Authors
1 Department of psychology, Khorasgan(Isfahan) Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran
2 University of Isfahan
Abstract
Keywords
اختلال نقص توجه/ بیشفعالی (ADHD) یکی از رایجترین و عمومیترین اختلالهای رفتاری و مشکلات روانشناختی کودکان است (بارکلی[1]، 1997). این اختلال، اختلالی عصبی- رشدی است که با سه ویژگی اصلی؛ یعنی نارسایی توجه، بیش فعالی و تکانشگری توصیف می شود و بر 3 تا 7 درصد از کودکان اثر میگذارد (انجمن روانپزشکی آمریکا[2]،2000 ). سن شروع این اختلال را پیش از 5 سالگی (سازمان بهداشت جهانی[3]، 1996) یا 7 سالگی (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2000) تعیین کردهاند، ولی با این وصف، تعیین سن برای این اختلال کار دشواری است، چرا که یافتهها نشان دادهاند گاهی این اختلال پس از سنین یاد شده تشخیص داده میشود (اپلیگیت[4] و همکاران، 1997) و از این رو میتوان نتیجه گرفت که تاکید بر ملاک قرار دادن سن 7 سال در تشخیص، کاربردی ندارد (بارکلی، 1997).
بارکلی (1997) تعریف زیر را ارائه میدهد: « اختلال نقص توجه/بیش فعالی عبارت از اختلال رشدی در توجه، کنترل تکانش، بیقراری، و هدایت رفتار است که به صورت طبیعی به وجود میآید و ناشی از اختلالات عصب شناختی، حسی، حرکتی یا هیجانی نیست». این اختلال معمولاً با سه رفتار اساسی بی توجهی، بیشفعالی وتکانشگری توصیف شده است. در بی توجهی که از علایم اصلی این اختلال است، توجه فرد جلب محرکهای نامربوط میشود و از محرکهای اصلی چشم پوشی میشود. بیشفعالی کودک با فعالیت حرکتی نمایان میشود و تکانشگری او با نداشتن کنترل در زمانی که نیاز به کنترل داشتن است و یا انجام رفتار بدون فکر کردن بروز داده میشود. این اختلال بر رشد کودکان، از جمله در رشد یادگیری، تکلم و زبان تأثیر زیادی داشته، با بسیاری از مشکلات از قبیل خواب، هیجانی، ارتباطی، رفتاری، تحصیلی و غیره در ارتباط است (کاپلان و سادوک[5]، 2003 ؛ ترجمه رفیعی، 1383).
امروزه از میان اختلالات دوران کودکی، از طرف متخصصان، معلمان و والدین به اختلال نقص توجه/بیش فعالی توجه زیادی شده است. برای مثال، در طی دهةگذشته این اختلال یکی از گستردهترین اختلالات کودکی بوده که میزان مراجعهاش به مراکز درمانی از سایر اختلالات دیگر بیشتر بوده است. در خصوص توجه فراوان به این موضوع میتوان گفت، اختلال نقص توجه/بیش فعالی برای بسیاری از دانشآموزان مشکلات قابل توجهی را بر عملکرد تحصیلی، شناختی، اجتماعی، هیجانی وسپس در بزرگسالی بـر عملــکرد شــغلی و خــانوادگی آنــها ایــجاد میکند. تشخیص و مداخلة زود هنگام اختلال نقص توجه/بیش فعالی به شناخت و درمان بسیاری دیگر از اختلالات کمبود همچون اختلال نافرمانی مقابلهای، اختلال سلوک، ناتوانیهای یادگیری و مشکلات تحصیلی کمک میکند (کازدین و وایتلی[6]، 2006، نوک و همکاران،2007) .
