوجیه است و پاترسون (2003) که به این نتیجه دست یافت که پیشزمینه حمایت اجتماعی در انتخاب نوع راهبرد مقابلهای در برخورد با استرس اثرگذار است. همچنین، با نتایج تحقیقات مک گرا و کاستا (1986)، بلوک و زاکرمن (1995) و کارپنتر و اسکات (1992) مطابقت دارد.
همچنین، نتایج نشان میدهند که برای متغیر حمایت اجتماعی مقدار همبستگی منفی بهدست آمده است که این مطلب بیانگر آن است که هرچه فرد از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردار باشد، آسیبپذیریاش در برابر استرس کمتر است. این نتیجه با نتایج تحقیقات لو و همکاران (2002)، استپتو و همکاران (1996)، ماهات (1998)، کوهن و ویلز (1985)، گرلی (1991)، اسمیت (2007)، ملانکن و همکاران (2009)، کنی و رایس (1995)، کوین (1991)، کوهن و مکلی (1984) همسوست.
همچنین، در تابآوری نیز شاهد همبستگی منفی این متغیر با آسیبپذیری در برابر استرس هستیم و این بدین معنی است که افرادی که تابآوری بیشتری دارند، در مقابل استرس مقاومتر هستند و کمتر دچار آسیب میشوند و این یافته با یافتههای تحقیقات کوهن (2007)، لوتار و همکاران (2000)، مستن (2001)، فارل و بارت (2007)، بونانو (2005)، بونانو و کتنر (1997) و فرایبورگ و همکاران (2003) مطابقت دارد.
نتایج نشان میدهد ویژگی روانرنجورخویی با آسیبپذیری در برابر استرس همبستگی مثبت و معنادار دارد و ویژگیهای شخصیتی برونگرایی، سازگاری یا توافقپذیری و وظیفهشناسی یا همان مسئولیتپذیری با آسیبپذیری در برابر استرس همبستگی منفی دارند. این نتیجه با تحقیقات بایوشاپ (2001) و کاسپی، رابرتز و شاینر (2005)، لیزاکر و همکاران (2004)، تاشیرو (2003)، واتسون و دیوید (1999)، آندر (2012) و مک کارتنی (2007) همخوان است.
همچنین همبستگی منفی راهبردهای مقابلهای متمرکز بر حلمسئله و متمرکز بر هیجان با آسیبپذیری در برابر استرس است. این یافته با نتیجه پژوهشهای دانکلی و همکاران (2000)، آواستد (2007)، ماهات (1998)، ریو و همکاران (2012) و پرچرد و همکاران (2007) هماهنگ است. راهبردهای مقابلهای کماثر و بیاثر همبستگی مثبتی با آسیبپذیری در برابر استرس دارند. با توجه به این نکته که این دو راهبرد معادل راهبرد اجتنابی در سایر تحقیقات است، نتیجه این یافته با نتایج تحقیقات الکساندر و هریسون (2013) و آواستد (2007) مطابقت دارد.