یکی دیگر از اختلال های دوران کودکی و نوجوانی، اختلال نافرمانی مقابلهای است که یکی از علل رایج ارجاع کودکان به کلینیکهای روانشناسی و مشاوره است (بارکلی، 1997). بر اساس تعریف متن تجدید نظر شده در چهارمین راهنمای تشخیصی وآماری اختلالات روانی (DSM- IV–TR)، «اختلال نافرمانی مقابلهای الگوی پایداری منفیکاری، نافرمانی، لجبازی، خصومت و سرکشی در برابر اولیای قدرت است.» این گونه رفتارها در چهار مورد (و یا بیشتر) از معیارهای زیر در شش ماه گذشته باید وجود داشته باشند: ابراز کج خلقی، بحث و جدل با بزرگسالان، بی اعتنایی یا رد همکاری با در خواستها و اصول بزرگسالان، انجام عمدی کارهایی که مزاحم دیگران است، سرزنش دیگران به خاطر کوتاهی خود، حساسیت، خشم، بیزاری و کینه توزی (کاپلان و سادوک، 2003 ؛ ترجمه رفیعی، 1383). این رفتارها باید فراوانتر از آنچه برای سن و سطح رشدی معمول است، روی داده، مشکلات خانوادگی و تحصیلی مهمی به وجود آورد. اختلال نافرمانی مقابلهای معمولاً بین 8 تا 12 سالگی نمایان میشود و شیوع آن در پسرها بیشتر از دخترهاست (کازدین و وایتلی، 2006، نوک وهمکاران، 2007). شیوع اختلال نافرمانی مقابلهای در DSM-IV-TR، 2 تا 16 درصد ودر تحقیقات یوسفی و همکاران (1379) و نامداری و نظری (1386)، به ترتیب 3/6 درصد و 7/17 درصد برآورد شده است. تحقیقات دربارة سبب شناسی اختلال نافرمانی مقابلهای، ترکیبی از خصوصیات و گرایش های ژنتیکی یا زیست شناختی کودکان، شیوههای فرزند پروری ناکارا و شرایط محیطی را عنوان کردهاند (بیهان و کار[7]، 2000؛ دیک، ویکن و کاپریو[8]، 2005) .
تشخیص کودکان با اختلال نقص توجه/بیش فعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای کار سادهای نیست. برای تشخیص دقیق باید چند ارزیابی جداگانه صورت گیرد و با والدین و معلم مصاحبه شود. در مصاحبه با والدین رفتار کودک، پیشینة رشد او، پیشینة پزشکی، تعاملات والد-کودک و خصوصیات والدین بررسی میشود. در این خصوص یکی از ابزارهایی که برای تشخیص این دو اختلال ساخته شده، SNAP-IV است.
سوانسون[9]و همکاران (2001) مقیاس درجهبندی SNAP-IV را هنجاریابی نمودهاند. تحلیل عاملی نشان داده است که این مقیاس از سه عامل اشباع شده است. این سه عامل عبارت از نقص توجه، بیشفعالی/ تکانشگری و اختلال نافرمانی مقابلهای است.
در ایران نیز هوشیاری (1384) مقیاس درجهبندی SNAP-IV را بر روی کودکان 7-12 سال شهر تهران برای تشخیص اختلال نقص توجه/ بیشفعالی هنجاریابی کرده است. در پژوهش مذکور فرم والدین شامل 18 سوال برای تشخیص اختلال نقص توجه/ بیشفعالی هنجاریابی شده است. یافتههای این پژوهش نشان داد روایی ملاکی آزمون 48/0 است و ضریب پایایی با روش آلفای کرونباخ 90/0 و دونیمه کردن 76/0 است.
همچنین، با توجه به اینکه این مقیاس مطابق با ملاکهای DSM-IV-TR بوده، سؤالهای آن جنبة مثبت دارند در سالهای اخیر در اکثر تحقیقات و مقالات برای ارزیابی و تشخیص اختلال ADHD و ODD از این ابزار استفاده شده است (امسلی و همکاران، 2004؛ کایلین لامب، 2006؛ جی اسپنسر وهمکاران، 2006؛نقل از محمدی، 1389. اسمیت وهمکاران، 2006 ؛ گیتا اچ لوبک و همکاران، 2007؛ نظری ام .ای و همکاران 2009؛ دل اگلنو وهمکاران، 2009؛ داینین و فیتز ژرالد، 2010؛ عبد ای-های و همکاران، 2010؛ کربای وهمکاران، 2010؛ کوکیرت وهمکاران،2009 ؛سوانسون و همکاران، 2001 ؛سوانسون و همکاران، 2010؛ ابیکوف و همکاران، 2009 ؛بوساین و همکاران، 2010؛ کیوو همکاران 2007 و کیو و همکاران، 2010) .
با توجه به نتایج تحقیقات فوق، مسأله اساسی تحقیق حاضر، بررسی ویژگیهای روانسنجی (روایی و پایایی) مقیاس درجهبندی SNAP-IV برای تشخیص کودکان با اختلال نقص توجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای شهر اصفهان است.
روش
با توجه به هدف و ماهیت پژوهش حاضر، از روش تحقیق توصیفی از نوع آزمون سازی استفاده شد (دلاور، 1380؛ نقل از محمدی، 1389) در این پژوهش، ویژگیهای روانسنجی مقیاس درجهبندی SNAP-IV برای تشخیص اختلال های نقصتوجه/ بیشفعالی و نافرمانی مقابلهای در دانشآموزان دوره ابتدایی بررسی گردید.
جامعه پژوهش: جامعه آماری پژوهش، کلیة دانشآموزان دختر و پسر پایههای اول تا پنجم دورة ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 89-88 بودند.
روش نمونهگیری و حجم نمونه: برای انتخاب آزمودنیها تعداد 500 نفر دانشآموز به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. شیوة نمونهگیری بدین صورت بود که از پنج ناحیه آموزشی شهر اصفهان از روی فهرست مدارس ابتدایی موجود در گروه طرح و برنامه سازمان آموزش و پرورش استان اصفهان، 10 مدرسه ابتدایی (5 مدرسه دخترانه و 5 مدرسه پسرانه) به شیوة تصادفی از میان مدارس نواحی مذکور انتخاب شدند (از هر ناحیه آموزشی 2 مدرسه). سپس با در نظر گرفتن کلاسهای موجود در پایههای اول تا پنجم، تعداد نمونه مورد بررسی به صورت تصادفی انتخاب گردید.
ضمناً با استفاده از پرسشنامه کانرز والدین، تعداد 30 نفر دانشآموز مبتلا به اختلال نقصتوجه/ بیشفعالی انتخاب شدند تا با 30 نفر دانشآموز عادی (فاقد اختلال ADHD) مقایسه شوند (روایی تشخیصی).
ابزار پژوهش: در این پژوهش از ابزارهای زیر استفاده شد:
1- مقیاس درجهبندی SNAP-IV: ویرایش جدید این مقیاس، برای ارزیابی و تشخیص اختلال نقصتوجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای به کار میرود. این مقیاس ابتدا در سال 1980 توسط سه مؤلف به نام های سوانسون نولان و پلهام[10] بر اساس DSM ساخته و با حروف اول اسامی سازندگان آزمون به نام SNAP شناخته شد. همزمان با تجدید نظر در ملاک های DSM و تدوین DSM- IV مقیاس مذکور نیز بازنویسی و در سال 2001 منتشر شد (سوانسون و همکاران 2001). این مقیاس دارای30 سؤال شامل: 10 سؤال مربوط به نقصتوجه، 10 سؤال مربوط به بیشفعالی/ تکانشگری و 10 سؤال مربوط به اختلال نافرمانی مقابلهای است. تحقیات زیادی روایی و پایایی این مقیاس را تایید نموده اند (امسلی و همکاران، 2004؛ کایلین لامب، 2006؛ جی اسپنسر وهمکاران، 2006؛ اسمیت و همکاران، 2006 ؛ گیتا اچ لوبک و همکاران، 2007؛ نظری ام .ای و همکاران 2009؛ دل اگلنو وهمکاران، 2009. نقل از محمدی، 1389؛ داینین و فیتز ژرالد، 2010؛ عبد ای-های و همکاران، 2010؛ کربای وهمکاران، 2010؛ کوکیرت وهمکاران،2009 ؛سوانسون و همکاران، 2001 ؛سوانسون و همکاران، 2010؛ ابیکوف و همکاران، 2009؛ بوساین و همکاران، 2010؛ کیوو همکاران 2007 و کیو و همکاران، 2010) .
2- مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای (ODDRS): این مقیاس را هومرسن، موری، اوهان و جانسون[11] (2006) برای تشخیص کودکان با اختلال نافرمانی مقابلهای بر اساس ملاکهای DSM- IV-TR ساخته شده اند و برای کودکان 5-15 سال استفاده میشود. ضریب پایایی (همسانی درونی) مقیاس به روش آلفای کرونباخ 92/0 و ضریب پایانی آن به روش بازآزمایی 95/0=r در سطح 001/0 P< توسط سازندگان مقیاس گزارش شده است. این مقیاس از سوی عابدی (1387) بر روی دانشآموزان پایههای اول تا پنجم دبستان شهر اصفهان روایی سنجی و اعتباریابی شده است. عابدی (1387) ضریب پایایی (همسانی درونی) این مقیاس را به روش آلفای کرونباخ 93/0 و ضریب پایایی آن را به روش بازآزمایی 94/0 محاسبه کرده و روایی این مقیاس نیز توسط 5 نفر روانشناس و روان پزشک تایید شده است.
3- پرسشنامه کانرز والدین: این پرسشنامه در سال 1999 از سوی کانرز وهمکاران استاندارد شده است .فرم والدین مقیاس کانرز دارای 48 سؤال است که والدین کودک آن را تکمیل میکنند. کانرز و همکاران (1999) پایایی این مقیاس را 90/0 گزارش نمودهاند. اعتبار این پرسشنامه از سوی موسسه علوم شناختی 85/0 گزارش شده است (علیزاده، 1384 ) .