در تبیین این نتایج میتوان گفت که تابآوری با توانایی بالای خودگردانی همراه میشود که شامل تعدیلکردن سطح خودکنترلی شخص در سطوح بالا یا پایین است؛ بهگونهای که موقعیت ایجاب میکند و استفاده از هیجانهای مثبت در فرایند مقابله است. تابآوری افراد را از حوادث بدی که برایشان اتفاق میافتد، محافظت نمیکند؛ اما به آنها کمک میکند تا بهطور مؤثرتری با استرس مقابله کنند. تابآوری ساختاری چندبعدی است که شامل مهارتهای روانشناختی و توانایی استفاده از عوامل محیطی و سیستمهای حمایتی برای مقابله با استرس است (ورنر، 1993؛ نقل از آرماتا و بالدوین، 2008). بهطور درخور توجهی نشان داده شد اشخاص داغدیدهای که تابآوری دارند، هیجان منفی کمتری را نسبت به اشخاصی که تابآوری کمتری دارند، ابراز میکنند و زمانی که از آن سختی بحث میکنند، هیجان مثبت بیشتری نشان میدهند (بونانو و کتنر، 1997؛ نقل از آرماتا و بالدوین، 2008). مکانیسم این رابطه ممکن است تا اندازهای ناشی از راهبردهای مقابلهای ممکن باشد. شواهد تحقیقات در مورد راهبردهای مقابلهای نشان دادند که اشخاص خوشبین نسبت به اشخاص بدبین به استفاده از راهبردهای مقابلهای سازگارتر (برای مثال، مسئلهمداری، برنامهریزی فعال، جستجوی اطلاعات) تمایل بیشتری دارند (دی ویلرز و ون در برگ، 2012). راهبردهای مقابلهای به فعالیتهای شخص و تلاشهای معطوف شده به مدیریت کردن مشکلات و هیجانها و متأثرکردن پیامدهای فیزیکی و روانشناختی اشاره میکند (سامر فیلد و مک کرا، 2000). راهبردها عموماً بهعنوان متغیرهای میانجی تصور میشوند، هنگام تجربهکردن یک استرسور فراخوانده میشوند و تا حدی جزئی یا بهطور کامل توضیحدهندۀ رابطۀ بین استرسور و پیامد آن هستند. تحقیقات قبلی نشان میدهند توانایی دانشجویان برای ارتباط مؤثر و تنظیم هیجانها در حفظ روابط و کاهش استرس اثر دارد. همچنین، نشان داده شد تبادل مثبت در روابط خانوادگی، مانند حمایت اجتماعی و ایجاد فرصت برای خودمختاری، توانایی دانشجویان را برای سروکار داشتن با استرس افزایش میدهد (کنی و رایس، 1995) و مکانیسمهای مقابلهکردن مانند استفاده از حمایت اجتماعی در مدیریت اثرهای استرس مؤثر است.
حمایت اجتماعی یک اثر تقلیلدهنده را نشان میدهد که عمدتاً زمانی که مردم با استرس زیادی مواجه هستند، محافظتکننده است. پژوهشگران برجسته در زمینه مقابلهکردن، موافقند که حمایت اجتماعی یک عامل اساسی از مدل جامع استرس و مقابلهکردن است (مک کارتنی، 2007)؛ در حالی که برخی محققان جستجوی حمایت اجتماعی را به عنوان یک راهبرد مقابلهای بررسی میکنند، اکثرشان حمایت اجتماعی را در زمره مدلهای استرس و مقابله بهعنوان یک منبع مقابلهکردن جای میدهند. پاترسون (2003) بیان میکند که هنگام بررسی منابع استرس، منابع حمایتی مهم هستند؛ زیرا انواع مختلفی از حمایت اثرهای متفاوتی بر سطوح استرس دارد. همچنین، هنگام بحث از حمایت و استرس، پاترسون مدلی از اثرهای اصلی و تقلیلدهندۀ حمایت اجتماعی و مقابلهکردن طرحریزی میکند. در این مدل، محقق توضیح میدهد که با بیشتر بودن حمایت اجتماعی در دسترس، بیشتر احتمال کاهش استرس وجود دارد، چون روشهای مقابله کردن و حمایت ترکیب میشود. در نظرگرفتن حمایت اجتماعی بهعنوان منابع مقابلهای از فرضیههایی که بیان میکنند حمایت اجتماعی یک عامل واسطه بین ویژگیهای شخصیتی و سازگاری است، حمایت میکنند. بنابراین، فرض میشود افراد با ویژگیهای شخصیتی متفاوت، میزان متفاوتی حمایت از محیط اجتماعیشان جذب میکنند. استدلالکنندگان این فرضیه پیشنهاد میکنند که محیط اجتماعی ممکن است بر انتخاب واقعی راهبرد مقابلهای بهکارگرفته شده و مهارتی که راهبرد مقابلهای با آن نمایش داده میشود اثر بگذارد؛ در نتیجه ویژگیهای شخصیتی بهطور غیرمستقیم بر سازگاری اثر میگذارد (کارپنتر و اسکات، 1992). لازاروس (1991) در نظریه ارزیابی شناختیاش در دستهبندی موقعیتها بهعنوان تهدیدآمیز یا غیرتهدیدآمیز بر تفاوتهای فردی تأکید کرد. درنتیجه استرسور یکسان پاسخهای مثبت و منفی میتوانند همزمان و باهم رخ بدهند. نخستین ویژگی شخصیتی که در ارتباط با مقابلهکردن بررسی شده روانرنجورخویی است. بررسی تحقیقات نشان میدهد که سطوح بالای روانرنجورخویی با راهبردهای مقابلهای ناسازگار مانند خصومت یا مقابله اجتنابی، همراه میشود. در حالی که بررسی تحقیقات از اینکه روانرنجورخویی مستقیماً بر سازگاری با استرس اثر میگذارد، حمایت میکند، بسیاری از محققان موافقند که روانرنجورخویی بهطور غیرمستقیم نیز سازگاری را بهواسطه اثرگذاری بر انتخاب مقابله و مقابلهکردن مؤثر، متأثر میسازد (مککارتنی، 2007). نتایج چندین پژوهش نشان میدهد که روانرنجورخویی با استفاده افزایشیافته از مقابله هیجانمدار همراه شده است. سطوح بالای روانرنجورخویی برای پیشبینی استناد بر راهبردهای هیجانمدار مختلف مثل فرار - اجتناب و تنظیم هیجانی استفاده میشود.