پس از ترجمه مقیاس درجهبندی SNAP-IV، ابتدا آزمون برروی والدین 30 آزمودنی دبستانی، از سوی افراد متخصص (کارشناسی ارشد روانشناسی) برای آزمایش مقدماتی اجرایی شد. برای اطمینان از این که اجرا کنندگان سؤال ها را درک میکنند وبه منظور خطای احتمالی در ترجمه، از یکی از استادان زبان انگلیسی تقاضا شد دوباره آزمون را از فارسی به انگلیسی برگرداند (back translation). دستور اجرای آزمون هم به گونه ای تهیه شد که اجرای آن دقیقاً با همان ضوابطی صورت گیرد که آزمون اصلی صورت میپذیرد. آزمایندگان، در این مرحله، با دقت سؤال ها و مشکلاتی را که در ضمن اجرا پیش میآمد، برای بررسی مجدد یادداشت میکردند. از نتیجة این اجرای مقدماتی و آزمایشی، برای کسب اطمینان از عدم مشکلات احتمالی در اجرا استفاده شد.در هنجاریابی اصلی نمونة مورد استفاده به صورتی انتخاب گردید که کودکان از همة طبقات اجتماعی- اقتصادی، تحصیلات والدین در تمامی سطوح، و مناطق جغرافیایی باشد. در انجام نمونهگیری در سطح شهر اصفهان نیز همین روش استفاده شد و ملاحظات فوق در انتخاب کودکان منظور گردید. پس از اخذ مجوز از آموزش و پرورش به دبستانهای شهر اصفهان مراجعه شد. از میان کودکان دبستانی شهر اصفهان 500 نفر با استفاده از ضوابط از پیش تعیین شده به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای برای بررسی نهایی انتخاب شدند.
روشهای تجزیه و تحلیل دادهها: در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل دادهها از میانگین، انحراف معیار و روشهای متعارف آزمون سازی (تعیین روایی، تحلیل عاملی و پایایی) استفاده شد.
یافتهها
برای بررسی روایی سازه در این پژوهش از تحلیل عاملی استفاده گردید که نتایج آن در این بخش ارائه شده است:
با توجه به جدول 1 آزمون KMO حجم نمونه برای تحلیل عوامل مناسب بود. مقدار این شاخص (KMO) از صفر تا یک تغییر میکند که 9/0 تا 1 عالی، 8/0 تا 9/0 خوب، 7/0 تا 8/0 رضایت بخش، 6/0 تا 7/0 متوسط و اگر بین 5/0 تا 6/0 باشد، حجم نمونه ناکافی است و کمتر از 5/0 غیر قابل محسوب میشود (سرنی وکیرز[12]، 1987؛ به نقل از مولوی، 1386). همچنین، نتایج آزمون بارتلت نشان داد که ماتریس ضرایب همبستگی متغیرها در جامعه، یک ماتریس واحد را تشکیل میدهد. میتوان از تحلیل عوامل برای کشف عوامل استفاده کرد.
جدول 2 نتایج مقادیر استخراج شده پس از چرخش برای عاملها
عاملها |
مقادیر استخراج شده بعد چرخش |
||
مقادیر ویژه |
درصد واریانس |
درصد تراکمی |
|
1 |
37/7 |
57/24 |
57/24 |
2 |
76/2 |
88/7 |
46/32 |
3 |
57/1 |
09/7 |
55/39 |
همان طور که در جدول 2 قابل مشاهده است، تحلیل عامل با چرخش ابلیمین سه عامل را به دست داد که مجموعاً 55/39 درصد از واریانس مقیاس درجهبندی SNAP-IV را تبیین می کند.
جدول3 – سؤالهای و بارهایعاملی تشکیلدهندهمقیاس درجهبندی SNAP-IV
در سه عامل به دست آمدهبعد ازچرخش
عوامل سوال |
عامل I نقص توجه |
عامل IIبیش فعالی/ تکانشگری |
عامل III نافرمانی مقابلهای |
1 |
45/0 |
|
|
2 |
50/0 |
|
|
3 |
49/0 |
|
|
4 |
52/0 |
|
|
5 |
57/0 |
|
|
6 |
53/0 |
|
|
7 |
63/0 |
|
|
8 |
53/0 |
|
|
9 |
61/0 |
|
|
10 |
64/0 |
|
|
11 |
|
62/0 |
|
12 |
|
57/0 |
|
13 |
|
61/0 |
|
14 |
|
54/0 |
|
15 |
|
54/0 |
|
16 |
|
44/0 |
|
17 |
|
51/0 |
|
18 |
|
42/0 |
|
19 |
|
49/0 |
|
20 |
|
59/0 |
|
21 |
|
|
60/0 |
22 |
|
|
73/0 |
23 |
|
|
59/0 |
24 |
|
|
58/0 |
25 |
|
|
27/0 |
26 |
|
|
53/0 |
27 |
|
|
58/0 |
28 |
|
|
75/0 |
29 |
|
|
59/0 |
30 |
|
|
65/0 |
درصد واریانس استخراج شده |
57/24 |
46/32 |
55/39 |
همان طور که در جدول شماره 3 ملاحظه میگردد، بارهای عاملی سؤالها در سه عامل ارائه شده است. با توجه به نتایج این جدول سؤالهای 1 تا 10 بیشترین بار عاملی یا همبستگی را با عامل اول دارند و با توجه به محتوای این سؤالها میتوان ادعا کرد که این سؤالهای نقصتوجه را میسنجد. از سؤال 11 تا 20 هم بیشترین بار عاملی یا همبستگی را با عامل دوم دارند و با توجه به محتوای سؤالها میتوان ادعا کرد که این سؤالها بیشفعالی را میسنجد. البته، قابل ذکر است که سؤال 25 با عامل دوم بار عاملی و همبستگی دارد، ولی به همان اندازه با عامل سوم نیز همبستگی دارد،که نشان دهندة این نکته است که این سؤال، سؤال خوبی نیست و به طور خالص یک چیز را نمیسنجد. از سؤال 21 تا 30 نیز بیشترین بار عاملی یا همبستگی را با عامل سوم دارند و با توجه به محتوای سؤالها میتوان ادعا کرد که این سؤالها اختلال نافرمانی مقابلهای را میسنجد. البته، قابل ذکر است که سوال 25 با بار عاملی کمتر از 30/0 میتواند در مقیاس نهایی حذف گردد.
همبستگی بین عوامل نیز در جدول 4 ارائه شده است:
جدول 4- ضرایب همبستگی بین عوامل (نقص توجه، بیشفعالی/ تکانشگری و نافرمانی مقابلهای)
عوامل |
نفص توجه |
بیش فعالی / تکانشگری |
نافرمانی مقابلهای |
نفص توجه |
1 |
|
|
بیش فعالی / تکانشگری |
62/0 * |
1 |
|
نافرمانی مقابلهای |
49/0 * |
70/0 * |
1 |
جدول 4 نشان میدهد که بین عوامل مقیاس SNAP-IV همبستگی در سطح 05/0 P وجود دارد. همچنین، برای بررسی روایی همزمان در این پژوهش از همبستگی بین نمرههای مقیاس درجهبندی SNAP-IV با پرسشنامه کانرز والدین و مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای (ODDRS) استفاده گردید که نتایج آن در جداول 5 ارائه شده است:
جدول 5- ضرایب همبستگی بین نمرههای مقیاس درجهبندی SNAP-IV با پرسشنامه کانرز والدین
و مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای (ODDRS)
SNAP-IV مقیاس درجه بندی |
پرسشنامه کانرز والدین |
مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای |
نقص توجه |
72/0** |
- |
بیش فعالی/تکانشگری |
76/0** |
- |
نافرمانی مقابلهای |
- |
73/0** |
نتایج جدول 5 نشان میدهد بین پرسشنامه کانرز والدین و خرده مقیاسهای نقصتوجه و بیشفعالی/ تکانشگری همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، بین مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای و مقیاس درجهبندی SNAP-IV همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
در جدول 6 خلاصه تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) تفاوت دو گروه عادی و ADHD براساس مقیاس SNAP-IV ارائه شده است.
جدول 6- خلاصه تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) تفاوت دو گروه عادی و ADHD براساس مقیاس SNAP-IV
منابع |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
سطح معناداری |
مجذور اتا |
توان آزمون |
نقص توجه |
3/82 |
1 |
3/82 |
001/0 |
88/0 |
100 |
بیش فعالی/ تکانشگری |
42/76 |
1 |
42/76 |
001/0 |
76/0 |
98/0 |
نافرمانی مقابلهای |
28/98 |
1 |
28/98 |
001/0 |
92/0 |
100 |
نتایج جدول 6 نشان میدهد بین دو گروه دانشآموزان عادی ADHD براساس مقیاس SNAP-IV تفاوت معناداری وجود دارد.
در جدول 7 خلاصه تحلیل واریانس چند متغیری (مانوار) تفاوت دو گروه پسر و دختر براساس مقیاس SNAP-IV ارائه شده است.
جدول 7 - خلاصه تحلیل واریانس چند متغیری (مانوار) تفاوت دو گروه پسر و دختر براساس مقیاس SNAP-IV.