نتیجه این پژوهش حاکی از اهمیت عوامل حمایت اجتماعی، راهبردهای مقابلهای مسئلهمدار و بیاثر، تابآوری و ویژگی شخصیتی روانرنجورخویی در پیشبینی آسیبپذیری در برابر استرس است و اینکه این عوامل پیشبینی کنندههای معناداری در آسیبپذیری در برابر استرس هستند که این نتیجه میتواند مورد استفاده روان درمانگران برای درمان افراد گردد.
یافتههای این پژوهش باید با توجه به محدودیتهای آن مورد توجه قرار گیرد. محدودیتهای جامعه آماری پژوهش و نوع پژوهش که از نوع همبستگی و پیشبین است، محدودیتهایی را در زمینه تعمیمدهی یافتهها، تفسیر و اسنادهای علتشناسی متغیرهای بررسی شده مطرح میکند که باید در نظرگرفته شود. از جمله محدودیتهای دیگر این پژوهش عدمهمکاری دانشجویان در تکمیل پرسشنامهها و ناقص ماندن تعدادی از آنها بود و همچنین، با توجه به این که پژوهش حاضر در میان دانشجویان سه دانشگاه کشور صورت گرفته است، باید در تعمیم یافتههای پژوهش حاضر به سایر افراد و دانشجویان دیگر احتیاط نمود. یکی دیگر از محدودیتهای این مطالعه را میتوان استفاده از روش خودگزارشدهی برای سنجش متغیرهای روانشناختی دانشجویان برشمرد. پیشنهاد میشود در مطالعات بعدی در کنار ابزارهای خودگزارشدهی از مصاحبه و معاینه بالینی نیز برای تشخیص مشکلات روانشناختی دانشجویان استفاده شود. همچنین، به بررسی دیگر عوامل مؤثر در ارتباط با استرس در دانشجویان پرداخته شود. سرانجام، با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد میگردد تا مراکز مشاوره دانشجویی در دانشگاهها با برگزاری کارگاههای مدیریت و مقابله با استرس، به ارتقای سطح بهزیستی روانشناختی و سلامت روان دانشجویان کمک کنند.
[1] Brown
[2] Bayram
[3] Alexander & Harrison
[4] Cassidy
[5] selye
[6] Billi & Miller
[7] Lumley
[8] Larson
[9] Somerfield & McCrae
[10] Ross & Cohen
[11] Gagné & Melançon
[12] Cohen & Wills
[13] De Goede
[14] Greenberg
[15] Barmola
[16] Årestedt
[17] Lo
[18] Reeve
[19] Masten & Reed
[20] Richardson
[21] Niger
[22] Jensen
[23] Kampfr
[24] Friborg
[25] Bonanno
[26] Farrell & Barrett
[27] Watson
[28] Onder
[29] Bacanlı etal
[30] Burger
[31] Bishop
[32] Neuroticism
[33] Openness
[34] Extraversion
[35] Adaptability
[36] Conscientiousness
[37] Check list of coping skills
[38] Adults Resiliency scale
[39] Connor & Davidson Resiliency Scale
[40] social support Test
[41] Stress Syndrome Scale