منابع |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
سطح معناداری |
مجذور اتا |
توان آزمون |
نقص توجه |
4/92 |
1 |
4/92 |
12/0 |
12/0 |
059/0 |
بیش فعالی/ تکانشگری |
22/119 |
1 |
22/119 |
09/0 |
003/0 |
012/0 |
نافرمانی مقابلهای |
42/117 |
1 |
42/117 |
54/0 |
16/0 |
014/0 |
نتایج جدول 7 نشان میدهد بین دو گروه دختر و پسر براساس مقیاس SNAP-IV تفاوت معناداری وجود نداشت. برای به دست آوردن پایایی مقیاس درجهبندی SNAP-IV از آلفای کرونباخ و ضریب بازآزمایی برای کل آزمون و زیر مقیاسهای به دست آمده پس از تحلیل عاملی استفاده شده که در جدول 8 ارائه شده است:
جدول8 - ضرایب پایایی کل مقیاس درجهبندی SNAP-IV و زیر مقیاسهای آن
ضرایب پایایی کل مقیاس و زیر مقیاسهای آن |
ضریب آلفای کرانباخ |
ضریب بازآزمایی |
نقص توجه |
82/0 |
66/0 |
بیش فعالی / تکانشگری |
83/0 |
65/0 |
نافرمانی مقابلهای |
80/0 |
68/0 |
کل |
89/0 |
69/0 |
در جدول 8 ضرایب پایایی (به روش آلفای کرونباخ و بازآزمایی) برای کل مقیاس و زیر مقیاسهای آن ارائه شده است. ضرایب پایایی کل مقیاس بالای 89/0 است که نشان دهندة پایایی بالا و مناسب این مقیاس است. همچنین ضرایب پایایی برای زیر مقیاسها نیز از 65/0 تا 83/0 است.
در نهایت، با توجه به نتایج ضرایب پایایی به دست آمده میتوان نتیجه گرفت که مقیاس درجهبندی SNAP-IV و زیر مقیاسهای آن از پایایی کافی و مناسبی برخوردارند.
بحث و نتیجه گیری
نتایج پژوهش نشان داد مقیاس درجهبندی SNAP-IV ابزاری چند بعدی و مناسب شامل نقص توجه، بیشفعالی/ تکانشگری و نافرمانی مقابلهای برای ارزیابی و تشخیص اختلال نقصتوجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای دانشآموزان دوره ابتدایی است. تحلیل عامل با چرخش ابلیمین سه عامل را به دست داد که مجموعاً 55/39 درصد از واریانس مقیاس درجهبندی SNAP-IV را تبیین کرد.
ضرایب همبستگی به دست آمده در خصوص نمره کل با هر یک از سؤالها نشان داد که سؤالها با نمره کل همبستگی بالایی (از 38/0= r تا 63/0=r) داشتند، که نشان دهندة همگرایی پرسشهای مقیاس درجهبندی SNAP-IV در سنجش اختلال نقصتوجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای دانشآموزان دوره ابتدایی است. بنابراین مقیاس درجهبندی SNAP-IV به خوبی میتواند در سه حیطة نقص توجه، بیشفعالی/ تکانشگری و و نافرمانی مقابلهای دانشآموزان دوره ابتدایی را مورد سنجش قرار دهد. همچنین، نتایج روایی همزمان نشان داد بین پرسشنامه کانرز والدین و خرده مقیاسهای نقصتوجه و بیشفعالی/ تکانشگری همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد و بین مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای و مقیاس درجهبندی SNAP-IV نیز همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج روایی تشخیص نشان داد مقیاس درجهبندی SNAP-IV میتواند دو گروه عادی و ADHD را جدا کند.
بر اساس نتایج به دست آمده در خصوص روایی مقیاس درجهبندی SNAP-IV، میتوان نتیجه گرفت که این مقیاس دارای روایی نظری و سازه قوی است. همچنین، با توجه به نتایج روایی همزمان این مقیاس با پرسشنامه کانرز والدین و مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای در خصوص ارزیابی و تشخیص اختلال نقصتوجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای این ابزار میتواند برای غربالکردن دانشآموزان دارای اختلال نقصتوجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای دوره ابتدایی به کار گرفته شود.
یافتههای پژوهش حاضر که نشان دهندة روایی بالای مقیاس درجهبندی SNAP-IV است و قدرت تشخیص خوب مقیاس در تعیین و تشخیص اختلال نقصتوجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای دانشآموزان بود، با یافتههای سوانسون و همکاران (2001)، سمرود و کلیکمن و همکاران، 1998؛ سمرود- کلیک من و همکاران، 2000. به نقل از پنک من (2005 )، دیاموند و همکاران ( 2007 ) هوشیاری (1384) شهیم و همکاران (1386) و عابدی (1387) همسوست.
نتایج بارهای عاملی که روایی سازه پرسشنامة پژوهش حاضر را تأیید میکند، همانند دیگر مطالعات در خصوص مقیاس درجهبندی SNAP-IV نشان دهنده سه عامل نقصتوجه بیشفعالی/ تکانشگری و نافرمانی مقابلهای است. مطالعات سوانسون و همکاران (2001) در خصوص مقیاس درجهبندی SNAP-IV نشان داده که این مقیاس از سه عامل اشباع شده است، که عبارتند از: نقص توجه، بیشفعالی/ تکانشگری و اختلال نافرمانی مقابلهای. این پرسشنامه دارای روایی سازه مناسب بود. ویرایش جدید این مقیاس اختلال نقصتوجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای را اندازهگیری می کند و تشخیص میدهد. این مقیاس ابتدا در سال 1980 توسط سه مولف به نامهای سوانسون نولان و پلهام بر اساس DSM ساخته و با حروف اول اسامی سازندگان آزمون به نام SNAP شناخته شد. همزمان با تجدید نظر در ملاکهای DSM و تدوینDSM- IV مقیاس مذکور نیز بازنویسی و در سال 2001 منتشر شد (سوانسون و همکاران 2001) .
همچنین، نتایج پژوهش حاضر در خصوص سه عامل نقصتوجه و بیشفعالی/ تکانشگری و نوع مرکب با پژوهش هوشیاری (1384) همسو بود. هوشیاری (1384) مقیاس درجهبندی SNAP-IV را بر روی کودکان 7-12 سال شهر تهران برای تشخیص اختلال نقص توجه/ بیشفعالی هنجاریابی نموده است. در این پژوهش نیز فرم والدین و 18 سوال تشخیص اختلال نقص توجه/ بیشفعالی هنجاریابی گردید. یافتههای این پژوهش نشان داد این مقیاس از سه عامل نقصتوجه و بیشفعالی/ تکانشگری و نافرمانی مقابله ای تشکیل شده است. همچنین، نتایج مربوط به روایی همزمان مقیاس درجهبندی SNAP-IV نشان داد بین پرسشنامه کانرز والدین و خرده مقیاسهای نقصتوجه و بیشفعالی/ تکانشگری همبستگی مثبت و معنادار بود. در ضمن، بین مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای و مقیاس درجهبندی SNAP-IV نیز همبستگی مثبت و معناداری وجود داشت.
در پژوهش حاضر، ضرایب پایایی روش بازآزمایی و آلفای کرونباخ محاسبه گردید. ضریب پایایی به روش بازآزمایی به فاصلهی 4 تا 6 هفته در حد مناسب و بالایی به دست آمد. در این پژوهش، ضرایب پایایی بازآزمایی برای کل مقیاس درجهبندی SNAP-IV بین 69/0 به دست آمد. همچنین، ضریب پایایی بازآزمایی مربوط به نقصتوجه 66/0، بیشفعالی/تکانشگری65/0 و اختلال نافرمانی مقابلهای 68/0 است.
شواهد مربوط به ضرائب پایایی و همسانی درونی مقیاس درجهبندی SNAP-IV به روش آلفای کرونباخ نیز درحد قابل قبولی بدست آمد. ضرایب پایایی به روش آلفای کرونباخ برای برای کل مقیاس درجهبندی SNAP-IV بین 82/0 بدست آمد. همچنین، ضریب پایایی بازآزمایی مربوط به نقصتوجه 83/0، بیشفعالی/ تکانشگری80/0 و اختلال نافرمانی مقابلهای89/0 به دست آمد.
در خصوص پایایی مقیاس درجهبندی SNAP-IV، نتایج حاصل از پژوهش حاضر با سایر تحقیقات این حوزه نظیر سوانسون و همکاران (2001)، سمرود و کلیکمن و همکاران، 1998؛ سمرود- کلیک من و همکاران، 2000. به نقل از پنک من (2005)، دیاموند و همکاران (2007) هوشیاری (1384) شهیم و همکاران (1386)، عابدی (1387) و محمدی (1389) همسوست.
بطور کلی، در ارتباط با انتخاب مقیاس درجهبندی SNAP-IV برای بررسی ویژگیهای روانسنجی در شهر اصفهان و برتری این آزمون نسبت به آزمونهای دیگر میتوان به تبیینهای زیر اشاره نمود:
1- مقیاس درجهبندی SNAP-IV یک مقیاس با عبارات مثبت برای سنجش وارزیابی اختلال نقصتوجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای کودکان است.
2 - مقیاس درجهبندی SNAP-IV برای سنجش و ارزیابی اختلال نقصتوجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای کودکان دوره ابتدایی است، درحالی که سایر آزمونها مربوط به سنین دوره ابتدایی و بالاتر از آن است.
3- مقیاس درجهبندی SNAP-IV تاحدود زیادی نسبت به سایر آزمونها در تشخیص و ارزیابی اختلال نقصتوجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای بر علام و نشانهها منطبق است.
4- مقیاس درجهبندی SNAP-IV دقیقا بر معیارهای DSM- IV –Rمنطبق است.
5- در سالهای اخیر بسیاری از تحقیقات در زمینه ADHD از مقیاس درجهبندی SNAP-IV استفاده نمودهاند که میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
در مطالعهای که داینین و فیتزژرالد (2010) با هدف شناسایی و ارزیابی کاستیهای فراشناختی و نقص در کنترل رفتاری و هیجانی گروهی از کودکان تحت درمان ADHD و مقایسه این گروه با مقیاسهای رفتاری و نقصتوجه/ تکانشگری موجود در زمینة تشخیص این اختلال، انجام دادند، از آزمون SNAP-IV در شناسایی گروه مورد تحقیق استفاده شده است.
تحقیق دیگری نیز از سوی داینین و فیتزژرالد (2010)، انجام شده که در آن نیزبرای تشخیص کودکان ADHD از آزمون SNAP-IV استفاده شده است. هدف از این تحقیق، ارزیابی مجدد از کودکان ADHD مراجعه کرده به کلینیک روانشناسی که تحت کاردرمانی، گفتاردرمانی و فرایندهای بهبود تحصیلی قرار دارند، به منظور ارزیابی اثربخشی و بهبود خدمات ارائه شده به این کودکان، است. در پژوهش عبد ای-های[13] و همکاران (2010) که بر روی 25 کودک 5 تا 12 ساله مصری، مبتلا به ADHD (21 پسر و 4 دختر) انجام شد، از مقیاسهای معلم کانرز (CTRs)، والدین کانرز (CPRs) و مقیاس SNAP-IV برای شناسایی و انتخاب این گروه آزمودنی استفاده شده است. در این تحقیق که با هدف بررسی آشفتگیهای خواب واقعی و مصنوعی در این گروه از کودکان انجام شد، پژوهشگران به نتایج جالبی که حکایت از تأثیر اختلال ADHD بر تناوبهای مخصوص خواب در این کودکان است دست یافتند.
کربای و همکاران (2010) به منظور بررسی ارتباط بین سطح یادگیری، رفتارها و تعاملات کودکان مبتلا به اختلالات مرتبط با رشد عصبی، مانند ADHD، اوتیسم و دیس لکسیا با سطح سلولهای چرب غیراشباع بدن پژوهشهای جالبی انجام دادند که در آن نیز از مقیاس SNAP-IV استفاده شده است. پژوهشهای متعددی در این زمینه انجام شده است که در مجموع نشان میدهند کودکان با اختلال ADHD ممکن است سطح غلظت کمتری از اسیدهای چرب غیراشباع (PUF. As)، مخصوصاً امگا-3 در گلبولهای قرمز و پلاسمای خون نشان دهند و با مکملهای اسید چرب غیراشباع امگا-3 احتمالاً علایم رفتاری در این گروه کاهش خواهد یافت.
در تحقیق دیگری، کیو و همکاران (2010)، اثر ژنوتیپ a2A- آدرنوسپتور C-1291G و بدرفتاری روی علایم تکانشگری و نقصتوجه و احتمال مداخله این ژنوتیپ با ارتباطات خانوادگی را بررسی کردند. برای این تحقیق یک گروه 429 نفره از دانشآموزان 15 ساله انتخاب شدند. آنها برای ارزیابی پرخاشگری، پرتحرکی و بیشفعالی و بیتوجهی، از گزارشهای مقیاس SNAP-IV فرم معلم که از سوی معلمان مدرسه تکمیل شد، استفاده کردند. در نهایت، ارتباط معناداری بین اثر بدرفتاری و ژنوتیپ ADRA2A روی عملکردهای رفتاری مشاهده شد.
در مجموع، از میان مقیاسهای درجهبندی ADHD که بر اساس DSM-IV بوده، قابل دسترسی هستند، پرسشنامة سوانسون، نولان و پلهام (SNAP-IV) که در مطالعات بسیاری استفاده شده، ابزار مناسبی برای تشخیص علایم اصلی بیشفعالی و بیتوجهی کودکان در کنار علایم اختلال نافرمانی مقابلهای است.
[1] - Barkley
[2] - American psychiatric Association
[3] - World Healt Organization
[4] - Applegat
[5] - Kaplan & Sadock
[6] - Kazdin & Whitley
[7] - Behan & Carr
[8] - Dick,Viken & Kaprio
[9] -Swanson
[10]- Nolan & Pelham
[11]- Hommersen , Murray, Ohan&Johnson
[12]. Serny & kaiser
[13] -Abd EI- Hay